فیلم دروازه بهشت – خلاصه داستان، نقد و بررسی – Heaven’s Gate (1980)

سال تولید : ۱۹۸۰
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : جون کارلی
کارگردان : مایکل چیمینو
فیلمنامهنویس : مایکل چیمینو
فیلمبردار : ویلموش ژیگموند.
آهنگساز(موسیقی متن) : دیوید منسفیلد.
هنرپیشگان : کریستوفرسن، کریستوفر واکن، جان هرت، سام واترستن، براد دوریف، ایزابل هوپر، جوزف کاتن، جف بریجز، رانی هاکینز، پل کاسلو، جفری لوئیس و ریچارد میسور.
نوع فیلم : رنگی، ۲۰۵ دقیقه.
سال ۱۸۷۰. «جیمز ایوریل» (کریستوفرسن)، جوانی از خانوادهای مرفه، همراه دوستش، «بیلی اروین» (هرت)، از دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل میشود، در حالی که بهنظر میرسد آینده درخشانی در انتظارش است. بیست سال بعد، «ایوریل»، که اینک کلانتر «جانسن کانتیِ» وایومینگ است، پس از ملاقاتی با مجبوبهاش، «الا واتسن» (هوپر) در سینت لوئیس، راهی محل زندگی گلهداران میشود. او مجدداً «بیلی» را در حالی که دائمالخمری ناخوش احوال بهنظر میآید، ملاقات میکند. «ایوریل» در مییابد که رهبر گلهداران، «فرانک کانتن» (واترستن)، قصد دارد همراه گروهی از مزدوران مسلحش با یک فهرست مرگ صد و بیست و پنج نفری از مهاجران به «جانسن کانتی» بیاید.
«ایوریل» در بازگشت به «جان بریجز» (بریجز)، رهبر مهاجران، هشدار میدهد. و سپس به ملاقات «الا» میرود، که جز او، با «نیتان چمپیون» (واکن)، آدمکشی حرفهای از تبار مهاجران – که اینک در خدمت گلهداران است – نیز رابطهای صمیمانه دارد. پیش از در گرفتن جنگ، «ایوریل» از «الا» میخواهد وایومینگ را ترک کند. او نیز «چمپیون» را تحت فشار میگذارد تا از گرفتن احشام مهاجران نام «الا» را در آن مییابد و هنگامی که «چمپیون» را در این باره مورد مؤاخذه قرار میدهد، او ابراز بیاطلاعی میکند.
«ایوریل»، «الا» را به کلبه خویش میبرد و به او پیشنهاد ازدواج میدهد. افراد «انتن» از راه میرسند. «ایوریل» میکوشد «الا» را نجات دهد، اما او ترجیح میدهد نزد «چمپیون» بماند. افراد «کانتن»، میروند. ۱۹۰۳. «ایوریل» در خلوتگاهش در نیوپورتِ رودآیلند، سرانجامِ ماجراها را به یاد میآورد: در جریان یک درگیری «الا» و «جان بریجز» به قتل میرسند و او «کانتن» را از پا در میآورد.
چیمینو در اینجا رویکردی نو به غربِ سالهای پایانی قرن نوزدهم، به بازنمائی پیدایش «جامعه طبقاتی» و انحصارات مربوط به هر طبقه در آمریکا میپردازد. او و فیلمبردارش، ژیگموند برای حفظ سندیت فیلم، نحوه تصوپردازی خاص آن دوره را از عکسها و پوسترهای به جا مانده از آن سالها، الگوبرداری میکنند. وسواس اریک فون استروهایم گونه چیمینو در ارائه جزئیات، به تکرار بیشمار برداشتها، برداشتها، افزایش مدت زمان فیلمبرداری و همچنین هزینه پیشبینی نشده، از یازده میلیون به بیش از سیوپنج میلیون دلار (چهل و چهار میلیون به روایت لسآنجلس تایمز) میانجامد.
استقبال نکردن تماشاگرانِ خود کرده به فانتزیهای لوکاس / اسپیلبرگ، که فیلم را هضم نشده، پس زدند، به فروش یک و نیم میلیون دلاری آن و یک شکست تجاری کامل منجر شد. رؤسای کمپانی تولید کننده (یونایند آرتیستس) پس از دو هفته فیلم را از روی پرده برداشتند و بدون اطلاع و اجازه چیمینو، با کاستن یک ساعت از طول آن، نسخهای مثلهشده از فیلم را به نمایش درآوردند که باز هم توفیقی نیافت. این فاجعه مالی همراه چند شکست دیگر، زمینه ورشکستگی و سپس فروش یونایتد آرتیستس را فراهم ساخت.
به گفته منتقدی فرانسوی، چیمینو به هنگام ساخت فیلم خود را در جایگاه فون استروهایم حس کرده بود، بیآنکه بداند تهیه کننده فیلم اروینگ تالبرگ نیست!