رونمایی از مجسمه ماریا کالاس در یونان، خواننده زیباروی اپرا که زمانی جوجه اردک زشت مادرش تلقی میشد!
مجسمه برنزی ماریا کالاس خواننده افسانهای اپرا عصر جمعه در پارک روبرتو گالی در مرکز آتن رونمایی شد.
این مجسمه توسط شهردار آتن، کاستاس باکوئیانیس، با حضور انجمن یونانی ماریا کالاس که سفارش دهنده این اثر هنری بود، رونمایی شد.
این مجسمه به یاد صدمین زادروز سوپرانوی بزرگ ساخته شده و در خیابان Dionysiou Areopagitoy در دامنه آکروپولیس نصب شد.
این مجسمه برنزی براق است که توسط مجسمه سازی به نام آفرودیتی لیتی ساخته شده ، که از سال 1978 تا 2000 به عنوان مجسمه ساز موزه در موزه ملی باستانشناسی آتن کار کرده است. از سال 2000، او استاد مجسمهسازی در مدرسه هنرهای زیبا آتن است و آثار او از سال 1981 در گالریها به نمایش گذاشته شده است.
مجسمه ارجاعی است به زندگی و روح ماریا کالاس.
ماهها طول کشید تا انجمن یونانی ماریا کالاس مجوز شورای مرکزی باستانشناسی را دریافت کند. همچنین دو سال طول کشید تا خود مجسمه ساخته شود.
ماریا کالاس متولد 2 دسامبر 1923 در نیویورک از پدر و مادر مهاجر یونانی، یکی از با استعدادترین و مشهورترین خوانندههای اپرا در قرن بیستم شد.
دامنه وسیع صدای او به زودی باعث شد او ملقب به La Divina یا لا کالاس و نامهای ستایشآمیز متعدد در مطبوعات و نزد هواداران خود شود.
زندگی او از همان ابتدا دارای عناصری نمایشی و دراماتیک بود، درست مانند برخی از اپراهایی که او اجرا میکرد. مادر سختگیر او یک پسر میخواست و رفتار او در برابر ماریای جوان مناسب نبود و ترجیحاش را به خواهر بزرگتر ماریا آشکارا نشان میداد.
کالاس در سال 1937 با همراهی مادرش ایالات متحده را ترک کرد و در کنسرواتوار آتن نزد الویرا دی هیدالگو سوپرانو تحصیل کرد. او کنسرتهایی محدود برگزار میکرد و در سال 1945 به ایالات متحده بازگشت.
رابطه با مادرش هرگز بهبود نیافت. او اینگونه زندگی اولیه خود را برای مجله تایم در سال 1956 توصیف کرد:
«خواهرم لاغر و زیبا و دوست داشتنی بود و مادرم همیشه او را ترجیح میداد. من جوجه اردک زشت بودم، چاق و دست و پا چلفتی و محبوب نبودم. کار زشتی است که باعث شود کودک احساس زشتی و ناخواسته داشته باشد … من هرگز او را به خاطر گرفتن دوران کودکیام نمیبخشم. در تمام سالهایی که باید بازی میکردم و بزرگ میشدم، آواز میخواندم یا پول در میآوردم.»
کار حرفهای ماریا کالاس در آگوست 1947 آغاز شد، هنگامی که او در ورونا در La Gioconda به روی صحنه رفت. زیر نظر استاد راهنمای کنسرت -تولیو سرافین- او اولین کنسرتهایش را در ونیز، تورین و فلورانس انجام داد.
در سال 1949 در رم، بوینس آیرس و ناپل و در 1950 در مکزیکو سیتی ظاهر شد. صدای قدرتمند سوپرانوی او، که میتوانست روح غزلها و مفاهیمش را در قالب صوت درآورد، بسیار چشمگیر بود.
در همان سال، او اولین نمایش خود را در La Scala معتبر میلان انجام داد و در I Vespri siciliani خواند. در سال 1952 در کاون گاردن لندن ظاهر شد.
در سال 1954 او اولین کنسرت آمریکایی خود را در اپرای لیریک شیکاگو در نقش اصلی Norma انجام داد و بعد در اپرای متروپولیتن رکورد شکست.
صفحههای موسیقی کالاس با استقبال فراوان روبرو شد و او یکی از محبوبترین خوانندگان آن دوره بود.
اما خلق و خوی ناپایدار او باعث ایجاد اختلاف با رقبا و مدیران هنریاش شد. در سال 1957، در حالی که کالاس با جیووانی باتیستا منقینی ازدواج کرده بود، به ارسطو اوناسیس، سرمایهدار بزرگ یونانی معرفی شد. رابطه آشفته آنها که در سال 1968 به پایان رسید، با هیاهوی زیادی مواجه شد و معلوم نیست اگر همین روابط در دنیای امروز رخ میداد، رسانههای آنلاین با زندگی او چه میکردند!
پس از اجرای نهایی اپرا با عنوان توسکا در کاون گاردن در ژوئیه 1965، وی در سال بعد شهروند یونان شد و از تابعیت ایالات متحده خود صرف نظر کرد تا بتواند از شوهرش طلاق بگیرد.
پس از پایان رابطه عاشقانه اوناسیس، کالاس از نظر روحی ویران شد. او در سال 1972 قبل از آخرین تور کنسرت ایالات متحده و اروپا (1973-1974) کلاسهای اپرا در Juilliard تدریس کرد.
تا زمان بازنشستگی، او بیش از 40 نقش مختلف را اجرا کرده بود و بیش از 20 اپرا کامل ضبط کرده بود.
کالاس آخرین سالهای زندگی خود را در انزوا در پاریس گذراند و در 16 سپتامبر 1977 در 53 سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت.