معرفی فیلم هتل گرند بوداپست – نقد، تحلیل و خلاصه داستان – The Grand Budapest Hotel 2014
آقای گوستاو با بازی رالف فاینس: آقای گوستاو مدیر کارآمد و دوست داشتنی هتل گرند بوداپست است، او مهارت قابل توجهی در اداره کردن هتل و کارمندانش دارد. گوستاو جزو شخصیتهایی است که در زمینه کاری از تجربیات شخصیاش نهایت استفاده را میبرد و همین نکته به او ثابت کرده که به غرایزش اطمینان کند. از همین جهت او در انتخاب خدمه هتل و انواع و اقسام سرویسهایی که هتل عرضه میدارد از همین اصل پیروی کرده و این فضیلت باعث محبوبیت او و هتلش شده است.
جدی بودن آقای گوستاو در حرفهاش باعث شده که زندگی عاشقانهاش دچار نقصها و کاستیهای فراوانی باشد، در دنیای او همه چیز مانند ساعات کاری هتل تنظیم شده است، تمام روابط و ضوابط باید کنترل شده باشد و حتی روابط عاشقانهاش نیز از این واقعیت متثنی نیست. با این که به طبقهٔ کارگر تعلق دارد ولی نشست و برخاست با میهمانهای ثروتمند هتل، طبعی اشرافی برایش ساخته که از آن به بهترین نحو استفاده و محافظت میکند. پس از این که یکی از مهمترین معشوقههایش مادام دی (تیلدا سوینتون) فوت میکند پای آقای گوستاو و پادوی مورد علاقهٔ هتلش با نام زیرو (تونی رویولوری) به ماجراهای تازهای باز میشود که باعث شده زندگی آقای گوستاو از یکنواخت بودن همیشگیاش خارج شود.
تمام دادههای شخصیتی آقای گوستاو که توسط وس اندرسون ساخته و پرداخته گشته با اتفاق مذکور در شرایط و مکانهای دیگر مورد پردازش قرار میگیرد و او با توجه به مناعت طبع و جهان بینی سادهاش در موقعیتهای خطرناک و مختلف از زندان گرفته تا تعقیب و گریز در کوهستان جان سالم به در ببرد. یکی از مهمترین وجههای جذابیت شخصیت آقای گوستاو طریقهٔ صحبت و زبان بدن او برای ادای خواستههایش است که مستلزم ظرافتی خاص در اجرای نقش توسط رالف فاینس بود. فاینس با توجه به تجربهٔ گرانبهایش، خود را به صورت کامل در اختیار کمدی موقعیتِ جاری در اثر قرار داده است.
اقای گوستاو در هیچ یک از سکانسها به اتفاقهایی که در اطرافش رخ میدهد نمیخندد واین خصیصه برآمده از خودخواهی وجودی شخصیتاش است، فاینس با توجه به همین اصل نقش خود را با جدیترین الهمانهای موجود در بازیگری ایفا کرده و هیچگاه سعی در خنداندن مخاطب ندارد. امتیاز چنین اجرایی توسط فاینس همراه با تصورات ذهنی زیبای وس اندرسون شخصیتی دوست داشتنی خلق کرده که اجازه نزدیک شدن به مخاطب نمیدهد ولی با دیدن او لبخند بر لبهایش نقش میبندد.