نتیجه بررسی ریاضیدانها و روانشناسان آکسفورد و کمبریج: چه چیز سریال گیم آو ترونز را محبوب کرد؟!

گروهی از ریاضیدانها و روانشناسهای دانشگاههای آکسفورد و کمبریج، بعد از بررسی فراوان، متوجه شدهاند که چه چیز باعث موفقیت سریال گیم آو ترونز شده بود.
در حالی که تصور میکنیم که تعدد شخصیتهای جالب و چرخه حوادث و تکنیک، اژدهاها، بچههای جنگل یا قسمتهای غیرترقبه مانند قسمت عروسی خون، باعث تمایز و موفقیت سریال شده بود، آنچه واقعا سریال را موفق کرده بود، چیز دیگری بود.
علت موفقیت سریال واقعگرا بوده آن بود!
روانشناسها میگویند که هم کتاب و هم سریال، واقعیت و پیشبینیناپذیری را به خوبی ترکیب کرده بودند و باعث میشدند که خوانندهها و تماشاگران به طور مؤثری درگیری ذهنی با رخدادها پیدا کنند.
این گروه پنج کتاب که شامل 4244 صفحه و 1.7 میلیون واژه میشد را با دقت بررسی کردند و متوجه شدند که برای مثال سریال کاراکترهایی دارد که درست مانند آدمها در دنیای واقعی عمل میکنند.
آنها سرسی لنیستر، جان اسنو و آریا استارک هستند.
در کتاب نام دو هزار کاراکتر آمده و جورج آر آر مارتین با کتاب نغمههای یخ و آتش واقعا یک دنیا را خلق کرده. اما خب بیشتر ذهن ما درگیر 150 کاراکتر از انبوه شخصیتها شد.
پروفسور رابین دانبار از دانشگاه میگوید که نویسنده محدودیتهای روانی خوانندگان را به خوبی درک کرده بود.
اما ریاضیدانها چه ربطی به بررسی سریال و رمان داشتند؟
نتیجه بررسی ریاضیدانها نشان داد که گرچه مرگهای کاراکترهای اصلی، نسبتا تصادفی و رندم از نظر زمانی رخ میداد، اما از نظر منطق زمانی در طول حیات کاراکتر، قابل تفسیر بودند.
حتی ریاضیدانها میگویند که با شیوه تحلیل شبکه میتوانند در مورد سریالها و سری کتابهایی که هنوز تمام نشدهاند، پیشبینیهای در مورد مرگها بکنند!
کلا این تحقیقات ممکن است عجیب به نظر برسند، اما از سوی دیگر نشان میدهند که ادبیات میتواند از زاویه دید ریاضی هم تحلیل و درک شود.
تفسیر شخصی خودم از این خبر
متن خبر مقدار خام نوشته شده بود. اما نکته اصلی جالب این بود که در آثار تخیلی، فانتزی یا علمی تخیلی، اگر شما داستان را بر محور انسانیت و روابط انسانی و چالشهای کهن انسانی نگذارید، یک جای کارتان میلنگد و داستان، فیلم یا سریال شما، محبوبیت لازم را پیدا نمیکند.
آرزوها، بیمها، ترسها، شقاوتها و مهرهای انسانی، از کهن با ما بودهاند و اگر بیتوجه به اینها فقط با لعاب بخواهید بنایی دراندازید، به هیچ جا نمیرسید.
گیم آو ترونز هم به خاطر پرداخت درست کاراکترها، توانایی تقابل ماجراجویانه آنها با هم، برخورداری از یک ایدئولوژی و شناخت قوی از انسانها، توانست موفق شود، وگرنه تا دلتان بخواهد در سال، کتاب فانتزی منتشر میشود.
یادتان میآید که وقتی گات تمام شد، همه در پی سریال جانشین بودند؟ خب، سریالی در این حد، به زودی پیدا نخواهد شد. خیلی طول میکشد که تا دنیایی جدید سریالی را پیدا کنیم.
اما تفسیر ادبیات با ریاضی؟
این را مسلما نباید به جان کیتینگ در فیلم انجمن شعرای مرده بگویید! چون دستور میدهد مقاله پاره شود.
اما از این که بگذریم، ریاضیات میتواند در جاهایی یاوری برای تفسیر ادبی باشد، اما به گمان من، نه بیشتر.
سلام داداش ممنون که اینا گذاشتی اما بعضی جاهای فیلمو میشد حدس زد مثل زنده کردن جان اسنو مثل کشته شدن ۲ اژدها مثل انتقام از عروسی خونین مثل نجات جان اسنو در جنگ حرامزاده ها ولی در مجموع چقدر لذت بخش بود این سریال و چه پایان فوقالعاده ای مرگ مادر اژدها منطقی بود اما زنده ماندن جان اسنو نه
خدایی عقل تو کمه مرگ مادر اژدها کجاش منطقی بود فصل هشتم فاجعه بود باعث شد خیلی ها از این شاهکار متنفر شوند چون خاطراتشان را خراب کرد. زنده شدن جان اسنو منطقی بود چون تو سریال بارها دیده بودیم عروس خونین کجاش معلوم بود حتی نبرد حرامزادهها هم با اینکه قابل پیشبینی بود ولی در از استرس بود بهترین ایپزود این باد های زمستان عروس خونین بود ولی بهترینشان بلک واتر بود
به نظر من دلیلش غیر از داستانش، یکی بودجه خیلی عظیم هستش که عامل اصلیه به نظرم،و بعد نشون دادن بی پرده همه چیز مث خشونت و سکـس و غیره هست،داستان های مشابه زیاد هستن، ولی من تابحال سریالی رو نشنیده و ندیده و ندیده بودم که اینقدر گستاخانه و بیپروا باشه.
داستان جنگ و جن و پری که لایه لایه و پیچیده باشه خیلی هست، چیزی که برای همه توی یک سریال تازگی داشته باشه اون عوامل بالا هست که گفتم.