بهترین فیلم های کمدی تاریخ سینما – معرفی و بررسی 77 فیلم خنده دار

گاهی اوقات تصور میکنیم که دیدن فیلم های کمدی ارزشی ندارد و بهتر است وقت خودمان را فقط برای فیلمهای درام، تاریخی، سیاسی و تریلر کنار بگذاریم. اما ژانر فیلم های کمدی و خنده دار، ژانری قوی و ریشهدار است. آدمها از همان زمانی که ادا و اطوار مقدماتی و نمایشهای آئینی و تئاتر را تبداع کردند به فکر روحیه گرفتن با این قبیل فیلمها بودند. بسیاری اوقات هنرمندان حرفهای بسیار جدی و گزنده و دردها و دغدغههای خود را در قالب کمدی و طنز بیان میکنند.
اتفاقا تصور میکنم که نوشتن شوخی و خلق موقعیتهای خندهدار، کاری آسانتر از نوشتن فیلمنامههای درام و دیالوگهای پرمغز نباشد. این نویسندگان به راستی باید نابغه باشند تا بتوانند درک درستی از جامعه داشته باشند و بدانند که چطور میتوانند لبخند و خنده بیافرینند.
ما در حال و هوای ویژه هر شب، محتاج دیدن ژانرهای متفاوتی از فیلمها هستیم. گاهی حال و حوصله انرژی گذاشتن برای پیچیدهترین فیلم انتزاعی را داریم و گاهی باید خود فیلم با داستانی به ظاهر ساده و خندهدار دست ما را بگیرد و مود ما را تغییر بدهد.
در این پست تعدادی از بهترین فیلم های کمدی تاریخ سینما را با هم مرور میکنیم، امیدوارم که این لیست و توضیحات به من و شما کمک کند.
جالب است که طبق نظرسنجی از برخی دوستان نسبتا حرفهای فیلمبین، آنها گفتند که درصد پایینی از این فهرست را دیدهاند، یعنی احتمالا آنها همان عادت وقت گنار گذاشتن برای فیلمهای درام با امتیاز بالا و مشهورتر را داشتهاند و وقتی برای کامل کردن سابقه مشاهده فیلم های کمدی خود کنار نگذاشته بودند.
1- فیلم ملاقات با والدین – meet the parents
سال تولید: ۲۰۰۰
کارگردان: جی روچ
فیلمنامهنویس: جیم هرزفلد و جان هامبرگ، برمبنای فیلمنامهای نوشته گرگ گلینا و مری روت کلارک از داستانی نوشته خودشآهنگساز (موسیقی متن): رندی نیومن
هنرپیشگان: دنیرو، بن استیلر، بلایت دانر، تری پولو، جیمز ربهورن، جان ایبراهمز و اوئن ویلسن.
گرگ فاکر (استیلر) دلباختهٔ پم برنز (پولو) است و سفر قریبالوقوعشان به خانه والدین او در لانگ آیلند (جائی که قرار است در تعطیلات آخر هفته خواهرش ازدواج کند) به نظرش بهترین موقعیتی است که طی آن میتواند از او تقاضای ازدواج کند. اما از لحظهای که گرگ به والدین پم معرفی میشود، اوضاع به ضررش تغییر میکند. جک (دنیرو)، پدر پم، بلافاصله از نامزد دخترش بدش میآید، از کار او (پرستاری) انتقاد میکند و بهطور تحقیرآمیزی تفاوتی را که بین او و خانوادهٔ پم وجود دارد، به رخش میکشد. در حالی که گرگ بیقید و بند و تقریباً فاقد جاهطلبی و بدتر از همه، یهودی است، پم از خاندانی متین و موقر و سفیدپوست و آنگلوساکسن و پروتستان است. در چشم به هم زدنی اوضاع بدتر و بدتر میشود و گرگ، هم خشم پدر پم را که معلوم میشود سیوچهار سال برای سیا کار کرده برمیانگیزد و هم غضب باقی خانواده را و تقریباً یک تنه خانهشان را نابود میکند و در این فاصله، مراسم عروسی خواهر پم را نیز برهم میزند…
2- فیلم داستان عامهپسند – PULP FICTION
سال تولید: ۱۹۹۴
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
فیلمنامهنویس: راجر ایواری و تارانتینو، بر مبنای داستانهائی نوشتهٔ ایواری و تارانتینو
هنرپیشگان: جان تراولتا، ساموئل ل. جکسن، اوما تورمن، بروس ویلیس، هاروی کایتل، وینگ رامس، اریک استولتس، رزانا آرکت، استیو بوسکمی و تارانتینو
دو آدمکش به نامهای وینسنت (تراولتا) و جولز (جکسن) از طرف مارسلوس والاس (رامس) مأموریت مییابند تا چمدانی را که دزدیده شده، از سارقان پس بگیرند و در جریان این عملیات به طرز معجزهآسائی نجات پیدا میکنند. وینسنت مأمور میشود تا میا (تورمن)، همسر والاس را گردش ببرد. اما میا بر اثر استفادهٔ بیش از حد مواد مخدر، به حال اغما میافتد و وینسنت با تلاش فراوان او را نجات میدهد. والاس به بوکسوری به نام بوچ (ویلیس) دستور میدهد تا در مسابقهٔ بعدی خود ببازد، ولی بوچ سرپیچی میکند و مجبور به فرار میشود. با این همه سرانجام با نجات والاس از دست دو مرد، از انتقام او جان سالم به در میبرد.
3- فیلم ایمنی، آخر از همه – SAFETY LAST
سال تولید: ۱۹۲۳
کارگردان: فرد نیومایر و سام تیلر
هنرپیشگان: هارولد لوید، میلدرد دیویس، بیل استراتر و نوآ یانگ
هارولد (لوید) به دنبال تهدیدهای نامزدش (دیویس) رهسپار لسآنجلس میشود تا پول پارو کند. او به زودی بهعنوان فروشنده در یک فروشگاه بزرگ استخدام میشود. اما تمام درآمدش را صرف خرید هدیههای گرانقیمت برای نامزدش میکند تا وانمود کند که در حال ثروتمند شدن است. در اینجا، مادر دختر نگران میشود که کسی یا چیزی هارولد که باید، واقعاً، خودی نشان بدهد در قبال ۱۰۰۰ دلار حاضر به شرکت در یک نمایش تبلیغاتی / قهرمانی میشود. بالا رفتن از دیوار ساختمان ۱۲ طبقه فروشگاه، بدون هیچگونه وسایل ایمنی…
محبوبترین فیلم لوید. حتی کسانیکه هیچگاه کاری از لوید ندیدهاند نیز تصویری از این فیلم (مردی آویزان از عقربههای ساعت بر بالای خیابانهای لسآنجلس) را آشنا مییابند.
4- فیلم فارغالتحصیل – The Graduate
سال تولید: ۱۹۶۷
کارگردان: مایک نیکولز
فیلمنامهنویس: کالدر ویلینگهام و باک هنری، برمبنای رمانی نوشته چارلز وب.
هنرپیشگان: آن بنکرافت، داستین هافمن، کاترین راس، ویلیام دانیلز، مورای هامیلتن، الیزابت ویلسن، برایان ایوری، والتر بروک، نورمن فل و ریچارد دریفوس.
بن براداک (هافمن) که تازه فارغالتحصیل شده است، هنوز برای آینده خود تصمیم جدی نگرفته است. بهزودی خانم رابینسن (بنکرافت)، همسر دوست پدرش، به او علاقهمند میشود و سعی میکند تا فریبش بدهد. اما، پس از چندی، بن به دختر خانم رابینسن ، دانشجوئی بهنام الین (راس)، دل میبازد. خانم رابینسن که الین را مانع رابطه خود میبیند ترتیبی میدهد تا با ازدواج الین از شر او خلاص شود. با این همه، بن درست در بحبوحه مراسم ازدواج الین از راه میرسد و با عروس فرار میکند…
از بهترین کمدیهای سینمای آمریکا در دهه ۱۹۶۰ که نه بهخاطر صحنههای بیپروایش بلکه به لطف خاطرهانگیز بودن با استقبال بسیاری روبهرو میشود. نیکولز بیش از هرچیز بر روابط و مناسبات تغییر یافته خانوادگی در آمریکای نو تأکید میکند.
5- فیلم داستان فیلادلفیا – The Philadelphia Story
سال تولید: ۱۹۴۰
کارگردان: جرج کیوکر
هنرپیشگان: کاری گرانت، کاترین هپبرن، جیمز استوارت، روت هاسی، جان هوارد، رولند یانگ و مری نش.
تریسی (هپبرن)، زنی از خودراضی از طبقه اعیان، در آستانه ازدواج دوم خود با مردی ابله اما ثروتمند است. با ورود دکستر (گرانت)، همسر اول او، و مایک (استوارت)، خبرنگاری پرهیاهو، ماجرا پیچیده میشود. مایک که به تریسی علاقهمند شده، همراه با زنی عکاس در مجلس عروسی شرکت میکند و با مکر و حیله، سرانجام مراسم را برهم میزند…
از بهترین کمدیهای کلاسیک هالیوود درباره روابط زنان و مردان. شکل گرفته از همکاری، مثل همیشه، پرثمر کیوکر و هپبرن، برمبنای نمایشنامهای موفق که اصلاً برای هپبرن نوشته میشود. آنچه فیلم را جذاب میکند درخشش سه بازیگر عالی نقشهای اصلی است.
6- فیلم هارولد و ماد – Harold And Maude
سال تولید: ۱۹۷۱
کارگردان: هال اشبی
آهنگساز (موسیقی متن): کت استیونز
هنرپیشگان: روت گوردون، باد کورت، ویویان پیکلز، سیریل کوزاک، چارلز تاینر، اِلن گیر و اریک کریسمس.
«علرئلذ چین» (کورت)، فرزند آرام مادری ثروتمند و سلطهجو (پیکلز)، هیچ دوستی ندارد و تنها به یک چیز علاقهمند است – مرگ. خودکشیهای نمایشی و ظاهری او، و اصرارش به شرکت در مراسم تشییع جنازه با نعشکش خودش، مادر و روانکاوش را آشفته کرده است «هارولد» با زن پیری بهنام «ماد» (گوردون) آشنا میشود که او هم پای ثابت تشییع جنازههاست و «هارولد» میگوید که فلسفه زندگیاش، جستوجو برای تجربههای تازه است. مادر «هارولد» در همین فرصت، نعشکش او را با یک جاگوار عوض میکند و سعی میکند با ترتیب دادن ازدواج «هارولد»، او را با مسئولیتهای زندگی آشنا کند. اما تمام پیشنهادهای سرویس کامپیوتری زوجیابی، با حس طنز مخوف «هارولد» خراب میشوند، و تلاش «عمو ویکتور» (تاینر) هم برای بردن او به ارتش، به کمک «ماد» بیثمر میماند. «هارولد» دوباره جاگوار را با نعشکش عوض کند و بالاخره به مادرش اعلام میکند که میخواهد با «ماد» ازدواج کند. اما «ماد» که معتقد است زندگی باید در هشتادسالگی تمام شود در روز تولدش با قرصهای خوابآور خودکشی میکند. بهنظر میرسد که «هارولد» هم میخواهد خود را از بالای صخرهای پرتاب کند. اما این هم یک تظاهر به خودکشی است و او حالا برای ادامه زندگی رها شده است.
7- فیلم چیزی دربارهٔ مری هست – theres something about mary
سال تولید: ۱۹۹۸
کارگردان: پیتر فارلی و بابی فارلی
هنرپیشگان: کامرون دیاز، مت دیلن، بن استیلر، لی اوانز، کریس الیوت و لین شای.
وقتی مری جنسن (دیاز)، دختر رویائی تمام بچههای دانشکده از تد استرومان (استیلر) دعوت میکند تا در جشن فارغالتحصیلی او را همراهی کند، تد از فرط خوشحالی در آسمانها پرواز میکند و فکر میکند آن روز سرنوشتش رقم خواهد خورد؛ اما بر اثر بروز یک حادثهٔ احمقانه همه خیالهایش نقش بر آب میشود. پس از سالها، تد وقتی به آن ماجرا فکر میکند، آزرده میشود؛ تا اینکه وسوسهٔ دیدن دوبارهٔ مری باعث میشود او از یک کارآگاه مخفی بهنام پت هیلی (دیلن) بخواهد تا دربارهٔ مری تحقیق کند و بگوید که در حال حاضر او چگونه زندگی میکند. پت پس از تحقیقاتش به تد میگوید مری در حال حاضر زن چاق و بیدست و پائی است که چهار بچه دارد. البته این به هیچ وجه واقعیت ندارد، زیرا کارآگاه پت هیلی نیز دل در گروی مری بسته است. دیگر تردیدی وجود ندارد، چیزی دربارهٔ مری هست…
8- فیلم جویندگان طلا – THE GOLD RUSH
سال تولید: ۱۹۲۵
کارگردان: چارلی چاپلین
هنرپیشگان: چاپلین، مک سوین، تام مورای، جرجیا هیل، هنری برگمن و آلبرت آستین
در سال ۱۸۹۸، تب طلا همه جا را فرا گرفته است و همه کس برای بهدست آوردن ثروتی بادآورده به آلاسکا روی میآورد. از جمله چارلی (چاپلین)، ولگردی تنها که به زودی با جویندهای دیگر، جیم گندهه (سوین) دوست میشود. از طرفی نیز جرجیا (هیل) را ملاقات میکند، زنی که توجهی به او ندارد و در جشن شب سال نو تنهایش میگذارد. چارلی با جیم گندهه برای کشف طلا رهسپار مناطق دوردست میشود. پس از گذراندن شبی سخت در یک کلبه، در معدن طلا به رویشان باز میشود. چارلی و جیم گندهه که دیگر پولدار شدهاند در بازگشت پیروزمندانه به خانه و کاشانه، جرجیا را ملاقات میکنند. و چارلی ، جرجیا را به خبرنگاران بهعنوان نامزدش معرفی میکند.
9- فیلم ماسک – THE MASK
سال تولید: ۱۹۹۴
کارگردان: چارلز راسل
فیلمنامهنویس: مایک ورب، بر مبنای داستانی نوشتهٔ مایکل فالن و مارک ورهایدن از شخصیتهای داستان مصور ماسک
هنرپیشگان: جیم کاری، کامرون دیاز، پیتر ریگرت، پیتر گرین، ایمی یاسبک، نانسی فیش و ریچارد جنی
غواصان جعبهای قدیمی محتوی یک ماسک باستانی را در دریا پیدا میکنند. همانروز، صندوقدار بانک، استنلی ایپکیس (کاری) با دختری به نام تینا کارلایل (دیاز) آشنا میشود که با دوستش، دوریان (گرین) برای بررسی بانک و امکان دزدی از آن به محل آمده است. استنلی با تینا به یک کلوب شبانه میرود، اما تحقیر میشود، کتک میخورد و اتوموبیلش را از دست میدهد. شب در راه بازگشت به خانه روی آب دریا ماسک را میبیند، محض کنجکاوی آن را برمیدارد و شب در منزل آن را به چهره میزند و ناگهان به شخصیتی پر تحرک و فعال، بسیار قوی و زورمند، شکستناپذیر، با چهرهای سبزرنگ و کارتونی بدل میشود که مثل سوپرمن قادر به انجام هر کاری هست. استنلی ماسک به چهره، انتقام دیرینش را از خانم صاحبخانه، مکانیک اتوموبیلش، دوریان، تینا و کلوب شبانه میگیرد. او که روزها کارمند دست و پا چلفتی و تحقیر شدهٔ بانک است، شبها با ماسک سلطنت میکند.
10- فیلم مدرسهٔ راک – SCHOOL OF ROCK
سال تولید: ۲۰۰۳
کارگردان: ریچارد لینکلیتر
هنرپیشگان: جک بلک، آدام پاسکال، لوکاس پایالیاس، کریس استک، سارا سیلورمن، وایت و جون کیوساک
دیوئی فین (بلک) گیتاریست هارد راک، تا رگ و پی، ضد سیستم و اهل کارهای جسارتآمیز است و شیفتهٔ قدرت و نفوذ راکاندرول. دیوئی تصمیم گرفته گروه راک خود را در رقابتهای محلی به موفقیت برساند ولی رفقای نوازندهاش در عوض او را اخراج میکنند. بیکار و در حالیکه اجارهٔ خانهاش را نداده، یک روز جواب تلفنی را میدهد که در اصل به نیت هماتاقیاش، ند (وایت) زدهاند و در مورد کاری است که برای او در نظر گرفتهاند. اما دیوئی بهطور غریزی، خودش را ند جا میزند و کار را میپذیرد و بهعنوان معلمِ جانشین در دبستان معبتر هاریس گرین مشغول به کار میشود. در آنجا، ناظم مقرراتی مدرسه، خانم مالینز (کیوساک) مثل عقاب تمامی حرکاتش را زیرنظر دارد. اما در حالیکه دیوئی کاملاً از چند و چون تدریس بیخبر است، در عوض میداند چهطور به بچههای کلاس پنجمی اعتماد به نفس بدهد. و بدین ترتیب وقتی یک روز صدای تمرین ارکستر کلاس به گوشش میخورد، تصمیم میگیرد این بچههای بااستعداد نوازنده را با موسیقی راک آشنا کند و آنان را برای همان مسابقات راک کذائی آماده سازد.
یک فیلم سرحال و پُر از انرژی مثبت. جابهجائی شخصیتها تمهید امتحان پس دادهای در سینمای کمدی است و اینبار جای یک معلم ملانقطی منظم آرام، با یک نوازندهٔ دیوانهٔ موسیقی راک عوض میشود که از بیپولی خودش را بهعنوان معلم مدرسهای با قوانین آهنین جا زده است. مدرسهٔ راک، با همان شور و ریتمی شروع میشود که از یک قطعهٔ موسیقی راک انتظار داریم. صحنهٔ عنوانبندی جذاب، بامزه و سریع فیلم، خودش یک فیلم کوتاه درست و حسابی است و تماشاگر را به درون پرتلاطم فیلم، هل میدهد. این وسط بلک، بهعنوان بازیگر اصلی نقش اساسی دارد. لینکلیتر به شیوهٔ معمول فیلمسازیاش، از شخصیت واقعی بازیگر، برای قوام و غنا بخشیدن به فضای کلی فیلم استفاده میکند و عشق و تسلط بلک به موسیقی راک و تاریخ آن، کمک حال فیلمنامهنویس و فیلمساز است.
مدرسهٔ راک چند صحنهٔ فوقالعاده بامزه دارد که پیش از این، بسیاری از لحظههای کوتاه شیرین این چنینی را با امکانات محدود سینمای مستقل تجربه کرده و خوب از کار درآورده است. فیلمساز، داد دل تماشاگر را از شخصیتهای مبادی آداب منظم اخموی آیندهنگر، وقتی میگیرد که مدیرهٔ آن مدرسهٔ پادگانمانند، سر میز کافه، مجذوب بلک میشود و گذشتهٔ ناپسندش را رو میکند. پاشنهٔ آشیل فیلم اما پایان قابل پیشبینیاش است. لینکلیتر جای پیروزی نهائی را با شکست عوض میکند، با این وجود نمیتواند جلوی مصیبت ناشی از این روند قابل پیشبینی را بگیرد. اینکه هر تماشاگری میداند پایان چنین داستانی، با دور هم جمع شدن گروه و اجرای یک کنسرت رقم میخورد.
11- فیلم سفرهای سالیون – Sullivan’s Travels
سال تولید: ۱۹۴۱
کارگردان: پرستن استرجس.
فیلمنامهنویس: پرستن استرجس
هنرپیشگان: جوئل مکری، ورونیکا لیک، رابرت وارویک، ویلیام دمارست، فرانکلین پنگبورن و پورتر هال.
سالیون (مکری)، کارگردان موفق فیلمهای کمدی در هالیوود، تصمیم میگیرد دیگر فیلمهای جدی و واقعی درباره فقر بسازد. او تغییر قیافه میدهد و برای تحقیق، به میان مردم میرود. طی این مسیر با دختری بلوند (لیک) آشنا میشود و سرانجام به اتهام قتل خودش! به زندان میافتد. تا اینکه هویت خود را ثابت میکند، آزاد میشود، به هالیوود باز میگردد، با دختر بلوند ازدواج میکند و باز به ساختن فیلمهای کمدی میپردازد.
12- فیلم مسابقه هاکی روییخ – Slap Shot
سال تولید: ۱۹۷۷
کارگردان: جرج روی هیل
هنرپیشگان: پل نیومن، استرادر مارتین، جنیفر وارن، مایکل آنتکین، لینزی کروز، دیوید هنسن، ملیندا دیلن، ایوون بارت، کاترین واکر و براد سالیون.
«رجی دانلوپ» (نیومن)، بازیکن – مربی تیم ضعیف هاکی روی یخ پنسیلوانیا که از همسرش جدا شده و نگران بازنشستگی قریبالوقوعش است، از سرپرست تیم، «مکگرات» (مارتین) میشنود که بهدلیل فشارهای اقتصادی، تیم در آخر این فصل منحل میشود. او مهلت میگیرد تا صاحب ناشناس تیم (خانم «مکمبریچ» / واکر) را پیدا کند و در مطبوعات شایع میکند که انجمن بازنشستگان فلوریدا قصد دارد تیم را بخرد و همزمان، تیمش را به بازی خشن و غیر ورزشی تشویق میکند و با این روش، در مسابقات پیروز میشود. «رجی»، افسرده از تصمیم همسرش برای رفتن به لانگ آیلند و ناراحت از تلاشش برای دور نگهداشتن «لیلی بریدن» (کروز) از شوهرش، «ند» (آنتکین) – تنها بازیکن تیم که به بازی خشن تن نداده – میشنود که یکی از اعضای تیم در مصاحبه رادیوئی اعلام میکند از لتوپار کردن بازیکنان حریف لذت میبرد. پیش از مسابقه نهائی از به دروغهایش اعتراف میکند و از تیمش میخواهد که جوانمردانه بازی کنند، اما تیم حریف آنان را قصابی میکند. در نیمه دوم آنان مقابله به مثل میکنند تا اینکه «ند» با در آوردن لباسهایش در وسط میدان مسابقه دعوا را میاندازد. سرانجام کاپیتان تیم حریف بهدلیل زدن داور محروم میشود و جام قهرمانی به تیم «رجی» میرسد.
13- فیلم بازگشت پلنگصورتی – The Return Of The Pink Panther
سال تولید : ۱۹۷۴
کارگردان : بلیک ادواردز
هنرپیشگان : پیتر سلرز، کریستوفر پلامر، کاترین شل، اریک پولمان، هربرت لوم، پیتر آرن، برت کوووک، پیتر جفری و گرهگوار اصلان.
با ربوده شدن الماسی بهنام «پلنگ صورتی» – از ثروتهای ملی ایالت شرقی کشور لوگاش – حاکم ایالت، «ژنرال وادافی» (جفری)، اصرار میکند که «بازرس کلوزو» (سلرز) را خبر کنند؛ کارآگاهی که قبلاً یکبار این الماس را پیدا کرده است. متأسفانه «کلوزو» که بهدلیل بیلیاقتی در حد یک پاسبان تنزل کرده، با افتضاح اخیرش توسط «سَربازرس دریفوس» (لوم)، از کار معلق شده است. «کلوزو» را به کار باز میگردانند و به لوگاش میفرستند و او بلافاصله به این نتیجه میرسد که دزدی زیر سرخلافکاری بدنام بهنام «چارلز لیتن» (پلامر) است؛ در همین موقع، در نیس، «چارلز» به همسرش، «کلودین» (شل) اطمینان میدهد که برسر قولش برای کنار گذاشتن کارهای خلاف بوده و الماس را ندزدیده است – هرچند او هم مطمئن است که مظنون اصلی خود او است، مگر آن که دزد واقعی را پیدا کند. وقتی بالاخره «کلوزو»ی دست و پا چلفتی به خانه «چارلز» راه مییابد …
چهارمین قسمت از مجموعه فیلمهای پلنگصورتی و یکی دیگر از موارد همکاری ادواردز و سلرز. تمام شوخیها به حضور سلرز وابسته است.
14- فیلم دیکتاتور بزرگ – The Great Dictator
سال تولید: ۱۹۴۰
کارگردان: چارلی چاپلین
هنرپیشگان: چاپلین، پالت گادارد، جکی اوکی، رجینالد گاردینر، هنری دانیل و بیلی گیلبرت.
در سالهای جنگ جهانی اول در کشور تومانیا، سربازی بهنام چارلی (چاپلین) که پیش از ورود به ارتش، سلمانی بوده، بر اثر سانحه سقوط هواپیما حافظهاش رااز دست میدهد. او وقتی چشم باز میکند خود را در یک آسایشگاه روانی مییابد و پس از مدتی که طی آن حاکمیت کشو ربه دست دیکتاتوری بهنام هینکل (چاپلین) افتاده، از آنجا مرخص میشود. فقر و بیکاری سراسر تومانیا را فرا میگیرد و مخالفان دیکتاتور به اردوگاههای کار اجباری فرستاده میشوند. خشم و خروش هینکل دامن چارلی را نیز میگیرد و سربازان، مغازه سلمانیاش را در منطقه فقیرنشین شهر خراب میکنند و او را به یکی از اردوگاهها میفرستند. هینکل موافقتنامهای با یک دیکتاتور دیگر، ناپالونی (اوکی) امضا میکند و زمانی که تومانیا به کشور همسایه حمله میکند، چارلی با تغییر قیافه از اردوگاه میگریزد. به اشتباه چارلی را به جای هینکل میگیرند و او از این فرصت مناسب بهره میگیرد تا خطابهآی صلحآمیز ایراد کند…
15- فیلم ایس و نچورا، کارآگاه حیوانات – ACE VENTURA,PET DETECTIVE
سال تولید: ۱۹۹۴
کارگردان: تام شادیاک
هنرپیشگان: جیم کاری، یودو کیر، کورتنی کاکس، شان یانگ، دان مارینو، نوبل وینینگهام، تروی اوانز، بیل زوکرت، فرانک آدونیس
وقتی دولفین بزرگ، نمایندهٔ تیم فوتبال دولفین میامی را میدزدند، دو نفر از اعضاء شورای سرپرستی تیم، مربی و منشی باشگاه به نام ملیسا (کاکس) به سراغ ایس ونچورا (کاری) میروند که کارآگاه متخصص یافتن حیوانات گمشده است. در بازدید از محل استخر، ایس یک تکه نگین انگشتری پیدا میکند. در جست و جوهایش به یک میلیونر به نام کمپ (کیر) مشکوک میشود که مجموعهدار حیوانات کمیاب است. روزی با ملیسا به مهمانی مرد میلیونر میرود. در هنگام خروج، مشابه همان انگشتر را در دست میلیونر میبیند و میفهمد که این انگشتری عضویت در تیم است. بنابراین تمام عکس افراد تیم را از سال ۱۹۸۴ میخواهد و آنجا دو نفر توجه او را جلب میکنند.
16- فیلم به سوی غرب – WaY Out West
سال تولید: ۱۹۳۷
کارگردان: جیمز و. هورن
هنرپیشگان: استن لورل و آلیور هاردی، جیمز فینلیسن، شارون لین، رزینا لارنس و استنلی فیلدز.
لورل و هاردی عازم غرب وحشی هستند تا سند معدن طلائی را که صاحبش مرده است، به دختر او برسانند. اما راه را گم میکنند و مرتکب اشتباه بزرگی هم میشوند: آن دو از یک کافهچی بهنام میکی فین (فینلیسن) راهنمائی میخواهند. مری رابرتس (لارنس) پیشخدمت مطیع و سربه زیر کافه فین در واقع همان دختری است که دنبالش میگردند. و فین سودجو و آزمند آنان را گمراه میکند و همسر خودش لولا مارسل (لین) را بهعنوان دختر مرد متوفی جا میزند…
یکی از بهترین فیلمهای بلند لورل و هاردی و تنها مضحکه وسترن آنان به کارگردانی هورن که سازنده چندین فیلم کوتاه درخشانشان نیز هست.
17- فیلم نصب کنندهٔ تلویزیون کابلی – THE CABLE GUY
سال تولید: ۱۹۹۶
کارگردان: بن استیلر
هنرپیشگان: جیم کری، ماتیو برودریک، لسلی مان، جک بلک، دایان بیکر، جرج سیگال، استیلر، اریک رابرتس و جینین گاروفالو
استیون (برودریک)، پس از جدائی از رابین (مان) احساس غم و تنهائی میکند. او در آپارتمان جدیدش با چیپ (کری) که برای نصب تلویزیون کابلی آمده، آشنا میشود. بدون اینکه تصمیمی گرفته و یا خود را از قبل آماده کرده باشد، تصویر بهترین دوست را در شخصیت سمج و غیرقابل تحمل چیپ پیدا میکند. اما اوضاع به همان خوبی که استیون پیشبینی میکرده، جلو نمیرود و چیپ دردسر زیادی میآفریند…
18- فیلم تمام سرّی! – Top Secret!
سال تولید: ۱۹۸۴
کارگردان: جیم ایبراهمز، دیوید زوکر و جری زوکر
هنرپیشگان: وال کیلمر، لوسی گوتریج، پیتر کوشینگ، جرمی کمپ، وارن کلارک، مایکل گوگ، عمر شریف و کریستوفر ویلرز.
آلمانشرقی. وقتی «لنرد برنستاین» حاضر به شرکت در فستیوال فرهنگی آن کشور نمیشود، قرعه بهنام خواننده راک اندرول، «نیک ریوز» (کیلمر) میافتد و او به جای «برنستاین» به آنجا میرود اما درگیر یکسری ماجراهای جاسوسی میشود…
فیلم، واقعاً خط داستانی مشخصی ندارد و تشکیل شده از یک مجموعه شوخی با فیلمهای قدیمی جاسوسی و موزیکالهای الویس پرسلی
19- فیلم «مرگ استالین» (The Death of Stalin)
محصول: 2017
کارگردان: آرماندو اونوچی
نویسنده: دیوید اشناید- آرماندو اونوچی
بازیگران: استیو بوشیمی – سایمون راسل بیل – جری تامبور – جاستین ادواردس
. اولین اثر اقتباسیِ «لانوچی» که از رمان تصویری نوشته شده توسط «فابین نوری» و «تیری رابین» اقتباس شده است («نوری» در نوشتن فیلمنامهٔ این اثر نیز همکاری داشته است اما در کل، نوشتن فیلمنامه بر عهدهٔ «لانوچی»، «دیوید شنیدر» و «یان مارتین» بوده است)، داستان سقوط حاکم ظالم و ستمگر شوروی سابق و هیاهویی که در میان زیردستان او برای گرفتن جایگاهش بر پا شده بود را به تصویر میکشد.
حس طنز، شوخطبعی، و هجویهنویسیِ «لانوچی» به سادگی به روسیهٔ سال 1953 برده شده است، بخشی از آن به این خاطر که او هیچ تلاشی نکرده تا لهجههای مختلف بازیگران فیلم که از آمریکایی تا بریتانیایی متواتر هستند را تغییر دهد و بخشی از آن هم به خاطر اوج و فرودهای بی نظیر داستانی هستند که کار او را تبدیل به لذتی وافر کرده است. میشود گفت که در حال تماشای «معاون اول» در شوروی سابق هستیم؛ گسترش زبان او بسیار مورد استقبال قرار میگیرد چرا که باعث شده طبع طنز و کمدیِ او بدون تغییر و سالم باقی بماند.
20- فیلم پول را بردار و فرار کن – Take The Money And Run
سال تولید: ۱۹۶۹
کارگردان: وودی آلن
هنرپیشگان: آلن، جانت مارگولین، مارسل هیلاری، جاکلین هاید، لونی چاپمن، جان مرلین و جیمز آندرسن.
داستان زندگی ورجیل استارکول (آلن): او از کودکی مورد آزاربچههای قویتر از خودش قرار میگیرد. در نوجوانی به نوازندگی ویولنسل رو میآورد، اما موفقیتی کسب نمیکند و به کارهای خلاف کشیده میشود. با دختری (مارگولین) آشنا میشود که در یک رختشوئی کار میکند، و با هم ازدواج میکنند. ورجیل که تلاش میکند زندگی شرافتمندانهای را پیش بگیرد، بهدلیل پیشینهاش موفق نمیشود. به زندان میافتد، فرار میکند و به یکی از تبهکاران نامدار تبدیل میشود…
نخستین تجربه کارگردانی آلن که میتوان آن را نقطه شروع سبک شخصی او دانست که در آثار بعدیاش تکامل مییابد.
21- فیلم ماجرای بزرگ پیوی – Pee- Wee’s Big Adventure
سال تولید: ۱۹۸۵
کارگردان: تیم برتن
هنرپیشگان: پی وی هرمن (پل روبنس)، الیزابت دیلی، مارکت هالتن، دایان سالینجر، جاد امن، اروینگ، هلمن و مانتی لندیس.
«فرانسیس» (هالتن)، دشمن قدیمی «پیوی» (هرمن)، دوچرخه محبوب او را میدزدد و او بیهوده میکوشد تا آن را بیابد. پیشگوئی فریبکار به او میگوید که دوچرخهاش در زیرزمین قلعه آلامودر تکزاس است. «پیوی» راهی سفر دور و دراز میشود، در طول سفر با شخصیتهای مختلفی مثل تبهکاری بهنام «میکی» (امن) و مستخدمهای بهنام «سیمونه» (سالینجر) که در آرزوی سفر به فرانسه است، آشنا میشود. او پس از رسیدن به تکزاس درمییابد که آلالو اصلاً زیرزمینی ندارد. در ادامه، سر از هالیوود و کمپانی برادران وارنر در میآورد. اتفاقاتی که در آنجا رخ میدهد، به ساخته شدن فیلمی برمبنای ماجرای او بهنام «ماجرای بزرگ پی وی» میانجامد. در پایان «پیوی» همراه دوستش، «داتی» (دیلی)، باز میگردد.
22- فیلم بهشت میتواند منتظر بماند – Heaven Can Wait
سال تولید: ۱۹۴۳
کارگردان: ارنست لوبیچ.
فیلمنامهنویس: سامسن رافائلسن، برمبنای نمایشنامه روزهای تولد نوشته لاشلو بوش فکته.
هنرپیشگان: جین تیرنی، دان آمیچی، چارلز کابرن، مارجوری مین، یوجین پالت و لوئیس کلهرن.
هنری وان کلیو (آمیچی)، در ۷۰ سالگی میمیرد و در برزخ از شیطان میخواهد که جواز ورود او به جهنم را صادر کند؛ اما شیطان میگوید در صورتی درخواستش پذیرفته میشود که سرگذشت خود را روایت کند و به این ترتیب وان کلیو از جوانی خود و خوشگذرانیهایش میگوید…
23- فیلم دیوانه – Bananas
سال تولید: ۱۹۷۱
کارگردان: وودی آلن
هنرپیشگان: آلن، لوییز لاسر، کارلوس مونتالبان، نیتیویدد آباسکال، جاکوبو مورالس، میگل سوارز، دیوید اورتیز و رنه انریکز.
یک مرد معمولی نیویورکی بهنام «فیلدینگ ملیش» (آلن) بهدنبال جلب محبت دختری بهنام «نانسی» (لاسر) رهسپار کشور سن مارکوس در آمریکای جنوبی میشود که دیکتاتوری بهنام «وارگاس» (مونتالبان) بر آن حکومت میکند. ابتدا «ژنرال وارگاس» میخواهد ترتیبی بدهد تا «فیلدینگ» به قتل برسد و سپس با انداختن مسئولیت قتل به گردن انقلابیون آمریکائی، به پشتیبانی از حکومت او بپردازند. اما در عوض بهزودی «فیلدینگ» بهدست انقلابیون اسیر میشود. رهبر انقلابیون، «اسپوزیتو» (مورالس)، به «فیلدینگ» پیشنهاد میکند که در کنار آنان بماند و مبارزه کند. «فیلدینگ» میپذیرد و پس از چندی انقلابیون پیروز میشوند و حکومت به دست «اسپوزیتو» میاُفتد. با این همه «اسپوزیتو» نشان میدهد که از تعادل روانی برخوردار نیست و با انتخابی مردمی «فیلدینگ» بهعنوان رهبر کشور انتخاب میشود…
دومین فیلم آلن، در مقام کارگردان، مثل بقیه کمدیهای دهه 1970 او به هجو مضمونها و نهادهای مطرح آن دوره میپردازد. فیلم انقلابهای سوسیالیستی و شورشها و جنگهای داخلی کشورهای آمریکای لاتین را هدف قرار داده است.
24- فیلم دنیای وین – WAYNE’S WORLD
سال تولید: ۱۹۹۲
کارگردان: پنه لوپی اسفیریس
هنرپیشگان: مایرز، دانا کاروی، راب لو، تیا کارر، برایان دویل مورای، لارا فلین بویل، کورت فولر و مایکل د لوئیز
وین کامبل نوجوان (مایرز) و دوستش، گارت آلگار (کاروی) از زیر زمین خانهٔ وین یک برنامه تلویزیونی کابلی به نام دنیای وین پخش میکنند و در آن افکار شخصی خود را در باب زندگی نوجوانانه یا موسیقی هوی متال با مردم در میان میگذارند. بنجامین آلیور (لو)، یک مدیر تلویزیونی زرنگ و جاهطلب به طور تصادفی این برنامه را میبیند و فکر میکند که میتواند آن را به نوآ واندرهوف سرمایهدار (دویل مورای)، صاحب فروشگاههای زنجیرهای ویدئوئی بفروشد. آلیور با وین و گارت تماس میگیرد و در برابر مبلغ هنگفتی به آنان پیشنهاد تولد یک دنیای وین جدید و جا افتادهتر را میدهد. وین هنگام پخش نخستین برنامهشان، نوآ را به تمسخر میگیرد و آلیور نیز که وین را توبیخ کرده، خود را از برنامه کنار میکشد. وین برخورد تندی هم با گارت و کاساندرا (کارر) محبوبهاش، یک دختر خوانندهٔ چینی دارد و در اینجا معلوم میشود که گارت حقوق برنامهشان را به یک نفر دیگر فروخته است. وین پس از آشتی کردن با گارت، همهٔ دوستان خود را دور هم جمع میکند و با انتخاب راسل (فولر)، کارگردانی که برای آلیور کار میکرده، نقشه میچینند تا جلوی ضرر و زیان را بگیرند.
25- فیلم یک ماهی بهنام واندا – A Fish Called Wanda
سال تولید: ۱۹۸۸
کارگردان: چارلز کرایتن
فیلمنامهنویس: جان کلیز، برمبنای داستانی نوشته کرایتن و کلیز
هنرپیشگان: کلیز، جیمی لی کورتیس، کوپن کلاین، مایکل پالین، ماریا ایتکن، تام جرجسن، پاتریشا هیز، جفری پالمر و سینتیا میلر.
لندن. آپارتمان «کِن» (پالین)، یکی از طرفداران حقوق حیوانات که لکنت زبان هم دارد، هر مقر طراحی سرقت الماسهائی چند ملیون پاوندی است. گذشته از «کِن»، «جرج» (جرجسن)، طراح عملیات و محبوبه آمریکائی او، «واندا» (کورتیس) که «کن» نامش را روی یکی از ماهیها گذاشته، نیز در این عملیات شرکت دارند. «واندا» نیز، «اوتو» (کلاین) را استخدام کرده و او را بهعنوان برادرش به دیگران جا زده است. بهرغم تنشی که میان اعضای گروه به وجود میآید، این چهار نفر الماسها را میدزدند (گرچه هنگام فرار نزدیک است سه قلاده سگ را زیر بگیرند). «اوتو» و «واندا»، «جرج» را به پلیس لو میدهند ولی بلافاصله میفهمند که او الماسها را در جائی پنهان کرده است. «واندا» که «کِن» را در حال پنهان کردن کلیدی دیده، کلید را برمیدارد و در گردنبند قابآویز خود مخفی میکند. در همان حال در اداره پلیس پیرزن صاحب آن سه سگ، «جرج» را میشناسد و به همین خاطر «کِن» سعی میکند پیرزن را از میان ببرد…
26- فیلم فرار نیمهشب – Midnight Run
سال تولید: ۱۹۸۸
کارگردان: مارتین برست
هنرپیشگان: رابرت دنیرو، چارلز گردودین، یافت کوتو، جان اشتن، فارینا، جوپانتولیانو، ریچارد فورونجی و رابرت میراندا.
لسآنجلس. «جک والش» (دنیرو)، پلیس سابق شیکاگو که حالا بهعنوان جایزهبگیر برای «ادی ماسکونه» (پانتولیانو)، کار میکند، مأموریت مییابد تا حسابداری بهنام «جاناتان دوک ماردوکاس» (گرودین) را بیابد؛ «دوک» پانزده میلیون دلار از «جیمی سرانو» (فارینا)، عضو اصلی مافیا، اختلاس کرده و بعدتر این پول را به یک سازمان خیریه بخشیده و گریخته است. اگر سروکله «دوک» ظرف پنج روز پیدا نشود، «ادی» چهارصد و پنجاه هزار دلار از دست خواهد داد. بنابراین او دستمزد صد هزار دلاری «جک» را میپذیرد. «مازلی» (کوتو)، مأمور FBI که قصد دارد از «دوک» بهعنوان طعمهای برای به دام انداختن، «سرانو» استفاده کند، «والش» را از این مأموریت برحذر میدارد. اما «والش»، کارت شناسائی «مازلی» را میدزدد و با استفاده از آن، «دوک» را در نیویورک به دام میاندازد. دو تن از افراد «سرانو» به «والش» یک میلیون دلار پیشنهاد میدهند تا «دوک» را به آنان تحویل دهد، اما «والش» نمیپذیرد. حالا «والش» باید «دوک» را به لسآنجلس برساند. در حالی که «دوک» میگوید به دلیل ترس از پرواز حاضر نیست سوار هواپیما بشود و «والش» نیز مجبور میشود او را زمینی به مقصد برساند. در این بین مأموران FBI و افراد مافیا نیز آن دو را تعقیب میکنند…
27- فیلم بینشان – CLUELESS
سال تولید: ۱۹۹۵
کارگردان: ایمی هکرلینگ
هنرپیشگان: آلیشیا سیلورستون، پل راد، بریتانی مورفی، استیسی دش، دانلد فیسن، دان هدایا، جاستین واکر و برکلین مهیر
مل هوروویتس (هدایا) مشاور حقوقی ثروتمندی است که با دختر نوجوانش، شر (سیلورستون) و پسر همسر اولش از شوهر قبلی خود، یعنی جاش (راد)، در خانهای بزرگ زندگی میکنند. شر و دیون (دش)، دوست صمیمیاش، وظیفهٔ خود میدانند مشکلات عاطفی و تنهائی آدمهای دیگر را حل کنند. شر با تمهیداتی باعث ایجاد علاقه بین دو معلم خود میشود، برای هر یک از دوستانش آدمی کمککننده و مهربان و با محبت است، به فکر سلامت پدرش هم هست اما نسبت به جاش بیتوجه است. حتی وقتی شبی دزدی سر راهش را میگیرد و کیف پولش را میرباید، به رغم اینکه جاش به کمک او میآید. باز جاش را چندان تحویل نمیگیرد و به او بیتوجه است. اما روزی حس میکند خودش به یک دوست و همراه واقعی نیاز دار. کسی که از بقیه باوفاتر باشد. اما اشتباه میکند چرا که کریستیان (واکر) به رغم برخی خوبیها، اصلاً آدم مناسبی نیست. او کمکم حس میکند صفات مورد علاقهاش در جاش جمع است، هرچند همکلاس تازهٔ آنان، تای (مورفی) به جاش علاقهمند است، اما شر احساس میکند که به جاش علاقهمند شده است. در مراسم عروسی دو نفر از دوستانشان، شر از اینکه شخصیت، وقار، متانت و مهربانی جاش را درک کرده، خوشحال است.
28- فیلم آرسنیک و تور کهنه – Arsenic And Old Lace
سال تولید: ۱۹۴۴
کارگردان: فرانک کاپرا
هنرپیشگان: کاری گرانت، ریموند ماسی، پتر لوره، جوزفین هال، جین ادیر، جان الکساندر و جک کارسن.
خواهران بروستر ابی (هال) و مارتا (ادیر) پیردخترهای ساکن بروکلین، مردهای مسن را با شراب خانگی مسموم و جسدهایشان را در زیر زمین خانه پنهان میکنند. سرانجام برادرزادهشان، مورتیمر (گرانت)، به راز این جنایتها پی میبرد…
اقتباس کاپرا از یک کمدی موفق برودوی با فیلمنامه ظریف و استادانه برادران اپستاین. آرسنیک وتور کهنه موقعیتی عجیب و تکاندهنده را خانهای که زیرزمینی سردابی مخوف است و پیرزنهای مهربان و شیرینی که با خونسردی تمام آدم میکشند.
29- فیلم خانم داتفایر – MRS. DOUBTFIRE
سال تولید: ۱۹۹۳
کارگردان: کریس کولامبوس
فیلمنامهنویس: رندی میم سینگر و لسلی دیکسن، بر مبنای داستان نام مستعار خانم داتفایر نوشتهٔ آن فاین
هنرپیشگان: رابین ویلیامز، سالی فیلد، پیرس برازنان، هاروی فیراستاین، لیزا جاکوب، ماتیو لارنس، اسکات کاپورو، مارا ویلسن، رابرت پراسکی
سن فرانسیسکو. دانیل هیلارد (ویلیامز)، دوبلور فیلمهای نقاشی متحرک حیوانی، در پی اختلاف با یکی از همکاران خود، کارش را رها میکند و به خانه نزد بچههای خود، لیدیا (جاکوب)، کریس (لارنس) و ناتالی (ویلسن) بر میگردد و فیالبداهه، یک مهمانی تولد برای کریس به راه میاندازد. همسرش میراندا (فیلد) با تلفن همسایهها از هنگامیای که در خانه به پا شده، با خبر میشود و خود را به خانه میرساند. این واقعه میراندا را در تصمیمش برای جدائی مصممتر میکند. دانیل نزد برادرش فرانک (فیراستاین) و دوستش، جک (کاپورو) میرود که هر دو چهره پردازند. طلاق صورت میگیرد و حضانت بچهها را به میراندا میسپارند و به دانیل فقط اجازه میدهند که روزهای شنبه بچههایش را ببیند. چندی بعد، وقتی میراندا بچهها را از دانیل تحویل میگیرد، به او میگوید که میخواهد یک خدمتکار زن استخدام کند. دانیل در آگهی استخدام تغییراتی میدهد تا هیچکس با میراندا تماس نگیرد. سپس به میراندا تلفن میکند و با تقلید صدا وانمود میکند که همان خدمتکار ایدهآلی است که میراندا دنبالش میگردد…
30- فیلم یک شب اتفاق افتاد – IT HAPPENED ONE NIGHT
سال تولید: ۱۹۳۴
کارگردان: فرانک کاپرا
فیلمنامهنویس: رابرت ریسکین، بر مبنای داستان اتوبوس شبانه نوشته ساموئل هاپکینز آدام
هنرپیشگان: کلارک گیبل، کلودت کلبر، والتر کانولی و وارد باند
الن (کلبر)، دختر نازپرورده میلیونری بهنام الکساندر اندروز (کانولی)، از ازدواج ناخواستهای که پدرش برای او ترتیب داده میگریزد. بهزودی خبرنگار کارکشتهای بهنام پیتر وارن (گیبل) سر راه الن قرار میگیرد و این دو در سفر فراری از میامی به نیویورک همراه میشوند. سرانجام نیز به یکدیگر دل میبندند.
کمدی رمانتیکی بسیار جذاب، که با گذشت بیش از شش دهه، هنوز باطراوت بهنظر میرسد. کاپرا در تجربه کارگردانی این فیلم، توانائیاش را در توصف طنزآمیز محیط اجتماعی آن سالهای آمریکا به نمایش میگذارد و بهگونهای با ماجراها برخورد میکند که تماشاگر واقعیت تلخ دوران (بحران اقتصادی) را از یاد میبرد.
31- فیلم داستان اسباببازی – TOY STORY
سال تولید: ۱۹۹۵
کارگردان: جان لاسهتر
صدا: تام هنکس، تیم آلن، دان ریکلز، جان موریس، والاس شاون و جیم وارنی
رنجر فضائی، باز (آلن)، اسباببازی جدیدی است که وارد مجموعه اسباببازیهای جورواجور و از همه رنگ پسر بچهٔ شش سال، اندی (موریس) میشود. حسادت کابوی عروسکی، وودی (هنکس) به محبوبیت او باعث میشود هردو ماجراهای پردردسری را پشت سر بگذارند تا اینکه در نهایت بتوانند، در حالیکه دوست شدهاند، شب کریسمس را در خانه گرم اندی بگذرانند.
فیلم تمام کامپیوتری و سوگلی ۱۹۹۵ محصولات والت دیزنی برای نشان دادن آخرین پیشرفتهای کمپانی در تصویرسازی، بدون دخالت دست توانای استادان نقاشی متحرک قدیمی و طبعاً همهچیز، از طرح عروسکهای عجیب و غریب (که در خانهٔ پسر بد عروسک آزار، به معادلهای نقاشی متحرک و هراسناک مخلوقات سری فیلمهای احیاگر میمانند. عروسکهائی که از وصله پینهٔ تکههای بیربط عروسکهای مختلف درست شدهاند) تا حوادث و تعقیب و گریز در خیابان، بهانهای برای به رخ کشیدن این قابلیتها است و البته بهرهمند از تخیل کافی و بدیع برای تنوع و تازگی بخشیدن به دنیای عروسکها.
32- فیلم زوج عجیب – The Odd Couple
سال تولید: ۱۹۶۸
کارگردان: جین ساکس
فیلمنامهنویس: نیل سایمن، برمبنای نمایشنامهای نوشته خودش.
هنرپیشگان: جک لمون، والتر ماتا، جان فیدلر، هربرت ادلمن، دیوید شاینر، لاری هینز و مانیکا اوانز.
خبرنگاری بهنام فلیکس (لمون) پس از طلاق دادن همسر و ناکام ماندن در اقدام به خودکشی، به دیدن اسکار (ماتا)، دوست و همکار ورزشینویس خود میرود. اسکار نیز از همسرش جدا شده و در آپارتمانی بزرگ، اما بینظم و به هم ریخته، زندگی میکند. اسکار از فلیکس دعوت میکند تا نزد او بماند و با هم زندگی کنند. اما شلختگی اسکار و وسواس و تمیزی فلیکس گاه باعث اختلافشان میشود. سرانجام، اسکار که از دست فلیکس به تنگ آمده، قشقرق راه میاندازد و او را بیرون میکند. فلیکس میرود و پس از مدتی باز میگردد. حالا اسکار هم دیگر آن آدم شلخته سابق نیست…
33- فیلم پسران صحرا – SONS OF THE DESERT
سال تولید: ۱۹۳۴
کارگردان: ویلیام سایتر
هنرپیشگان: استن لورل، آلیور هاردی، چارلی چیس، می بوش، دوروتی کریستی، لوشن لیتل فیلد و جان الیوت
لورل و هاردی قصد شرکت در هشتادمین سالگرد جشن/کنگره پسران صحرا را در شیکاگو دارند، اما همسرانشان (بوش و کریستی) اجازه اینکار را نمیدهند. هاردی دروغی سر هم میکند که به یک سفر دریائی برای سلامتی نیاز دارد. او و لورل وانمود میکنند که با یک کشتی به هونولولو سفر خواهند کرد. و در عوض رهسپار شرکت در جشن میشوند که نه تنها کشتیای که قرار بود با آن به سفر تفریحی بروند غرق شده بلکه همسرانشان فیلمهای خبری از جریان شرکت لورل و هاردی در کنگره را دیدهاند…
بر مبنای فیلم کوتاه دوحلقهای دم لای تله نمیدهیم (۱۹۲۸) و از بهترین فیمهای بلند لورل و هاردی و پرفروشترین فیلم سال ۱۹۳۴ در آمریکا. نام کلوب طرفداران لورل و هاردی، که هنوز هم وجود دارد، از نام این فیلم گرفته شده است.
34- فیلم بزرگ کردن آریزونا – Raising Arizona
سال تولید: ۱۹۸۷
فیلمنامهنویس: ایتان کوئن و جوئل کوئن.
هنرپیشگان: نیکلاس کیج، هالی هانتر، تری ویلسن، جان گودمن، ویلیام فورسایت، سام مکمورای، فرانسس مکدورمند، رندال &#۱۷۱; تکس&#۱۸۷; کاب و پیتر بندک.
«های مکدانا» (کیج)، پس از تحمل چند دوره زندان به خاطر سرقت از چند سوپر مارکت، با «ادوینا» (هانتر)، دختر پلیسی که مأمور عکاسی از زندانیان است، ازدواج میکند. زندگی خوش این زوج به خاطر آنکه نمیتوانند بچهدار شوند، تلخ میشود. آنان «نیتان جونیر»، یکی از نوزادان پنجقلوی صاحب ثروتمند یک فروشگاه بزرگ وسایل چوبی خانه بهنام «نیتان آریزونا» (ویلسن) را میربایند. اما مدتی نمیگذرد که زندگی آرام «های» و «ادوینا» با پیدا شدن سر و کله «گیل» (گودمن) و «اِیوِل» (فورسایت) – دو تن از همبندیهای قدیمی «های» – بر هم میخورد و کابوس وحشتبار «لنرد اسمالز» (کاب)، موتورسواری که ظاهراً در پی یافتن دو زندانی فراری است، خواب را از سر «های» میرباید. «های» به «گیل» و «ایول» میگوید که باید بروند، ولی آن دو از او میخواهند در سرقت بانکی که نقشهاش را ریختهاند با آنان همراه شود. در اینجا «های» که متوجه شده لیاقت پدر بودن را ندارد تصمیم به جدائی از «ادوینا» میگیرد. «لنرد» نیز به «نیتان» میگوید که در برابر پنجاه هزار دلار بچه او را پیدا خواهد کرد. «گیل» و «اِیوِل» بچه را میربایند و حالا هم خیال گرفتن باج از پدرش را دارند و هم سرقت از بانک…
35- فیلم سلطان کمدی – The King Of Comedy
سال تولید: ۱۹۸۲
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
هنرپیشگان: رابرت دنیرو، جری لوئیس، دایان آبوت، اد هرلیهی، لو براون، لورتا تاپر و ساندرا برنهارد.
«روپرت پاپکین» (دنیرو) برای رسیدن به آرزویش که تبدیل شدن به یک کمدین تلویزیونی است، هر راهی را برای نزدیک شدن به بُت خویش، «جری لانگفورد» (لوئیس) میزماید و در این حال دوباره با «ریتا» (آبوت)، آشنائی قدیمی که اینک در یک کافه مشغول به کار است برخورد میکند. او سرانجام پی میبرد که «جری» علاقهای به برنامه او یا آیندهاش ندارد. در اینجا «روپرت» به کمک یکی دیگر از علاقهمندان برنامههای «جری» به نام «ماشا» (برنهارد)، او را میرباید و بهای آزادیاش را حضور در نمایش «جری» اعلام میکند. سرانجام او به استودیوی تلویزیونی راه مییابد تا تکگوئی کمیک خود را اجرا کند…
این شاهکار اسکورسیزی چنان تصویر گزندهای از رویای آمریکائی و آن آرمان طلائی قدیمی – موفقیت در حرفه نمایش – ارائه میدهد که ناکامی تجاریاش غیر منتظره نیست. سلطان کمدی مثل دیگر فیلمهای اسکورسیزی – راننده تاکسی، 1976 و گاو خشمگین، 1979 – بر محور شخصیتی میگردد که ارزش و قابلیت و یکدندگی دیوانهوار او در پی هدف ذهنیاش، در آن واحد کمیک و رقتانگیز مینماید.
36- فیلم تهیهکنندگان – THE PRODUCERS
سال تولید: ۲۰۰۵
محصول: مل بروکس و جاناتان سنگر
کارگردان: سوزان استرومن
هنرپیشگان: نیتان لین، ماتیو برادریک، اوما تورمن، ویل فرل، گَری بیچ، راجر بارت، آیلین اسل، مایکل مکین، دیوید هادلستن و جان لوویتس
نیویورک، سال ۱۹۵۹. لیو بلومِ حسابرس (برادریک)، موقع بررسی دفترهای دخل و خرج ماکس بیالی استاک (لین)، تهیهکنندهٔ مفلس نمایشهای برودوی، نتیجه میگیرد که در واقع یک نمایش ناموفق بیش از یک نمایش موفق میتوان پول درآورد: یک تهیهکننده میتواند آنقدر از نمایش تعریف کند که وقتی برعکس، فروش نمیکند و مورد استقبال قرار نمیگیرد، حامیان مالیاش بعداً هرگز نپرسند که سرمایههایشان کجا رفته است. ماکس، لیو را مجاب میکند که در حقهای که سرهم میکند به او ملحق شود و نمایشی برای هیتلر روی صحنه ببرند موزیکالی که فروش نکردنش تضمین شده است. حق و حقوق اقتباس نمایش را از فرانتس لیپکینت (فرل)، یک نئونازی میخرند و خودش را هم برای ایفای نقش هیتلر انتخاب میکنند؛ و سپس راجر دبریس (بیچ)، کارگردانی بیاستعداد را استخدام میکنند که وقتی فرانتس پایش میشکند، خود او نقش اصلی را بهعهده میگیرد…
37- فیلم راشمور – RUSHMORE
سال تولید: ۱۹۹۸
کارگردان: وس آندرسن
هنرپیشگان: بیل مورای، آلیویا ویلیامز، جیسن شوارتسمن، سیمور کاسل، برایان کاکس، میسن گمبل و سارا تاناکا
ماکس فیشر (شوارتسمن)، پسر پانزده سالهٔ نامتعارف، سال دهم دبیرستان راشمور درس میخواند. او نوجوانی است بیبضاعت، که رؤیاهای بزرگ در سر دارد و عاشق کارهائی است که ربطی به درس و مشقش ندارند: او سردبیر روزنامه و سالنامهٔ مدرسه و باشگاههای نجوم، زبانهای فرانسه و آلمانی، … کاپیتان تیم شمشیربازی و مدیر برنامههای نمایش مدرسه است. ماکس ضمناً یک دروغگوی قهار است و به همه میگوید که پدرش (کاسل) جراح مغز است، در حالیکه آرایشگر است. ماکس، ناغافل، دلباختهٔ خانم کراس (ویلیامز)، معلمهٔ مدرسه میشود؛ و از طرف دیگر با آقای بلوم (مورای)، تاجر میلیونر و عجیب و غریب دوست میشود که او نیز خانم کراس را دوست دارد. این مثلث عشقی، وقتی پیچیدهتر میشود که ماکس زیر بار این مسئله نمیرود که جواب رد دادنهای خانم کراس به سن و سال او ربط دارد. در نهایت، نمرههای پائینش در امتحانات، باعث اخراجش از مدرسهٔ راشمور میشود. در حالیکه زندگی ماکس در حال فروپاشی است. مجبور میشود دست از افکار بچهگانهاش بردارد و پیامدهای اعمال و دروغهایش را بپذیرد. او خود را بیش از پیش غرق فعالیتهای خارج از درسی میکند و امیدوار است با به روی صحنه بردن جاهطلبانهترین نمایش مدرسهای شهر، به رستگاری دست یابد…
38- فیلم برادران بلوز – The Blues Brothers
سال تولید: ۱۹۸۰
کارگردان: جان لندیس
هنرپیشگان: جان بلوشی، دان ایکروید، جیمز براون، کب کالووی، ری چارلز کاتلین فریمن، هنری گیبسن، کاری فیشر و گروه برادران بلوز.
«جولیت جیک» (بلوشی) و «الوود» (ایکروید)، از اعضای گروه برادران بلوز، تصمیم میگیرند پنچهزار دلار برای بقای یک پرورشگاه فراهم کنند. آنان در تلاشاند تا اعضای گروه را بار دیگر دور هم جمع کنند و به اصطلاح مأموریتی را که از طرف خداوند به آنان واگذار شده به انجام برسانند. اما در این راه شهر بزرگ شیکاگو را به هم میریزند…
39- فیلم دستیار همه کاره او – His Girl Friday
سال تولید: ۱۹۴۰
کارگردان: هوارد هاکس
هنرپیشگان: کاری گرانت، رزالیند راسل، رالف بلامی و جان کوآلن.
والتر برنز (گرانت) در مییابد زن سابقش، هیلدی جانسن (راسل) که کار خبرنگاری در روزنامه او را رها کرده، قصد دارد با مأمور بیمهای بهنام بروس بالدوین (بلامی) ازدواج کند و زندگی آرامی را به دور از هیاهوی حرفه روزنامهنگاری بگذراند. وقتی متهم به قتلی بهنام ارل ویلیامز (کوالن)، شب پیش از اعدام از سلولش میگریزد؛ والتر ، هیلدی را ترغیب میکند که برای تهیه گزارشی جنجالی از ماجرا نزد او بماند، در حالی که انگیزه اصلیتر او این است که مانع ازدواج معقول و قریبالوقوع هیلدی و بروس شود. نقشه او موفقیتآمیز از کار درمیآید و در این میان گواهی تبرئه ارل از سوی فرماندار هم میرسد و ریاکاری مقامات شهر را عیان میکند.
یک شاهکار و از پرشتابترین کمدیەای تاریخ سینما. اقتباس مجددی از نمایشنامه صفحه اول هکت و مکآرتور که با تبدیل جنسیت نقش جانسن به یک زن، دستمایه ایدهآلی برای هاکس شده تا رقابت توفانی و پر تب و تاب مرد و زن را در حیطهای دیگر محک زند.
40- فیلم پلنگصورتی – The Pink Panther
سال تولید: ۱۹۶۴
کارگردان: بلیک ادواردز
هنرپیشگان: دیوید نیون، پیتر سلرز، رابرت واگنر، کاپوسین، کلودیا کاردیناله، برندا دبانزی و فران جفریز.
بازرس کلوزو (سلرز)، افسر دست و پا چلفتی پلیس فرانسه، سخت در تعقیب یک سارق زبردست جواهرات گرانبها، مشهور به فانتوم است. غافل از اینکه فانتوم کسی نیست جز سر چارلز لایتن (نیون) نجیبزاده انگلیسی و دوست همسرش، سیمونه (کاپوسین). کلوزو در سوئیس به شکلی کاملاً اتفاقی موفق میشود لاتین و برادر زاده بیکار و مزاحم او، جرج (واگنر) را که هر یک به تنهائی سعی در ربودن الماس مشهور پلنگ صورتی دارند، به دام اندازد. اما لایتن ، در دادگاه در ربودن الماس مشهور پلنگ صورتی دارند، به دام اندازد. اما لایتن ، در دادگاه با کمک همسر کلوزو و شاهزاده خانم شرقی صاحب الماس (کاردیناله) ترتیبی میدهد تا کلوزو بهعنوان فانتوم شناسائی شده و به ۲۰ سال زندان محکوم شود!
نخستین فیلم از مجموعه پلنگ صورتی ادواردز، هرچند که لزوماً بهترین آنها نیست، اما در برگیرنده بعضی از بهترین شوخیهای تصویری (و گاه کلامی) آثار او است.
41- فیلم ورود به آمریکا – Coming To America
سال تولید: ۱۹۸۸
کارگردان: جان لندیس
فیلمنامهنویس: دیوید شفیلد و باری و. بلاستاین، برمبنای داستانی نوشته ادی مورفی.
هنرپیشگان: مورفی، آرسنیو هال، جیمز ارل جونز، شاری هدلی، ماج سیلنکر، کالوین لاکهارت، جان ایمس و آلیس دین.
«آکیم» (مورفی)، شاهزاده آفریقائی به دخترک که پدرش برایش در نظر گرفته، علاقهای ندارد و همراه دوستش، «سِمی» (هال) به آمریکا میرود. او در آنجا شیفته دختری به نام «لیزا» (هدلی) میشود و به اتفاق «سمی»، با هویت بدلی، نزد پدر «لیزا» شروع به کار میکند. قرار است «لیزا» با مرد ثروتمندی ازدواج کند، پدر «آکیم» نیز تمایلی ندارد که پسرش با «لیزا» ازدواج کند ام بهرغم تمام موانع سرانجام «آکیم» و «لیزا» به هم میرسند.
42- فیلم ژنرال – THE GENERAL
سال تولید: ۱۹۲۶
کارگردان: کیتن و کلاید بروکمن
هنرپیشگان: کیتن، ماریون مک، جیم قارلی، فردریک وروم، چازلز اسمیت، فرانک بارنز و جو کیتن
جانی گری (کیتن) در زندگیاش دو عشق دارد: یکی از لوکوموتیوی بهنام ژنرال و دیگری دختری به نام آنابل لی (مک). شعله جنگ داخلی آمریکا زبانه میکشد و نیروهای جنوبی چون از جانی بهعنوان لوکوموتیوران بهره بیشتری میتوانند ببرند حاضر نمیشوند از او بهعنوان یک سرباز ثبتنام کنند. بدینترتیب میانه جانی و آنابل لی بههم میخورد. آنابل لی شرط میگذارد که تا وقتی جانی در یونیفورم سربازان ظاهر نشده حاضر نیست او را ببیند. یک سال از جنگ میگذرد و جانی هنوز لوکوموتیوران است. تا اینکه نیروهای نفوذی شمالی جنرال را میدزدند و در حالیکه آنابل لی را نجات دهد و به جنوب بیاورد. نبردی نیز درمیگیرد و جانی یک تنه به تعقیب لوکوموتیوش میرود و بالاخره موفق میشود جنرال و آنابل لی را نجات دهد و به جنوب بیاورد. نبردی نیز درمیگیرد و جانی نقش بزرگی در پیروزی جنوبیها ایفاء میکند. سرانجام جانی را در ارتش میپذیرند و دوباره آنابل لی به سویش بازمیگردد.
ژنرال یکی از شاهکارهای کیتن بهشمار میآید. بهترین فیلمش نیست؛ اما معروفترین فیلمش است.. ماشین یکی از دغدغههای این استاد بود. با ماشین برخوردی امروزی داشت. آن را در خدمت انسان میخواست. انسان را کنار آمده با ماشین میدید، همزیستی مسالمتآمیز ماشین و انسان موضوع بسیاری از فیلمهایش را تشکیل میداد. اما اینجا، در جنرال، ماشین نقش مایه اصلی را میسازد. فیلم براساس ماجرائی واقعی، در محلهائی واقعی و با لوکوموتیوهائی واقعی فیلمبرداری شده است.
43- فیلم حیوانسرای نشنال لامپون – National Lampoon’s Animal House
سال تولید: ۱۹۷۹
کارگردان: جان لندیس
هنرپیشگان: جان بلوشی، تیم ماتسن، جان ورنن، دانلد ساترلند، جیمز داتن، چزاره دانووا، ورنا بلوم، تامس هالسی و استیون فورست.
دانشکده فیبر، سال 1962. «پینتو» (هالسی) و «فلوندر» (فورست) وارد گروه دلتا، ننگینترین «گروهبرادری» در دانشکده میشوند. سرپرست دانشجویان، «دینوورمر» (ورنن) در پی راهی است تا اعضای آنارشیست دلتا را اخراج کند و در این راه «گِرِگ مارمالارد» (داتن)، سردسته گروه رقیب دلتا، اُمگا، نیز به او کمک میکند. «فلوندر» به تلافی اسب یکی از اعضای امگا را به دفتر «وورمر» میبرد و ناخواسته باعث تلف شدن اسب میشود. در اینجا وقتی «بلوتر» (بلوشی) موفق به کش رفتن اوراق امتحانی میان ترم نمیشود، وضعیت گروه دلتا به مخاطره میافتد. «بلوتر» یک مراسم احضار ارواح راه میاندازد و «اوتر» (ماتسن)، سردسته دلتاها، «ماریون» (بلوم)، همسر «وورمر» را به مراسم دعوت میکند. اما نتیجه مراسم، احضار اعضا به کمیته انظباطی و توقیف تمام و اموال منقول گروه است. در پایان ترم اعضای گروه دلتا بهدلیل نمره نیاوردن اخراج میشوند…
44- فیلم هنگامی که هری، سالی را ملاقات کرد – When Harry Met Sally…
سال تولید: ۱۹۸۹
کارگردان: راب راینر
هنرپیشگان: بیلی کریستال، مگ رایان، کاری فیشر، برونو کربی، استیون فورد، هارلی کوزاک، کوین رونی، لیزا جین پرسکی، میشل نیکاسترو، گرچن پالمر و جو ویویانی.
سال 1977. «سالیآلبرایت» (رایان) و «هاری برنز» (کریستال)، هر دو از دانشگاه شیکاگو فارغالتحصیل شدهاند، و «سالی» که میخواهد به نیویورک برود، «هاری» را هم سوار اتوموبیلش میکند. بدبینی «هاری» برای «سالی» قابل تحمل نیست و آن دو با یکدیگر مشاجره میکنند؛ «هاری» میگوید زن و مرد هرگز نمیتوانند با هم دوست باشند. پنج سال بعد، «سالی» که روزنامهنگار شده، «هاری» را در فرودگاه میبیند و هر دو با یک هواپیما سفر میکنند. مشاجره آن دو بار دیگر شروع میشود و «هاری» میگوید قصد دارد با «هلن» (کوزاک) ازدواج کند.
او «سالی» را به شام دعوت میکند، که «سالی» نمیپذیرد. پنج سال بعد، «سالی» و محبوب دیرینهاش، «جو» (فورد) از یکدیگر جدا میشوند، و «هلن» هم قصد طلاق گرفتن از «هاری» را دارد. «هاری»، «سالی» را در یک کتابفروشی میبیند و با هم قهوهای میخورند و درباره رابطههایشان گب میزنند. و بعدتر عشقی افلاطونی میانشان شکل میگیرد. در جشن سال نو، علاقهشان به هم بیشتر میشود و هر یک سعی میکند دیگری را با دوستش، «مری» (فیشر) و «جس» (کربی)، آشنا کند. چهار ماه بعد، آن دو هنگام خرید کادوی ازدواج برای «مری» و «جس»، «هلن» و محبوبش، «آیرا» (رونی) را میبینند. «هاری» دلخور از این ماجرا با «سالی» درگیر میشود.
مدتی بعد، «سالی» به «هاری» تلفن میزند، و از ازدواج «جو» میگوید. «هاری» برای دلجوئی «سالی»، به آپارتمان او میرود، و با هم ارتباط برقرار میکنند. اما با دلخوری از هم جدا میشوند و هر کدام از دیگری میخواهد که ماجرای آن شب را فراموش کند. در جشن سال نو، «سالی» همراه با «مری» و «جس» به مهمانی میرود، اما «هاری» تنها و نومید در خیابانها پرسه میزند. هنگامی که «سالی» از محل مهمانی خارج میشود، «هاری» را میبیند. حالا «هاری» به «سالی» ابراز عشق میکند.
45- فیلم شبی در اپرا – A NIGHT AT THE OPERA
سال تولید: ۱۹۳۵
کارگردان: سام وود
فیلمنامهنویس: جرج کافمن، موری ریسکایند، آل بوازبرگ، برت کالمار و هاری روبی، بر مبنای داستانی نوشتهٔ جیمز کوین مکگینس
هنرپیشگان: گروچو، چیکو و هارپو مارکس، مارگارت دومونت، کیتی کارلایل و آلن جونز
اوتیس ب. دریفتوود (گروچو) سعی دارد خانم کلیپول (دومنت) را به سرمایهگذاری در کار اپرا ترغیب کند و از این طریق، خودش هم پولی به جیب بزند. تومازو (هارپو) و فیورلو (چیکو) وظیفهٔ خود میدانن تا به موفقیت حرفهای دو خوانندۀ جوان، رزا کاستالدی (کارلایل) و ریکاردو بارونی (جونز) به رغم بدخواهیهای یک خوانندهٔ مشهور و بزرگ که همراه این اپرا است کمک کنند. هنگام ورود به نیویورک ظاهراً نقشههای آنان ناکام میماند، اما آنان حین اجرای نهائی اپرای ایل تروواتوره جبران میکنند و صحنه را به هم میریزند تا هم از طمطراق متظاهرانه و عذابآور فضا و تماشاگران بکاهند و هم عشاق جوان را در راه وصال یکدیگر یاری دهند.
محبوبترین فیلم برادران مارکس که مورد علاقهٔ خود گروچو میان آثارشان نیز بود. نخستین فیلم آنان در کمپانی مترو گلدوین مایر و با حمایتهای اروینگ تالبرگ، هنوز برادران مارکس را صاحب آزادی عمل در خلق هرج و مرج شادمانه نشان میدهد. آنان دنیای سنگین و رنگین اپرا را به ریشخند میگیرند و با آزاد کردن لذت هنری از قید و بند تظاهر و فضلفروشی، گوئی سبکدلی ذاتی سینما را بشارت میدهند!
46- فیلم فرومایهها – Dirty Rotten Scoundrels
سال تولید: ۱۹۸۸
کارگردان: فرانک آز
هنرپیشگان: مایکل کین، استیو مارتین، گلن هدلی آنتون راجرز، ایان مکدیارمید، فرانسس کانروی و باربارا هریس.
ریوییرا. «لارنس» (کین) و «فردی» (مارتین) دو حقهباز کلاهبردار هستند که توریستها را تیغ میزنند. «فردی» به دروغ ادعا میکند. برای درمان مادربزرگش نیاز به پول دارد و «لارنس» طوری زبانبازی میکند که همه تصور میکنند سلطانی خلع ید شده است. و این دو برای نخستینبار در قطاری با هم آشنا میشوند و به زودی بر سر اینکه کدام یک میتواند یک زن ثروتمند آمریکائی، «جانت کالگیت» (هدلی) را تیغ بزند، شرطبندی میکنند. سپس با یکدیگر هم دست میشوند تا مقاصدشان را به نحو احسن عملی سازند…
فیلم در واقع بازسازی داستان وقت خواب (رالف لِوی، 1964، با همکاری مارلون براندو، دیوید نیون و شرلی جونز) است، که درون مایهای نه چندان پیچیده، صحنههائی را که قرار است غیر منتظره باشد اما چگونگیشان را میشود حدس زد، بهانه قرار میدهد تا دو ستاره مشهور را در یک داستان کمدی با زنی مثلاً هالو رو به رو کند.
47- فیلم زینهای شعلهور – Blazing Saddles
سال تولید: ۱۹۷۴
کارگردان: مل بروکس
فیلمنامهنویس: نورمن استاینبرگ، اندرو برگمن، ریچارد پرایر، آلن یوگر و بروکس، برمبنای داستانی نوشته برگمن.
هنرپیشگان: کلیون لیتل، جین وایلدر، اسیلم پیکنز، دیوید هادلستن، مادلین کان، لیام دان، الکس کاراس، جان هیلرمن، هاروی کورمن و بروکس.
«بارت» (لیتل)، کارگر سیاهپوست راهآهن، بهدلیل حمله به یک سفیدپوست محکوم به اعدام میشود. «هدلی لامار» (کورمن)، وکیل دعاوی که در مییابد خط آهن باید از وسط شهر «راک بریج» عبور کند، برای تخلیه شهر و تصاحب زمینهای آن با فرماندار (بروکس) تبانی میکند تا برای تضعیف روحیه مردم شهر، «بارت» را بهعنوان کلانتر به آنجا بفرستد. «بارت» پس از تحمل مشکلات اولیه، به کمک «جیم» (وایلدر)، تیراندازی ماهر که حالا الکلی شده، کنترل امور شهر را بهدست میگیرد و حمله «مونگو» (کاراس) را که برای ترساندن مردم شهر آمده، خنثی میکند. «بارت» با حیله ساختن یک شهر مقوائی ساختگی، حمله نهائی گروه آدمکشها را هم بینتیجه میگذارد و بعد «راک بریج» را ترک میکند تا بهراه خود برود.
48- فیلم دوباره بنواز سام – Playit Again, Sam
سال تولید: ۱۹۷۲
کارگردان: هربرت راس
فیلمنامهنویس: وودی آلن، برمبنای نمایشنامهای نوشته خودش.
هنرپیشگان: آلن، دایان کیتن، تونی رابرتس، جری لیسی، سوزان آنسپاچ و جنیفر سالت.
«آلن فلیکس» (آلن) در آپارتمانی زندگی میکند که به تمام دیوارهای آن عکسها و پوسترهای ستارگان و فیلمهای سینمائی نصب شده است. او عاشق سینما و طرفدار سرسخت «هامفری بوگارت» است. همسرش، «نانسی» (آنسپاچ) مدتی است که ترکش کرده و حالا به توصیه «شبح بوگارت» (لیسی) میخواهد علاقه دختر دیگری را جلب کند. دوستانش، «لیندا» (کیتن) و «دیک» (رابرتس) سعی میکنند در این خصوص به او کمک کنند. پس از مدتی، «آلن» به «لیندا» علاقهمند میشود، و این یکی نیز احساس میکند به او علاقه دارد. در این بین «دیک» که مدام مشغول معاملات املاک است، ظاهراً توجهی به این رابطه ندارد…
اقتباس از نمایشنامهای نوشته خود آلن که قبلاً در برادوی بهروی صحنه رفته بود. فیلم با نمایش صحنهای از کازابلانکای مایکل کورتیز در سالن سینما آغاز میشود و با صحنهای مشابه به پایان فوقالعاده مشهور آن به پایان میرسد و نامش را هم از جملهای وام میگیرد که بوگارت در آن فیلم به «سام» (پیانیست سیاهپوست کافه «ریک») میگفت و به نوعی یادآور مفهوم امکانناپذیر بودن گریز از خاطرات گذشته است. ایده ظهور بوگارت خوب است، اما شباهت بازیگرش (لیسی) با وجود تمام تلاشها، کاملاً راضی کننده نیست. لحظههای کمیک فیلم در نیمه اول بیشترند (و گاهی به نوع کمدی جرج لوئیس نزدیک میشوند)، و با نزدیک شدن به پایان، فیلم کمکم لحن جدیتری به خود میگیرد.
49- فیلم محبوبه – Tootsie
سال تولید: ۱۹۸۳
کارگردان: سیدنی پولاک
هنرپیشگان: داستین هافمن، جسیکا لانگ، تری گار، دابنی کولمن، چارلز دورنینگ، بیل مورای، جینا دیویس و پیتر کاتو.
«مایکل دورسی» (هافمن) متوجه میشود نقشی را که قرار بوده در یک محصول برودوی به او بدهند، به بازیگر دیگری دادهاند. وقتی با عصبانیت با کارگزارش، «جرج فیلدز» (پولاک) برخورد میکند، او به «مایکل» میگوید که به خاطر رفتارش، هیچ کس او را استخدام نخواهد کرد. «مایکل» برای اینکه ثابت کند «فیلدز» اشتباه میکن و به خاطر نیاز به هشت هزار دلار برای روی صحنه بردن نمایش هم اتاقیاش، «جف اسلیتر» (مورای)، تصمیم میگیرد با پوشیدن لباس زنانه و تغییر نامش به «دوروتی مایکلز»، نقش مدیره بیمارستان را در یک مجموعه تلویزیونی به عهده بگیرد و موفق هم میشود. او با تغییر گفتوگوهایش به تناسب شخصیت جسورش در مجموعه، طرفداری زیادی پیدا میکند و در این بین جذب بازیگری به نام «جولی» (لانگ) میشود. او قرار شام را با دوستش، «سندی» (گار) فراموش میکند تا بهعنوان «دوروتی» اوقاتش را با «جولی» بگذراند و در یک مهمانی خانوادگی او، نظر پدر بیوه «جولی» را به خود جلب میکند. در اینجا وقتی میفهمد نقش او در مجموعه تلویزیونی ادامه خواهد داشت، وحشت میکند و از «فیلدز» میخواهد تا قراردادش را فسخ کند. در این بین، «جولی» مشکوک شده که او هم جنس دوست است و «سندی» نیز وقتی «مایکل» میگوید دلباخته زن دیگری شده، پریشان میشود. تا اینکه در پخش زنده آخرین قسمت مجموعه تلویزیونی، «مایکل» هویت واقعیاش را فاش میکند.
50- فیلم روح شکنها – Ghostbusters
سال تولید: ۱۹۸۴
کارگردان: ایوان رایتمن
هنرپیشگان: بیل مورای، ایکروید، سیگورنی ویور، رامیس، آنی پاتس، ویلیام اترتن، ارنی هادسن، دیوید مارگولیس و ریک مورانیس.
«دکتر وِنکمن» (مورای) و «دکتر استانتس» (ایکروید)، اساتید اخراجی دانشگاه کلمبیا، که به مسائل روانکاوی علاقهمندند، همراه با «دکتر اسپنگلر» (رامیس)، متخصص الکترونیک، شرکتی تأسیس میکنند و به کارهائی از قبیل «گرفتن» روح میپردازند. پس از آنکه شهرتشان فراگیر میشود، در عملیاتی موفق، روحی را که به سالن یک هتل راه یافته، دستگیر و زندانی میکنند. اما تمامی ارواح نیویورک در اعتراض به زندانی شدن هم قطار خود، شهر را به هم میریزند. همزمان نیز، روحشکنها برای نجات «دانا بارِت» (ویور) که در آپارتمان خود گرفتار ارواح شده، میشتابند. سرانجام نیز موفق میشوند او و بقیه شهر را نجات بدهند…
51- فیلم فرانکنشتاین جوان – Young Frankenstein
سال تولید: ۱۹۷۴
کارگردان: مل بروکس
فیلمنامهنویس: جین وایلدر و بروکس، برمبنای شخصیتهائی از رماان فرانکنشتاین نوشته مری شلی.
هنرپیشگان: جین وایلدر، پیتر بویل، مارتی فلدمن، مادلین کان، کلوریس لیچمن، تری گار، کنت مارس، لیام دان، ریچارد هیدن و جین هاکمن.
«دکتر فردریک فرانکنشتاین» (وایلدر)، جراح جوان آمریکائی و نوه بارون «ویکتور» – که برای برائت از بدنامیهای خانوادهاش، نامش را به فرانکنستین تغییر داده – برای گرفتن ارثیهای که از جدش باقی مانده، به ترانسیلوانیا و قصر اجدادیاش میرود. ارثیه، دفترچه شرح آزمایشهای «ویکتور» است و «فردریک» به کمک دستیارش، «ایگور» (فلدمن)، هیولائی (بوئل) خلق میکند. هیولا از قصر میگریزد و با یک دختربچه و یک راهب کور (هاکمن) برخورد میکند، اما «فردریک» و «ایگور» با نوای ویولن او را باز میگردانند. در اینجا نامزد «فردریک»، «الیزابت» (کان) دلباخته هیولا میشود، و «فردریک» – که از ابتدا میخواسته مغز یک دانشمند پرهیزکار را برای هیولا بگذارد – مغز خودش را با هیولا عوض میکند.
52- فیلم سوپ اردک – DUCK SOUP
سال تولید: ۱۹۳۳
کارگردان: لیو مکری
هنرپیشگان: گروچو، چیکو، هارپو و زپو مارکس، لوییس کلهرن، مارگارت دومونت و ادگار کندی
روفوس ت. فایرفلای (گروچو) به سمت دیکتاتور کشور فریدونیا منصوب میشود، چون این تنها شرط خانم تیزدیل (دومونت)، بیوه میلیاردر برای اعطاء کمک مالی به اقتصاد بحرانی کشور است. فایرفلای با توهین به ترنتینو (کلهرن) سفیر دسیسهچین کشور همسایه، سیلوانیا ، باعث آغاز جنگ بین دو کشور میشود. ترنتینو ، چیکولینی (چیکو) و براونی (هارپو) را بهعنوان جاسوس برای کشف نقشههای جنگی فریدونیا میفرستد. اما آن دو لو میروند…
53- فیلم دکتر استرنجلاو – Dr. Strangelove
سال تولید: ۱۹۶۴
کارگردان: استنلی کوبریک
هنرپیشگان: پیتر سلرز، جرج ک. اسکات، استرلینگ هیدن، کینان وین، اسلیم پیکنز، پیتر بول، تریسی رید و جیمز ارل جونز.
ژنرال جک د. ریپر (هیدن)، یکی از فرماندهان نیروی هوائی آمریکا، از ترس حمله احتمالی روسها، دچار جنون میشود و بمبافکنهای ب ۵۲ تحت فرماندهیاش را برای حمله اتمی به طرف شوروی میفرستد. رئیسجمهور آمریکا، مافلی (سلرز) سراسیمه مشاورانش را فرا میخواند؛ از جمله
ژنرال ترگیدسن تندمزاج (اسکات) و دانشمند اسبق نازی، دکتر استرنج لاو (باز هم سلرز). آنان از ترس حمله متقابل، با روسها تماس میگیرند و همکاری میکنند تا بتوانند جلوی بمبافکنهای آمریکائی را بگیرند. عملیات تقریباً موفقیتآمیز است اما سرانجام یکی از بمبافکنها به هدف میرسد…
کارگردانی کوبریک در این کمدی سیاه، استادانه است. او با مهارت صحنههای پایگاه هوائی، اتاق جنگ و هواپیمای ب ۵۲ را به یکدیگر قطع میکند و هراس غیرقابل تصویر فیلم را تا حد امکان مضحک جلوه میدهد.
54- فیلم هواپیماها، قطارها و اتوموبیلها – Planes, Trains And And Automobiles
سال تولید: ۱۹۸۷
کارگردان: جان هیوز
هنرپیشگان: استیو مارتین، جان کَندی، لایلا رابینز، مایکل مکین، کوین بیکن، دایلن بیکر، کارول بروس، آلیویا برنت، دایانا داگلاس و مارتین فرررو.
«نیل پیج» (مارتین)، بازاریاب پُرکار، قصد دارد برای تعطیلات نزد خانوادهاش در شیکاگو برود. او در راه رسیدن به فرودگاه در ترافیک گیر میکند و چمدانش را به اشتباه در یک تاکسی جا میگذارد. هواپیما تأخیر دارد. «نیل» در فرودگاه با مرد چاق و پُر سروصدائی بهنام «دِل گریفیث» (کَندی) آشنا میشود و بهرغم میل باطنی خود با او همراه میشود. هواپیما در شهری نزدیک شیکاگو مجبور به فرود اضطراری میشود. آن دو شب را در متلی میگذرانند و بینشان دعوائی درمیگیرد. حالا شخصیت آسیبپذیر «دِل» آشکار میشود. فردای آن روز در ایستگاه قطار با هم خداحافظی میکنند اما مدتی بعد قطار آتش میگیرد و آن دو دوباره همراه میشوند…
55- فیلم تعویض جاها – Trading Places
سال تولید: ۱۹۸۳
کارگردان: جان لندیس
هنرپیشگان: دان ایکروید، ادی مورفی، رالف بلامی، دان آمیچی دنهولم الیوت، جیمی لی کورتیس و جیمز بلوشی.
ولگرد خیابانی، «بیلی ری ولنتاین» (مورفی) و جوان مرفه، «لوئیس وینتورپ سوم» (ایکروید) مجبور میشوند موقعیتهایشان را در زندگی «تاخت» بزنند تا نتیجه (ایکروید) مجبور میشوند موقعیتهایشان را در زندگی «تاخت» بزنند تا نتیجه شرطبندی دو برابر ثروتمند، «مورتیمر» (آمیچی) و «راندولف دوک» (بلامی) روشن شود. آن دو بی خبر از همه جا وارد محیط جدید زندگی خویش میشوند. «والنتاین» ثابت میکند که این همه جا وارد محیط جدید زندگی خویش میشوند. «والنتاین» ثابت میکند که این همه سال پرسه در پس کوچهها، او را آدمی زیرک با ذهنی پُر از ایدههای نو بار آورده است. «وینتورپ» که حالا با فلاکت روزگار میگذراند سرانجام عاشق خیابان گردی بهنام «اوفلیا» (کورتیس) میشود و وجوه انسانی و عاطفیاش را آشکار میکند. «والنتاین» پی به شرطبندی «برادران دوک» میبرد و عصبانی از این دغلکاری خود خواهانه، سراغ «وینتورپ» میرود، جلوی خودکشی او را میگیرد و به اتفاق «اوفلیا» و «کولمن» (الیوت)، خدمتکار با وفای «وینتورپ»، برای ورشکست کردن «مورتیمر» و «راندولف» نقشهای میکشند که با موفقیت به اجرا در میآید.
56- فیلم بعضیها داغش را دوست دارند – Some Like Hot
سال تولید: ۱۹۵۹
کارگردان: بیلی وایلدر
فیلمنامهنویس: یال دایموند و وایلدر، برمبنای فیلمنامهای نوشته رابرت تورن و م. لوگان.
هنرپیشگان: مریلین مونرو، تونیکورتیس، جک لمون، جرج رافت، پت اوبراین، جو براون، نیهمایا پرسوف، بیلی گری و جرج استون.
جو (کورتیس) و جری (لمون)، نوازندههائی بیکار که شاهد تصادفی کشتار روز سینت والنتاین هستند، از ترس گنگسترها خود را به هیئت زنان در میآورند و همراه گروهی از دختران نوازنده از شیکاگو به میامی میروند. فقط مشکل اینجاست که جو عاشق خواننده گروه، شوگر کین (مونرو) میشود و میلیونری عیاش (براون) نیز به جری دل میبندد….
از بهترین کمدیهای تاریخ سینمای آمریکا با دو ساعت تمام شوخی و هجو و نکتهسنجیهائی که وایلدر و همکار فیلمنامهنویسش دایموند با مهارت به روند داستان تزریق میکنند. اینجا وایلدر به بازآفرینی استادانه فضای سینمائی آشنای (حداقل برای تماشاگران حرفهای سینما آمریکا) دنیای دهه ۱۹۲۰ تاخت و تاز تبهکاران، پریرویان نمایشگر و تب و تاب جاز میپردازد و سپس توهمهای ساخته و پرداخته سینما را زیر سؤال میبرد. این فیلم تأثیر مهمی در بازنگری مفاهیم قراردادی جنسیت داشت، ایده به لباس جنس مخالف درآمدن را تثبیت کرد و موقعیتهائی طلائی برای بازیگرانش لمون، کورتیس و مونرو فراهم آورد.
57- فیلم خنگ و خنگتر – DUMB AND DUMBER
سال تولید: ۱۹۹۴
کارگردان: پیتر فارلی
هنرپیشگان: جیم کاری، جف دانیلز، لارن هالی، تری گار، کارن دوفی، مایک استار و چارلز راکت
لوید (کاری) و هاری (دانیلز) دو جوان هستند که هر روز را به یک شغل میگذرانند و به علت حماقت هر روز هم اخراج میشوند. روزی لوید، که در یک آژانس اتوموبیل کرایه کار میکند، دختری به نام مری (هالی) را برای رفتن به شهر آسپن کلرادو به فرودگاه میرساند، اما دختر کیفش را جا میگذارد. لوید که عصر همان روز دوباره اخراج شده، تصمیم میگیرد هر طور شده کیف را به صاحبش برساند، بیآنکه بداند درون کیف چیست. او و هاری (که او هم بیکار شده) به راه میافتند. از سوی دیگر دو نفر دزد مردی به نام جو (استار) و یک زن که به دنبال مری بودند متوجه میشوند کیف به دست لوید افتاده، و در تعقیب آنان هستند. جو به عنوان آدمی که در راه مانده، سوار اتوموبیل میشود اما آندو به طور اتفاقی باعث مرگش میشوند، بنابراین تمام نیروی پلیس به دنبالشان راه میافتد. در آسپن در مییابند که کیف پر از پول است. وقتی مری که کیف پر از پول را برای آزادی شوهرش از دست دزدان میخواسته، آنقدر از پیدا کردن آن خوشحال است که متوجه منظور آنان نیست. رئیس باند ربایندهٔ شوهر او، دوست خانوادگی مری یعنی نیکلاس (راکت) برای بردن کیف پول به سراغ لوید میآید، اما در آخرین لحظه پلیس حمله میکند و دزدان را دستگیر و شوهر مری را آزاد میکنند. لوید و هاری دوباره آوارهٔ جادهها میشوند.
58- فیلم لبوفسکی بزرگ – THE BIG LEBOWSKI
سال تولید: ۱۹۹۸
کارگردان: جوئل کوئن
هنرپیشگان: جف بریجز، جان گودمن، جولیان مور، استیو بوسکمی، پیتر استورمار، دیوید هادلستن، تارا رید و بن گازارا
سال ۱۹۹۱. جف لبوفسکی بیکار (بریجز)، بیخیال به زندگی یکنواخت لُسآنجلسیاش مشغول است. او یکی از تنبلترین آدمهای این شهر است و با دوستان بولینگبازش، والتر سوبچاکِ خودپسند (گودمن)، صاحب فروشگاه لوازم استحفاظی، و دانیِ ملایم و خوشمشرب (بوسکمی)، اسکیرویآبباز سابق به وقتگذرانی مشغولاند، تا اینکه یک روز بعدازظهر، وقتی دو نفر قُلدر به خانهٔ ویلائی جف حمله میکنند، او را کتک میزنند و روی قالی اتاقش ادرار میکنند، مسیر زندگیاش تغییر میکند. دلیل این حمله آن است که جکی تریهورن (گازارا)، مقداری پول به همسر مردی به نام جف لبوفسکی قرض داده و قلدرها اشتباهی به سراغ یک جف لبووسکی دیگر آمدهاند؛ چنانچه آنان اطلاعات درستی داشتند، باید به خانهٔ یک میلیونرِ انساندوستِ اهل پاسادنا، جفری لبووسکی (هادلستن) حمله میکردند، جف دربارهٔ این همنام میلیونرش کنجکاو میشود و با همسر جوان و جذاب او، بانی (رید) ملاقات میکند. بعدها جفری لبووسکی اصلی (ملقب به جفریِ بزرگ) با جف تماس میگیرد و میخواهد به خاطر بازگشت همسر ربودهاش یک میلیون دلار باج بپردازد، اما والتر وارد معرکه میشود و پول باج را میگیرد. همینکه راز ماجراها برملا میشود، جف با نقشهٔ دختر لبووسکی اصلی، ماد (مور) دستگیر و با خلافکاران و پلیس همزمان روبهرو میشود…
59- فیلم بورات – BORAT
سال تولید: ۲۰۰۶
کارگردان: لری چارلز
هنرپیشگان: کوئن، کن دیویشان، لوئنل، پاملا آندرسن، دیوید هسلهوف، جک لوید و اد اونیل
بورات (کوئن) و تهیه کنندهٔ وفادارش، عظمت (دیویشان) که توسط وزارت فرهنگ و اطلاعات قزاقستان به آمریکا فرستاده شدهاند تا درک بهتری از فرهنگ آمریکائی پیدا کنند و یافتههای خود را برای هموطنان خود به ارمغان بیاورند، ابتدا به نیویورک میروند. بورات خیلی زود متوجه میشود که ساکنان نیویورک و کسانی که طرف مصاحبهٔ او قرار میگیرند، در برابر پرسشها و اصولاً رویکرد زیادی رک و بیپردهاش پس میزنند و چندان آماده به همکاری نیستند. این شخصیت معروف تلویزیون قزاقستان موقع اقامت در هتل بهطور اتفاقی چشماش به یک مجموعهٔ تلویزیونی میافتد و بلافاصله یک دل نه صد دل دلباختهٔ پاملا آندرسن (آندرسن) بازیگر اصلی مجموعه میشود. بورات که حالا متوجه شده تنها راه کشف جوهرهٔ واقعی آمریکا، سفر به کالیفرنیا و ازدواج با آن خانم بازیگر است، یک وانت بستنیفروشی درب و داغان میخرد و به اتفاق عظمت، بیابانەا و دشتهای شرق تا غرب آمریکا را زیر پا میگذارد و در بین راه با طیف متنوعی از آمریکائیهای واقعی آشنا میشود.
60- فیلم مانتی پایتن و جام مقدس – Monty Pyyhon And The Holy Grail
سال تولید: ۱۹۷۵
کارگردان: تری گیلیام و تری جونز
هنرپیشگان: چاپمن، کلیز، گیلیام، آیدل، جونز، پالین و جان یانگ.
سال 932 پس از میلاد «آرتور شاه» (چاپمن) از «سِر بِدوِر» (جونز)، «سِر لانسلوی شجاع» (کلیز)، «سِر گالاهاد» (پالین)، «سِر رابین نه چندان شجاع» (آیدل) و سِری که هرگز نمیبینیم، میخواهد در میز گرد به او بپیوندند؛ اولین هدف آنان کاملات است، ولی به آنان گفته میشود که دنبال جام مقدس بگردند. در نزدیکی یک قلعه فرانسوی، شوالیهای فرانسوی به آنان نیش و کنایه میزند. مورخی مشهور میگوید که شوالیههای میزگرد تصمیم گرفتند تکتک به دنبال جام مقدس بروند و هر کدام با مشکلات زیادی روبهرو میشوند: «سِر رابین» با «شوالیه سهسرِ» پُرحرف روبهرو میشود؛ «لانسلو» دوشیزهای را نجات میدهد، ولی بعدتر میفهمد که او در واقع پسر پادشاه قلعه مرداب است؛ «آرتور» و «بِدِور» به توصیه یک غیبگو، با قربانی کردن یک بوتهزار، شوالیههای «نَه» را آرام میکنند. در همین بین، پلیس بهدنبال قاتل مورخ مشهور میگردد. بالاخره همه شوالیهها به هم میپیوندند و «تیم جادوگر» (کلیز) آنان را به غاز کاربانوگ راهنمائی میکند تا با هیولائی بجنگند؛ «آرتور» و «بِدِور» از پل مرگ میگذرند و بالاخره وارد مخفیگاه جام مقدس میشوند، ولی روی باروهای قلعه، دوباره شوالیه فرانسوی منتظرشان است. «آرتور» برای نبرد آماده میشود که پلیس سر میرسد، قاتلان مورخ را دستگیر میکند و فیلم ناتمام میماند.
61- فیلم تیم آمریکا: پلیس جهانی – TEAM AMERICAN: WORLD POLICE
سال تولید: ۲۰۰۴
کارگردان: تری پارکر
صدا: تری پارکر، مت استون، کرستن میلر، ماساسا، داران ناریس، فیلن هندرس، چلسی ماگریت، جرمی شادا و موریس لامارش
تروریستها قصد دارند یک سلاح کشتار جمعی را در پاریس منفجر کنند ولی تیم آمریکا، پلیس دنیا، جلوی آنها را میگیرد. گارسن، یکی از اعضاء تیم، کشته میشود. اسپاتسوود (ناریس)، مدیر تیم آمریکا به گَری جانستن (پارکر)، بازیگر برودوی، پیشنهاد میدهد با تیم آمریکا همکاری کند چون معتقد است بازی و مهارتهای کلامیاش از او مأموری ایدهآلی میسازد. گَری، ابتدا تردیدهائی دارد ولی پس از ملاقات لیزا (میلر)، عضو تیم، در مخفیگاهشان در ماونت راشمور، متقاعد میشود. نخستین مأموریت او سرکوب کردن گروهی تروریست در قاهره است. مأموریت با موفقیت انجام میشود. اعضاء انجمن بازیگران آمریکا، از جمله الک بالدوین (لامارش)، تیم رابینز و شان پن از فعالیتهای تیم آمریکا به خشم میآیند و علناً از آنها انتقاد میکنند. آشکار میشود که کرهٔ شمالی، سلاحهای کشتار جمعی در اختیار تروریستها میگذارد. کرهایها خیال دارند در جریان مهمانی کنسرتی به افتخار رهبران دنیا که بخشی از برنامههایشان توسط اعضاء انجمن بازیگران آمریکا ترتیب داده شده و تا حدی هم به خاطر موضعگیریهای کره بر ضد تیم آمریکا در آنجا حضور دارند سلاحهای کشتار جمعی را در چهارگوشهٔ دنیا منفجر کنند …
62- فیلم افسانهٔ روز دوم ماه فوریه – GROUNDHOG DAY
سال تولید: ۱۹۹۳
کارگردان: هارولد رامیس
هنرپیشگان: بیل مورای، اندی مک داول، کریس الیوت، استیون توبولووسکی، برایان دویل مورای، آنجلا پاتن، ریک اورتن
فیل (مورای)، هواشناس تلویزیونی اهل فیلادلفیا با نارضایتی به شهر کوچکی میرود تا مراسم سالانهٔ روز معرف دوم فوریه را پوشش دهد. صبح روز بعد از خواب بیدار میشود و در مییابد که بار دیگر دوم فوریه است. این اتفاق مرتباً در روزهای بعد هم رخ میدهد. فیل ابتدا از این و آن کمک میطلبد ولی به جائی نمیرسد. بعد سعی میکند از این اتفاق برای بهرهبرداری مالی و احساسی استفاده میکند ولی در این کار هم چندان موفق نیست و نمیتواند با ریتا (مک داول)، تهیه کنندهٔ برنامهاش رابطه برقرار کند. سپس میکوشد خودکشی کند. میخواهد کاری کند تا ریتا موقعیت او را درک کند، اما تنها محبتش را ابراز میدارد. او سپس این آگاهی استثنائیاش را برای کمک به مردم و جلوگیری از وقایع ناگوار به کار میگیرد. یک شب در جشنی، مردم او را به عنوان قهرمان میستایند. صبح روز بعد، سوم فوریه سرانجام از راه میرسد و او تصمیم میگیرد با ریتا در این شهر اینک آشنا بماند.
63- فیلم آنی هال – Annie Hall
سال تولید: ۱۹۷۷
کارگردان: وودی آلن
هنرپیشگان: آلن، دایان کیتن، تونی رابرتس، کارول کین، پل سایمن، شلی دووال، جانت مارگولین، کریستوفر واکن و جون نیومن.
«آلوی سینگر» (آلن)، کمدین موفق که دوبار ازدواج کرده، اکنون تنها در منهتن زندگی میکند او وقتش را صرف کار حرفهای، رفتن به سینما و مراجعه به روانکاو میکند میخواهد رابطهای میان روانرنجوریهای کنونی و محرومیتهای دوران کودکیاش بیابد. در سال 1975، پس از شانزده سال مراجعه به روانکاو، «آلوی» با دختری بهنام «آنیهال» (کیتن) آشنا میشود. آنان به یکدیگر علاقهمند میشوند و با هم زندگی میکنند. «آلوی» به «آنی» که قصد دارد خواننده بشود، دل گرمی میدهد، اما پس از مدتی با هم دعوا میکنند و «آنی» ترکش میکند. «آلوی» چند صباحی را با «پام» (دووال) میگذراند، اما بار دیگر با «آنی» آشتی میکند و او را با خود به هالیوود میبرد. در آنجا در مهمانیِ «تونی لیسی» (سایمن)، که از غولهای عالم صفحهپُرکنی است، او از آواز «آنی» تعریف میکند. هنگام بازگشت، «آنی» و «آلوی» به این نتیجه میرسند که در رابطهشان دیگر هیچ شور و نشاطی نیست و از هم جدا میشوند. «آنی» برای مدتی زندگی مشترک با «تونی» به هالیوود میرود. سال بعد، «آلوی» و «آنی» در نیویورک یکدیگر را میبینند و در مییابند که کماکان دوست هستند.
64- فیلم زندگی برایانِ مانتی پایتن – Monty Python’s Life Of Brian
سال تولید: ۱۹۷۹
کارگردان: تری جونز
هنرپیشگان: جونز، چاپمن، پالین، کلیز، آیدل، گیلیام، گوئن تیلر، ترنس بیلر و کارول کلیولند.
ناصره. سه مجوس شرق به اشتباه به دیدار «برایان»، نوزاد «مندی» (جونز) میروند. سالها بعد، «برایان» (چاپمن) در آمفی تآتری که در آن کار میکند، با نهضت خلق یهودیه به رهبری «درک رگ» (کلیز) آشنا میشود که قصد براندازی امپراتوری رُم را دارند. «برایان» که مجذوب «جودیت»، چریک انقلابی شده و از اصلیت رُمی خودش شرمنده است، تقاضا میکند که عضو نهضت شود و بهعنوان امتحان ورودی از او میخواهند روی دیوار قصر «پونطیوس پیلاطس» (پالین) شعار بنویسد. بعد، در جریان حمله به قصر، گروهی از افراد نهضت به گروه رقیبی بهنام جبهه مبارزه برای آزادی جلیل برمیخورند و طی نبردی همه کشته میشوند، بهجز «برایان». او را نزد «پیلاطس» میبرند، ولی با کمک یک سفینه فضائی میگریزد. در بازگشت به زمین، «برایان» برای گریز از چنگ سربازان «پیلاطس» وانمود میکند که یک پیامبر است و پیروان زیادی پیدا میکند…
65- فیلم چهار عروسی و یک تشییع جنازه – FOUR WEDDINGS AND A FUNERAL
سال تولید: ۱۹۹۴
کارگردان: مایک نیوئل
هنرپیشگان: هیو گرانت، اندی مکداول، کریستین اسکات تامس، جیمز فلیت، سایمن کالو، شارلوت کولمن، جان هانا، دیوید بوئر، شارلوت کولمن
چارلز (گرانت) همراه با دوستانش معمولاً در مراسم ازدواج دیگران شرکت میکند، اما نه او و نه دوستانش هیچکدام زندگی زناشوئی را تجربه نکردهاند. چارلز در یکی از این مراسم، کاری (مکداول) را میبیند و شیفتهٔ او میشود. کاری شبی را با چارلز میگذراند و روز بعد به امریکا میرود. دو ماه بعد، در یک مراسم عروسی دیگر در لندن، چارلز دوباره کاری را میبیند که نامزد کرده است، اما همچنان محبتش را به او ابراز میکند. در مراسم ازدواج کاری، چارلز در مییابد که فیونا (تامس) مدتهاست او را دوست دارد، اما سکتهٔ قلبی یکی از دوستانشان و مرگ ناگهانی او باعث میشود تا به تشییع جنازه بروند و به آن موضوع نپردازند. ده ماه بعد چارلز تصمیم میگیرد با یکی از دوستان سابق خود ازدواج کند، اما وقتی بار دیگر کاری را میبیند که از همسرش جدا شده، تغییر عقیده میدهد.
66- فیلم ای برادر، کجایی؟ – o brother, where art thou?
سال تولید: ۲۰۰۰
کارگردان: جوئل کوئن
فیلمنامهنویس: جوئل کوئن و ایتان کوئن، برمبنای اودیسهٔ هومر
هنرپیشگان: جرج کلونی، جان تورتورو، تیم بلیک نلسن، چارلز دورنینگ، مایکل بادالوکو، جان گودمن، دانیل وون بارگن، هالی هانتر و کریس توماس کینگ.
در دوران رکود اقتصادی، در مناطق جنوبی، سه زندانی از گروه زندانیهای زنجیری میسیسیپی، یولیسیز اورت مکگیل (کلونی)، دلمار (نلسن) ساده و دوستداشتنی، و پیت (تورتورو) همیشه عصبانی، به دنبال آزادی و بازگشت به خانههایشان، فرار میکنند. آنان که چیزی برای از دست دادن ندارند و هنوز غل و زنجیر به دست و پایشان است، برای زنده ماندن فراری شتاب زده را آغاز میکنند که به سفری شگفتانگیز و پر از تجربههای دشوار و برخورد با شخصیتهای رنگارنگ منجر میشود. اما مشکل دیگر آنان مرد قانون حیلهگر و مرموزی بهنام کولی (وون بارگن) است که تعقیبشان میکنند و میخواهد هرطور شده این سه نفر را به مزرعهٔ زندان بازگرداند…
67- فیلم در بروژ In Bruges
نویسنده و کارگردان: ماریتن مک داناف
بازیگران: کالین فارل [ری]، برندان گلیسون [کن]، رالف فاینس [هری]، کلمنس پوز ی [کلوئی]، الیزابت بریج [ناتالی]، کیان هیندز [کشیش]، جرمی راینر [ایریک]، تکلا ریوت [مری]، جوردن پرنتیس [جیمی]، زلیکو ایوانک [مرد کانادایی]، اریک گودون [یوری].
محصول ۲۰۰۸ انگلستان، بلژیک.
ری و کن دو آدم کش مزدور هستند که برای تبهکاری به نام هری کار می کنند. آخرین کار آن دو کشتن یک کشیش بوده و هر چند ری موفق شده تا او را از میان بردارد، اما باعث کشته شدن پسربچه بیگناهی نیز شده است. ری و کن به توصیه هری برای کار بعدی به شهر بروژ در بلژیک می روند.
بعد از اقامتی اجباری در اتاقی واحد از یک هتل به انتظار دریافت دستورات تازه هری می نشینند. ری نیز که با عذاب وجدان و کابوس مرگ پسربچه دست به گریبان است، حال خوشی ندارد تا اینکه با دختری به نام کلوئی که فروشنده مواد است آشنا می شود.
بالاخره هری تلفنی تماس گرفته و از کن می خواهد برای رهایی از دردسرهای بعدی و حفظ اصول ری را به قتل برساند. اما کن چندان به این کار راضی نیست و زمانی که شاهد اقدام به خودکشی ری می شود، او را متوقف کرده و ماوقع را به او می گوید. کن از ری می خواهد تا هر چه زودتر بروژ را ترک کند، چون هری برای اطلاع از فرجام کار به آنجا خواهد آمد.
ری بروژ را ترک می کند، اما پلیس به خاطر حادثه ای کوچک او را وادار به بازگشت به بروژ می کند. همزمان هری نیز از راه می رسد و تصمیم دارد نه تنها ری بلکه کن را نیز که از دستورش تمرد کرده، به قتل برساند….
68- فیلم هپی گیلمور – HAPPY GILMORE
سال تولید: ۱۹۹۶
کارگردان: دنیس دوگان
هنرپیشگان: سندلر، کریستوفر مکدانلد، جولی بوئن، فرانسس بی، کارل ودرز، آلن کوورت و باب بارکر
هپی گیلمور (سندلر)، جوان ساده و خوشقلبی است که همیشه آرزو داشته بازیکن حرفهای هاکی بشود. او با خبر میشود که مادربزرگش (بی) قادر به پرداخت بدهی مالیاتی دویست و هفتاد و پنج هزار دلاری خود نیست و خیلی زود خانهاش را از دست خواهد داد. هپی بهطور اتفاقی متوجه میشود که استعدادی در ورزش گلف دارد و حالا در مسابقات شرکت میکند تا با جایزهٔ آن بتواند بدهی مادربزرگش را بپردازد…
69- فیلم دلهای مهربان و تاجها – Kind Hearts And Coronets
سال تولید: ۱۹۴۹
کارگردان: رابرت هیمر
هنرپیشگان: الک گینس، دنیس پرایس، جون گرینوود، آدری فیلدز ۷ کلایو مورتن و والری هابسن.
زنی اشرافی، دختر دوک هفتم چالفونت، با خوانندهای ایتالیائی که از تبار مردم عادی است، ازدواج میکند و از خانواده طرد میشود. لوئی (پرایس)، پسر او ۷ که از داشتن عنوان دوک محروم شده، سوگند میخورد از خانواده مادرش انتقام بگیرد و حق خود را بازستاند. او دراین راه، هشت نفر را که بر سر راهش قرار گرفتهاند میکشد، اما به خاطر قتل دیگری که هیچ نقشی در آن ندارد، دستگیر و زندانی میشود….
اثری کلاسیک در مجموعه کمدیهای کمپانی ایلینگ، که پتانسیلهای کمیک در شیوه زندگی انگلیسی را به تصویر میکشد و هجویهای بر آریستو کراسی به شمار میآید. فیلمنامه هیمر و دایتن بیتردید عالی است، مطایبهآمیز بودن گفتوگوها و حس طنز صحنهها را تا اندازهای تحتالشعاع قرار میدهد. در عین حال، شهرت فیلم بیشتر مدیون بازی گینس در هشت نقش متفاوت (هفت مرد و یک زن) است.
70- فیلم بیلی دروغگو! – Billy Liar!
سال تولید: ۱۹۶۳
کارگردان: جان شلهزینجر
هنرپیشگان: تام کورتنی، جولی کریستی، ویلفرد پیکلز، مونا واشبورن و اتل گریفیس.
تمام آرزوی جوانی بهنام بیلی فیشر (کورتنی) رهائی از زندگی یکنواخت و کسل کننده در یکی از شهرهای کوچک شمال انگلستان است. او هرگاه از کارش در یک مؤسسه کفن و دفن دلگیر میشود یا فشارهای خانوادهاش از حد میگذرد یا از روابطش با دو نامزد و یک محبوبه به امان میآید، به یک دنیای خیالی پناه میبرد. او در این دنیا، که آمبروزیا مینامد، حکمران مطلق است و هر نقشی را که بخواهد میتواند عهدهدار شود. سرانجام امکانی بهوجود میآید که بیلی بهعنوان فیلمنامه نویس تلویزیون خود را به لندن برساند. با این همه، حالا چند مشکل بر سر راهش قرار دارد. از جمله اینکه پول پست تقویمهائی را که صاحب کارش در اختیارش قرار داده بود تا ماهها قبل به دست مشتریان برساند، خرج کرده است…
71- فیلم پرورش بیبی – Bringing Up Baby
سال تولید: ۱۹۳۸
کارگردان: هوارد هاکس
هنرپیشگان: کاترین هپبرن، کاری گرانت، چارلی راگلز، می رابسن، باری فیتس جرالد، والتر کاتلت و فریتس فلد.
دوید هاکسلی (گرانت) دایناسورشناس کم حافظه در آستانه ازدواج با دختری معقول است که سر و کله سوزان ونس (هپبرن) یک وارثه عجیبو غریب پیدا میشود و سگ او آخرین استخوانی را که برای تکمیل بازسازی پرزحمت دیوید از یک دایناسور لازم است میدزدد. دیوید بهرغم میل خود همراه سوزان به مزرعهاش در کانتیکات میرود تا استخوان با ارزش را بیابد، ضمن اینکه باعث سوءظن پلیس میشود، ثروتمندی را که اهدا کننده یک میلیون دلار باری تٔأسیس موزه تاریخ طبیعیاش است دچار سوءتفاهم میکند، نامزدش را از دست میدهد و باید دردسرهای پلنگ گریزپائی بهنام بیبی را هم تحمل کند که شیفته آواز هیچ چیز جز عشق نمیتوانم به تو بدهم است…
شاهکار کمدیهای دیوانهوار دهه ۱۹۳۰ سینمای آمریکا که شوخیهایش با ضرب نفسگیری از پی هم میآیند و موقعیتهای پوچ و غلط انداز در آن تمامی ندارند. در عین حال حاوی مهر مشخص هاکس در ترسیم جدال دو جنس مخالف و هجوی بر تمام قراردادهای بتری جنسی و تشخص اجتماعی و حتی مقدمه چینیهای عاشقانه. گرانت در نقش دانشمند خنگ ولی جذاب و هپبرن در نقش استثنائی دختر بازیگوش آشوبگر عالیآند. فیلمنامه جنون آمیز نیکولز و وایلد پر از جملههای طنز آمیز رودهبر کننده است. وفیلم که آشکارا از زمانهاش جلوتر است، شکست تجاری کاملی میخورد. نقش سگ هپبرن را آستا یکی از حیوانات ستاره هالیوود بازی میکند.
72- فیلم تعطیلات آقای اولو – Les Vacances De Monsieur Hulot
سال تولید: ۱۹۵۳
کارگردان: ژاک تاتی
فیلمنامهنویس: هانری مارکه و تاتی
هنرپیشگان: تاتی، ناتالی پاسکو، والنتین کامای، لوئی پرو، آندره دوبوآ و لوسیین فرژی.
آقای اولو (تاتی) برای تعطیلات کوتاهی به ساحل برتانی میرود و هرجا که پا میگذارد نظم صوری محیط را بر هم میزند. اودلش میخواهد با مارتین (پاسکو) بیشتر آشنا شود، اما خجالت میکشد. آشفتگیهائی که او ایجاد میکند، دیگر ساکان مهمانخانه تفریحی را به ستوه میآورد. او با ندانمکاری تصادفاً کبریت روشنی را روی مواد و وسایل آتشبازی میاندازد و تمام منطقه ساحلی در شب، غرق در نور و صدای انفجار میشود. صبح روز بعد او ساحل را ترک میکند، در حالی که غیر از یک زوج و کودکان هیچکس دلخوشی از او ندارد. سوار اتوموبیل مدل ۱۹۲۴ خود میشود و غافل از عواقب کارهایش یا تلقیهای دیگران، راه میافتد…
73- فیلم آقایان موطلاییها را ترجیح میدهند – Gentlemen Prefer Blondes
سال تولید: ۱۹۵۳
کارگردان: هوارد هاکس
هنرپیشگان: جین راسل، مریلین مونرو، چارلز کابرن، الیوت رید، تام نونان، مارسل دالیو، تیلر هولمز، نورما واردن و هوارد وندل.
دو دوست، یکی با موهای خرمائی، دوروتی (راسل) و دیگری بلوند، لورلای (مونرو)، در دو مسیر کاملاً متفاوت سرنوشت خویش را میجویند. دوروتی بیشتر بهظاهر شوهر آیندهاش اهمیت میدهد، در حالی که لورلای قصد دارد با یک میلیونر ازدواج کند…
فیلم، دومین و آخرین کمدی موزیکال هاکس پس از ترانهای بهوجود میآید (۱۹۴۷) است. هاکس حرفهای که در زمینههای مختلف کار میکند، در کمدی موزیکال هم همانقدر موفق است که در وسترن. زیر ساختار ظاهراً سبک و تفریحی فیلم میتوان وجهی از روانشناسی رابطههای زن و مرد را در جامعه آزاد آمریکا دید و با کمی اغماض هم نگاه اندک بدبینانه هاکس را نسبت به زنان. برای مثال در جائی که مونرو به پدر نامزدش میگوید: من بهخاطر پول پسرتان با او ازدواج نمیکنم، بلکه برای پول شما این کار را میکنم . سرپرستی وجه موسیقائی کار را لایونل نیومن به عهده دارد. دنباله فیلم: آقایان با موخرمائیها ازدواج میکنند (ریچارد سیل، ۱۹۵۵).
74- فیلم آپارتمان – The Apartment
سال تولید: ۱۹۶۰
کارگردان: بیلی وایلدر
هنرپیشگان: جک لمون، شرلی مکلین، فرد مکمورای، ری والستن، دیوید لوئیس و جک کروشن.
باکستر (لمون)، کارمند دون پایه یک شرکت بزرگ بیمه در نیویورک است. او آرام آرام، در مییابد که اگر کلید آپارتمانش را در اختیار بعضی از رؤسل، برای رابطههای مخفی با محبوبههایشان، بگذرد در کارش ترقی خواهد کرد. بهزودی جریان پیش رفت باکستر توجه رئیس کل، شلدریک (مکمورای)، را جلب میکند و او هم خواستار خدمت ویژه زیردست خود میشود. ابتدا، باکستر از این مشتری جدید آپارتمانش استقبال میکند، اما پس از چندی متوجه میشود که لطمه جدید رئیس، همان دختر رویائی او، آسانسورچی اداره، فران کوبلیک (مکلین) است…
کمدی نیشدار و تا بندندان تلخ وایلدر به نوعی یک افسانه پریان کثیف است و دستگاه اداری به سبک آمریکائی را زیر سؤال میبرد تا از حقارت انسانهائی بگوید که برای پیشرفت، شرافتشان را فدا میکنند.
75- فیلم بیمارستان جراحی سیار ارتش – M*A*S*H*
سال تولید: ۱۹۷۰
کارگردان: رابرت آلتمن
فیلمنامهنویس: رینگ لاردنر جونیر، برمبنای رمانی نوشته ریچارد هوکر
هنرپیشگان: دانلد ساترلند، الیوت گولد، تام اسکریت، سالی کلرمن، رنه اوبرژونوآ، راجر بوئن، فرد ویلیامسن، تیم براون، مایکل مورفی و رابرت دووال.
«هاکی» (ساترلند)، و «جان» (گولد) به بیمارستان جراحی سیار ارتش شماره 4077 در کره وارد میشوند و مشغول عمل جراحی مجروحان بازگشته از جبهه میشوند. این جراحان چیرهدست در اوقات فراغت عادتها و سرگرمیهای خود را دنبال میکنند. از جمله با رسوا کردن یک پرستار سختگیر و یک سرگرد مذهبی که بر دیسیپلین و روحیه نظامی تأکید دارند، یا برپا کردن نوعی «شام آخر» برای افسر دندانپزشکی که قصد خودکشی دارد. پس از ماجراهای دیگری که طی آنها «هاکی» و «جان» به ژاپن فرستاده میشوند تا عملی اضطراری روی پسر یک سناتور انجام دهند و واحدشان یک مسابقه فوتبال آمریکائی را با کلکهای پزشکی از حریف میبرد، «هاکی» و «دوک» دستور بازگشت به آمریکا را دریافت میکنند و با تأسف از «جان» جدا میشوند.
76- فیلم میس سانشاین کوچولو – LITTLE MISS SUNSHINE
سال تولید: ۲۰۰۶
کارگردان: جاناتان دیتن و والری فاریس
هنرپیشگان: ابیگیل برزلین، گِرِگ کینیر، پل دانو، آلن آرکین، تونی کولت، استیو کارل و جاستین شیلتن
خانوادهٔ هوور با اتوموبیل فولکس واگن بزرگشان دستهجمعی به سفر میروند. زندگی حرفهای ریچارد هوور (کینیر) دچار دستانداز شده و با این حال دو دستی به فلسفهٔ قبول نکردن شکستاش چسبیده است. همسرش، شریل (کولت) بیقراری خود را در برابر پرتوپلاهای تکراری او پنهان نمیکند و ضمناً به ناهماهنگی عمیقتری در زندگی زناشوئیشان اشاره میکند. پسر نوجوانشان، دواین (دانو) از طرفداران پروپاقرص نیچه است و سوگند خورده تا خلبان جت نشده لب از لب نگشاید. پدربزرگ خانواده (آرکین) نیز فرد خوشبینی است و معتقد است تا آدم زنده است باید از زندگیاش استفاده کند و از آن لذت ببرد. تازهترین عضو خانواده، فرانک (کارل) برادر شریل از پروستشناسهای معروف است که تازگی هم عشق زندگیاش را باخته و هم بررسی بنیاد مک آرتور را به یکی از استادهای رقیب. تنها نقطهٔ آرامش و اعتمادبهنفس آلیو (برزلین)، دختر هفت سالهٔ کنجکاو و تپل خانواده است. آلیو که یاد گرفته رؤیاهایش را دنبال کند میخواهد به هر قیمت که شده در مسابقهٔ میس سانشاین کوچولو شرکت کند و دور از چشم والدین در این زمینه با پدربزرگش تمرین هم کرده است.
77- فیلم قفس پرنده – THE BIRDCAGE
سال تولید: ۱۹۹۶
کارگردان: مایک نیکولز
هنرپیشگان: رابین ویلیامز، جین هاکمن، نیتان لین، دایان فوترمن، کالیستا فلوکهارت، کریستین بارانسکی و هنک آزاریا
میامی. زوج آرماند و آلبرت (لین) با هم زندگی میکنند. آرماند سرپرستی یک کلوب شبانه را به عهده دارد که آلبرت در آن برنامه اجرا میکند. تا آنکه وال (فوترمن)، پسر بیست سالهٔ آرماند سر میرسد و خبر نامزدیاش را با باربارا (فلوکهارت)، دختر سناتور کوین کیلی (هاکمن) را به پدر میدهد. آرماند از همسرش، کاترین (بارانسکی) جدا شده است. وال میخواهد پدر و مادر همسر آیندهاش را به مهمانی شام دعوت کند و از آرماند میخواهد که طبیعی رفتار کند بهجای آلبرت، کاترین را همراهش بیاورد. اما آرماند، آلبرت را با ظاهرسازی بهعنوان مادر وال جا میزند و ماجرا خوب پیش میرود تا آنکه سروکله کاترین پیدا میشود….
قفس پرنده بر مبنای نمایشنامهای معروف به همین نام ساخته شده که ادوارد مولینارو نیز بر مبنای آن در ۱۹۷۸ فیلمی به نام قفس دیوانهها ساخت. فیلم دلمشغولیهای ثابت نیکولز مثل مضمون آگاهی سیاسی را در بر دارد که اینبار توأم با عطف توجه به حقوق اقلیتهای اجتماعی است اما بیش از حد تحت تأثیر فیلم مولینارو است.
ممنون از معرفی این همه فیلم کمدی و سرگرم کننده ؛ امیدوارم تو ژانرهای دیگه هم چنین لیستی ارائه بدید .