فیلم روزی روزگاری در مکزیک – نقد، بررسی و خلاصه داستان – Once Upon a Time in Mexico 2003
عنوان فیلم روزی روزگاری در مکزیک ساخته رابرت رودریگوئز عنوان فیلم روزی روزگاری در غرب ساخته سرجیو لئونه، کارگردان درگذشته ایتالیایی را به خاطر میآورد.
رودریگوئز سال ۱۹۹۲ اولین فیلم خود، ال ماریاچی را با یک بودجه ۷ هزاردلاری در مکزیک ساخته و سه سال بعد همین فیلم را در آمریکا با استفاده از یک بودجه اندک ۳ میلیوندلاری ساخت و اسم دسپرادو را روی آن گذاشت. فیلم روزی روزگاری در مکزیک خیلی هم بزرگ و پرهزینه نیست. این فیلم فقط با سی میلیون دلار ساخته شده که در معیار سینمای امروز آمریکا رقم پایینی است.
روزی روزگاری در مکزیک را میتوان سومین پی آیند ال ماریاچی نیز عنوان کرد. قهرمان اصلی فیلم، ال ماریاچی (آنتونیو باندراس) است که در دو فیلم قبلی رودریگوئز (ال ماریا چی و دسپرادو) نیز حضور داشت. این بار ال ماریاچی برای انتقامگیری بازگشته است. و قصد دارد ژنرال مارکوئز (جرارد و ویگیل) را که مسبب قتل همسر ال ماریا چی، کارولین (سلما هایک) و دخترشان بوده، به قتل برساند. در همین حال فرد مشکوکی به نام سندز (جانی دپ) که ادعا میکند مامور سازمان جاسوسی آمریکا است به ال ماریاچی پیشنهاد میکند که برای کشتن مارکوئز آماده کمک کردن به اوست. به زودی معلوم میشود که توطئهای برای سرنگون ساختن رئیسجمهور فعلی مکزیک (پدرو آرمنداریز) از سوی یکی از خدایان قاچاق مواد مخدر، به اسم باریلو (ویلم دفو) در جریان است…
سومین بخش از تریلوژی وسترن معاصر رودریگوئز پر از نماهای بزرگ، کلوزآپهایی از چهرههای عرقکرده و موسیقی از نوع قهرمانی و مرثیهای است. مهارتهای فنی و انرژی خلاقه رودریگوئز از هر نمای فیلم تازهاش پیداست. به رغم مضمون تراژیک فیلم (قتل همسر و دختر ال ماریاچی)، رودریگوئز اجازه نداده که فیلماش غمناک و تیره شود. فیلم پر از شوخی و طنز است فصلهای اکشن فیلم نه تنها متقاعد کننده از کار درآمد بلکه به زیبایی نیز طراحی شدهاند. این فصلها از حیث سبک یادآور فیلمهای اکشن دهه هفتاد و هشتاد هستند.
بازیهای فیلم نیز تماشاییاند. در این بین، جدید و از همه بهتر است. او مثل دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه، در اینجا نیز بازی فوقالعادهای عرضه کرده است. روزی روزگاری در مکزیک همچنین گروهی از نامداران بازیگری را به عنوان بازیگران مکمل در خود جا داده است؛ کسانی چون: میکی رورک، ویلم دفو، انریکو ایگلسیاس، چیچ مارین، روبن بلیدز و اوا مندز.
یکی از امتیازات جالب توجه روزی روزگاری در مکزیک تصاویر روشن و شفاف آنست که احتمالاً نمیتوان نمونه مشابهی را برای آن پیدا کرد. رودریگوئز که فیلمبرداری فیلمش را خود به عهده داشته میگوید: «این فیلم را با یک دوربین دیجیتالی سونی فیلمبرداری کردیم که از هر حیث کار ما را راحت کرد. ما با این دوربین توانستیم بدون نگرانی از موضوع نورپردازی، همه تصاویری را که میخواهیم بگیریم.»
روزی روزگاری در مکزیک با نظر مثبت اکثر منتقدان مواجه شده است. شاید تنها ایرادی که بر فیلم گرفته میشود، عدم انسجام داستانی آن است. فیلمهای اکشن معمولاً داستانهای ساده و همه فهمی دارند، اما روزی روزگاری در مکزیک داستان پیچیده را بازگو میگوید، خیلیها معتقدند که حذف 15 تا ۲۰ دقیقه از این فیلم، میتوانست بر کارایی و ضرباهنگ آن بیافزاید.
باری، فیلم تازه آقای رابرت رودریگوئز مثل فیلم قبلیاش بچههای جاسوس سه بعدی فیلم مفرح و سرگرمکنندهای است، که ارزش تماشا کردن را دارد.