زندگی بی‌اینترنت، چگونه زندگی‌ای خواهد بود؟!

34

یک زمانی بود که دقیقا عکس سوال مطرح شده در عنوان این نوشته را در ذهن تجسم می‌کردیم. ما نجسم می‌کردیم که زندگی با اینترنت، چگونه زندگی‌ای خواهد بود. یک زمانی داشتن اینترنت در منزل یا اینترنت موبایلی برای من و امثال من در حکم یک رؤیا بود، اما با صیر و شکیبایی زمان سرانجام به زمانی رسیدیم که اینترنت 4G (البته به صورت نیم‌سوز) در دسترس عده زیادی از مردم قرار گرفتند.

و حالا بعد از همه آن خواب‌ها و مقاله‌ها و بیان کاربردهای اینترنت در قالب صدها و هزاران مقاله در این سایت، باید در این مورد بنویسم که چگونه می‌شود شرایط بی‌اینترنتی را هم تاب آورد!

به گذشته برمی‌گردم. زمانی بود که بعد از اتمام دوره پزشکی‌ام، در ماه‌های خدمت در قالب پیام‌آور بهداشت، اینترنتی در محل زندگی در یکی از مناطق محروم ایران، نداشتم. چیزی که در همه زندگی از آن هراس داشتم، این بود که تبدیل به آدمی شوم که به‌روز نباشد. به همین خاطر برای جبران این خسران، مشترک انبوهی روزنامه و مجله بودم. دفترچه‌ای داشتم که در آن کارهایی که می‌خواهم بعد از مهیا شدن شرایط دسترسی به اینترنت، انجام بدهم می‌نوشتم. فلان سایت را ببینی، در مورد فلان چیز باید جستجو کنی، باید ببینی چه عکس‌هایی در این مورد پیدا می‌کنی، آیا نسخه اینترنتی فلان کتاب یا آن آلبوم موسیقی را می‌شود دانلود کرد؟

هرگز تصور نمی‌کردم زمانی برسد که به نوعی بخواهم آن دفترچه را احیا کنم. اما این روزها ناگزیر مجبور به رجعتی به گذشته شده‌ایم.

فیلم‌های آخرالزمانی را به یاد بیاورید، آنهایی که نشان می‌دهند چطور اشاعه یک بیماری یا جنگ هسته‌ای باعث شده‌اند انسان‌ها دوباره به فناوری‌های قدیمی روی بیاورند.

اما آیا می‌شود واقعا به صورت موقت، شرایط بدون اینترنت را تحمل کرد؟

باید بگویم که بستگی دارد که شما چه حرفه‌ای دارید و پیش از این چه استفاده‌ای از اینترنت می‌کردید. در هر حال کسی نیست که زیانی از نبود اینترنت نبرد.

یکی زیان مالی می‌کند، یکی نمی‌تواند با عزیزان خود تماس بگیرد، تسلای روحی آن دیگری مرور شبکه‌های اجتماعی و ارتباط با دوستان مجازی است و دانشجویانی هم نمی‌توانند کار آکادمیک خود را پی بگیرند…

اما از آن سو، برای تسکین دادن خودمان بیایید زورکی هم شده، در مورد مزایای قطعی اینترنت هم بنویسیم!

این وسط شاید خانم خانه‌داری پیدا شود که بعد مدت‌ها غذای محبوب همسرش را بپزد یا برای کودکش کتاب قصه مورد علاقه‌اش را بخواند.

فرد دیگر ممکن است از فرصت استفاده کند و وسیله‌ای را که در منزل مدت‌ها بود به تعمیر و سرویس نیاز داشته؛ با فرصت اضافی به وجودآمده تعمیر کند.

کارهای یارانه‌ای مفید هم کم نیستند! در نظر آورید که ما قبل از اینترنت با کامپیوترهای خودمان چه می‌کردیم! من هر چه به صورت ابتدایی از فتوشاپ می‌دانستم، مربوط به دوران قبل از اینترنت است و بعد از اینترنت؛ دیگر هیچ وقتی برای فراگیری فتوشاپ نگذاشتم.

رایانه‌های بسیاری از ما نیاز به مرتب شدن فایل‌های هاردها و یا نصب ویندوز و خانه‌تکانی دارند.

در شرایطی که مدتی است دانلود فیلم هم مشکل شده، فرصتی برای ما پیش می‌آید که فیلم‌های خوبی که در هارد یا روی DVD داریم و هر بار دیدنشان را به تعویق می‌انداختیم، ببینیم.

از همه مفیدتر، می‌توانیم به صورت موقت سنت فراموش‌شده گردآمدن اعضای خانواده در اتاق نشیمن را احیا کنیم، بدون اینکه مرتب نگاهمان به صفحات موبایل‌هایمان باشد.

اما نوشتن هم در ایام بی‌اینترنتی برای خودش تجربه‌ای یگانه‌ای است!

اصلا چه اجباری است من بالشخصه فقط در سایت بنویسم؟! چه روزهایی بود که آرزو داشته‌ام چیزهایی در دفترچه خاطرات و با قلم و خودنویس بنویسم. شما هم می‌توانید نوشتن در پلتفرمی غیر از اینترنت را تجربه کنید!

امتحان کنید! اصلا بیایید و دستکاری شویم و یک نامه کاغذی بنویسیم و پست کنیم. بیایید و یک نامه‌ای برای کسی که دوستش دارید بنویسید و خاطرات و جنبه‌های علاقه‌تان را به او، به روی کاغذ بیاورید! (یک طورهایی عشق در زمانه وبا!) شرط می‌بندم که اگر اینترنت قطع نمی‌شد تا اخر عمر هم چنین فرصتی را به دست نمی‌آوردید!

ما بلاگرها عادت داریم که وقتی نیت نوشتن در مورد چیزی را داریم، حتما در موردش گوگل کنیم و یک یا چند منبع خبری خوب پیدا کنیم و اطلاعات آنها را با دانسته‌های خود بیامیزیم و عرضه کنیم.

اما وقتی اینترنتی نباشد و بخواهیم مقاله‌ای بنویسیم، شرایط دشوار و در عین حال جالب می‌شوند.

گرچه کیفیت مقاله از جهاتی پایین می‌آید، اما از سوی دیگر مقاله ما دیگر نتیجه کارکرد مستقل ذهن خودمان می‌شود و ما فرصت پیدا می‌کنیم  تا با به درآمدن از زیر سایه نویسندگان دیگر، همان ذهنیت و اطلاعات قبلی خودمان را مرتب کنیم و در اختیار خواننده قرار بدهیم. شاید هم فرصت آفزینش و خلق مطلب نو و گفته‌نشده‌ای پیدا کنیم، چون دیگر در هجوم دیتای مزاحم نیستیم!

یکی از جنبه‌های منفی اینترنت این است که فرایند تلاش برای به یادآوردن اسامی و رخدادها را تقریبا به صورت کامل در ما انسان‌ها، از بین برده! یعنی شما به محض اینکه حس می‌کنید چیزی را فراموش کرده‌اید، می‌آیید و گوگل می‌کنید.

اما وقتی گوگلی نباشد، شما ناچارید که آن مطلب را با فشار روی ذهن خود بازیابی کنید یا کتاب‌هایی را ورق بزنید یا از دوست خود در موردش بپرسید!

اما چه کنیم که این توفیق، «اجباری» است.

نوشتن در ایام بی‌اینترنتی، ما را به سرگشتگی روزهایی بازمی‌گرداند که فکر و نظر داشتیم، اما این افکار و نظرات، گاهی برای همیشه در ذهن‌های ما مدفون می‌شد.

الان که دارم این سطور را می‌نویسم و می‌دانم که فقط عده‌ای محدودی، فقط در داخل ایران آن را خواهند خواند، حس و حال خاصی دارم. دیگر احتمالا کسی از تاجیکستان و افغانستان و استرالیا و سوئد و آمریکا، مطلب من را نخواهید دید. این تجربه‌ای است که از سال 84 ، یعنی زمانی که وبلاگ خود را شروع کردم، تا به حال نداشته‌ام.

به هر حال آرزو می‌کنم که بازه زمانی محدودیت اینترنتی ما کوتاه‌تر شود و این امر، دوباره تکرار نشود و امیدوارم که در آینده هوشمندانه‌تر در اینترنت فعالیت کنیم.


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

نه! ژاپن واقعا شبیه هیچ کشور دیگری نیست – عکس‌هایی که این را ثابت می‌کنند

هر کشوری ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی و حکمرانی و اقلیمی متفاوتی از کشور دیگری دارد. اما تفاوت برخی از کشورها با دیگران، چشم‌گیرتر است. ژاپن را یک اقیانوس از دنیاهای دیگر جدا نکرده، اما اگر شما هم این عکس‌ها را با من مرور می‌کنید، می‌بینید که…

چرا بسیاری از ساختمان‌های تاریخی در بریتانیا دارای پنجره‌های آجرکوبی شده هستند؟

زمانی در بریتانیای کبیر داشتن پنجره در خانه‌ها و ساختمان‌ها بسیار گران از آب درمی‌آمد! چرا؟!چون در سال ۱۶۹۶ با وضع مالیات بر پنجره که بسیار در جامعه منفور بود، وضعیت تغییر کرد. در این زمان مالیات بر صاحبان املاک را بر اساس تعداد…

خوشمزه‌ترین غذاها در کشورهای مختلف دنیا از دید میدجرنی

ذائقه مردم کشورهای مخالف متناسب با فرهنگ و مواد غذایی اولیه در دسترس به میزان زیادی با هم متفاوت است تا آن حد که گاه باعث شگفتی ما می‌شود که چطور به خوردن این غذاها می‌شود فکر کرد. اما به صورت متناسب ممکن است برخی غذاهای ما هم برای شهروندان…

اگر سیمپسون‌ها در دنیا وستروس بودند! گالری عکس

وستروس یک سرزمین یا قاره تخیلی و یکی از مکان‌های اصلی مجموعه رمان‌های فانتزی «آواز یخ و آتش» نوشته جورج آر آر مارتین است. انکاتی در مورد وستروسجغرافیا: وستروس در غرب قاره اسوس قرار دارد و با دریای باریکی که به نام دریای باریک شناخته…

هنرمندی با این تصاویر جالب پیش چشم ما مجسم کرده که اگر 10 بنای تاریخی و اسطوره‌ای معروف، سالم و…

یکی از جالب‌ترین چیز‌ها در مورد مطالعه تاریخ، یادگیری چیز‌های شگفت‌انگیزی است که نیاکان ما ایجاد کرده‌اند. اما برخی از یادگارهای آنها از بین رفته‌اند و فقط ویرانه‌های آنها باقی هستند و در مواردی همین ویرانه‌ها هم نیستند و فقط توصیف‌های متنی…

شوخی‌های تصویری دانشگاهی – دوران عزیز پرمخاطره و گاه پرمشقت با بازدهی‌های نامعلوم

دوره دانشگاه و سختی تطابق‌های دانشجوهایی از طبقات مختلف اجتماعی و نواحی مختلف کشور و آمیزه جالب کنار هم قرار گرفتن آنها هر فعالیت عادی دیگر اجتماعی می‌شود مانند نگاه کردن به فوتبال و هر امتحان یا حتی کلاسی خاطره‌انگیز می‌شود.در اینجا…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / قیمت وازلین ساج / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / نهال بادام / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو / مجتمع فنی تهران /قیمت روکش دندان /Hannover messe 2024 /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / لیست قیمت تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ / سریال ایرانی کول دانلود / دانلود فیلم دوبله فارسی /داروخانه اینترنتی آرتان /جارو استخری /میکروبلیدینگ / اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /
34 نظرات
  1. محمد می گوید

    کسی رو تصور کنید که اون کارایی که تو متن اشاره کردید رو هر روز انجام میده، صبحاشو با خوندن مقالات جدید در رشته خودش سپری میکنه و برای حل مشکلاتش اتصال دائم به گیت هاب داره ?حالا باید چیکار کنه؟
    نکته ای هست اگر نوشتتون رو مرتب(جاستیفای) کنید بهتر خونده میشه.

  2. حسین می گوید

    همه اینا درست دکتر‌جان، ولی در شرایطی که کلا اینترنت قطع باشه… الان وقتی میشه سایت یک پزشک رو باز کرد و مثل ویکی پدیا که از این لینک به اون لینک میریم، توی مطالب آرشیوی یک پزشک که فرصت خوندنشون رو نداشتیم غوطه ور شد، دیگه نمیشه هیچ کدوم ازاینکارا رو کرد ?
    شما سایت رو ساسپند کن منم قول میدم یکی از این کارا که گفتی انجام بدم ?

  3. حسین می گوید

    راستی از معایب بی اینترنتی همین نداشتن گزینه های خوب برای انتخاب تصاویر مطلاب هستش ??

    1. علیرضا مجیدی می گوید

      دقیقا!

  4. محسن آقاتقی می گوید

    چقدر خوشحال شدم که یک پزشک در دسترس بود ولی بعد خوندن این مقاله شاید بهتره بگم متاسف شدم و ای کاش این هم نبود چرا که فرصت هایی که نوشته شده از من گرفته شد و میدونم الان حداقل یکساعتی توی این سایت وبگردی میکنم و مسلما کتابی که دیشب گذری برگ زدم و نگاه کردم هم با اینترنت جایگزین میشه
    مسلما اگه شما هم نبودی امشب بیشتر به اون کتاب نگاه میکردم و حتما چند خطی میخوندم
    اما این بزرگ ترین سوال چند سال اخیر منه ، که کتاب بخونم یا وبگردی کنم و مقاله چند خطی بخونم
    کتاب یه موضوع دنبال میکنه که مدتی درگیرش میشی و بعد اون میتونی یه بایگانی توی مغزت ازش بسازی
    ولی هر صفحه وب پر مطلبه ولی از شرق به غرب از زمین به آسمان بعد از دو ساعت وبگردی نمیتونم دو دقیقه درباره اطلاعاتی که نمیدونم بهم اضافه شده یا نه صحبت کنم ولی لذت بیشتری نسبت به کتاب خوندم بهم میده
    کاش پاسخی قانع کننده پیدا کنم..

  5. آرام محمدی می گوید

    بسیار ممنونم از مقالات خوب شما و اینکه در چنین شرایط دشواری هم هستید و می‌نویسید و تسکین می‌دهید. قلمتان برقرار.

  6. مرضیه می گوید

    کسب و کار یه عده مث من که مستلزم اینترنته، سه روزه که خوابیده!
    این پایمال شدن حقه!

  7. اشکان نیّری می گوید

    عالی بود. ممنون. من هم در این یک روز بی‌اینترنتی به مزایا و معایب نبودن اینترنت خیلی فکر کردم.
    یکی از معایبش با وجود تمام بی‌توجهی‌هایی که در زندگی واقعی به اطرافیان خود داشته‌ام این است که تا زمانی که وبسایت شما را باز نکرده بودم احساس تنهایی می‌کردم.
    فکر کنم از اواخر دهه‌ی هفتاد تا به حال از طریق اینترنت با جامعه‌ای مجازی و انسان‌هایی آشنا شده‌ام. در بسیاری موارد در زندگی واقعی ندیده‌ام‌شان اما از طریق اشتراک عقاید و احساسات انگار با آنها آشنا بوده‌ام. و حالا انگار از آنها دور افتاده بودم تا زمانی که یکهو یاد وبسایت یک پزشک افتادم. می‌خواستم اگر این وبسایت باز شد فقط در مطالب آرشیوی بگردم و مقاله‌های نخوانده‌ای پیدا کنم که چشمم به عنوان این مقاله افتاد.
    ممنون از شما که وبسایت را حتی در این شرایط به روز نگه داشته‌اید.
    پایدار و شاد باشید.

  8. علی می گوید

    نکات جالبی بود …
    نبود اینترنت،فرصتی هست برای سبک و سنگین کردن خودمون و اینکه توی این سالها،با اینترنت از خودمون چه چیزی ساختیم!؟
    من نشستم و چند تا کتابی که باید مرور می کردم،اینکارو انجام دادم.
    توی این زمانه،درسته که زندگی بدون نت سخت شده،اما به نظرم گاهی نیازه که نت رو – با اختیار خودمون – خاموش کنیم و به تفکر بپردازیم.

  9. علی می گوید

    به امید روز های بهتر.

  10. سعید می گوید

    دکتر عزیز بعد از چند بار تلاش تونستم وبسایت شما باز کنم از آمریکا

  11. حسین می گوید

    من تا حدود ۲ ماه پیش کتابخوان حرفه‌ای بودم و ماهی چند کتاب جدی می‌خواندم. از ۲ ماه پیش بنا به شرایطی سر و کارم با اینترنت خیلی زیاد شد و مجبور بودم برای دریافت کدها و مقالات به نت سر بزنم. و از ۲ ماه پیش کتاب را گذاشتم کنار. فکر میکردم با قطع نت من دوباره به کتاب باز میگردم ولی از دو روز پیش هنوز سراغ هیچ کتابی نرفته‌ام و مثل زامبی‌ها به دنبال کورسوی امیدی برای دسترسی به شبکه جهانی هستم! این عجیب هست و هنوز علتش را کشف نکرده‌ام.

  12. پری می گوید

    بدون اینترنت چطور میشود ریوایز مقاله را به ددلاین رساند؟ هر روز مقاله های جدید مرتبط را مطالعه کرد؟ و …

  13. Io می گوید

    تو اوج جنگ سرد اگه آمریکایی ها از ترس بمباران اتمی مواد خوراکی و وسایل ضروری رو تو زیرزمین ها و پناهاگاهای بتنی ذخیره می کردن بنظرم ما ایرانی ها هم کم کم یاد گرفتیم برای این روزای خاکستری کشور که کم از زمستان اتمی هم نداره یه چند گیگ فیلم، سریال خوب و چنتا کتاب همیشه ذخیره کنیم برای این روزا.
    تو این چند روز کتاب بیگانه آلبرکامو رو خوندم
    سریال واچ من
    و فیلم جوکر رو دیدم.
    و اینجوری که حساب کردم فقط تا چند روز دیگه ذخیره دارم و برای روزای بعد باید از پناهگاهم بزنم بیرون؛)

  14. فرشاد می گوید

    سلام
    یک نکته جالب دیگه اینکه وب سایت هایی که بدلیل اوج گرفتن شبکه های اجتماعی مخاطب خودشون رو از دست دادن در چنین مواقعی رونق پیدا میکنند. مثل همون کار چاق کن های بین المللی که با اومدن تحریم به ایران کسب و کارشون رونق گرفت!

  15. علی پرشین می گوید

    جناب مجیدی عزیز. مشکل بزرگی که دوستان مسئول و دست اندرکارمون بهش توجهی نداشتن در این مواقع، قطعی دسترسی به سایت گوگل و نبود سایت داخلی جایگزین که حداقل بتونیم سایتهای داخلی رو جستجو و پیدا کنیم. مثل ثبت احوال یا آگهی روزنامه همشهری (آنلاین) و خیلی سایتها که توی این دو روز گذشته موفق به پیدا کردن آدرسشون نشدم!

    1. Sam می گوید

      سایت ثبت احوال http://www.ncr.ir

      1. علی پرشین می گوید

        سپاس دوست عزیز

  16. Amir می گوید

    اگر اینترنت داشتم احتمالا کامنتی زیر این مطلب نمیگذاشتم! من هم جدای از معایب و مختل شدن کارم در نبود اینترنت امروز داشتم به نکته های مثبتش فکر میکردم! یاد کارتهای اینترنت افتادم و اینکه به چه سختی ها اونهم در زمانی محدود میشد اینترنت داشت، دائم قطع و وصل میشد و فقط برای محتوای متنی مناسب بود! یا بسته های جی پی ار اس روی موبایل های نوکیا! دوران عجیبی بود! اما نداشتن اینترنت در این دوران خیلی خیلی عجیب تره! به این فکر میکردم بدون اینترنت شاید اصلا به این گوشی های هوشمند در این سطح وسیع نیاز پیدا نمیکردیم! می کردیم؟ در واقع “پیشرفت خیلی تکنولوژی ها رو مدیون وجود اینترنت هستیم؟!” نظر شما چیه؟ میشه یک مطلب هم نوشت درباره ش! کامنتم داره تبدیل به پست میشه و این عوارض دو روز توییت نکردنه دکتر :))

  17. محمد می گوید

    چنین وضعیت بدون اینترنتی منو یاد زمانی نه چندان دور انداخت که مردم کشور کره شمالی رو بدبخت تصور میکردیم،
    یادمه تیم کره تو جام جهانی به برزیل باخته بود و مردمش مدت ها خبر نداشتن و این شده بود نقل مجالس ما:)
    جبر جغرافیایی عاقبت بدی بود

  18. مسعود می گوید

    دقیقا، افرین، احسنت، مرحبا!
    چشمها را باید شست و 1/3 پر لیوان را نگاه کرد?

  19. غزاله می گوید

    سلام جناب مجیدی گرامی
    خیلی خوشحال شدن که وبسایت یک پزشک باز میشه، دوران بی اینترانتی خیلی سخت شده، قطع بودن ایمیل‌ها و همه راههای ارتباطی شرایط سختی به وجود آورده. امیدوارم روی صنعت توریسم نصفه نیمه ما اثر خیلی مخربی نگذارد.

  20. حامد می گوید

    یه مشکل اساسی اینه که موتورهای جستجوی فارسی اصلا جواب نمیدن.
    یعنی حتی ساده ترین کلید واژه ها رو که جستجو می کنی و مطمئنا در مورد اون تو صفحات فارسی مطلب زیاد هست، براشون هیچی پیدا نمیکنند
    مثلا حتی “دندانپزشکی” رو در موتورهای جستجوگر فارسی جسجو و یوز و … جستجو کردم، هیچ نتیجه ای نداد

    1. مرضیه می گوید

      من توی پارسی جو خود واژه‌ی “پارسی جو” رو سرچ کردم هیچ نتیجه ای برنگردوند!!!

  21. سورمه می گوید

    نبود اینترنت دل و دماغ کارهای دیگه رو ازم گرفته

  22. علی می گوید

    سلام
    واقعا خسته نباشید
    واقعا ممنونم که متفاوت از بقیه وب فارسی مطلب مینویسید بخصوص در بین سایتایی که اسمشون رو مثلا میگذارن اخبار تکنولوژی و صرفا یه سری مطلب به درد نخور منتشر میکنند.
    واقعا ارزشمنده
    البته خوبی دیگه وبلاگ شما اینه که مختص تکنولوژی نیست و بسیار موضوعات بهتری رو هم پوشش میده
    یکی وبلاگ شما رو خیلی دوست داشتم یکی zamana.blog.ir که متاسفانه اونا دیگه نمینویسن
    امیدوارم شما همیشه سلامت باشید و بنویسید همچنان 🙂

  23. علی می گوید

    راستی اینکه فرمودید افراد دیگه به جز ایرانی ها نمیتونن الان مطالبتون رو بخونن رو تعجب کردم
    اونجوری که تا دیروز متوجه شده بودم سرور های ایران به اینترنت بین الملل دسترسی دارن و فقط کاربرای دسترسی ندارن

    1. علیرضا مجیدی می گوید

      ساعات اول تصور می‌کردم که کاربران خارجی به اینترانت ملی دسترسی ندارن!

  24. فتحی علیزاده می گوید

    قطع اینترنت فقط درصورتی که انتخابی باشه انجام همه ی اون کار هایی که تو مطلب تون بیان شده رو شیرین میکنه ولی در این وضعیت اجباری حس خیلی بدی داره فکر کن اینا چجور آدمایی هستن که نشستن دورهم و تصمیم گرفتن که هزاران استاد دانشگاه میلیون ها دانشجو و شخصیت های فرهنگی و هنری و علمی و هزاران صاحبان کسب و کار های اینترنتی رو از اینترنت محروم کنن الان عمیقا درک کردم و فهمیدم که اگه تکنولوژی و علم بدست افراد …. بیفته چه فاجعه ای رخ میده این روزهای بدون اینترنت تصور روشن تری دارم از کیفیت زندگی مردم کره شمالی اونا که هنوز دارن کتاب های مجاز و روزنامه های مورد تایید حزب رو هر روز مطالعه میکنن . من فکر میکنم مردم ایران فقط به امید موقت بودن این وضعیت دارن دندون رو جیگر میگذارن وگرنه مردم الان رو نمیشه به دوران قبل از اینترنت برگردوند

    1. علیرضا مجیدی می گوید

      اشتباه نکنید منظور شیرین بودن وضعیت نیست، منظور از این پست دلداری به فعالان اینترنت به خصوص تولیدکننده های محتوا بود وگرنه جز افسردگی و احساس منفک شدن، چیز دیگری نیست.

  25. محمدرضا می گوید

    آدم وقتی قدر چیزی را میدونه که از دستش بده یا بهش دسترسی نداشته باشه. شاید قبل این حتی یک لحظه هم به این فک نکرده بودین که اگه الان اینترنت نداشتین چه می کردین؟ شاید هم فک کردین که اگه نت نداشتم احتمالا یک بسته ی اینترنت میخریدم اما در معنای کلی شاید کم تر کسی به به این قضیه توجه کرده بود.
    به هرحال الان همون موقع هست. میگن انسان تو سختی هاست که پخته تر میشه. شاید الان اگه اینترنت این جوری نبود به فکر راه های جایگزین نبودیم. البته این اختلال اینترنت باعث شد تا افرادی که قبلا مرتبا استفاده از مرورگر های داخلی را تبلیغ میکردن الان حرف خود را پس بگیرند همین طور تلنگری بود به مدیران و مسئولان این قبیل امکانات داخلی و مرورگر ها که به فکر تغییر رویه یا ارتقای خود باشند که در مواقع مشابه بتوانند تاحدودی نیاز مردم را برطرف کنند. من به شخصه اگه این قبیل امکانات داخلی سه پنجم خدمات خارجی را ارائه میدادند جهت حمایت از آن ها برای همیشه از مروگر های داخلی استفاده میکردم اما…..
    به امید آزادی
    یاعلی

  26. مهرداد می گوید

    مطلب بسیار جالبی بود.
    یه نکته مثبت دیگه اش هم اینه که در هنگام داشتن اینترنت زغالی فعلی، با توجه به اینکه کاربرانتون فقط از سایتتون میتونن استفاده کنن و ذهنشون مدام به فکر اینستا و غیره نیست، با فراغ بال نظراتشون رو مینویسن و آمار نظرات زیر پستهاتون داره به دوران طلایی قبل از اینترنت موبایل برمیگرده?

    1. ناشناس می گوید

      موضوع کم شدن کامنت های یک پزشک از موقعی آغاز شد که شدت به روز شدن سایت با مطالب ترجمه ای و مطالب عکس به متن شده از مجله های قدیمی و … زیاد شد و پست های آقای مجیدی توشون گم شد، من به شخصه وقتی کامنت می گذارم که فکر کنم پشت پست نوشته شده یه انسان باشه نه یه ماشین، چون اگر انسان باشه کامنت من رو می خونه، غیر این احساس می کنم با دیوار و در تنهایی صحبت می کنم.

  27. حامد می گوید

    سلام دکتر
    نوشته ی جالبی بود و تا حدی بجا و قابل تامل.خیلی خوبه که گاهی اوقات قدر داشته ها مون رو بدونیم اما مسئله ای که هست اینه که به نظر من خیلی نمیشه گفت این موضوع باعث کتاب خونی میشه..حالا میخوام یه موضوع رو براتون به تصویر بکشم یه مهندس میخواد یه دستگاه صنعتی رو راه اندازی کنه و به مشکل خورده مثلا یه دستگاه از شرکت زیمنس الان چطور میتونه به گروه هایی که فقط زبان اصلی هستند دسترسی پیدا کنه؟؟؟یا ایمیل بزنه به یه کمپانی مورد نظر؟؟؟الان اون موقع است که میشه بگیم پیدا کنیم پرتغال فروش را؟؟??

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5