ارگونومی هنوز واژهای ناآشنا برای فروشندگان، کاربران، کارمندها و مسئولان ایرانی!

اِرگونومی Ergonomie به معنای دانش بکار بردن اطلاعات علمی موجود دربارهٔ انسان در طراحی محیط کار است.
ارگونومی انواع مختلفی دارد. در ارگونومی سختافزاری، تولیدکنندگان با توجه به شناختی که از آناتومی انسان و فیزیولوژی بدن دارند؛ وسایلی میسازند که در هنگام استفاده منطبق با این ویژگیها باشد. مثلا ماوسی میسازند که انحناهای آن با دست در هنگام جمع شدن منطبق باشد و در هنگام استفاده طولانی، دست را در موقعیتهای غیرآناتومیک قرار ندهد و ضمن راحتی، بافتهایی مانند اعصاب دست را زیر فشار قرار ندهد.
یا مثلا صندلی کامپیوتری ساخته میشود که پشتی آن انحناهای منطبق بر تحدب پشتی و تقعر طبیعی کمر انسان داشته باشد و برای آدمهای مختلف قابل تنظیم باشد.
اما یک ارگونومی محیطی هم داریم که در آن میزان روشنایی، گرما، صدا و ارتعاش متناسب با انسان در نظر گرفته میشود.
حتی ارگونومی شناختی هم وجود دارد که در آن متناسب با ظرفیت پذیری اطلاعات و تحلیل مقدماتی و پیشرفته آن و توان و چگونگی استدلال انسانها، شرایط کارهای تنظیم میشود و چیزی خارج از این ظرفیت به انسانها تحمل نمیشود.
اما بدبختانه هر سه رده، در ایران کاملا ناشناخته مانده است.
مثال عرض میکنم: در یک تحقیق میدانی در شهر رشت که شخصا انجام دادم، از بیش از 20 فروشنده، حتی یکی هم نمیدانست که ارگونومی یعنی چه. یعنی فروشندههای وسایل جانبی کامپیوتر و مبلمان اداری ما اصلا این واژه برایشان آشنا نیست. وقتی شما ناامید میشوید باید بگویید که مثلا منظورم ماوس گیمینگ است. یعنی منظورم صندلیای است که با گودی کمر هماهنگ باشد!
حالا دانستن خود واژه مهم نیست، فروش عملی تجهیزاتی که منطبق با آن باشند و آگاهی خریدارها و فروشندهها و مسئولان خرید مهم است. یعنی برای ما همین حد که فروشنده بداند که احتمالا برای کسی که کار جدی نوشتنی دارد یا گیمر حرفهای است، فلان ماوس فانتزی یا کیبورد ظاهرا شیک، مشکلزا خواهد بود، کافی است. اما در همین حد هم شناخت متاسفانه وجود ندارد!
در ایران، البته دستورالعملهای پراکنده در مورد ارگونومی وجود دارد، که بیشتر در همان مرحله دستورالعمل ماندهاند و فراتر از آن نرفتهاند. کلا رویه دستگاههای دولتی این است که بیکیفیتترین تجهیزات ممکنه را برای کارمندهای خود بخرند. کمتر مسئولی است که اهمیتی برای یک مانیتور مناسب که در سطح چشم کارمندش تنطیم شده باشد یا یک ماوس مناسب که در دست بنشیند یا یک صندلی مناسب را درک کند و بداند!
اما حتی خود مدیران هم به خرید صندلیهای به اصطلاح مدیریتی اکتفا میکنند و توجهی به سلامتی خودشان هم ندارند و چه بسا این صندلی مدیریتی که الان مینیمم قیمت آن چیزی حدود 4.5 میلیون تومان است، از صندلی عادی کارمندش هم بیشتر تهدیدکننده سلامتی باشد!
ضعف بعدی، ضعف خود تولیدکنندگان است. خیلی وقتها تولید جنس ارگونومیک، چندان گرانتر از اجناس دیگر آنها نیست. اما مثلا تولیدکننده برتر صندلی اداری ما یا در این زمینه دانشی ندارد یا نهایتا یک جنس ارگونومیک را بیجهت خیلی گرانتر تولید میکند و میفروشد.
در قسمت ارگونومی محیطی، باز خود کاربران و کارمندها مشکل عمده دارند. یک مثال واضح آن تنظیم میزان روشنایی است. چه بسیار محیطهای اداری که میزان روشنایی در آنها کمتر یا بیشتر از حد مناسب است. در نتیجه میشود کارمندهایی را پیدا کرد که مجبورند همیشه تعدادی از لامپهای بالای سرشان را خاموش کنند یا به چشمشان فشار بیاورند تا در نور کم فعالیت کنند. چیزی به معنی «تهویه» وقتی در بیمارستانهای ما و حتی در شرایط کرونا، ناشناخته است، دیگر چه انتظاری دارید که در اتاقهای عادی کارمندها کسی به آن حتی فکر کند؟!
میرسیم به ارگونومی شناختی. توانایی دریافت دیتا و پردازش آن و توان گرفتن تصمیمهای سریع خطیر، در انسانها به هر حال محدودیتی دارد و برای بهتر کردن آن باید شرایط برای ارائه اطلاعات در قالب نمودارهای خوب و عینی با چیدمان، فونت و رنگ مناسب فراهم شود و از هیچ شخصی نباید انتظار داشت که بیش از اندازه، تصمیم کوچک با بزرگ در یک بازه زمانی مشخص بگیرد.
مثال عرض میکنم: توانایی یک پزشک در اورژانس محدود است. دنیایی از اطلاعات شامل شرححال و آزمایش و نتایج عکسبرداری ها به او ارائه میشود و او باید مدام بهترین تصمیمها را بگیرد.
حالا محیط بیمارستانهای ما را در نظر بگیرید. سیستمهای نرمافزاری نمایش پاسخ آزمایشات در بیمارستانها ما، اصلا با مفهوم رابط کاربری و شیوه ارائه اطلاعات آشنا نیستند.
یعنی مهندس شرکتی که نشسته و این سیستمها را طراحی کرده مطلقا هیچ اطلاعی از این امر مهم نداشته و چیز بدقوارهای طراحی کرده. جالب است که هیچ پزشک و مسئولی هم اصلا فکر نمیکند که این نرمافزارها را میشود بسیار بهینهتر طراحی کرد تا این قدر آزارنده روح و روانشان نباشد! البته مهندس نرمافزار خوب و متخصص طراحی رابط کاربری در ایران کم نیستند، اما تصور میکنید که چنین آدمهایی میتوانند به قراردادهای کلان با دستگاههای دولتی ما فکر کنند؟ (چنان که افتد و دانی!)
در بخش تصمیمگیری هم در شرایط عادی و نرمال، شاید تفاوت زیادی به خصوص در تصمیمهای تکراری و قبلا تجربهشده بین پزشکان یا مثلا مهندسان یک پالایشگاه و سد نباشد. اما وقتی در شرایط محیطی بسیار بد، تعداد موارد لازم تصمیم بالا میرود، میبینیم که در یک پروسه عادی هم ممکن است، تصمیمهای عجیب از آنها سر بزند. آن وقت زمانی که خطایی سر میزند، مرتکب خطا توبیخ میشود، احیانا رسانهها هم در مورد خطای پزشکی مینویسند، مسئول استانی و کشوری هم وعده مجازات میدهد و در این بین هیچ کس به این فکر نیست که خطای سیستم باید اصلاح شود و مشخص شود که در چه شرایطی پزشکی یا مهندس ما دچار خطا شده. یکی از اجزای مهم کم کردن خطای انسانی، همین طراحی سامانههای ارگونومیک است.
ارگونومی منطق فراهم کردن وسایل هماهنگ با ویژگی فیزیکی و کارکردی و شرایط مناسب با عملکرد روانی و نورولوژیک ماست؛ امیدواریم که زمانی آن را جدی بگیریم.
پینوشت: در عکسهای تزئینی این مطلب از عکسهای چند وسیله ارگونومیک برتر استفاده شده، اما منظور من خرید گرانترین ارگونومیکهای بازار نیست، بلکه ایجاد منطقی برای خرید و استفاده و بهروزآوری سختافزار و نرمافزارهاست.
مرسی که حرف های مانده بر دل منو زدید ?