فیلم خطر مضاعف – خلاصه داستان، نقد و بررسی – Double Jeopardy (1999)

سال تولید : ۱۹۹۹
کشور تولیدکننده : آلمان، کانادا و آمریکا
محصول : لنرد گلدبرگ
کارگردان : بروس برسفورد
فیلمنامهنویس : داگلاس کوک و دیوید وایسبرگ
فیلمبردار : پیتر جیمز
آهنگساز(موسیقی متن) : نورمن کوربیل
هنرپیشگان : تامی لیجونز، اشلی جاد، بنجامین ویر، جی برازو، بروس گرینوود، جان مکلارن، ادا اوانکو، اسپنسر تریت کلارک و آنابت گیش
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۵ دقیقه
واشینگتن، زمان حال. در حین سفر با قایق تفریحی که ̎نیک̎ (گرینوود) بهعنوان هدیه برای همسرش، ̎لیبی̎ (جاد) خریده، ̎لیبی̎ نیمههای شب از خواب میپرد و متوجه میشود ̎نیک̎ ناپدید شده است. درست در لحظهای که سر و کلهٔ نگهبانان ساحلی پیدا میشود، ̎لیبی̎ یک چاقوی آلوده به خون را در عرشهٔ قایق پیدا میکند. خیلی زود ̎لیبی̎ قاتل شناخته میشود و علاوه بر شش سال زندان باید دو میلیون دلار حق بیمهٔ عمر ̎نیک̎ را هم بپردازد. ̎لیبی̎ سند پرداخت پول و حق نگهداری از پسر کوچکش، ̎ماتی̎ (ویر) را به دوستش، ̎آنجی̎ (گیش) میسپارد، ̎آنجی̎ نیز بلافاصله با ̎ماتی̎ ناپدید میشود. اما ̎لیبی̎، او را پیدا میکند و از زندان به او تلفن میزند و وقتی میشوند ̎ماتی̎ دارد با پدرش خوش و بش میکند به شدت شوکه میشود و میفهمد ̎نیک̎ خودش ماجرای مرگ دروغینش را ترتیب داده است.
پس از این کشف ̎لیبی̎ میتواند پس از طی دورهٔ محکومیتش ̎نیک̎ را بکشد بدون آنکه برای آن محکوم به مجازات دیگری بشود. پس از آزادی، ̎لیبی̎ زیر نظر افسری به نام ̎تراویس̎ (جونز) قرار میگیرد و قول میدهد کاری نکند. اما او میخواهد ̎آنجی̎ (که ̎نیک̎ او را کشته)، ̎ماتی̎ و ̎نیک̎ را پیدا کند. بهدنبال جستوجوهایش، در حالیکه ̎تراویس̎ در تعقیب او است، سر از نیواورلیانز در میآورد. ̎لیبی̎، ̎نیک̎ را پیدا میکند و از او میخواهد پسرشان، ̎ماتی̎ (کلارک) را به او برگرداند. ̎نیک̎ برای دادن ̎ماتی̎ به ̎لیبی̎، با او در یک گورستان قرار میگذارد اما با کلک، او را در یک آرامگاه حبس میکند. ̎لیبی̎ موفق به فرار میشود و با کمک ̎تراویس̎ (که اکنون دیگر ماجراهای او را باور کرده)، موفق میشود ̎نیک̎ را فریب دهد و اعترافاتش را ضبط کند. در پی یک تیراندازی ̎تراویس̎ زخمی و ̎نیک̎ کشته میشود و ̎لیبی̎ بالاخره به پسرش ̎ماتی̎ میرسد.
طبق قوانین آمریکا یک فرد را به خاطر یک جرم دوبار مجازات نمیکنند و به این وضعیت میگویند ̎خطر مضاعف̎. فیلم ̎تعقیب، تیراندازی، ارزشهای خانوادگی، عشق، خیانت،…̎ خلاصه برای هر کس چیزی دارد. اما عمق ندارد و اگر کارگردان بهتری میداشت، فیلم خوبی میتوانست بشود؛ از جمله اگر آلفرد هیچکاک بالای سر کار میبود به مایهٔ فراریوار (اندرو دیویس، ۱۹۹۳) فیلمنامه، کمی ̎شوخطبعی̎ اضافه میکرد که حال و هوای فیلم را دگرگون میساخت. با اینهمه، جاد بسیار مؤثر ظاهر میشود و جسم و جانی به شخصیت ̎لیبی̎ میبخشد که برسفورد بهدنبال آن نبوده است! این نقش را ابتدا قرار بود جودی فاستر بازی کند که بهدلیل بارداری از پروژه کناره گرفت.