صداهای کیبورد – صداهای فراموش‌شده

امروز صبح آلبومی عجیبی در اسپاتیفای دیدم که من را پرت کرد به دوران کودکی، آن زمان که با ماشین تحریر و حتی در اداره پدرم -مخابرات- با دستگاه تلکس تایپ می‌کردم.

چند نوع ماشین تلکس در اداره بود، بعضی‌هایشان دیگر خیلی قدیمی بود و بعضی‌ها هم به‌روزتر و سریع‌تر بودند. با اینها باید تلگراف‌های مردم تایپ می‌شد و روی نوار پانچ ذخیره می‌شود و بعد از طریق امواج مایکرویو یا خطوط مسی، ارسال و در سمت مقابل دریافت می‌شد.

روند جالبی بود و من بارها سعی کرده بودم که مطلب نوشته شده روی نوارهای پانچ را بدون واسطه بخوانم و رمزگشایی کنم.

یک دستگاه تلکس قدیمی بود که قسمتی از بدنه فلزی‌اش جریان برق ضعیفی داشت و من محض تفریح گاهی به آن دست می‌زدم و شوک خفیفی به دستم می‌دادم.

شاید یکی از جرقه‌های علاقه من به نوشتن از همان زمان زده شد. یادم باشد که بعدا پست مشروحی در مورد خاطرات تلکسی خودم بنویسم!

اما به راستی نوشتن با ماشین‌های تحریر، تجربه‌ای یگانه بود. در یک برداشت، مهم این است که شما چه اندیشه‌ای دارید و واسطه انتقال اندیشه‌تان به روی کاغذ یا روی رسانه اینترنت، نباید چندان مهم باشد.

اما در عمل این طور نیست! نوشتن با یک کیبورد دلخواه یا ماشین تحریر ، ذهن را باز می‌کند. مثل این می‌ماند که شما در حالی که آرام قدم بزنید، در مورد چیزی فکر کنید یا کتاب درسی به دست بگیرید و مطلب را بخوانید. گشایش‌هایی در مغز ایجاد می‌شوند که در حالت عادی، ایجاد نمی‌شوند.

یک بخش دیگر لذت ماشین‌های تحریر، آن صدای دلپذیر آنهاست. برای کسانی که عاشق نوشتن هستند، صدای تحریریه یک نشریه قدیمی با چند ماشین تحریر در کنار هم، مثل نغمات موسیقی می‌ماند.

در ابتدای پست، صحبت از آلبوم موسیقی عجیب اسپاتیفای کردم، شما می‌توانید آلبومی تشکیل شده از صدای کیبوردهای کلاسیک را در اینجا گوش کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]