این سوپرمدل مشهور اینستاگرامی انسان نیست ولی چرا برندها همچنان دنبالاش هستند؟
فیلم سیمونه (2002) را به یاد میآورید؟
داستان کلی این فیلم این بود: یک فیلمساز ناموفق به نام ویکتور ترانسکی (با بازی آل پاچینو) با استفاده از فناوری شبیهسازی یک بازیگر کامپیوتری به نام سیمون خلق میکند و خود را مدیر برنامههای او معرفی میکند. ویکتور خودش حرکاتی را انجام میدهد و به جای سیمون بازی میکند. به کمک سیمون او دوباره تبدیل به فیلم سازی موفق میشود و فیلمهایش دوباره پرفروش میشود. او همچنین خوانندگی هم میکند.
دیروز خبر جالبی خواندم که بسیار شبیه داستان همین فیلم بود:
ماجرای لیل میکوئلا (Lil Miquela) داستان تازهای نیست ولی آن چیزی که تعجبآور است؛ بیتوجهی برندهای معروف و مطرح لباس دنیا به این موضوع و بستن قراردهای تبلیغاتی با این مدل مشهور اینستاگرام است.
لیل میکوئلا با نزدیک به ۱.۲ میلیون فالور، یکی از سوپراستارها و مدلهای معروف در اینستاگرام است. این دختر جوان مانند همه سوپراستارهای شبکههای اجتماعی، عکاسهای شخصیاش را با لباسهای برندهای معروف و گرانقیمت روی اینستاگرام آپلود میکند و البته کپشنهایی زیرکانه و هوشمندانه مینویسد تا به خوبی تبلیغ این برندها را کرده باشد.
لیل در میان نوجوانان و جوانان اینستاگرامی بسیار مشهور بوده و گاهی به سمبل و الگوی مد و لباس در میان آنها بهخصوص جوانان لندنی تبدیل میشود.
این مدل اسپانیایی – امریکای جنوبی هر لباس و سبک پوششی که روی اینستاگرام آپلود کند؛ تنها چند ساعت بعد در خیابانهای شهرها دیده میشود. کاملا همانند کاربران معمولی اینستاگرام سلفی میگیرد و عکسهای خودش را منتشر میکند.
حساب کاربری Lil Miquela از سال ۲۰۱۶ راهاندازی شده و خودش را شهروندی در کالیفرنیا معرفی کرده است که میخواهد زندگی فوقالعادهای را تجربه کند. موهای قهوهایاش، چهره دو رگهاش، چشمان رنگیاش و آرایش خاصاش باعث افزایش طرفداراناش شده است.
همهچیز یک مدل لباس ایدهآل را دارد و برای بسیاری از دختران جوان نماد زندگی در دهه اخیر است؛ فقط یک تفاوت کوچک با سوپراستارهای بزرگ اینستاگرام دارد: انسان نیست! یک مدل سه بعدی گرافیکی کامپیوتری است که احتمالا با مدل واقعی یک دختر ترکیب میشود.
برخی از تصاویر او بسیار واقعی به نظر میرسند ولی خودش در ماه آوریل طی یک پست گفت: «من انسان نیستم؛ من یک ربات هستم!»
روبات یا انسان؟ چه فرقی میکند …
چه تصویر و توهم وحشتناکی؛ چون تا کنون چند صد هزار نفر تصور کرده بودند واقعی است. به مرحلهای از تلاقی انسانها و رباتها رسیدیم که دیگر تشخیص آنها اینقدرها ساده نیست و جای یکدیگر را در دنیای واقعی میگیرند.
بعدها اطلاعات بیشتری درباره لیل میکوئلا منتشر شد. او یک CGI یا تصویر تولید شده توسط کامپیوتر است که توسط یک استارتاپ لسآنجلسی به نام Brud ساخته میشود.
این استارتاپ در حوزه هوش مصنوعی و روباتیک فعالیت میکند و توسط چندین شرکت سرمایهگذاری بزرگ و شناخته شده دیگر پشتیبانی میشود.
در حقیقت، لیل نمونهای از لشکر سوپراستارهای مجازی و جعلی است. در دنیای شبکههای مجازی، چندین نمونه معروف دیگر مانند Bermuda و Blawko و Shudu وجود دارند که ما آنها را جزو اولین سوپرمدلهای دیجیتالی میشناسیم.
این سوپرمدلهای دیجیتالی همانند سوپرمدلهای انسانی، اغلب محصولات برندهای معروف دنیا را تبلیغ میکنند. مشخص نیست که پستهای آنها را حامیان تبلیغاتیشان مینویسند یا اینکه شرکتها و افراد مستقلی آنها را منتشر میکنند. همینطور، درآمدهای مالی و سودآوری آنها کاملا روشن نیست.
اما سوال اساسی در این فضا به عملکرد برندهای دنبالکننده این سوپرمدلهای دیجیتالی برمیگردد. چگونه این برندها سراغ این مدلهای CGI میروند در حالیکه آنها نه لباسی پوشیده و نه در دنیای واقعی زندگی میکنند.
سوپرمدلهای انسانی بازنشسته میشوند
آیا این مدل تبلیغ لباس و برند؛ کلاهبرداری یا گمراه کردن کاربران و مردم نیست؟ در این پستها مشخص نیست کدام تصویر و مدل واقعی یا غیر واقعی است!
برخی کارشناسان رسانهای موافق استفاده از CGI برای تبلیغ برندها و محصولات هستند. این افراد میگویند با راهکار و روشی جدید در حوزه تبلیغات روبرو هستیم و باید آن را پذیرفت. آنها بهانه میآورند انسانها هم با فتوشاپ عکسهای خود را ویرایش و دستکاری میکنند.
برخی از متخصصان هوش مصنوعی طرفدار CGI هم به یک نکته جالب اشاره میکنند: « ۱۰۰ سال پیش، برندها چطور تبلیغ میکردند؟»
مانکنهای پلاستیکی هم انسان نبودند ولی لباسهای مختلف زنانه، مردانه و بچهگانه را تبلیغ میکردند و مردم هم با آگاهی از این موضوع، خرید میکردند.
برندها میدانند CGI یک انسان نیست ولی مزایای زیادی برایشان دارد. درگیریها و دردسرهای کار با یک مدل انسانی را ندارند؛ در دنیای مجازی تاثیرگذاری بیشتری دارند و دستشان برای انواع طراحی و ارایه الگوی موردنظرشان باز است.
میتوانند یک لباس و محصول را در زمان مناسب، با زاویه مناسب و زیباشناسی بالا نشان مردم بدهند. روی مدلهای دیجیتالی کنترل بیشتری دارند و فقط پشت کامپیوتر مینشینند تا یک مدل جدید بسازند.
در نهایت، مطمئن باشید در آینده سوپرمدلهای دیجیتالی بیشتری خواهیم دید. روباتها و انسانهای بیشتر با یکدیگر نقش عوض میکنند و هوش مصنوعی شاهکارهای دیگری در حوزه تبلیغات دیجیتالی رو میکند.
فقط باید از برندها و شرکتهای تبلیغاتی انتظار داشته باشیم شفافتر عمل کنند و سوپرمدلهای دیجیتالی و انسانی را به خوبی معرفی و از همدیگر متمایز کنند تا کاربران بدانند عاشق و فریفته چه روباتی شدند!