معرفی فیلم روزی روزگاری در آمریکا Once Upon a Time in America 1984

سرجولئونه مانند ازو در ۶۰ سالگی و مانند مانکیهویچ به دلیل سکته قلبی از دنیا رفت، پنج سال بعد از ساخت روزی روزگاری در آمریکا علت مرگش را سکته قلبی ذکر کردهاند اما برای ما عشاق سینما علت همان چیزی است که قدیمیها اسمش را گذاشته بودند «دِق». لئونه انگار از غم ظلمی که بر فیلم آخرش رفت دِق کرد. روزی روزگاری در آمریکا را در همان آمریکا شرحه شرحه کردند و نسخهای تکه پاره و بیسروته از آن اکران شد که نه تماشاگران را راضی کرد و نه منتقدان را. شاهکار ۲۳۰ دقیقهای (سه ساعت و پنجاه دقیقه) که امروز در اختیار ماست نسخهای است که در اروپا اکران شد و حداقل اروپاییها توانستند اثر لئونه را تمام و کمال ببینند اما حتی آنها هم به قدر شأن و شکوه فیلم آن را ستایش نکردند.
لئونه ۳۵ سال قبل از حماسه کولی (Bohemian Rhapsody) بهترین «حماسه کولیها» را ساخته بود؛ حماسهای در وصف ماجراجوییهای نودِلز، پاتریک، فیلیپ و دامینیک؛ حماسهای در باب عشق کودکانه به گیلاس روی کاپ کیکی که خریدن و خوردنش حکم مناسک گذار از پسرانگی به مردانگی را داشت، حماسهای که از میان سوراخ روی دیوار چوبی انبار مغازهای در نیویورک روایت میشد، حماسهای که بهترین صحنه اسلوموشن تاریخ سینما را موقع فرار دامینیک روی سنگفرشی خیس زیر پل ویلیامزبرگ به هنر هفتم هدیه داد. روزی روزگاری در آمریکا باشکوهترین وصیت نامه سینمایی یک کارگردان است که در آمریکا پاره پاره شد و سالها طول کشید تا وارثان لئونه آن را بخوانند و بفهمند چه گنجی به ارث بردهاند.