فیلم دزدان دریایی کارائیب: در انتهای دنیا – نقد، تحلیل و خلاصه داستان – Pirates of the Caribbean: At World’s End 2007
کارگردان: گور وربینسکی. بازیگران: جانی دپ، اورلاندو بلوم، کایرا نایتلی، جفری راش، چو یون – فت و جک دونپورت. 168 دقیقه.
دزدان دریایی کارائیب: در انتهای دنیا سومین فیلم از مجموعه فیلمهای دزدان دریایی کارائیب است. این فیلم طولانی تقریباً سه ساعته آکنده از طرحهای داستانی، قصههای فرعی، انحراف مسیرها، جنگهای بوالهوسانه و کاراکترهای بی شمار است. فیلم به انباشتگی بیش از حد مبتلاست. تماشای دزدان دریایی کارائیب 3 کار دشواری است. برای پی بردن به قصهٔ غامض و پیچیدهٔ فیلم باید حتماً دو قسمت نخستین این مجموعه فیلمها را دیده و همهٔ جزئیات آنها را خوب به خاطر سپرده باشید. دزدان دریایی کارائیب 3 برای تماشاگران خوش حافظه دارای قدرت تمرکز ذهنی بالا ساخته شده است!
یک سوم پایانی دزدان دریایی کارائیب 3 به انتظارات معمول تماشاگران اکشن دوست پاسخ مساعد میدهد. اما تحمل 108 دقیقهٔ آغازین فیلم کار دشواری است. در این 108 دقیقه که مثلاً طرح و داستان اصلی ارایه و کاراکترها پرداخت میشوند، نکتهٔ جالب و قابل توجه چندانی وجود ندارد. اما در یک ساعت پایانی جبران مافات میشود. و اگر تماشاگر صبوری باشید در هفت دقیقهٔ پایانی فیلم «پاداش» خود را خواهید گرفت!
ارایهٔ خلاصهای قصهٔ فیلم دزدان دریایی کارائیب 3 کار واقعاً مشکلی است. اما اگر بتوان خلاصه داستانی ارایه کرد، این خلاصه داستان میتواند به شرح زیر باشد:
لرد کاتلر بکت (تام هولاندر)، رئیس کمپانی تجاری هند شرقی، حکومت نظامی برقرار کرده است. او افراد مظنون به شورشگری – از جمله دزدان دریایی – را منظماً دستگیر و اعدام میکند.
همزمان، در آن سوی جهان، ویل ترنر (اورلاندو بلوم) به همراه الیزابت سوآن (کایرا نایتلی) و کاپیتان باربوسا (جفری راش) عازم سفر به سنگاپور هستند. این افراد در تلاشاند تا سائوفنگ (چو یون – فت)، دزد دریایی چینی را بیابند و نقشهٔ دریایی مهمی را از وی بربایند. هدف اصلی باربوسا، الیزابت و ویل یافتن و نجات دادن کاپیتان جک اسپارو (جانی دپ) است. اسپارو بعد از دوئل با کراکن هیولای دریایی، هم اینک در یک جزیرهٔ بی آب و علف گرفتار شده است. باربوسا و دوستاناش پس از درگیر شدن با سائوفنگ پی میبرند که نفع مشترک آنها در همکاری است. به این ترتیب دزدان دریایی اتحادیهای تشکیل میدهند تا لرد براکت و دیوی جونز (بیل نایی) را شکست دهند.
فیلمهای اکشن موفق آنهایی هستند که داستانهای سادهای دارند. اما دزدان دریایی کارائیب 3 این قاعده را نقض کرده است. طراحی صحنههای باروک فیلم در ابتدا جالب و چشمگیر است اما تحمل آن برای مدتی حدود دو ساعت کار بسیار شاق و شکنجه آوری است؛ آن هم برای تماشاگری که صرفاً برای تماشای صحنههای اکشن قدم به داخل سینما گذاشته است. باروک و پیچیدگی داستانی مهمترین مشخصههای فیلم در دو ساعت آغازیناش است.
دزدان دریایی کارائیب 3 به عارضهٔ معمول فیلمهای دنبالهای اکشن مبتلاست. زمانی که قسمت اول این مجموعه در سال 2000 اکران شد، تازگی و بداعت کاراکترها و قصه کفایت میکرد که موفقیت فیلم تضمین شود. اما در قسمتهای بعدی سازندگان فیلمها مجبور شدند بر گسترهٔ کار بیفزایند و چیزی «عظیمتر» و «شگفت انگیزتر» ارایه کنند تا همچنان توجه تماشاگر را به پردهٔ سینما جلب کنند. این میل به «فزون خواهی» و «عظمت طلبی» در قسمت سوم کاملاً نمایان است و باید گفت که دزدان دریایی کارائیب 3 قربانی این روند محتوم و ناگزیر شده است. باید پذیرفت که هر فیلمی، هر چقدر هم که پرفروش و جذاب باشد، باز ظرفیتهای محدودی دارد و تا ابد نمیتوان از آن – در قالب دنبالهها – بهره برداری کرد.
دزدان دریایی کارائیب 3 برای کسانی که شیفتهٔ سکانسهای اکشن کامپیوتری به شیوهٔ جری بروکهایمر هستند، تا حد زیادی راضی کننده است. هر چند که این افراد باید 108 دقیقهٔ دشوار و ملال آور آغازین را تحمل کنند تا به وصال یار برسند.
دزدان دریایی کارائیب 3 سنگینتر و غامضتر و کُندتر از دو برادر بزرگترش است. دزدان دریایی کارائیب 1 و 2 طراوت و تازگی بیشتری داشتند. اما این فیلم تمامی تر و تازگی خود را از دست داده است. فیلم نتوانسته طنز و اکشن را در هم بیامیزد. این در حالی است که گور وربینسکی در دو قسمت قبلی موفق شده بود ترکیب خوب و متوازنی از طنز و اکشن را ارایه کند. کاپیتان اسپاروی قسمت سوم خسته و از رمق افتاده جلوه میکند و آن سرزندگی سابق را از دست داده است. این ویژگی کم و بیش شامل حال کاپیتان باربوسا نیز میشود. داستانهای فرعی به حدی زیاد و اضافیاند که قهرمان فیلم را به حاشیه برده است. تماشاگر باید یک ساعت صبر کند تا برای اولین بار چشماش به کاپیتان اسپارو بیفتد.
آدم منفیهای قصه نیز دارای یک مشکل اساسیاند. این کاراکترها مدام در حال عوض کردن مواضع خود هستند. گاهی وقتها جزو خوبها هستند و گاهی وقتها جزو منفیها. به این ترتیب تکلیف تماشاگر با این «آدم بدها» معلوم و مشخص نیست.
تماشاگر دوستدار اکشن در 45 دقیقهٔ پایانی فیلم دلی از عزا در میآورد. در این 45 دقیقهٔ پایانی فستیوالی از فصلهای اکشن به تماشاگر ارایه میشود: از شمشیربازی و طوفانهای دریایی گرفته تا جنگ کشتیها و نبرد با زن 15 متری و …
اکثر منتقدان از دزدان دریایی کارائیب 3 انتقادات تند و تلخی کردهاند. این نقدها عمدتاً بازتاب دهندهٔ توقعات بالا از این مجموعه فیلمهاست؛ توقعاتی که فیلم نتوانسته به آنها پاسخ مساعد بدهد. با این حال میتوان به این دلخوش بود که دزدان دریایی کارائیب 3 خیلی هم بد و غیر قابل تحمل نیست. این فیلم ظرفیت این را داشت که به یک فاجعه منجر شود. میتوان خدا را شکر کرد که چنین اتفاقی نیفتاده است. شاید بهتر باشد که نیمهٔ پر لیوان را ببینیم!