کتاب مرد تکثیرشده، نوشته ژوزه ساراماگو، معرفی و بررسی
«چه صحنه عجیبی شرح می دهی و چه زندانیان غریبی را. به راستی که آنان همانند ما هستند.» [افلاطون / کتاب هفتم. جمهوریت]در هشتم اکتبر ۱۹۹۸، ژوزه ساراماگو، پس از چندین سال که در فهرست خصوصی و کوتاه نامزدهای نوبل ادبیات بود، این جایزه را به دست آورد. او نخستین پرتغالی است که برنده نوبل ادبیات می شود. وقتی نظرش را درباره دریافت این جایزه پرسیدند، گفت: «من وظایف نوبل را مثل برنده مسابقه ملکه زیبایی به عهده نمی گیرم که باید او را همه جا به نمایش بگذارند … در آرزوی چنین افتخاری هم نیستم؛ البته، نمی توانم هم باشم.»«مرد تکثیر شده»، آخرین و جدیدترین اثر ژوزه ساراماگو، برای اولین بار توسط انتشارات «آلفاگارا» Alfaguaraی اسپانیا و به زبان اسپانیایی انتشار یافت که متن فارسی منتشره، ترجمه ای زیبا، بی نقص و ستودنی از همان نسخه است.رمان، با ورود مردی به نام «ترتولیانو ماکسیمو آفونسو» به داخل ویدئو کلوپی آغاز می شود که می خواهد فیلمی با عنوان «ناشی و بی انضباط» اجاره کند. او دبیر تاریخ در یک دبیرستان است و آن فیلم را هم به توصیه یکی از همکارانش می خواهد اجاره کند. برای معرفی کامل این مرد، کافی است که گفته شود متاهل بوده، ولی هرگز نفهمید چه انگیزه ای باعث شد تن به ازدواج دهد. احتمالاً به همین دلیل هم به طلاق روی آورد.جالب است که او حتی نمی خواهد انگیزه این جدایی را هم _ البته اگر وجود داشته باشد _ به خاطر بیاورد.
در عین حال، خود را بسیار خوشبخت می داند که ازدواج شوم او باعث به وجود آمدن فرزند یا فرزندانی نشد تا در چنین شرایط نامطلوبی، دنیا را در یک سینی نقره ای به عنوان ارثیه یا هدیه از پدرشان بخواهند.در ادامه رمان، ترتولیانو در خانه نشسته و مردد است. تکالیف دانش آموزان را برای تصحیح کردن به خانه آورده و همین امر موجب می شود که به جایی نرود. در همان حال، گفت وگو با همکار خود را به خاطر می آورد و دچار تردید می شود که از کجا آغاز کند؛ تصحیح اوراق یا تماشای فیلم ویدئویی. همکارش به او گفته است: «مطمئناً یک شاهکار سینمایی نیست، ولی می تواند در مدت زمانی نزدیک به نود دقیقه، تو را سرگرم کند.»حین دیدن فیلم، ترتولیانو ماکسیمو آفونسو دوبار خندید، سه یا چهار بار تبسم کرد. هرچند فیلم مطابق با گفته های همکارش، سرگرم کننده بود، ولی از نظر کارشناسی، اصلاً خوب نبود؛ بلکه اثری پست به شمار می رفت که منطق و احساس راهی در آن نداشت و ناشیگری و بی انضباطی، اساس آن را تشکیل می داد. با پایان یافتن فیلم، فریاد می زند: «فردا این آشغال را پس می دهم! »
بر سر میز تحریر نشست و با احتیاط به تمرینات دانش آموزان خیره شد. فیلم که «ناشی و بی انضباط» نام داشت، روی میز به چشم می خورد. فیلم را دوباره در دستگاه گذاشت. زنی وارد هتل شد. به سمت پیشخوان رفت و نامش را گفت. ترتولیانو شنید که می گفت «آنیتوکاستو» و شنید که افزود: «جا رزرو کرده ام.» مسئول پذیرش به جلو نگریست، نه به سمت تنها تماشاگر فیلم، بلکه به سوی دوربین و چیزی را زیر لب زمزمه کرد. بله، همان جا بود. تصویر بی حرکت مسئول پذیرش که به جلو می نگرد. ترتولیانو از روی مبل بلند شد، جلو رفت و مقابل تلویزیون چسبید. ناگهان احساس کرد که موهای زبری بر چهره اش فرو می رود.نه واقعیت نداشت. اگر هر فرد عاقلی در آنجا حضور داشت، به سادگی به آرام کردن ترتولیانو می پرداخت و می گفت: «خیال پردازی نکن، مرد! حتی من هم از اینجا می بینم که تو صورتت را تراشیده ای، ولی مسئول پذیرش سبیل دارد!»چنین شباهتی حتی در دوقلو ها هم دیده نمی شود!انگار با خودش که بر صفحه تلویزیون ظاهر شده بود، حرف می زد. پنج سال از زمان ساخت فیلم می گذشت و در حالی که دست هایش می لرزید، کشوها را باز و بسته کرد. پاکتی پر از فیلم نگاتیو و عکس بیرون آورد و آنچه را در جست وجویش بود، پیدا کرد: تصویری از خودش، در پنج سال پیش با سبیل، مدل موی متفاوت و صورتی اندکی گردتر!ترتولیانو نمی دانست چه خبر است. احتمالاً مردی که تصویر زنده عکس های او بود، جایی در همان شهر زندگی می کرد. پس از مقایسه دقیق عکس پنج سال پیش خود با تصویر مسئول پذیرش هتل در فیلم، هیچ اختلافی، حتی در کوچکترین جزئیات، در آنها پیدا نکرد. روی مبل افتاد، سرش را بین دو دستش قرار داد و با اعصابی درهم و معده متلاطم، کوشید به افکارش که پرآشوب و هیجان زده بود، نظم دهد.
– آنچه مرا آشفته کرده، این نیست که شخصی را با این خصوصیات می بینم، بلکه این است که احتمال می دهم او نسخه ای از من باشد. به عبارت دیگر: مردی تکثیر شده! همین موضوع باعث شگفتی می شود. ما دوقلوهای شبیه هم را می بینیم؛ گونه های گیاهی و حیوانی تکثیرشونده را داریم، ولی مگر انسان هم تکثیر می شود؟
– هر آنچه که تعریف شد، تنها ۸_ ۷ صفحه آغازین رمان است و برخلاف آثار قبلی ساراماگو، سیر حوادث در «مرد تکثیرشده» شتاب بسیار بالایی دارد. در «مرد تکثیر شده»، نویسنده قدرت نویسندگی خود را به طرز شگفت آوری در برابر دیدگان خوانندگان خویش می گذارد و احتمالاً، قوی ترین رمان او تا به امروز، در بین تمامی آثارش، همین اثر باشد.
– مجله «ال تی امپو» ELTi empo با اشاره به فروش بسیار بالای اثر در تمامی کشورهای آمریکای لاتین، در مورد «مرد تکثیرشده» می نویسد:
– پس از صد سال تنهایی گارسیا مارکز و «رایوئلا [لی لی بازی] اثر خولیو کورتاسار، بی شک بارزترین رمان رئالیسم جادویی تا به امروز همین اثر است. ساراماگو در مرد تکثیر شده، دلهره و هیجان را در سطرسطر کتابش برای خوانندگان به ارمغان می آورد و فضای اثر، بسیار شبیه داستان های «ادگار آلن پو» است.کتاب به صورتی نوشته شده که حدس زدن در مورد اتفاقات پاراگراف بعدی، برای خواننده میسر نیست و هر حدسی که زده شود، بی شک خواننده به خطا رفته است. «مرد تکثیر شده» به رغم ساختاری بسیار قوی، دلهره و اضطراب بیش از اندازه ای در خواننده خلق می کند و وقتی، به صفحه آخر آن می رسیم، تازه می فهمیم وارد لابیرنتی شده ایم که می بایست قصه را از اول بخوانیم!