فیلم دِرِد – خلاصه داستان، نقد و بررسی – Dredd 2012

کارگردان: پیت تراویس
بازیگران: کارل اوربان (قاضی دِرِد)، اولیویا تیرلبی (کاساندرا اندرسون)، لنا هیدی (ما-ما)، وود هریس (کِی)، لنگلی کیر کوود (قاضی لکس)، لوک تایلر (فریل)، جونیور سیگور (آموس). ۹۶ دقیقه. درجه نمایشی: R
از عمر کامیک بوکِ قاضی دِرِد بیش از سی و پنج سال میگذرد، این کاراکتر کامیکبوکی بریتانیایی، در سبک و سیاقی هری کثیفوار، در یک دنیای پساآخرالزمانیِ فوتوریستیکی، در دنیایی کم و بیش شبیه دنیای بلید رانر، سعی دارد که عدالت را یکه و تنها در محل جرم اجرا کند. او هم قاضی است، هم دادستان، هم مجری حکم.
کامیک بوک قاضی دِرِد زمانی پابه عرصهی وجود نهاد که جوامع انگلو-آمریکن در اواخر دههی هفتاد میلادی دستخوش تحولات بنیادین بودند و رویکردهای سیاسی راستگرایانه در این جوامع در حال قدرتگیری بودند. به عبارت دیگر فضای تلخ و سیاه انتقادیِ کامیک بوکِ قاضی دِرِد، بازتابدهندهی نگرانیهایی بود که یکی دو سال بعد با روی کار آمدنِ سیاستمداران به شدت راستگرایی همچون مارگارت تاچر و رونالد ریگان جامه واقعیت به خودش میپوشید. اما دو فیلمی که تاکنون از روی کامیک بوکِ قاضی دِرِد ساخته شده [اولی تحت عنوان قاضی دِرِد (۱۹۹۵) به کارگردانی دنی کانون با بازیگری سیلوستر استالونه، و دیگری همین فیلم دِرِد (۲۰۱۲) به کارگردانی پیت تراویس] در زمانهایی به روی پردهی سینماها آمده که جوامع انگلو-آمریکن بیش از هر زمان دیگری به سیاستهای لیبرال و غیرراستگرایانه تمایل پیدا کردهاند.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
وقایع فیلم در کرهی زمین در قرن بیست و دوم میلادی اتفاق میافتد. وقوع جنگهای مختلف باعث نابودی تمدن و تجمع جمعیت در مراکز شهری معروف به «کلانشهرها» شده است. هر یک از این کلانشهرها توسط قاضیهایی که از اعضای نیروی پلیس بسیار قدرتمند شهر هستند و به آخرین تجهیزات تکنولوژیک مجهز هستند کنترل و مراقبت میشوند. قاضی دِرِد (کارل اوربان) مسئولیت مراقبت از «کلانشهر یک» را بر عهده دارد. وی و همکارانش سعی دارند که به یک آسمانخراش۲۰۰ طبقهای که در اختیار گنگسترهاست نفوذ کنند.
هدف دِرِد و همکاراناش دستگیری ما-ما (لنا هیدی)، رئیس گنگسترهاست که در طبقات فوقانی آسمانخراش سنگر گرفته است. قاضی دِرِد یک دستیار هم به اسم کاساندرا اندرسون (اولیویا تیرلبی) دارد. این دستیار مؤنث برای ارزیابی تواناییهای حرفهایاش و کسب نمرهی قبولی نزد قاضی دِرِد فرستاده شده است. کاساندرا با اینکه نمرههای ضعیفی دریافت کرده است اما به دلیل تواناییهای ذهنیاش این فرصت را یافته که در کنار قاضی دِرِد در صحنهی عملیات حضور پیدا کند. کاساندرا این قدرت را دارد که ذهن افراد را به سرعت بخواند.
در ادامهی داستان، قاضی دِرِد و همکاراناش موفق میشوند یکی از گنگسترها را که کِی (وود هریس) نام دارد، دستگیر کنند. کِی چیز مهمی دربارهی ما-ما میداند اما نمیخواهد آن را به هیچ کسی بگیرد. کاساندرا برای بیرون کشیدن اطلاعات لازم درگیر یک بازی ذهنی با کِی میشود. نهایتاً کاشف به عمل میآید که آسمانخراشی که ما-ما در آن اقامت دارد مقر تولید و پخش یک مادهی مخدر جدید تحت عنوان «اسلو-مو» است. این ماده زمان تفکر در ذهن انسان را تا یک درصد زمان تفکر در حالت طبیعی کاهش میدهد. ما-ما برای حفظ رازهای خود و تشکیلاتاش حاضر به انجام هر کاری است اما…
نقش قاضی درد را «کارل آربن» بر عهده گرفته است که اگر اسم او را در لیست اسامی بازیگران نمیدیدیم هیچگاه نمیتوانستیم بفهمیم که او این نقش را به عهده گرفته است چرا که قاضی درد در طول فیلم یک کلاه بر سر دارد و از ته گلو حرف میزند درس مثل نقش کریستین بیل در فیلم بتمن و از لحاظی دیگر این فیلم شبیه پلیس آهنی است چرا که ژانر این دو فیلم کاملاً شبیه است و داستان روایی آن نیز همینگونه است.
شباهت دیگر این فیلم با فیلم هجوم رستگاری این است که هر دو فیلم سعی بر نفوذ به یک آسمان خراش پر از گانگستر است. مثلاً در جایی که مهمات «درِد» به اتمام میرسد درجه اضطراب و هیجان به طرز وحشتناکی بالا میرود. کاری که بر روی صحنههای اکشن به خوبی انجام شده است. فیلم «درِد» سه بعدی فیلمبرداری شده است اما در بعضی از صحنههای اکشن تصویر به صورت قابل توجهی تار است با این وجود پیتر تراویس کارگردان این مجموعه مشکل را حل کرده است.
این فیلم نمایی کوتاه از آینده وحشتناک دنیا را نشان میدهد اما تیره و تار بودن آینده را بزرگ نمایی نمیکند. حتی قاضی درِد خیره سر را به عنوان یک نمونه کامل از عدالت به بیننده میقبولاند، همچنین میزان مناسبی از طنز تلخ هم در موقعیتهای مختلف به کار گرفته شده که هیچ وقت هم استفاده از آنها نابجا به نظر نمیآید. «درِد» چیزهای جدید زیادی ارائه نمیکند، اما ترکیب همان عناصر آشنا با هم باعث ایجاد ۹۰ دقیقه تعلیق هوشمندانه شده است که این تغییر بزرگی نسبت به نسخه سال ۱۹۹۵ است و البته وقتی هم پای اکشن ناب به میان میآید.