اورویل و ویلبر رایت – برادران پرواز – زندگینامه

تقریباً در تمام منابع معتبر در زمینه هوانوردی، از برادران رایت (Orville, Wilber Wright) به عنوان مخترع و سازنده نخستین هواپیمای موفق یاد میشود. در واقع پرواز برادران رایت در دسامبر سال 1903 نخستین پرواز پایدار، کنترل شده، موتوری و سنگینتر از هوا، در تاریخ هوانوردی به شمار میرود. اما آنچه باعث میشود تا کار برادران رایت در مقایسه با دیگر پیشگامان پرواز بسیار ارزشمندتر باشد، اختراع سیستم “کنترل سه محوره” هواپیما است، ابتکار بسیار هوشمندانهای که بعدها به توسعه سیستمهای مدرن کنترل هواپیما منجر شد.
با این که سیستم کنترل سه محوره آنها در نخستین پروازهایشان نیز مورد استفاده قرار گرفته بود، اما برادران رایت پنج سال پس از نخستین پرواز، در طول ماه می1908 طی آزمایشهایی تلاش کردند تا این سیستم را اصلاح کنند. در واقع اورویل و ویلبر رایت طی این یک ماه سرنوشتساز بود که توانستند سیستم کنترل سه محوره را به طور کامل اجرا کنند. برادران رایت در پایان ماه می1908، گزارشی از نتایج آزمایشها و عملکرد یک ماههشان به مجله Scientific American ارسال کردند که در ژوئن همان سال یعنی دقیقاً 100 سال پیش منتشر شد.
12 ثانیه در هوا
برادران رایت پیش از آنکه به ساخت طرح پرنده موتوریشان اقدام کنند، در حد فاصل سالهای 1900 تا 1902 با دنبال کردن اصول پرش پیش از پرواز لیلینتال (Lilienthal)، مجموعهای از طرحهای متعدد درباره کایتها و گلایدرها را ساختند و مورد آزمایش قرار دادند. گلایدرهای برادران رایت در آن سالها با این که کار میکردند اما این دو برادر با توجه به نتایج آزمایشها و دستنوشتههای بهجا مانده از پیشگامان پرواز در قرن نوزدهم، انتظار عملکرد بهتری از آن طرحها داشتند. برای مثال نخستین گلایدر آنها که در سال 1900 به پرواز درآمد، تنها به اندازه نصف ارتفاعی که انتظار داشتند از زمین بلند شد.
عملکرد دومین گلایدر آنها که در سال بعد ساخته شد، حتی از اولی هم ضعیفتر بود. برادران رایت که در آستانه رها کردن همه چیز بودند، در اقدامی بسیار هوشمندانه دست از آزمایش گلایدرها برداشتند و تونل باد اختصاصیشان را ساختند. آنها پس از ساخت تونل باد و تعدادی دستگاه بسیار پیشرفته برای اندازهگیری نیروهای لیفت و درگ توانستند 200 طرح مختلف از بال را مورد آزمایش قرار دهند. برادران رایت در نتیجه این آزمایشها و تلاشهای شبانهروزی توانستند اشتباههای گذشته در محاسبات مربوط به نیروهای لیفت و درگ را تا حد زیادی اصلاح کنند. اگرچه آنها اثر “عدد رینولدز” در مکانیک سیالات که در سال 1883 کشف شده بود را از قلم انداخته بودند اما محاسبات در سطح مطلوبی قرار داشتند.
به هر حال اگر آنها عدد رینولدز را نیز در محاسباتشان لحاظ میکردند به نتایجی به مراتب بهتر دست مییافتند. سرانجام آزمایشها و محاسبات برادران رایت منجر به ساخت گلایدر سومی شد که در سال 1902 به پرواز درآمد و عملکرد آن بسیار فراتر از مدلهای پیشین بود. در واقع برادران رایت با بنا نهادن سیستم بسیار موشکافانه طراحی که آزمایش طرحهای متعدد در تونل باد و سپس آزمایش نمونههای اولیه در ابعاد واقعی را در بر میگرفت، نهتنها موفق به ساخت یک هواپیمای واقعی شدند که کمکهای انکارناپذیری به پیشرفت علم مدرن مهندسی هوا فضا کردند.
تلاش بشر برای پرواز پیشینهای دیرین دارد، حتی قرنها پیش از آزمایشهای برادران رایت. اما به نظر میرسد این دو نخستین تیم طراحی بودند که در حل همزمان مشکل کنترل و توان ماشین پرنده، تلاشهایی بسیار جدی و مبتنی بر مطالعات علمی داشتند. درواقع تلاشهای پیش از برادران رایت بیشتر ماجراجوییهایی مبتنی بر نبوغ افراد و آزمون و خطا بودند. تأمین توان و کنترل ماشین، دومسأله اساسی در پرواز هستند که در آن زمان بسیار دشوار مینمودند. اما این دو برادر هرگز انگیزه و علاقهشان را از دست ندادند. آنها سرانجام موتوری را طراحی کردند و ساختند که توان مورد نیاز را فراهم آورد و از آن مهمتر با ابداع سیستمی موسوم به “پیچاندن بال” توانستند از پس مشکل بزرگ کنترل هواپیما نیز برآیند.
اگرچه این روش تنها در دوره کوتاهی از تاریخ هوانوردی مورد استفاده قرار گرفت اما بعدها زیربنای پیشرفتی کلیدی شد که مستقیماً به طراحی ایلرونهای مدرن (Aileron، لبههای متحرک بال) انجامید. در واقع سیستم ابداعی برادران رایت در سرعتهای هوایی پایین که پرندههایشان در چنین سرعتهایی پرواز میکردند، به خوبی عمل میکرد. در حالی که به نظر میرسد بسیاری از پیشگامان هوانوردی مسأله ایمنی را تا حد زیادی به بخت و اقبال واگذار کرده بودند، اما طراحی برادران رایت به شدت نیازمند آموزشهایی بود که باعث میشد آنها بدون هرگونه ریسک نابخردانهای پرواز کنند و در جریان تصادفهای احتمالی دچار آسیبهای شدید نشوند.
البته این مسأله به کمبود توان موتور ربطی نداشت و نتیجه پایین بودن سرعت و همچنین بلند شدن هواپیما در باد مخالف بود. ایمنی بسیار بالای طراحی برادران رایت درمقایسه با دیگر طرحها به این مسأله نیز برمیگشت که قسمت عقب ماشین پرنده آنها سنگینتر بود.
بنا به تأیید انستیتو اسمیتسونیان، برادران رایت نخستین پرواز پایدار، کنترل شده، موتوری و سنگینتر از هوا را در تپههای کیل دویل در کارولینای شمالی، شهری در 8 کیلومتری جاده کیتی هاوک، در هفدهم دسامبر 1903 انجام دادند. عبارت “سنگینتر از هوا” به ماشینهای پرندهای اشاره دارد که برخلاف پرندههایی مثل بالن که بهخاطر چگالی کمترشان نسبت به هوا از زمین بلند میشوند، از هوا سنگینتر هستند.
اورویل رایت در خلال این نخستین پرواز که در عکس مشهوری ثبت شده است، مسافت 37 متر را در 12 ثانیه پیمود. ویلبر رایت در چهارمین پرواز انجام شده در همان روز توانست 260 متر را در مدت 59 ثانیه بپیماید. این پروازها که در برابر دیدگان چهار ناجی غریق و یک پسر بچه روستایی انجام شد، شاید نخستین نمایش عمومی پرواز در تاریخ و به طور قطع بهترین نمونههای ثبت شده، بودند. در شماره ماهآوریل سال 1907 مجله Scientific American اشاره شده بود که برادران رایت در آن زمان پیشرفتهترین دانش هوانوردی با ماشینهای سنگینتر از هوا را در اختیار داشتند.
در همان شماره از این مجله عنوان شده بود که تا پیش ازآوریل 1907 هیچ پروازی در برابر عموم به نمایش در نیامده است. به همین علت متصدیان مجله تصمیم گرفتند که برای کمک به ساخت ماشینهای پرنده سنگینتر از هوا، “نشان هوانوردی ساینتیفیک امریکن” را درست کنند. نقش این مجله بسیار معتبر و اقدامات تشویقی آنها در پیشبرد هوانوردی در روزهای آغازینش، کاملاً انکارناپذیر است.
پروازهایفامیلی
در 25 می1910 اورویل در بازگشت به چمنزار هافمن، دو پرواز بینظیر و تاریخی انجام داد. این چراگاه که در 13 کیلومتری شمال شرق دیتون، زادگاه برادران رایت قرار داشت، از طرف تورنس هافمن (T. Huffman)، رئیس بانک دیتون به طور رایگان در اختیار رایتها قرار گرفته بود تا با پرندههایشان در آنجا پرواز کنند. در نخستین پرواز آن روز که ششدقیقه طول کشید، اورویل برادرش ویلبر را همراه با خود به آسمان برد. در واقع این نخستین و تنها باری بود که دو برادر با هم پرواز میکردند. آنها برای این پرواز از پدرشان اجازه گرفته بودند. آنها به میلتون، رایت پدر قول داده بودند که هرگز با هم پرواز نخواهند کرد.
در واقع میلتون میخواست با این کار احتمال یک تراژدی مضاعف را به حداقل برساند و مطمئن باشد که در صورت رخ دادن حادثهای مرگبار یکی از برادرها باقی میماند و راه دیگری را ادامه خواهد داد. در پرواز دوم آن روز نیز برادران رایت سنتشکنی کردند و یک بار دیگر دو رایت همزمان به پرواز درآمدند. اما این بار اورویل میلتون 82 ساله را مهمان پروازی 7 دقیقهای کرد، نخستین و تنها پرواز میلتون رایت در طول حیاتش. در حالی که هواپیما تا ارتفاع 107 متری اوج گرفته بود، رایت بزرگ به پسرش میگفت “بالاتر، اورویل، بالاتر. ”
سقوط مرگبار
در هفدهم دسامبر 1908 توماس سلفریج (T. Selfridge)، ستوان ارتش ایالات متحده به عنوان ناظر رسمی ارتش، همراه با اورویل رایت سوار ماشین پرنده برادران رایت شد. پس از چند دقیقه پرواز در ارتفاع 30 متری، ناگهان ملخ از هم جدا و در نتیجه هواپیما از کنترل خارج شد. پس از برخورد سخت هواپیما با زمین، سلفریج بر اثر شدت ضربات مرد. در واقع ستوان سلفریج نخستین کسی است که در یک صانحه سقوط هواپیمای موتوری بال ثابت درگذشت. اورویل نیز که از آن ماجرا زنده بیرون آمد، به شدت مجروح شد و پای چپ و چهار تا از دندههایش شکست.
دوازده سال بعد، پس از آن که اورویل دچار دردهای فزایندهای در ناحیه ران و لگن شد، عکسبرداریهای اشعه ایکس معلوم کردند که آن تصادف شدید، عواقب دیگری را نیز برای اورویل به همراه داشت؛ سه استخوان مفصل ران شکسته و خود مفصل نیز جابجا شده بود. کاترین (Katharine)، خواهر برادران رایت که معلم مدرسه بود، پس از باخبر شدن از وضعیت اورویل به سرعت از دیتون به واشنگتن آمد و در تمام هفتههای طولانی بستری بودن اورویل، در کنار برادرش ماند. کاترین کمک کرد تا ارتش راضی شود قراردادش با اورویل را به مدت یک سال دیگر تمدید کند. در آن روزها یک بار دوستی که به ملاقات اورویل در بیمارستان آمده بود از او پرسید، “عصبیات میکند؟ ” اورویل که کمی گیج شده بود به آرامی تکرار کرد “عصبی؟ آها، منظورت این است که از دوباره پرواز کردن میترسم؟ تنها چیزی که از آن میترسم این است که برای تمام کردن آزمایشها در سال آینده، به موقع خوب نشوم. ”
ویلبر که از آن تصادف عمیقاً شوکه شده بود تصمیم گرفت نمایشهای پرواز به مراتب باشکوهتری برگزار کند؛ او در روزها و هفتههای بعد از تصادف، رکوردهای جدیدی در ارتفاع و نیز مدت زمان پرواز به جا گذاشت. در ژانویه 1909 اورویل و کاترین در پاریس به ویلبر ملحق شدند. در آن روزها این سه نفر مشهورترین آدمهای جهان بودند که از خانوادههای سلطنتی، اشراف، خبرنگاران و مردم عادی همه به دنبال آنها میگشتند. حتی پادشاههای انگلستان، اسپانیا و ایتالیا نیز برای دیدن پرواز ویلبر به پاریس رفته بودند.
پس از مدتی اقامت در پاریس، رایتها به پو، شهری در جنوب فرانسه رفتند. جایی که ویلبر پروازهای عمومی بیشتری به نمایش گذاشت و به تعداد زیادی از افسرها، ژورنالیستها، سیاستمداران و مقامات دولتی سواری داد. ویلبر در پانزدهم فوریه و در همین شهر بود که خواهرش کاترین را نیز در یکی از پروازهایش باخود به آسمان برد. او در فرانسه دو خلبان را تعلیم داد وسپس هواپیما را به فرانسویها واگذار کرد. رایتها در ماهآوریل همان سال به ایتالیا رفتند. ویلبر در آنجا پس از آن که هواپیمای دیگری را مونتاژ کرد نمایشها را از سر گرفت و به خلبانهای بیشتری تعلیم داد.
در یکی از پروازهای ویلبر در ایتالیا، یک فیلمبردار سوار هواپیما شد و نخستین تصویر متحرک گرفته شده از روی هواپیما را ساخت. دو برادر و کاترین در بازگشت به آمریکا، به کاخ سفید دعوت شدند و در آنجا پرزیدنت تافت (Taft) جوایزی به آنها اهدا کرد. دیتون، شهر زادگاه رایتها، دو روز تمام غرق در شادی و شور جشن بازگشت آنها به خانه بود. در جولای 1909 اورویل توانست با کمک ویلبر پروازهایی را برای ارتش ایالات متحده به طور اختصاصی نمایش دهد و خواستههای آنها را برآورده کند. درواقع ارتش ایالات متحده هواپیمایی دو نفره میخواست که بتواند با دو سرنشین به مدت یک ساعت و با سرعت متوسط 64 کیلومتر بر ساعت پرواز کند و بدون هیچ گونه آسیبی فرود آید.
برادران رایت هواپیما را به رسته مخابرات لشکر هوانوردی ارتش ایالات متحده، به قیمت 30 هزار دلار فروختند که از این مبلغ 5 هزار دلار آن پاداشی بود که به خاطر افزایش سرعت هواپیما در نظر گرفته شد. ویلبر زمانی که در اوایل اکتبر در جشنهای شهر نیویورک پرواز کرد، سال فوقالعادهای که سپری کرده بود را به اوجش رساند؛ چرخیدن به دور مجسمه آزادی و 33 دقیقه پرواز بر فراز رودخانه هادسون در امتداد مانهتن در برابر دیدگان یک میلیون نیویورکی. بیشک آن پروازهای باشکوه در نیویورک بود که شهرت بیحدی را برای برادران رایت در آمریکا رقم زد.
آخرین پرواز
هیچ یک از دو برادر ازدواج نکردند. یک بار ویلبر در این باره به کنایه گفت که، “نمیتواند از پس یک همسر و یک ماشین پرواز همزمان برآید. ” ویلبر در جریان سفری به بوستون در سال 1912 سخت بیمار شد. پس از بازگشت به دیتون تشخیص داده شد که او به تب تیفوسی مبتلا شده است. سرانجام ویلبر در 30 میهمان سال در سن 45 سالگی و در منزل خاندان رایت، درگذشت. پدرش، میلتون در یادداشتهای روزانهاش، درباره ویلبر چنین نوشته بود: “حیاتی کوتاه اما سرشار از نتیجه. هوشی تمام نشدنی، خلقی آرام، اعتماد به نفسی بسیار بالا و به همان اندازه فروتن، همواره درستی را به روشنی میدید و خستگیناپذیر در پی آن بود، او چنین زیست و مرد. ”
اورویل پس از درگذشت ویلبر به ریاست کمپانی رایت رسید. اورویل که تنفر ویلبر از کسب و کار در وجود او نیز موج میزد اما با این تفاوت که مهارتهای اجرایی برادر را نداشت، کمپانی را در سال 1915 فروخت. اورویل، خواهرش کاترین و پدرشان میلتون به عمارت باشکوهی نقل مکان کردند که این خانواده تازه به دوران رسیده در هاوترن هیل در اوهایو ساخته بودند. میلتون در سال 1917 و در خواب از دنیا رفت. اورویل در سال 1918 برای آخرین بار به عنوان خلبان پرواز کرد.
او در همان سال از حرفه پرواز بازنشسته شد و به عنوان یک مقام اجرایی بلندپایه در هوانوردی در کمیتهها و هیأتهای رسمی بسیاری از جمله انجمن مشورتی ملی هوانوردی (NACA) و آژانسی که بعدها به اداره ملی هوا فضا (NASA) تبدیل شد، خدمت کرد. کاترین در سال 1926 با یکی از همکلاسیهای سابقش در اوبرلین ازدواج کرد، که به شدت اورویل را برآشفت. اورویل از حضور در مراسم ازدواج خواهر سر باز زد و حتی ارتباطش با کاترین به کلی قطع شد. اما سرانجام ظاهراً بنا به پافشاری برادر دیگرش، لورین (Lorin)، درست پیش از مرگ کاترین در سال 1929 بر اثر ذاتالریه پذیرفت که خواهر بیچاره را ببیند.
در 19آوریل 1944 هاوارد هاگز (H. Hughes)، خلبان همراه با جک فری (J. Frye)، رئیس خط هوایی TWA سوار بر دومین نمونه هواپیمای مسافربری چهار موتوره و چهلنفره کمپانی لاکهید موسوم به کانستلیشن، از بربانک در کالیفرنیا تا واشنگتن پرواز کردند، پروازی که 6 ساعت و 57 دقیقه طول کشید. این هواپیما در مسیر بازگشت در پایگاه هوایی Wright Field (این پایگاه در چراگاه هافمن، جایی که برادران رایت نخستین پروازهایشان را آزمایش کردند، تأسیس شده است) توقف کرد تا اورویل رایت چهل سال پس از نخستین پرواز تاریخیاش، برای آخرین بار سوار هواپیما شود.
اورویل در خلال این آخرین پروازش برای لحظاتی کوتاه هدایت هواپیما را بر عهده گرفت. او در پایان پرواز به این نکته اشاره کرد که طول بال هواپیمای کانستلیشن از مسافتی که او در نخستین پروازش پیموده بود، بلندتر است. اورویل که پس از دومین حمله قلبی در سال 1948 از دنیا رفت، در طول حیاتش که از دوران اسب و درشکه تا آغاز پروازهای مافوق صوت ادامه داشت، شاهد تحولات شگرفی در هوانوردی بود که خود بنیانگذار آن به شمار میرود. هر دو برادر، ویلبر و اورویل، در آرامگاه خانوادگی رایتها در گورستان وودلند در شهر زادگاهشان، دیتون به خاک سپرده شدند.
منبع: نشریه شهروند امروز