10 دانشمند معروف یا 10 کلاهبردار در جهان علم؟!

تقلب و کلاهبرداری در دنیای علم، و در میان دانشمندان بزرگ و مخترعان و کاشفان نامدارتاریخ نیز، امری بی‌سابقه و عجیب نیست.

یکی از جدیدترین جنجال‌های بزرگی که در زمینهٔ کلاهبرداری و تقّلب علمی برپا شده است وهنوز هم ادامه دارد، مربوطه به کشف ویروس «ایدز» است. این ویروس در دو دههٔ گذشته کشف شد واکنون علم می‌رود تا در راه مبارزهٔ قطعی آن نیز به توفیق برسد؛ اما هنوز جنجال دو کاشف مدّعیکشف آن به پایان نرسیده است: «رابرت گالو» از آلمان و «لاک مونتانیه» از فرانسه، که هر دو مدّعیاین کشف هستند، هرکدام خود را کاشف اصلی می‌داند و دیگری را به دزدی و کلاهبرداری علمیمتهم می‌کند! اما این اولین یا آخرین کلاهبرداری علمی و یا موردی بی‌سابقه و کم سابقه در اینزمینه‌ها نیست. هر ساله، از میان صدها مقالهو گزارش علمی، دهها نمونهٔ قلابی یا تقلبی هم کشفمی‌شود. در سال 1991 میلادی از 18 هزار تحقیق علمی انجام شده در سازمان «ناسا»52 تحقیق، جعلی و قلابی از آب درآمد!

*آیا گالیله، کپلر، نیوتن، جان دالتون، مندل و…دیگر دانشمندان نامدار تاریخ، در تحقیقات خود جعل و دستکاریکرده‌اند؟

علم نیز مانند هر آنچه که متعلق به بشر است، دو یا چند چهره دارد، و همان‌طور که دین ازآفت ریا پژمرده می‌شود، علم نیز از آفت تقلّب بهپرتگاههای گمراهی سقوط می‌کند.

گزارش زیر که در مجلهٔ علمی و تحقیقی «آمنی» )inmo(تحت‌عنوان «توهّم بزرگ درتاریخ علم» به چاپ رسیده، برای اولین بارموضوع شگفت‌انگیز و بی‌سابقه‌یی را مطرح کردهاست. در این گزارش ده نفر از بزرگتریندانشمندان تاریخ زیر سؤال رفته و مظنون بهکلاهبرداری علمی معرفی شده‌اند: آیا ایننامداران که در طول قرنها و سالهای دراز به عنوانمخترعان و مکتشفان بزرگ مطرح بوده‌اند، براستی استحقاق این شهرت و اعتبار را داشته‌اند، یا آن‌که اینها نیز با تقلب و کلاهبرداری، حقاندیشمندان دیگر را پایمال ساخته و حاصل رنج واندیشهٔ آنها را به نام خود تمام کرده‌اند و نسل درنسل مردم جهان را فریب داده‌اند؟

1-گالیله ئوگالیله‌ئی: شّک درآزمایش

گالیله: (1642-1562)

کیست که بر روی کرهٔ زمین زندگی کند، طلوع وغروب آفتاب را ببیند، از گردش زمین به دور خودخبر داشته باشد و «گالیله» دانشمند ایتالیایی را، بهعنوان دانشمندی که کروی بودن و گردش زمین راکشف کردو برای اثبات کشف خود رنج زندان ومحاکمه را تحمل کرد نشناسد؟ حدود 400 سالاست که از او به عنوان بنیانگذار روش علمی جدیدیاد می‌شود.

اما امروزه گفته می‌شود که او نیز در کار علم، تقلب می‌کرده و در محافل علمی آن زمان، خود راچیزی غیر از آنچه که واقعا بوده، نشان می‌دادهاست. در میان نوشته‌های او، گزارش‌های متعددیهم وجود دارد که وی در آنها، از انجام یک سلسلهآزمایش‌های پیچیدهٔ علمی خبر داده که وی را بهنتایج مهمی رهنمون شده است. ولی امروزدانشمندان می‌گویند: آزمایش‌هایی که گالیله مدّعیانجام دادن آنها بوده، نه‌تنها در زمان خود ویهیچکس موفق به انجام آنها نشده، بلکه تا امروز نیزتکرار آنها در دنیای علم به صورت امری غیر ممکنباقی مانده است. تا جایی که اکنون بسیاری ازدانشمندان، در این که خود گالیله نیز چنینآزمایش‌هایی را انجام داده باشد شک کرده‌اند.

صحبت از این نیست که گالیله دانشمند یامخترع و کاشف نبوده، بحث از این است که او، درفاصلهٔ هر تحقیق و آزمایش علمی، تا تحقیق وآزمایش دیگر، مدّتی نیز به دروغ مدعی یک سلسلهفعالیت‌های علمی می‌شده که هرگز وجودنداشته‌اند. و برای آن‌که کسی به دروغ‌های او پینبرد، یک مشت آزمایش‌های پیچیده و عجیب وغریب را مطرح می‌کرده که هیچکس نتواند آنها راانجام دهد و صحّت و سقم‌شان را اثبات کند.

2-یوهان کپلر: دستکاری در علم نجوم

یوهان کپلر (1630-1571) را «پدر نجومجدید» لقب داده‌اند. او بود که با تحقیقات وآزمایش‌های پر سر و صدای خود بر نظریات وفرضیات «بطلمیوس» خط بطلان کشید.

نکته جالب آن‌که امروزه شواهد محکم وغیر قابل انکاری به دست آمده که حاکی از تقلّبعلمی کپلر است. براساس این شواهد، وقتی کپلرنظریه «حرکت بیضی شکل سیارات به دورخورشید» را ابراز کرد، دیگران از او دلایلی برایاثبات نظریه‌اش خواستند. او نیز شروع به انجام یکسلسله محاسبات علمی کرد. ولی چون محاسباتاو منتج به نتیجهٔ دلخواه نمی‌شد، کپلر دست بهفریب محافل علمی عصر خود می‌زد و در جوابهایبه دست آمده و اعداد و ارقام حاصل ازمحاسباتش، چنان زیرکانه دستکاری می‌کرد که هیچکس متوجه آن نمی‌شد. بلکه هم فقط این رامی‌دیدند که جواب این محاسبات با فرضیه‌یی کهکپلر اعلام کرده است همخوانی دارد. حال آن‌که امروزه آشکار شده که آن محاسبات به هیچ‌وجه دلیل راستینی بر اثبات فرضیه کپلر نبوده است.

3-نیوتن: جعل در محاسبات جاذبه

نیوتن (1727-1642) پس از آن‌که سقوط سیبی را از درخت دید، با طرح پرسش «چرا سیببه طرف آسمان نرفت؟» بالاخره نظریهٔ مهم ودگرگون کنندهٔ خود (نظریهٔ جاذبهٔ زمین) را مطرح کرد. اما او نیز برای آن‌که زبان مخالفان واقعی یا احتمالی را ببندد و قدرت پیش‌بینی کنندگی نظریهٔ «جاذبه» اش را جذابیت بیشتری ببخشد به تقّلاافتاد.

او که ریاضیدانی برجسته بود، از آن پس روزهاو شب‌ها تلاش می‌کرد، محاسبات پیچیدهٔ ریاضیبه عمل می‌آورد و سپس اعداد به دست آمده راآنقدر کوچک یا بزرگ می‌کرد که بالاخره با منظوریکه دارد تطابق یابد و به اصطلاح مخالف-خوان‌ها رامات کند.

بعدها دانشمندان دریافتند که نیوتن در مورد سرعت صوت و اعتدال ربیعی، اعداد و ارقامی را که در محاسباتش به دست می آورد به طوری دستکاری و تنظیم می‌کرد که خدشه‌یی به نظریه‌اشوارد نیاید. بدین‌ترتیب نیوتن هم دانشمندان و مردمزمان خود را با محاسباتی جعلی از واقعیات به دور نگه می‌داشت و تلاش می‌کرد تا آنها را در گیجی و بی‌خبری نگه دارد.

4-جان دالتون: کشفیات جعلی

جان دالتون، شیمیدان بزرگ قرن نوزدهم، بیشترین آزمایش‌های خود را در سال 1804 انجام داد. در همین سال، دهها گزارش از نتایج اینآزمایش‌ها ارائه داد که در هر کدام مدعی کشفیاتفراوانی شده بود. اما نکته در این است که از آنتاریخ تا به حال، هنوز هیچ شیمیدانی تنوانسته استآن آزمایش‌ها را تکرار کند.

امروزه دانشمندان براین باورند که دالتون، ایندسته از داده‌های علمی و کشفیات را خود نیز بهدست نیاورده و تنها گزارش‌هایی جعلی دربارهٔ آنهاتهیه کرده و به محافل علمی زمان خود ارائه دادهاست.

5-مندل: آزمایشهای دقیق یا دروغین؟

آبه گریگور مندل (متولد 1865) در واقعپایه‌گذار علم ژنتیک نوین است. او در اوایل قرنبیستم یک سلسله آزمایش‌های پیچیده انجام داد ونتایج آنها را منتشر کرد. اما نتایج آزمایش‌های اوآنچنان دقیق بیان شده بود که بعدها محققان از فرطدقیق بودن در درستی آنها شک کردند و بالاخره پساز بررسیهای فراوان متقاعد شدند که براستی آنچهاو به عنوان نتایج آزمایش ارائه داد، جعلی ودروغین بوده‌اند. یعنی هنر او، بیشتر، در آن بوده کهگزارشهایی تهیه کند که ظاهرا درست و کاملا دقیق بهنظر آید و در واقع چنین نباشد!

با این حال، همین سلسله نتایج و داده‌هایمندل، گرچه چندین دهه موجب اتلاف وقتدانشمندان دیگر شد، ولی سرانجام اساس علمژنتیک نوین را تشکیل داد.

6-رابرت میلیکان: فیزسک مشکوک

رابرت. ای.میلیکان، فیزیکدان معروف قرنبیستم و برندهٔ جایزهٔ نوبل، مهم‌ترین کاری که انجامداد، عبارت بود از اندازه‌گیری بار الکتریکیالکترون. او با این غوغایی در جهان فیزیک به راهانداخت و سرانجام نیز جایزهٔ نوبل فیزیک را بهدست آورد. ولی اخیرا دانشمندان دریافته‌اند که او، در تمام آزمایش‌ها، وقتی به نتایجی مخالف بانظریهٔ خود می‌رسید، آن نتایج را از گزارش‌هایشحذف می‌کرد تا، بخصوص در فاصلهٔ سالهای 1913-1910 که بیشترین شهرت را به دست آوردهو به آستانهٔ دریافت نوبل رسیده بود، خدشه‌یی بهنظریه‌اش وارد نشود.

7-جمجمهٔ دروغین!

در سال 1908 تکه‌یی از یک ‌ جمجمهٔ انساندرمنطقهٔ «پیلت دان کامن» واقع در ایالت ساسکسانگلستان پیدا شد. بلافاصله جنجال عظیمیدرگرفت و در محافل علمی و خبری با سر و صدااعلام کردند که حلقهٔ مفقودهٔ بین انسان و میمون (حلقه مفقودهٔ داروین) کشف شده است. زیرا اینتکه از جمجمه، نشان می‌داد که آروارهٔ آن آروارۀمیمون و بقیهٔ قسمت‌هایش مال انسان است. پساین جمجمه می‌توانست متعلق به موجودی باشد کهمی‌توان به او نام «انسان-میمون» داد.

ولی در دههٔ 1950 پژوهشگران با استفاده ازتکنولوژی رادیو اکتیو دریافتند که این تکه ازجمجمه، در واقع چیزی جز آروارهٔ واقعی یکمیمون نبوده، که یک گروه کلاهبردار، آن را بهجمجمهٔ انسانی چسبانده بودند و برای آن‌که کاملاقدیمی هم به نظر برسد، با مواد مخصوصی روی آنلکه‌هایی ایجاد کرده بودند. هرچه بود حدود 40 سال طول کشید تا این تقلب علمی هم کشف شود!

8-سریل برت: روانشناس دروغگو!

«سرسریل برت» دانشمند انگلیسی و پیشگامروانشناسی، بیش از سه دهه به جمع‌آوری یکمشت اطلاعات و داده‌های دروغین پرداخت، تا درمورد رابطهٔ بین وراثت و هوش، نظریه‌یی قلابیسرهم کند!

او ادّعا می‌کرد که هوش انسان به میزان 75 درصد ارثی است. و بدین‌ترتیب قصد داشت باجعل نظریه‌یی دروغین و بی‌اساس، نظام اجتماعیموجود انگلیس را که پایه‌های اصلی آن روی وراثتو امتیازات ارثی گذاشته شده است، موجه جلوهدهد!

9-سامرلین: تقلب در پیوند پوستموش!

ویلیام. تی.سامرلین، محقق معروف سرطاندر مؤسسهٔ آمریکایی «سلوئی کترینگ»، رویموش‌های آزمایشگاهی دست به نوعی رفوکاری ورنگ‌آمیزی جعلی زد.او پس از آن‌که روی پوستموش پیوندهایی انجام داد، دریافت که کار باموفقیت صورت نگرفته و روی پوست پیوندیلکه‌های سفید رنگی ایجاد شده است. اما بلافاصلهیک قلم نوک کنفی برداشت و پیوندهای سفید رنگموش را با رنگ، طوری سیاه کرد که قابل تشخیصنباشد. او در واقع می‌خواست نتایج حقیقی آزمایشپیوند پوست در موشها را، جعل کند.

سامرلین می‌کوشید تا ثابت کند که پوستانسان، در صورتی که برای چند هفته در محیطکشت اندام قرار گیرد، بدون آن‌که از سویدریافت کننده پس زده شود، بر روی همگان قابلپیوند خواهد بود. حال آن‌که چنین چیزیوجود نداشت و او، از پیش خود آن را جعل کرده بودتا در محافل علمی سر و صدایی به پا کند.

10-جان دارسی: قلب‌شکن!

جان دارسی، دانشمند پر سر و صدای آمریکاییو محقق معروف بیماریهای قلب در دانشگاه «اموری» واقع در ایالت آتلانتا، همین چندی پیش، درطول یک دهه، دنیای علم و پزشکی را فریب داد.

او در طول دههٔ 1980‌ تقریبا تمام اطلاعات وداده‌های مربوط به بیماریهای قلب را که در دسترسداشت، جعل کرد. و جالب این‌که همین داده‌ها، مدتی مدید در محافل علمی مطرح بود و اساسنگارش یکصد مقالهٔ علمی و تحقیقی نیز قرارگرفت.

قضیهٔ دارسی، دشواری فراوانی به وجود آورد، چرا که 47 محقق دیگر نیز در نوشتن مقالات علمیبا او همکاری می‌کردند و تازه پس از حدود 10‌ سالکار و تلاش شبانه‌روزی دریافتند که آنچه به عنوانزمینهٔ تحقیق روی آن کار کرده‌اند، از اساس، جعلیبوده است!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا