فیلم بهترین پیشنهاد – خلاصه داستان، نقد و بررسی – The Best Offer 2013
کارگردان و نویسنده فیلمنامه: جوزپه تورناتوره.
موسیقی متن: انیو موریکونه
بازیگران: جفری راش (ویرژیل اولدمن)، جیم استرجس (رابرت)، سیلویا هوکس (کلر ایبتسون)، دانلد ساترلند (بیلی ویسلر)، فیلیپ جکسون (فرد)
محصول ایتالیا. 124 دقیقه
بهترین پیشنهاد دومین فیلم انگلیسی زبان جوزپه تورناتوره ایتالیایی تبار بعد از افسانهی ۱۹۰۰ شاید از نظر دوستداران سینمای بومی او «یک اثر کلاسیک تورناتورهای» نباشد اما فیلم داستانی نفسگیر و پیچیده دارد که کارگردان با مهارتی مثالزدنی آن را روایت میکند. قهرمان فیلم ویرژیل اولدمن، مدیر حراجی معتبر آثار هنری است. او مردی است با عاداتی نامتعارف؛ مرتب موهایش را رنگ میکند، هیچ وقت بدون دستکشهای چرم مرغوباش بیرون نمیرود و سعی میکند تا حد امکان کمترین میزان احساس نسبت به وقایع دنیای اطرافاش را ازخود بروز بدهد. او با کمک دوستاش بیلی موفق شده کلکسیونی مثالزدنی از تابلوهای نقاشی جمعآوری کند و همهی آنها را در بخشی پنهانی از ویلای شخصیاش به دیوارزده است. زندگی ویرژیل به همین روال میگذرد تا اینکه یک روز مشتری مرموزی پیدا میکند.
زن جوانی، که فقط از پشت دیوارهای ضخیم و درهای بسته حاضر به صحبت کردن با اوست، میخواهد عتیقههای خانوادگیاش را بفروشد. اما ویرژیل حالا دیگر صرفاً به تابلوهای نقاشی و مبلمان عتیقهی زن جوان علاقمند نیست و این زن ناشناس هم برای او فوقالعاده جذابیت پیدا کرده است. به گفتهی جفری راش، بازیگر نقش ویرژیل: «جوزپه میتوانست فیلمی دربارهی مردی بسازد که کلکسیونر تابلوهای نقاشی است و همانطور بدون آنکه کاری کند مقابل آنها مینشیند. اما او این کار را نکرد. وسواس ویرژیل به تابلوهای نقاشی، استعارهای از جداافتادگی و کوتهفکری این شخصیت است و جوزپه چنان با ویژگیهایی از این دست بازی میکند که به نظرم فیلم از قواعد ژانرتریلر عبور میکند و وارد لایهای متفاوت میشود. » با وجود اینکه در داستان فیلم به نام شهر خاصی اشاره نمیشود اما فیلم در مدت زمان شش هفته و با بودجهای معادل ۱۸ میلیون دلار در داخل و اطراف شهرهایی مثل وین، تریسته، میلان و در نهایت پراگ مقابل دوربین رفت.
از نگاه منتقدان
فیلیپا هاوکر(ایج اینترتینمنت): «جوزپه تورناتوره بعد از سینما پارادیزو، دومین فیلم سینماییاش که برندهی اسکار بهترین فیلم خارجی شد، فیلمهای دیگری هم ساخته اما بدون شک سینما پارادیزو فیلمی است که او بیشتر از آثار دیگرش با آن احساس نزدیکی میکند. در بهترین پیشنهاد، فیلمی با داستانی اسرارآمیز دربارهی رابطهی هنر و زندگی، صحنهای است که یادآور سینما پارادیزو است. این صحنه به شخصیت اصلی فیلم ویرژیل اولدمن مربوط میشود، دلال حراج آثار هنری که با دقتی مثال زدنی خود را از ارتباط و عواطف انسانی دور نگه میدارد. ویرژیل رازهای بسیاری دارد که یکی از آنها در همان ابتدای فیلم آشکار میشود: وسواس او نسبت به زیبایی ایدهآل که در قالب مجموعهای پنهان از تابلوهای نقاشی به نمایش گذاشته میشود و بیشباهت به آخرین سکانس سینما پارادیزو، یعنی نمایش مجموعهای از بزرگترین لحظات رومانتیک فیلمهای سینمایی، نیست. بهترین پیشنهاد داستان مردی است که در حالی از دل تنهاییاش بیرون کشیده میشود که نمیتواند عواقب این کار را پیشبینی کند. جفری راش در نقش ویرژیل اولدمن نقشآفرینی بسیار حسابشدهای ارائه میدهد که جنبههای همذات پندارانه و زوایای آزاردهندهی این شخصیت را به خوبی به نمایش میگذارد. »
علاقهای به روایت داستان دربارهی شخصیتهایی که در کمال خوشی باهم زندگی میکنند ندارم.
لی مارشال (اسکرین دیلی): «از قرار معلوم جوزپه تورناتوره فیلمنامهی بهترین پیشنهاد را به زبان ایتالیایی نوشته و متن بعد به انگلیسی ترجمه شده است. به همین خاطر دیالوگهای رسمی و تصنعی فیلم میتواند یکی از موانع ارتباط برقرار کردن مخاطبان بینالمللی با فیلم باشد، همانطور که محض نمونه نقشآفرینیهای درخشان جفری راش و جیم استرجس در تضاد با بازیهای نه چندان تماشایی هنرپیشههای نقشهای دیگر است. در ایتالیا نسخهی دوبلهی فیلم پخش شده و استقبال خوبی هم از آن شده است. منتقدان ایتالیایی هم استقبال خوبی از فیلم کردهاند. شاید بهترین باشد پخشکنندهی جهانی فیلم هم قید زبان اصلی انگلیسی فیلم را بزند و نسخهی دوبله را با زیرنویس انگلیسی پخش کند چون شواهد موجود نشان میدهد که آن نسخه عملکرد بهتری از نسخهی اصلی دارد. » بهترین پیشنهاد فیلمی است که مضامین آن روی کاغذ جذابتر از روی پرده به نظر میرسد. طرح داستانی فیلم تاثیرگذاری لازم را ندارد و نقش آفرینی طلایی جفری راش هم به تنهایی نمیتواند فیلمی را که بیشترین سرمایهگذاری را روی چرخش داستانی پردهی آخرش کرده، نجات بدهد. به جز بازی جفری راش، تماشای حضور شخصیتهای انگلیسی زبان در دل لوکیشنهایی از جنس ایتالیا لذتبخش است و موسیقی متن انیو موریکونه با رگههایی از موسیقی عصر طلایی فیلمهای ترسناک سینمای ایتالیا شنیدنی است اما اینها برای فیلمی از جوزپه تورناتوره کافی نیست. کاش جوزپه تورناتوره پیشنهاد بهتری به ما میداد.
به روایت تورناتوره
سابقهی فیلمسازی تو بسیار متنوع است و بعد از موفقیت عظیم سینما پارادیزو دیگر بهطور کامل به دنیایی شبیه به آن فیلم بازنگشتی. داستان تازهترین فیلمات یعنی بهترین پیشنهاد هم که در اروپای مرکزی میگذرد و هنرپیشگانی غیرایتالیایی مثل جفری راش، دونالد ساترلند و جیم استرجس در آن بازی میکنند. این داستان از کجا آمد و چطور جذب آن شدی؟
برای من همیشه داستان بیشتر از هر جنبهی دیگر فیلم اهمیت داشته است. روش کارم هم این طور است که در آن واحد روی چند داستان کار میکنم. در جیبها یا جعبههایم یا حتی کامپیوترم ایدههای کوچک بسیاری دارم. به مرور بعضی از آنها را گسترش میدهم و بعد از مدتی بسیاری از آنها ناپدید میشود اما بعضیها هم دست آخر به داستانی کامل تبدیل میشوند و گاهی اوقات هم فیلمی براساس آنها ساخته میشود.
بیشتر از بیست سال پیش داستان کوتاهی درباره دختری مبتلا به ترس از فضای باز داشتم. ایدهی خوبی بود اما داستان خوب نبود. من هم شیفتهی ایدهی آن بود. سالها بعد داستان دیگری به ذهنم رسید. شخصیت موردنظرم اینجا مسئول حراج آثار هنری بود. من از این حرفه خوشم میآید چون با آدمی طرف هستیم که ارزش چیزها را تعیین میکند. این شخصیت را هم خیلی دوست داشتم. یک روز این دو شخصیت را کنار هم قرار دادم و برایشان رابطهای تعریف کردم. داستان هم تبدیل به ماجرای مردی شد که عاجز از عشق ورزیدن است اما قدم به قدم یاد میگیرد چطور عشق بورزد.
- چرا جفری راش را برای نقش اول این فیلم انتخاب کردی؟
- مثل همیشه انتخاب جفری راش ایدهای بود که از زمان نگارش فیلمنامه به سرمزده بود. گام به گام و روز به روز که کار نگارش فیلمنامه پیش میرفت، بیشتر به او فکر میکردم و وقتی که فیلمنامه را تمام کردم، یک نسخه از آن را برای مدیر برنامههای او فرستادم. پنج روز بعد جفری به من زنگ زد و گفت «فیلمنامه را خواندم. میخواهم در این فیلم بازی کنم. » جفری راش بازیگر فوقالعادهای است. او ترکیبی از مارلون براندو و مارچلو ماسترویانی است. وسواس براندو و شیرینی ماسترویایی را یکجا باهم دارد.
- انتخاب بازیگری برای نقش زن فیلم کار دشواری بود؟
- همین طوره. هنرپیشگان زن بسیاری این نقش را رد کردند چون این شخصیت نیمی از فیلم دیده نمیشود و تماشاگر فقط صدای او را میشنود. اما وقتی با سیلویا هوکس ملاقات کردم او گفت که از این شخصیت خوشاش آمده چون وقتی که او بلاخره مقابل دوربین ظاهر میشود، حضوری تاثیرگذار دارد و به مهمترین شخصیت فیلم تبدیل میشود.
- عشق هستهی مرکزی داستان فیلم است اما تجربهی عاشقانهای که در فیلم میبینیم را نمیشود چندان مثبت ارزیابی کرد. دلیلاش چیست؟
- من علاقهای به روایت داستان دربارهی شخصیتهایی که در کمال خوشی باهم زندگی میکنند ندارم. در بهترین پیشنهاد میخواستم به عشق به عنوان یک استراتژی نزدیک شوم، احساسی که میتوان از آن استفادهی مثبت کرد یا اینکه از آن سوءاستفاده کرد. زاویهی دید من نسبت به قضیه این بود. قهرمان فیلم مردی است که نمیداند چطور عشق بورزد و هیچ ارتباطی هم با رابطهی جنسی ندارد. او سعی میکند این خلاء عاطفی درونی را با زیباییشناسی پرترهی زنان در تابلوهای نقاشی پر کند. بعد با فردی آشنا میشود که به اندازهی خود او عجیب و غریب است و به این ترتیب داستانی عاشقانه شکل میگیرد.
- یکی از بهترین بخشهای فیلم همین پایان آن است که درست مثل یک تابلوی نقاشی میماند و میشود دربارهاش فکر و صحبت کرد. قهرمان در این صحنه چشم به راه چیست؟
- در حراج آثار هنری و مزایده، بهترین پیشنهاد بالاترین رقمی است که کسی حاضر است برای جنس بدهد. در مناقصه، پایینترین قیمت پیشنهادی میتواند قرارداد را به دست بیاورد. حالا سئوال این است، در عشق کدام ایدهآل است و قهرمان حاضر است سراغ کدام حالت برود؟ قهرمان فیلم یاد میگیرد چطور با تمام وجود و بدون پیششرط عشق بورزد. اینکه چه اتفاقی در آن صحنه رخ خواهد داد، دیگر بستگی به میزان همذاتپنداری تماشاگر با قهرمان فیلم دارد. او با تمام وجود عاشق شده و چشم به راه است، شاید دلدادهاش بازگردد و شاید هم چنین اتفاقی نیفتد. مهم این است که در پایان قهرمان فیلم دچار تغییر میشود و انرژی و قدرتی که او در وجودش کشف و احساس میکند، حالت مثبت به پایان فیلم میدهد. تصور کن در مردی که نمیتواند عشق بورزد، وقتی رموز عشقورزی را پیدا کند، چه جهش و تحولی رخ خواهد داد!
جوایز
- برندهی جایزهی بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین موسیقی متن، بهترین طراحی لباس و تولید از جوایز دیوید دیدوناتلو ایتالیا (۲۰۱۳) و کسب عنوان سینماگر برتر سال برای جوزپه تورناتوره از همین مراسم.
- برندهی جایزهی بهترین کارگردانی، بهترین موسیقی متن، بهترین تهیهکنندگی، بهترین طراحی لباس و تولید و بهترین تدوین از طرف سندیکای ملی ژورنالیستهای فیلم ایتالیا (۲۰۱۳).
منبع: دنیای تصویر