چگونه ابتلا به بیماریهای بدنی منجر به افسردگی میشود؟
افسردگی مرتبط با بیماری طبی
ارزیابی افسردگی در زمینه یک بیماری جسمی دشوار میباشد. نشانههای افسردگی میتواند ناشی از استرس سایکولوژیک سازگاری با یک بیماری باشد که ممکن است در اثر فرآیند خود بیماری یا داروهای مصرفی جهت درمان آن به وجود آید و یا آن که صرفا در زمان تشخیص بیماری طبی، افسردگی نیز همزمان وجود داشته است.
در واقع هر رده دارویی شامل چندین دارو است که میتواند سبب ایجاد افسردگی شود. داروهای ضدفشارخون، عوامل آنتی کلسترولمی و آنتی آریتمی از داروهای شایع ایجادکننده نشانههای افسردگی هستند. در بیماران دریافتکننده داروهای گلوکوکورتیکوئید، آنتی میکروبی، آنالژزیکهای سیستمی، آنتی پارکینسون و ضدتشنج باید افسردگی آیاتروژنیک مدنظر باشد. به منظور تعیین این که آیا ارتباطی بین درمان دارویی و تغییرات خلقی بیمار وجود دارد یا خیر، گاهی لازم است استفاده از یک داروی جایگزین امتحان شود.
بین ۳۰-۲۰ درصد بیماران قلبی علائمی از یک اختلال افسردگی را نشان میدهند؛ هنگامی که از مقیاسهای خودگزارشی بیمار استفاده شود، نشانههای افسردگی حتی با درصدهای بالاتری مشاهده میشود. وجود نشانههای افسردگی متعاقب آنژین ناپایدار، انفارکتوس میوکارد، جراحی بای پس قلبی یا پیوند قلب سبب اختلال در بازتوانی بیمار شده و با درجات بالاتری از مرگ و میر و ناخوشی همراه است. میزان تغییرپذیری در ضربان قلب بیماران افسرده اغلب کاهش دارد (نشانه کاهش فعالیت سیستم عصبی پاراسمپاتیک) که این مسئله بیمار را مستعد آریتمی بطنی و افزایش مرگ و میر میکند.
همچنین به نظر میرسد که افسردگی سبب افزایش خطر ابتلاء به بیماری کرونری قلب میشود که احتمالا به دلیل افزایش استعداد در تجمع پلاکتی میباشد. مصرف TCAها در بیماران دچار بلوک شاخهای قلب ممنوع بوده و تاکیکاردی ناشی از TCA یک نگرانی مضاعف در بیماران دچار نارسایی احتقانی قلب است. به نظر میرسد SSRIs سبب ایجاد تغییرات در ECG یا وقایع زیان بار قلبی نشده و لذا منطقی است که داروهای خط اول در درمان بیماران در خطر عوارض مرتبط با TCA باشند. با این حال SSRIs ممکن است با متابولیسم کبدی داروهای ضدانعقاد تداخل داشته و سبب افزایش خاصیت ضدانعقادی آنها شود.
در بیماران دچار سرطان میانگین شیوع افسردگی ۲۵درصد است، اما افسردگی در ۵۰-۴۰ درصد بیماران دچار سرطانهای پانکراس یا اروفارنکس رخ میدهد. این ارتباط ناشی از اثر کاشکسی به تنهایی نیست، زیرا شیوع افسردگی در بیماران مبتلا به سرطان پانکراس در مقایسه با سرطان پیشرفته معده همچنان بالاتر دیده میشود. شروع درمان با داروهای ضدافسردگی در بیماران سرطانی با بهبود کیفیت زندگی و همچنین خلق همراه بوده است. روان درمانی به ویژه به روش گروه درمانی میتواند اثرات سودمندی روی نشانههای کوتاه مدت افسردگی، اضطراب و درد داشته باشد.
افسردگی در بیماران دچار اختلالهای نورولوژیک، به خصوص اختلالهای عروقی مغز، بیماری پارکینسون، دمانس، مولتیپل اسکلروز و آسیب تروماتیک مغز به صورت شایعی بروز میکند. یک نفر از هر ۵ بیمار دچار حمله نیمکره چپ مغز که کورتکس فرونتال خلفی جانبی را درگیر کند، دچار افسردگی ماژور میشوند. افسردگی دیر آغاز در افرادی که از سایر جهات شناختی سبب افزایش خطر ابتلاء به بیماری آلزایمر میشود. همه ردههای داروهای ضدافسردگی و همچنین در برخی موارد، ترکیبات دارویی محرک در این گونه افسردگیها مؤثر هستند. شیوع افسردگی در بیماران مبتلا به دیابت ملیتوس بین۸- ۲۷ درصد گزارش شده و شدت وضعیت خلقی بیمار با میزان هیپرگلیسمی وی در حضور عوارض دیابتی ارتباط مستقیم دارد. درمان افسردگی در این بیماران به دلیل اثرات داروهای ضدافسردگی بر روی قند خون مشکل است. MAOIs میتوانند سبب هیپوگلیسمی و کاهش وزن شده درحالی که TCAs باعث هیپرگلیسمی و میل به مصرف کربوهیدرات میشود. SSRIs و SNRIs مانند MAOIs میتواند قند خون ناشتا را کاهش دهد. همچنین مصرف آنها راحتتر بوده و تحمل رژیمی و دارویی بهتری دارند.
هیپوتیروئیدی غالبا با تابلوهای از افسردگی نظیر خلق پایین و اختلال حافظه همراهی دارد. هیپرتیروئیدی نیز معمولا در جمعیت افراد مسن میتواند با چنین حالاتی همراه باشد. معمولا به دنبال طبیعی کردن عملکرد تیروئید، خلق نیز بهبود مییابد، اما گاهی درمان کمکی با داروهای ضدافسردگی لازم است. بیماران دچار هیپوتیروئیدی تحت بالینی نیز ممکن است نشانههای افسردگی و دشواری در شناخت را نشان دهند که با درمان هورمونی جایگزین تیروئید برطرف میشود. شیوع افسردگی در طول عمر در افراد HIV مثبت حدود۲۲- ۴۵ درصد تخمینزده شده است. ارتباط بین افسردگی و پیشرفت بیماری ارتباطی چندعاملی بوده که احتمالا عوامل روانی و اجتماعی، تغییر در عملکرد سیستم ایمنی و درگیری سیستم عصبی مرکزی را شامل میشود. عفونت مزمن هپاتیت C نیز با افسردگی ارتباط داشته و میتواند در صورت درمان با اینترفرون ألفا بدتر شود.
برخی اختلالهای مزمن با اتیولوژی نامعین، نظیر سندرم خستگی مزمن و فیبرومیالژی به شدت با افسردگی و اضطراب ارتباط دارند؛ درمان با داروهای ضدافسردگی یا عوامل ضدتشنج نظیر پرگابالین در این بیماران سودمند است.