فیلم تاریخ آمریکا ایکس یا تاریخ مجهول آمریکا – خلاصه داستان، نقد و بررسی – American History X (1998)

سال تولید : ۱۹۹۸
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : جان موریسی
کارگردان : تونیکی
فیلمنامهنویس : تونیکی
فیلمبردار : دیوید مکنا
آهنگساز(موسیقی متن) : آن دادلی
هنرپیشگان : ادوارد نورتن، ادوارد فورلانگ، فیروزه بالک، الیوت استیسی کیچ، گای توری و ایوری بروکس.
نوع فیلم : رنگی و سیاه و سفید، ۱۱۹ دقیقه.
̎دانی وینیارد̎ (فورلانگ)، نوجوانی سفیدپوست است که روزی با چند جوان سیاهپوست درگیر میشود و موضوع را با ̎درک̎، (نورتن)، برادر بزرگترش که گرایشات تند نئونازی دارد، در میان میگذارد. ̎درک̎، بیمهابا، سلاحش را برمیدارد و به سراغ جوانان سیاهژوست میرود، آنان را میکشد، و به سه سال زندان محکوم میشود. در زندان، بهدلیل بدرفتاری زندانیان سفیدپوست با او، دیدگاهش نسبت به سیاهپوستان عوض میشود و با زندانی سیاهپوستی بهنام ̎لامونت̎ (توری) صمیمی میشود.
طی این مدت، ̎دانی̎ پای در جای پای برادر گذاشته و با سری تراشیده، نژادپرستی سرکش شده است. روزی، ̎دانی مطلبی دربارهٔ کتاب ̎نبرد من هیتلر̎ مینویسد و ̎سوئینی̎ (بروکس)، مدیر سیاهپوست مدرسه، او را میدارد تا در کلاس خصوصی ̎تاریخ آمریکا ایکس̎ او شرکت کند. علاوه بر این، ̎دانی̎ را مجبور میکند مطلبی هم دربارهٔ برادر بزرگترش که پیشتر دانشآموز ̎سوئینی̎ بوده و اکنون در زندان به سر میبرد، بنویسد…
درخشش نورتن، ستاره از راه رسیده بازیگری آمریکا در تاریخ آمریکا ایکس به قدری زیاد است که کی در این نخستین ساختهاش، آنچنان که شایستهاش است، به چشم نیابد. فارغ از بازی اما، این تجربه اول سازندهٔ آگهیهای تجاری و ویدئوکلیپهای موسیقی، اثری شسته رفته با حال و هوائی متفاوت با ذات آثار هالیوودی در اواخر دهه ۱۹۹۰ است. کی در تاریخ آمریکا ایکس روی مسئلهٔ همچنان حساسنژادپرستی و نئونازیها در لسآنجلس معاصر دست میگذارد و سعی میکند روایتی تأثیرگذار از تربیت نژادژرستانه و بازخوردهای آن در جامعه اطراف داشته باشد. سیر تحول ̎درک وینیارد̎ در فیلم از پذیرفتنیترین تغییر روحیات شخصیتها در تمام فیلمهای دهه ۱۹۹۰ است.
نگاه کنید به نفرت ابتدای داستان حاصل از حمله شوکآور به سیاهپوستەا توسط ̎درک̎ تا هم ذات پنداری نهائی تماشاگر با این شخصیت در پایان داستان و به هنگام قتل ̎دانی̎. این تحول تدریجی البته حاصل بازی نورتن هم هست. او در این نخستین نقش آفرینی هالیوودی جدیاش ـ پس از ترس اصلی (گریگوری هابلیت، ۱۹۹۶) در کنار ریچاردگیر ـ چنان روح تماشاگر را تسخیر میکند که هیچ جای شکی برای همدلی با او باقی نمیماند.
نورتن در اینجا میزان تسلطش بر تغییر قالب را به نمایش میگذارد؛ چیزی که در کارهای بعدی، او را از مقام یک ستاره به جایگاه یکی از معدود بازیگران واقعی دهه میرساند. با یک پایان غافلگیر کننده و همتراز با افتتاحیه، نقشآفرینیهای حساب شده بازیگران نقشهای دوم به ویژه گولد، فیلمبرداری رنگی و سیاه و سفید ـ کار خود کارگردان ـ و البته موسیقی شنیدنی دادلی. از بهترین فیلمهای سال ۱۹۹۸ و شاید همه دهه که ارزشهایش درگذر زمان و پس از اکران اول دیده شد.