تمام چیزهایی که باید درباره یک خانه تسخیر شده بدانید
چه چیز باعث میشود فکر کنیم یک خانه تسخیر شده است؟ آیا شما هم این مشکل را دارید؟ آیا شماهم سروصداهای عجیبی در خانه میشنویدیاسایه اشباحی را میبینید؟ اگر پاسختان مثبت است باماهمراه شوید تا از رازهای خانههای تسخیر شده سردربیاورید.
این احتمال بسیار زیاد است که شما نسبت به کوچکترین صداها و اتفاقات حساس شده باشید. شما باید بدانید این صداها یا اتفاقات ممکن است در هر خانهای رخ دهند؛ اما بسیاری هستند که بدون توجه به آنها به زندگی ادامه میدهند و مشکلی هم ندارند؛ در صورتی که شما با توجه بیشتر و بیشتر، کم کم خود را متقاعد میکنید که خانهتان تسخیر شده است.
صدای سکوت
بسیاری از مردم شنیدن صداهایی فراواقعی در شب را گزارش کردهاند. آنها میگویند زمانی که در تخت خواب خود دراز کشیده یا در سکوت نشستهاند، صداهای عجیب و ترسناکی میشنوند. ما به این دسته از افراد پاسخ میدهیم که سکوت همیشه در ناخودآگاه انسان هاغیرطبیعی یا حتی خطرناک به نظر میرسیده است. سکوت میتواند باعث واکنشهای دفاعی و هشداری مانند ترس، وحشت و ترشح آدرنالین شود.
ادراک انسان در اثر تاریکی یا سکوت تغییر میکند و در بعضی موارد سیستم شنیداری انسان در سکوت حساستر میشود و در اثر کوچکترین صدایی، آن را تقویت کرده و در نتیجه مغز آن را صدایی بلند در نظر میگیرد. این پدیده با عنوان هایپراکوسیس (Hyperacuisis) امروزه کاملا شناخته شده است. براساس مطالعهای که توسط MAPIT یا انجمن تحقیقات پارانرمال منچستر در سال ۱۹۹۸ انجام گرفت، ۸۶ درصد مردم از صداهای پارانرمال به اندازه یا بیشتر از صدای دزد میترسند. این مسأله نشان دهنده این واقعیت است که اصوات خاصدر زمان سکوت (مخصوصا در شب)، نسبت به زمانی که سروصدا در محیط وجود داشته باشد، بار معنایی خاص و متفاوتی برای مغز خواهند داشت. این مساله یک واکنش روانی عادی و یکی از مکانیسمهای هشدار در مقابل خطرات ناشی از حمله حیوانات وحشی محسوب میشود.
در سایهها چه میگذرد؟!
تاریکی یا کم نور بودن محیط نیز به این مسأله هیچ کمکی نمیکند. گزارشات بسیاری وجود دارند که نشان میدهند انسانها در چنین شرایطی چیزهایی را از گوشه چشم خود دیدهاند. این مسأله به دید پیرامونی» موسوم است. دید پیرامونی بیشتر با سلولهای استوانهای چشم در ارتباط است تا سلولهای مخروطی سلولهای مخروطی برای دیدن اشیایی که در مرکز توجه یا در مخروط دید هستند بهتر عمل میکنند در حالی که سلولهای استوانهای بیشتر به سطوح مختلف نوری و حرکت حساس هستند که باعث میشوند فرد بتواند زمانی که نور در محیط کم باشد از گوشه چشم چیزهایی را ببیند. اما کیفیت تصاویری که به این صورت دیده میشوند کمتر است.
این در کنار این واقعیت که مغز انسان همیشه در تلاش برای ساختن تصاویر آشنا مانند صورتها یا بدن از میان خطوط واحجام تصادفی است، نشان میدهد مغز کسانی که متقاعد شدهاند خانهشان تسخیر شده است، تمایل به دیدن احجامی به ش کل اشباح دارند. البته قضاوت در مورد فاصله تصاویری که در دید پیرامونی مشاهده میشوند کار بسیار مشکلی است؛ بنابراین کسی که شاهد چیزی به این ترتیب است ممکن است تصور کند آنچه دیده نسبتا به او نزدیک است، در صورتی که در واقع آن چیز بسیار دورتر بوده است. به همین ترتیب اگر به چشمان خود برای دیدن چیزی در تاریکی فشار بیاوریم، اتفاق دیگری به نام توکینسیس» میافتد. اتوکینسیس پدیدهای است که طی آن ماهیچههای چشمی به صورت غیر ارادی شروع به حرکت کرده و باعث شود تا منبع نوری یا جسمی ثابت در حال حرکت یا لرزش دیده شود. به این ترتیب تاریکی باعث میشود تا فرایندهای دریافت اطلاعات از محیط دچار تغییر و در بسیاری موارد تشدید شوند.
دانستن این نکته هم ضروری است که چشم انسان بین ۱۵ تا ۲۰ دقیقه زمان لازم دارد تا به میزان تاریکی یا روشنایی محیط عادت کند به همین دلیل چیزهایی که در یک محیط تاریک دیده میشوند به احتمال قریب به یقین آن چیزی که تصور میشود، نبودهاند. ضمن اینکه تاریکی میتواند برای برخی انسانها، اضطراب آفرین باشد و بعضی انسانها نیز حالت شدید این موضوع یعنی یکتوفوبیا» یا «ترس از تاریکی» را بدون توجه به آن تجربه میکنند؛ آنها تصور میکنند ترس حتما باید دلیلی داشته باشد، در صورتی که در واقع این ترس نتیجه فوبیا یا آن ضعیت ذهنی خاص است.
تجربههای حرکتی
من به عنوان یک محقق گزارشهای بسیاری دریافت کردهام که ادعا میکنند وسایل یا اشیای موجود در یک محل مانند دسته کلید، نامه یاحتی مبلمانهای کوچک در طول شب، جابه جا شدهاند. در حالی که معمولا در این موارد میتوان با کمی دقت متوجه این نکته شد که این اشیا اصلاحرکت نکردهاند. در بسیاری موارد ما توانستیم با استفاده از سیستمهای مدار بسته ویدئویی به فرد نشان دهیم که این خود او بوده که آن جسم را به صورتی که تصور میکرد در طول شب توسط یک نیروی ماورایی حرکت کرده، قرار داده است. این اتفاق به این دلیل میافتد که بعضی افراد به قدری به وجود پدیدهای پارانرمال در خانه خود باور دارند که توانستهاند خود را متقاعد کنند اشیا در طول شب جابه جا شدهاند، در صورتی که خود محل آن جسم را فراموش کردهاند.
تأثیر متقابل
طی آزمایشاتی که MAPIT در سال ۱۹۹۹ انجام داد، از هر ۱۰ دانشجو ۷ نفر ادعا کردند بوی اسطوخودوس را در فضا استشمام کردهاند، صرفا به این دلیل که این موضوع به آنان تلقین شده بود. ما نشان دادیم که اگر یکی از اعضای تیمهای آزمایشی میگفت: «اوه، بوش رو حس میکنین؟ من دارم بوی اسطوخودوس رو حس میکنم! »، باقی اعضای گروه نیز آن را حس میکردند. این پدیدهای روان تنی است. در این پدیده ذهن ناخودآگاه به طور اتوماتیک شروع به ساختن در کی واقعی از بویی میکند که به آن تلقین شده است. به این ترتیب تلاش میکند تا الگویی برای شناسایی بوی مورد نظر طراحی کند. طی این فرایند ذهن خود آگاه شما مجبور به درک بوی مورد نظر خواهد بود. به نظر من این پدیده مانند مسری بودن خمیازه است؛ یعنی زمانی که کسی خمیازه بکشد یا حتی در مورد آن صحبت کند، دیگران را به خمیازه میاندازد. بله درست مثل همین حالا که شما نیز نیاز به خمیازه را حس کردید؟
یک مورد عملی
در طول بررسی در مورد یکی از پروندهها در سال ۱۹۹۵| در میدلتون منچستر، با زوج جوانی آشنا شدم که به خانهای بزرگ اسباب کشی کرده بودند. آنها بعد از چند ماه متقاعد شدند که پدیدهای پارانرمال در آنجا وجود دارد. ترس و استرس به آرامی در وجود آنها رخنه کرده بود. آنها از روشن شدن بیدلیل چراغها، اشیایی که در طول شب حرکت داده میشدند و صداهای عجیب ضربه به در و دیوار، آن هم هر شب حول و حوش ساعت ۳ بامداد، شکایت داشتند. آنها همین طور از بوهای عجیبی که گاهی در فضا منتشر میشد، در عذاب بودند. آنها میگفتند گربه خانگیشان، آنجا را دوست نداشته و کشیش محلشان هم بعد از بررسی خانه به آنها گفته بود که شبحی پلید آنجا وجود داشته که در پی آزار آنهاست. ظاهرا این خانه تمام ویژگیهای یک ساختمان تسخیر شده را داشت.
اما واقعیت اصلا این طور نبود؛ پیش از هر چیز این زوج از طرفداران فیلمهای ترسناک بودند. خانه آنها نیز ظاهری عجیب و ترسناک داشت. از طرفی به آنجا رسیدگی زیادی نشده بود. لامپها کم نور بودند و کمی بوی رطوبت هم در فضا وجود داشت. این نکته نیز که گربه آنها خانه جدید را دوست نداشت، مسأله آن چنان عجیبی نبود. از آنجا که خودم چندین سال گربه داشتم، میدانستم که گربهها میتوانند در مورد تغییر محل زندگیشان حساس باشند. جابه جا شدن اشیا در خانه هم همان طور که پیشتر توضیح دادم در اثر بیدقتی صاحب خانهها و اعتقاد آنها به تسخیر شده بودن خانه تصور شده بود. این مطلب در دومین شب فیلم برداری در خانه اثبات شد. آن شب زوج نزد ما آمده و ادعا کردند که سوئیچهای اتومبیلشان از میز تلفن به میز آشپزخانه منتقل شده است. به این ترتیب در فیلم نشان دادیم که آنها دسته کلید را پیش از خواب روی میز آشپزخانه گذاشته بودند، نه میز تلفن در یک مورد آنها تصور کرده بودند که چراغ آشپزخانه در طول شب توسط عامل تسخیرکننده خانه روشن شده است؛ اما ویدئوی فیلم برداری شده نشان داد که در واقع خود آنها چراغ را روشن کرده و فراموش کرده بودند آن را خاموش کنند.
آنها در حقیقت ادعا کرده بودند که بسیاری چیزها بدون دلیل روشن شدهاند؛ اما با چند سوال و ویدئوی فیلم برداری شده ثابت شد که این موارد هم دقیقا مانند ماجرای چراغ آشپزخانه اتفاق افتاده بودند. مردم به طور طبیعی عادت به اغراق در توصیف وقایع دارند. اما همیشه آن را با قصد قبلی انجام نمیدهند. مخصوصا وقتی که واقعه پس از مدتها به خاطر آورده شود که در این صورت هم میتواند خاطرهای کمرنگ یا حتی مشخص باشد واغراق در مورد آن انجام پذیرد. بوهایی هم که زوج این ماجرا هراز گاهی حس میکردند، هم میتوانند نتیجه باور آنها و اثری روان تنی (سایکوسوماتیک) در نتیجه بحثهای عصبی بین زوج و انتظار رخداد باشند. در مورد صداهای ضربات به دیوارهای خانه که حدود ساعت ۳ بامداد شنیده میشدند نیز میتوان سیستم قدیمی حرارت مرکزی ساختمان را که در زیر زمین قرار داشت، مسؤول آن دانست. این سیستم طوری برنامه ریزی شده بود که هر شب حدود ساعت ۳ شروع به کار میکرد و هوایی که در لولههای آن حبس شده بود، باعث ایجاد صداهایی شبیه به ضربه میشد. از طرف دیگر هم این زوج از صداهایی که در اثر انبساط و انقباض در خانهای قدیمی ایجاد میشدند بیخبر بودند. در نهایت نیز نباید این نکته را فراموش کرد که کشیش محله آنها باید به خاطر ترساندن بیدلیل آنهااز شبحی که وجودنداشت، خجالت میکشیدا
کنترل را در دست بگیرید!
با همه این توضیحات، شما هنوز فکر میکنید خانهتان تسخیر شده؟ اگر بله پیش از هر چیز باید طرز فکرتان را تغییر دهید. اجازه ندهید تخیلاتتان کنترل شما را در دست بگیرند. چراغ یا تلویزیون را با صدای کم در طول شب روشن نگه دارید تا صدایی یکنواخت در خانه وجود داشته باشد. ببینید چه چیزهایی صداهای عجیبی که میشنویدرا تولید میکنند؟ ممکن است این صداها در اثر انبساط و انقباض دیوارها یا حتی جانورانی مانند موشها به وجود آمده باشند. در بعضی موارد مردم صدای سوت مانندی را از طبقه بالا یا پایین میشنوند. این صداها ممکن است در اثر وزش باد یا حتی رفت و آمد انسانی به وجود آمده باشند. بستن پنجرهها ممکن است این مساله را حل و فصل کند. به آنچه در دید پیرامونی خود میبینید توجه نکنید. به چیزهای ترسناکی که دیگران میگویند هم توجهی نداشته باشید؛ چون آنها مسلما تمام جوانب ماجرا را نمیدانند و علامه دهر هم نیستند! همین طور بد نیست ، مدتی مطالعه در مورد مسائل پارانرمال را کنار بگذارید.
در کل سعی کنید به وضعیتی منطقی و عاقلانه دست پیدا کنید و در آن حالت هم بمانید. اگر واقعا میخواهید به آرامش برسید، میتوانید چند آزمایش ساده انجام دهید. یک دوربین فیلم برداری یا ضبط صوت در گوشهای کار گذاشته و آن را به حال خود رها کنید. مطمئن هستم ساعتها فیلم خستهکننده تهیه خواهید کرد که هیچ اتفاق عجیبی هم در آنها رخ نمیدهد.همچنین میتوانید چند جسم را در جاهای مختلف خانه بگذارید و مکان دقیق آنها را به خاطر بسپارید. حتی میتوانید دور آن یک دایره بکشید تا محل دقیق آن مشخص باشد مطمئن باشید هیچ پولتر گایستی نمیتواند در مقابل چنین جسمی مقاومت کند.
حتی میتوانید محل و جهت جسم موردنظر را یادداشت کنید تا مطمئن شوید بعدها اشتباهی رخ نداده در کل مطمئن شوید که پیش از زدن برچسب تسخیر شده روی خانهتان، تمام جوانب معقولانه را در نظر گرفتهاید. اگر بعد از تمام این کارها مدرکی به دست آوردید که نشان میداد خانهتان ممکن است تسخیر شده باشد، باز وحشت نکنید.بسیاری از انسانها در خانهشان با یک شبح زندگی میکنند، بدون اینکه با آنها مشکلی پیدا کنند. ساکنان این خلدهاحتی ممکن است اشباح آنجا را ببینند؛ اما حس دوستانهای نسبت به آنها داشته باشند. در نهایت هم به یاد داشته باشید انجمنها یا افراد متخصصی وجود دارند که حاضر به بررسی این پدیده در خانه شما هستند. برای کمک در درک بهتر وضعیت خود به آنها مراجعه کنید. فقط یادتان باشد که وحشت نکنید.
منبع: دانستنیها – مهر 1392