فیلم روز پس از فردا – خلاصه داستان، نقد و بررسی – The Day After Tomorrow 2004

نویسنده و کارگردان: رولاند امریچ
بازیگران: دنیس کواید، جیک گیلنهال، امی روزام، جی ا. ساندرز، یان هولم، سلا وارد، داش مایهوک و…
محصول سال 2004
«جک هال»-دنیس کواید-دانشمندی باهوش و مستعد اما درمانده است. او دست تنها پی میبرد که کرهٔ زمین به دلیل گرم شدن در حال ورود به یک عصر یخبندان جدید است اما گویا بار غصه و مسئولیت این موضوع کافی نیست، که به خاطر غفلت از پسر نوجوانش «سام» و همسر ناخشنودش نیز احساس گناه میکند.
به نظر میرسد او نمیتواند از سرنوشت سخت و دشوار یک اقلیمشناس بگریزد؛ در مقابل، همسرش که پزشک است در برابر پسرشان کاملا متعهدانه عمل میکند. درحالیکه اوضاع آب و هوا به سرعت رو به وخامت میگذارد، سام به نیویورک سیتی سفر کرده و گرفتار سیل وحشتناک حاصل از توفانهای عظیم میشود. در واقع تغییرات شدید آب و هوا این توفانها را برانگیخته است.
تمامی تلفنهای همراه از کار میافتند اما سام بهطور معجزهآسایی به وسیلهٔ یک تلفن همگانی ضد آب (!) با خانه تماس میگیرد. از قرار معلوم خطوط تلفن نیویورکیها چنان خوب کار میکند که حتی در مواقع اضطراری و هرج و مرج در شهر، گرفتار شلوغی خطوط نمیشود و مردم به راحتی میتوانند با افرادی که کیلومترها از آن فاصله دارند تماس بگیرند!
پیشبینی جک با کمک شبیهسازی رایانهیی نسبت به خراب شدن هوای نیویورک تقریبا درست از آب درآمد. او مصرانه از سام میخواهد از مکانی که در آن هست بیرون نیاید و تا پایان توفان منتظر بماند، در غیر این صورت در پیادهرو یخ خواهد زد.جک در پایان مکالمه قول میدهد که برای کمک به او به نیویورک برود.
اصلا به این موضوع توجه نکنید که جک در واشنگتن دی سی یعنی حدود 300 کیلومتر دورتر است و جادهها پر از برف و بوران و غیر قابل عبور شدهاند. در اینجا ما به شبیهسازی رایانهیی جک مشکوک هستیم. البته این شبیهسازی براساس نمونههای کمخطای هستهٔ یخ صورت گرفته اما دلیلی برای تردید وجود دارد و آن، «اثر پروانهای» نامیده میشود که بخشی از تئوری بینظمی است.
«ادوارد لورنز» این اثر را در دههٔ 60 وقتی که از رایانههای اولیه برای مدلسازی آب و هوا استفاده میکردکشف نمود. او دریافت که حتی تفاوتهای بسیار کوچک در شروع شرایطی که تغییرات بسیار عظیمی در آب و هوا ایجاد میکند، تأثیر دارد. این حساسیت بیش از حد نسبت به شرایط اولیه در مورد سیستمهای بینظمی چون آب و هوا صحت دارد.
لورنز مدعی شد که یک بال زدن سادهٔ پروانه در پکن میتواند موجب توفانی در کانزاس شود و همین دلیل این اثر را اثر پروانهیی نامید. مدلهای رایانهای شدهٔ سیستمهای بینظم مانند هزینههای بورس سهام براساس دادههای تاریخی ایجاد شدهاند. گاهی اوقات به نظر میرسد که آنها قیمتهای کوتاهمدت را خوب پیشبینی کرده و سرمایهدارانی که باید از اوضاع بهتر بدانند را به خود جلب میکنند، اما این مدلها اصولا موقتی کار کرده و در طول زمان که در پیشبینی تغییراتی حاصل میشود شکست میخورند.
ظهور عصر یخبندان مسلما در روزهایی رخ میدهد که تغییرات مهمی صورت میگیرد، بنابراین مدلهای شبیهسازی نمیتوانند پیشبینی درستی ارایه دهند. تعجبآور اینکه در فیلم «روز پس از فردا» هرگز به تئوری بینظمی اشارهیی هم نمیشود. در واقع فیلم، تدوین صحنههایی از فیلمهایی است که تحت تأثیر آنها قرار دارد.
تئوریهای رایج بیانگر این هستند که ذوب یخ بر اثر گرم شدن کرهٔ زمین میتواند از چگالی آب دریای شمالی نسبت به آب دریای جنوبی بکاهد و گلف استریم-جریان مداوم آبهای گرم خلیج مکزیک در امتداد ساحل شرقی آمریکای شمالی و سپس به سوی شرق و سواحل غربی اروپای شمالی. به خاطر این جریان است که هوای اروپایغربی تا اندازهیی تعدیل میشود-موجود در اقیانوس را مسدود کند. بدون وجود گلف استریم، آبهای گرم به سمت شمال حرکت نمیکند و دمای این مناطق تنزل مییابد. طبق نظر فیلم وقتی گلف استریم مسدود شود، آب و هوا با چنان سرعتی تغییر میکند که زمین وارد عصر جدید یخبندان میشود. بههرحال اگر مسدود شدن گلف استریم یا ایجاد عصر یخبندان را چندان مسلم ندانیم، تغییرات سریع آب و هوایی توفانهای برفخیز حارهای را به شدت افزایش میدهد. به عبارتی دیگر اگر اثر پروانهای بتواند وجود توفان در کانزاس را توضیح دهد، پس مسلما -با کمی تحریف و افزودن حرفهای بیمعنی دیگر- میتواند به صورت یک توضیح علمی درآمده و به شرح علت توفانهای سمت لس آنجلس و مناطق استوایی و نیز عصر یخبندان آنی بپردازد.
این نوشتهها را هم بخوانید