فیلم ملیفیسنت: معشوقه شیطان، خلاصه داستان، نقد و بررسی – Maleficent: Mistress of Evil 2019

کارگردان: واکیم رونینگ

بازیگران: آنجلینا جولی (ملیفیسنت)، آل فنینگ شاهزاده آرورا)، هریس دیکنسون (شاهزاده فیلیپ)، میشل فایفر (ملکه اینگریچ) ۱۱۹ دقیقه

ملیفیسنت از اولین فیلم‌های بازسازی شده‌ی لایو اکشن دیزنی از روی انیمیشن‌های کلاسیک‌اش بود که پنج سال پیش، به کارگردانی رابرت استرومبرگ و با بازیگری آنجلینا جولی در نقش اصلی، اکران شد و به یک فروش جهانی معادل هفتصد و پنجاه میلیون دلار دست یافت. آن‌هایی که انیمیشن کلاسیک زیبای خفته (۱۹۵۹) را دیده‌اند خوب می‌دانند که ملیفیسنت یک شخصیت منفی، یا به تعبیری یک جن بالدار است که با نفرین خودش شخصیت مثبت قصه شاهزاده آرورا، را به خواب ابدی می‌برد، در بازسازی لایو اکشن زیبای خفته، ملیفیسنت به یک شخصیت مثبت تبدیل شد و در محور فیلم قرار گرفت.

حالا در دومین قسمت ملیفیسنت ماجرا‌های این جن شاخدار بالدار پس از سپری شدن پنج سال از حوادث قصه‌ی فیلم نخست پی گرفته می‌شود. حالا یک رابطه‌ی مادر و دختری بین ملیفیسنت (آنجلینا جولی) و دختر خوانده‌اش شاهزاده آرورا (الى فینینگ) برقرار است، فراموش نکنیم که در قسمت قبلی، نهایتا این ملیفیسنت بود که شاهزاده آرورا را از خواب ابدی‌اش بیدار کرد. آرورا، حالا که دختر بالغ و مستقلی شده قصد دارد با شاهزاده فیلیپ (هریس دیکینسون) ازدواج کند.

این خبر خوبی برای ملیفیسنت نیست زیرا فیلیپ از نژاد انسان هاست وملیفیسنت بر حسب تجربیات قبلی‌اش هیچ اعتمادی به انسان‌ها ندارد و اصلا نمی‌خواهد که انسان‌ها اقوام سببی‌اش شوند. اما آرورا تصمیم‌اش را گرفته و ملیفیسنت چاره‌ای جز قبول این واقعیت ندارد.

خوشبختانه پادشاه جان (رابرت لیندسی)، پدر شاهزاده فیلیپ، به حفظ صلح پایبند است و هیچ تمایلی به جنگیدن با نژاد‌های غیرانسانی ندارد. اما متاسفانه همسرش ملکه اینگریچ (میشل فایفر) این طور فکر نمی‌کند. ملکه در واقع یک نژادپرست متعصب است که می‌خواهد دست به یک نسل کشی علیه اجنه و دیگر موجودات غیرانسانی بزند. در ادامه ماجرا ملکه اینگریچ دست به کار می‌شود تا پادشاه را سرنگون کند و خودش قدرت را به دست بگیرد.

طبیعتا این چیزی نیست که مورد تایید ملیفیسنت باشد. به این ترتیب یک رویارویی میان این دو زن قدرتمند، ملکه و ملیفیسنت، روی می‌دهد و…. تکلیف فیلم با خودش معلوم نیست. فیلم در برخی صحنه‌ها مشابه یک فیلم پریانی می‌شود و در برخی صحنه‌های دیگر شبیه فیلم‌های حماسی. درام فیلم چندان محکم نیست و قصه‌ی فیلم پیچیدگی‌های غیرضروری ای دارد که به وجه روایی اثر لطمات زیادی‌زده است.

خلاصه، داستان درهم برهم است. شاید مشکل اصلی ما با این فیلم، تغییرات بسیار زیادی است که شخصیت ملیفیسنت از سر گذرانده. حس مادرانه‌ای که در قسمت دوم به این شخصیت ذاتا منفی – که تا پیش از این لقب شرورترین ش خصیت منفی کارتون‌های دیزنی را یدک می‌کشید – داده شده چندان پذیرفتنی نیست.

اهمیتی که ملیفیسنت برای دیگران قائل می‌شود چندان به دل نمی‌نشیند و خلاصه تصنعی است و البته این قضیه هیچ ربطی هم به آنجلینا جولی ندارد. جولی بازیگری است که در هر فیلمی بیشترین توان بازیگری خود را به نمایش می‌گذارد. در قسمت دوم ملیفیسنت بازی عالی جولی و در کنارش بازی عالی میشل فایفر، ستارهی قدرتمند دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، تنها چیز دیدنی فیلم است.

ملیفیسنت: معشوق شیطان سعی کرده محتوای انسانی درستی داشته باشد. فیلم تلاش زیادی به خرج داده که علیه نژادپرستی، علیه بیگانه ستیزی و علیه نسل کشی باشد. این‌ها جملگی حائز ارزش است. اما موقعی که این پیام‌ها یا مضامین نتوانند قالب‌های سینمایی شایسته‌ای پیدا کنند، صرفا در حد شعار یا چند ایده‌ی خام باقی می‌مانند. فیلم تمرکز بیش از حدی روی جلوه‌های ویژهی کامپیوتری کرده است. این جلوه‌های سنگین حالتی مصنوعی به فیلم بخشیده است. فیلم در یک فضای تیره و تار به جلو می‌رود و تراکم جلوه‌های ویژهی غیر ضروری بعضی وقت‌ها تماشای فیلم را غیرقابل تحمل می‌کند. جنگ میان انسان‌ها و اجنه قاعدتا از فراز‌های فیلم است اما بدترین طراحی صحنه‌های اکشن را در این فصل می‌بینیم. در مجموع، فیلم فاقد هر نوع ابداع و خلاقیتی است. ملیفیسنت که در قسمت قبلی برای خودش ابهت و کاریزمایی داشت حالا در قسمت دوم این ابهت و کاریزما را نیز از دست داده است. معشوقه شیطان در یک کلام دنبال‌های غیرضروری است که صرفا به دلیل پر فروش بودن قسمت اول‌اش ساخته و عرضه شده است.


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]