به مناسبت سالروز درگذشت استاد ناصر کاتوزیان، پدر علم حقوق ایران
استاد دکتر ناصر کاتوزیان در دوم اردبیهشت 1310 در تهران متولد شد. آباء و اجداد او روحانی بودند و واژهٔ کاتوزیان (جمع کاتوزی به معنی زاهد و عابد) بـه شـرح لغتنامهٔ دهخدا به معنی موبدان و روحانیان است؛ پدرش هم با سوابق روحانی و علاقهٔ سرشار به تبلیغ مذهبی، وکیل دادگستری بود.
ناصر کاتوزیان پس از اخذ دیپلم ادبی از دبیرستان علمیه، به تشویق پدر وارد دانشکدهٔ حـقوق دانـشگاه تهران شد و در میان فارغالتحصیلان سال 1330 رتبهٔ اول شد.
کاتوزیان با آنکه تحصیلات حوزوی نداشت، در فقه و اصول اسلامی در محضر استادان دانشمند دانشکدهٔ حقوق از قبیل مرحومان دکتر سید حسن امامی، دکتر مـوسی عـمید، استاد محمود شهابی، شیخ محمد سنگلجی و سید محمد مشکوه که همه تحصیلات حوزوی داشتند، به اندازهای خوب تحصیل کرد که به اصطلاح مجتهد متجزی شد، یعنی به اختصاص در زمـینهٔ حـقوق خـصوصی به درجهٔ اجتهاد و قدرت اسـتنباط احـکام رسـید.
معروف است که مرحوم استاد شهابی، ورقهیامتحانی اصول کاتوزیان را در دورهٔ کارشناسی از باب افتخار دانشکدهٔ حقوق نزد آیت اللّه بروجردی فرستاد بود تـا نـشان دهـد که دانشجویان مکّلای رشتهٔ قضایی چه تسلطی بـر مـتون فقه و اصول دارند.
کاتوزیان همچنین در کلاسهای عرفانی و مثنوی پژوهشی استاد سنگلجی شرکت میکرد و رسالهٔ خود را در باب عقد ضمان زیـر نـظر او نـوشت که استاد نیز بر آن تفریظی درخور نوشته است.
کاتوزیان پس از اخذ لیسانس حقوق، در سنّ 21 سالگی (با دادن دادخواست تصحیح شناسنامه که سنش را به 25 سالگی بالا می برد)، به عـنوان قـاضی بـه استخدام وزارت دادگستری درآمد و پس از یک سال و نیم تقریرنویسی-کارآموزی در مشهد، بـه سـمت دادرس علی البدل دادگاه بخش به شهرستان اراک منتقل شد و در 1334 رییس دادگاه بخش اراک شد و چون برای گذراندن دوره دکـتری در دانـشگاه تهران ثبتنام کرد، از اراک به تهران(به سمت دادرس علی البدل دادگاه بـخش) مـنتقل گـردید و پس از چند سال ریاست بر یکی از شعبههای دادگاه بخش، به ریاست شعبهٔ 27 دادگاه شهرستان تـهران و سـپس مـستشار شعبهٔ 31دادگاه استان تهران شد.
کاتوزیان در 1339 مدرک دکتری خود را به راهنمایی زندهیاد استاد دکـتر سـید حسن امامی گرفت و با این درجهٔ علمی به معاونت ادارهٔ حقوقی وزارت دادگستری مـنصوب شـد کـه استادانی همچون دکتر محمد علی اسلامی ندوشن و دکتر مصطفی رحیمی در آن اشتغال داشتند. تا آنـکه در 1342 دکـتر محمد باهری وزیر دادگستری که خودش هم استاد دانشکدهٔ حقوق بود، به دلایـل سـیاسی، دکـتر کاتوزیان را به عنوان دادیار دادگاه استان مازندران به ساری منتقل کرد. دکتر کاتوزیان این ابـلاغ را نـپذیرفت تا آنکه به پایمردی چناب مسعود هدایت، آن مأموریت را پذیرفت و به سـاری رفـت و مـدتی در آنجا زیر نظر استاد حسین شهسوارانی که در آن زمان دادستان استان مازندران بود، به عنوان یـکی از چـند دادیـار استان به خدمت اشتغال داشت. اما همین که دکتر باقر عاملی در اسـفند 1342 بـه وزارت دادگستری رسید، دکتر کاتوزیان که با او در دورهٔ دکتری در دانشگاه تهران، همکلاس بود، تقاضای انتقال از دادگـستری بـه دانشگاه تهران کرد و ایشان هم از اول فروردین 1343 به عنوان استادیار حقوق مدنی زیـر نـظر استاد دکتر امامی در دانشگاه تهران به تـدریس پرداخـت.
دکـتر کاتوزیان در رشتهٔ حقوق خصوصی، پس از مرحوم دکتر امـامی، تـأثیرگذارترین استاد برجستهٔ این رشته بود و کتاب مقدمهٔ حقوق ایشان بیش از 50 بار چاپ شـد.
کاتوزیان یکی از نویسندگان اصلی پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی بود. وی در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ شرکت کرد. که موفق بـه راهیابی به مجلس نشد. در 1358 به ریاست دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تـهران رسـید. اما کوتاهزمانی بعد استعفا کرد و از کار برکنار شد و یازده سال خـانهنشین بـود و در این مدت به تألیف کتابهای حقوقی پرداخت و خوشبختانه در 1370 رأی «پاکسازی» شکسته شد و ایشان دوبـاره بـه فیضرسانی در دانشگاه پرداخت و سرانجام بازنشسته شد.
در بهمنماه سال ۱۳۸۳ نشان درجه یک فرهنگ و هنر و دانش را از سید محمد خاتمی رئیسجمهور وقت ایران دریافت کرد.
استاد امیرناصر کاتوزیان -پدر علم حقوق ایران- صبح سه شنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۳ در سن ۸۷ سالگی درگذشت.
کاتوزیان فراتر از قانون و حـقوق، مـتفکری ملی بود که نقشی اساسی در تبیین مفاهیم بنیادین سیاسی و اجتماعی ایفا نمود و حتی در مقطعی از تاریخ سیاسی ایران نقشآفرینی کرده و حضوری بیجایگزین داشته است. او محور نگارش پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در ماههای نزدیک به پیروزی و چـند ماه پسین در سالهای سرنوشت ساز 1357 و 1358 خورشیدی بود. امّا پیش از آن، و سالها پس از آن، امیرناصر کاتوزیان با تربیت هزارها دانشجوی حقوق، خدماتی بزرگ و بیمانند به ایران زمین کرد، و چون معلمی فروتن و بسیار دانشمند بود، شاگردانش او را عاشقانه دوست مـیداشتند و بـه عنوان مرشدی کامل، درس اخلاق و فضیلت از او میآموختند. او را میتوان نماد ادب قانون و ادیب علم حقوق نامید؛ زیرا در مقام مردی کارامد در دستگاه قضایی، هیچ گاه نجابت و شرافت را فرو ننهاد و در مقام حقوقدانی مؤلف و نظریهپرداز، محتوا و نثر مـنابع حـقوقی ایران را تعالی بخشید.
حتی وکلای مجرّب و قـضاتِ مـُسنّ و کارآزموده، در مواجهه با نام و یاد و سخن و نظریات امیرناصر کاتوزیان، عنان سخن را گردانده و لحن احترام و سیاق تکریم پیش میگرفتند. این از خصوصیات آن معلم و متفکر قانوندان بود که با فکر و سخن و عملش، احترام فراوان بـرای خـود ایجـاد کرد و میراثی بزرگ و سازنده، از نظریهها و کتـابها و شـاگردان و خـاطرات و امیدها برجای نهاد. نقش کاتوزیان در تبیین مبانی حقوق ملی و مدنیتِ مشروطه، به ویژه آزادی و عدالت که دو واژه محبوب او بود، آموزنده و بسیار ارزشمند است. در عین حـال، بـه عـنوان نویسنده و مؤلفی برجسته و دانشمند، با توجه به نـیازها و پرسـشهای موجود در دانشگاه و جامعه ایران، آثار باکیفیت و مفیدی تألیف کرد که هر یک از آنها، مرجعی مهم برای حقوق ایران و ارتقای دانش حقوقی و قانونی ملت ایران بـود.
کاتـوزیان بـسیار نوشت و بسیار اندیشید، زیرا میدانست برای گذر از یک جامعه غریزی و استبدادی، که درآن حـاکمی یگانه و سالاری خودکامه بر مقدرات مردم حاکم است، به جامعهای مردمسالار و مدنی که تعاملی دائمی میان مردم و نخبگان و رهـبران سـیاسی بـراساس قانون وجود دارد، میباید ادبیات حقوقی و مدنی بسیط و دقیق و استواری وجود داشـته بـاشد. منابع و ظرفیتهای قانونگذاری و تبیین حقوقی در فرهنگ ایرانی و سنت دینی ما موجود است، اما تدوین معاصر و مـتناسب بـا نـیازهای کنونی، همراه با استفاده از تجارب حقوقی مدرن، نیاز به متفکران و محققانی پویا و قـدرتمند هـمچون کاتـوزیان دارد. کسانی که سراسر عمرشان را در تفکر و تجربه و تحقیق و تآلیف طی کنند و نسبت به هیچ پرسشی بـیتفاوت نـباشند.
کاتوزیان صدها مقاله و بیش از هفتاد کتاب نوشت که شاید پربارترین دستاورد و مـیراث در تـاریخ حقوق معاصر ایران باشد. ارزش کار او را میتوان با فقهای کبیر و موسس متقدم مقایسه کرد که چنان صـاحب رأی و اجـتهاد و حـکمت بودند که فکر و آثارشان به مکتبی در طول قرون و اعصار بدل میشد و تداوم مییافت، هرچند او شخصاً بـا این دیدگاهها و این گونه اظهارنظرها به شدت مخالف بود و خود را معلمی ساده در دانشکدههای حـقوق ایران مـینامید.
کاتـوزیان یک بار در همین موضوع فرمود: «عصرِ مکتبسازی و مذهبپردازی به سر آمده و دیگر هیچ نظریه و رأیی، بدل بـه مـکتب حـنبلی و شافعی و حنفی نخواهد شد و این از خصوصیات علم جدید است. حتی اگر از منظر نـظریهپردازی اخـلاقی یا فلسفه اخلاق هم به طرح مسائل و مبانی حقوقی بپردازیم، باز هم نظریه و مسئله علمی ما ابـطالپذیر خـواهد بود.»
برخی از کتابها:
• مقدمه علم حقوق، (تاکنون بیش از چهل بار چاپ شده از ۱۳۴۷ بـه بـعد)، آخرین ناشر شرکت سهامی انتشار، (۱۳۸۱ به بعد). // • کلیات حقوق، نظریه عمومی، شرکت سهامی انتشار، (۱۳۷۹ به بعد). // • فلسفه حقوق (۳ ج)، شرکت سهامی انتشار، (۱۳۷۷ به بعد). // • قواعد عمومی قراردادها (۵ ج)، شرکت سهامی انتشار، (۱۳۷۲ بـه بـعد). // • عقود معین (۴ ج)، شرکت سهامی انتشار و کتابخانه گنج دانش، (۱۳۶۴ به بعد). // • نظریه عمومی تعهدات، نشر دادگستر، ۱۳۸۰. // • خانواده (۲ ج)، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۵. // • اعمال حقوقی، شرکت سـهامی انـتشار، ۱۳۷۰. // • ایقاع، نظریه عمومی ـ ابقاع مـعین، نـشر دادگستر، (۱۳۷۰ به بعد). // • الزامهای خارج از قرارداد (ضمان قهری)، (۲ ج)، دانشگاه تهران، ۱۳۷۸. // • تحولات حقوقی خصوصی، دانشگاه تهران، ۱۳۸۰. // • مسوولیت ناشی از حوادث رانندگی، دانشگاه تهران، ۱۳۸۰. // • قانون مدنی در نـظم کنـونی، نشر میزان، ۱۳9۲. // • اموال و مـالکیت، نـشر دادگستر، ۱۳۷۸. // • وصیت در حقوق مدنی ایران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۲. // • ارث، نشر دادگستر، ۱۳۷۶. // • حقوق انتقالی، نشر دادگستر، ۱۳۷۵. // • گامی به سوی عدالت، (۲ ج)، دانشکده حقوق، ۱۳۷۹. // • توجیه و نقد رویه قضایی، نشر دادگستر، ۱۳۷۷. // • رویه قضایی، نشر جنگل، 1391. // • عدالت قضایی، نـشر دادگـستر، ۱۳۷۸. // • اثبات و دلیل اثبات (ج ۱)، نشر میزان، ۱۳۶۲; (ج ۲) ۱۳۸۳. // • گذری بر انقلاب ایران، شخصی، ۱۳۶۰. // • درسهایی از عقود معین (۲ ج)، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۸۱. // • دوره مقدماتی، حقوق خانواده، نشر دادگستر، نشر میزان، ۱۳۸۰. // • اعتبار امر قضاوت شده. // • وقایع حقوقی. // • آزادی انـدیشه و بـیان، سازمان مـلل. // • مسوولیت ناشی از عیب تولید، دانشگاه تهران، ۱۳۸۲. // • شفعه، وصیت و ارث، دوره مقدماتی، نشر دادگستر. // • مبانی حقوق عمومی. // • گویاتر از گفتارها، انـتشارات دانشگاه تهران. // • گامی به سوی عدالت، سه جلد، نشر میزان.
منابع: شماره 78 مجله حافظ – شماره 7 مجله اطلاعات حکمت و معرفت