اگر شما بیشتر از ۳۰ سال سن دارید؛ احتمالا ۲۰ چیز زیر برایتان نوستالژی هستند و در زمان خودشان خیلی خاص بودند

هر نسلی برای خودش نوستالژیهایی دارد. از فیلم و بازی و سینما گرفته یا وسایلی که عمومی بودند و بسیار شیک و مدرن محسوب میشدند. فقط هم همان نسل میتوانند ارزش این وسایل را درک کنند و برای سایر نسلها چندان ارزشمند یا یادگاری نیستند.
هر نسلی یک جور فیلم دیده؛ موسیقی گوش کرده، بازی ویدیوی داشته یا اصلا کودکیاش در کوچه و خیابان و باغ گذشته است. برای هر نسلی یک سریال تلویزیونی، یک نوع خودکار و دفتر و قلم، یک سرگرمی و یک وسیله مدرن مهم و معروف بوده که اکنون فقط یاد و خاطرهاش باقی مانده است.
اگر متولد نیمه دهه پنجاه یا دهه شصت شمسی بوده باشید؛ عکسها و چیزهای زیر برایتان حسابی نوستالژی هستند. البته برخی از اینها بیشتر برای کاربران خارجی خاطرهانگیزند تا ما.
برای ساعتها به اسکرین سیور زیر زل میزدیم:
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
درب ویدیوهای VHS را برای شنیدن صدای آن مرتب باز و بسته میکردیم:
طرفدار خودکارهایی بودیم که هزار رنگ بودند:
هر وقت به خانه مادربزرگ میرفتیم؛ این بازی به نام Fisher-Price Little People حسابی سرگرممان میکرد:
این توپ گوجه فرنگی حسابی برایمان جذاب بود و دایما سوزنها را در آن فرو میکردیم:
لمس کردن لبههای ویدیوهای VHS هم کار دیگر آن سالها بود:
شما هم به بوی گرم فیلمهای VCR پس از مشاهده فیلم علاقه داشتید:
بالا و پایین رفتن این پنگوئنها حسابی سرگرمکننده بود و تصور میکردیم شبیه معجزه است:
یا ماهیگیری در این اسباببازی یک پیروزی بزرگ بود:
کفشهای نورانی هم آن روزها در میان نوجوانان پرطرفدار بودند:
با مداد نوکی خودمان را آمپول میزدیم:
هر زمان به ساحل میرفتیم؛ باید یک بطری رنگی درست میکردیم:
سعی میکردیم تا حد ممکن از مدادهای کوچک استفاده کنیم:
یک اسباببازی مسخره برای آزار و اذیت والدین بود:
فوت کردن حبابهای اینها هنر بود:
سعی میکردیم در میهمانیها یکی از این مارها یا نمونه مشابه پلاستیکی حیوانات وحشتناک را با خود ببریم و به جان دیگران بیندازیم:
شاید برخیها کیک خوردن آن پسربچه شکمو در فیلم کمدی «متیلدا» را یادشان باشد و هنوز احساس ترس کنند:
تمیز کردن داخل ماوسهای آن دوران برای خودش یک کار مهندسی بسیار ظریف بود:
اگر هیتکلیپس داشتید؛ گوش دادن به موسیقی ۳۰ ثانیهای با آن لذتبخش بود:
اگر روی کامپیوتر شخصی خود Solitaire را بازی کرده باشید؛ با این صحنه آشنا هستید:
من ۳۳ سالمه و نصف چیزایی که گفتید رو خاطرم نیست چون اساسا مال ایران نبودند وصرفا به خاطر ترجمه مقاله ذکر شدند. کاش اونا رو حذف میکردید و با مواردی که مربوط به کشور خود ماست و قطعا شما بهتر از من یادتونه جایگزین میکردید.
ممنون به خاطر وبلاگ خوبتون و اینکه در بی اینترنتی و با وجود دشواری زیاد تولید مطلب ،وبلاگ رو سرپا نگه داشتید تا امیدی باشه برای آنلاین شدن ما
در مقدمه پست هم نوشتیم برخی از موارد برای ملموس نیستن. غرض تحریک خاطره خواننده ها بود. متاسفانه اختلال شدید اینترنت باعث شد که نتوانیم این پست را با افزودن عکسهایی به نوعی بومی سازی کنیم.
اتفاقا منم 33 سالمه و همه رو خوب یادمه، عجیبه شما یادتون نیست!
برای من اکثراً آشنا بود و یادآور روزهای مدرسه ابتدایی…
از سایت ۱ پزشک انتظار مطالب عمیقتری داریم.