اختلال افسردگی مداوم یا دیستیمیا چیست و چه علائمی دارد؟
اختلال افسردگی مداوم که به آن دیستیمیا dysthymia نیز میگویند، یک شکل مداوم (مزمن) افسردگی است. بیمار ممکن است علاقه خود را به فعالیتهای عادی روزانه از دست بدهد ، احساس ناامیدی کند، بهره وری نداشته باشد، عزت نفس پایین و احساس بیکفایتی داشته باشد.
این احساسات سالها ادامه مییابد و ممکن است به طور قابل توجهی در روابط، مدرسه، کار و فعالیتهای روزانه شما اختلال ایجاد کند.
اگر اختلال افسردگی مداوم دارید، ممکن است برای شما سخت باشد که حتی در موقعیتهای شاد خوشحال باشید – ممکن است به عنوان شخصیتی عبوس، دائماً شاکی یا ناتوان از تفریح توصیف شوید. اگرچه اختلال افسردگی مداوم به شدت افسردگی اساسی نیست، خلق و خوی افسرده فعلی شما ممکن است خفیف، متوسط یا شدید باشد.
به دلیل ماهیت مزمن اختلال افسردگی مداوم، مقابله با علائم افسردگی میتواند چالش برانگیز باشد، اما ترکیبی از گفتگو درمانی (روان درمانی) و دارو میتواند در درمان این بیماری موثر باشد.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
علائم
علائم اختلال افسردگی مداوم معمولاً در طی سالها ظاهر میشوند و از بین میروند و شدت آنها میتواند در طول زمان تغییر کند. اما به طور معمول علائم بیش از دو ماه در یک زمان ناپدید نمیشوند. علاوه بر این، دورههای افسردگی اساسی ممکن است قبل یا در طول اختلال افسردگی مداوم رخ دهد – این گاهی اوقات افسردگی مضاعف نامیده میشود.
علائم اختلال افسردگی مداوم میتواند باعث اختلال قابل توجهی شود و ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- از دست دادن علاقه به فعالیتهای روزانه
- غم، پوچی یا احساس ناراحتی
- ناامیدی
- خستگی و کمبود انرژی
- عزت نفس پایین، انتقاد از خود یا احساس ناتوانی
- مشکل در تمرکز و مشکل در تصمیمگیری
- تحریکپذیری یا عصبانیت بیش از حد
- کاهش فعالیت، اثربخشی و بهره وری
- پرهیز از فعالیتهای اجتماعی
- احساس گناه و نگرانی نسبت به گذشته
- کم اشتهایی یا پرخوری
- مشکلات خواب
در کودکان، علائم اختلال افسردگی مداوم ممکن است شامل خلق افسرده و تحریکپذیری باشد.
چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد
از آنجا که این احساسات برای مدت طولانی ادامه داشتهاند، ممکن است فکر کنید که آنها همیشه بخشی از زندگی شما خواهند بود. اما اگر علائمی از اختلال افسردگی مداوم دارید، به دنبال کمک پزشکی باشید.
در مورد علائم خود با پزشک مراقبتهای اولیه خود صحبت کنید. یا مستقیماً از یک متخصص سلامت روان کمک بگیرید.
علل
علت دقیق اختلال افسردگی مداوم شناخته نشده است. مانند افسردگی اساسی، ممکن است بیش از یک علت داشته باشد، مانند:
- تفاوتهای بیولوژیکی: افراد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم ممکن است تغییرات فیزیکی در مغز خود داشته باشند. اهمیت این تغییرات هنوز نامشخص است، اما ممکن است در نهایت به شناسایی دقیق علل کمک کنند.
- شیمی مغز: انتقال دهندههای عصبی مواد شیمیایی طبیعی مغز هستند که احتمالاً در افسردگی نقش دارند. تحقیقات اخیر نشان میدهد که تغییرات در عملکرد و تأثیر این انتقال دهندههای عصبی و نحوه تعامل آنها با مدارهای عصبی دخیل در حفظ ثبات خلق و خوی ممکن است نقش مهمی در افسردگی و درمان آن داشته باشد.
- صفات ارثی: به نظر میرسد اختلال افسردگی مداوم در افرادی که خویشاوندان خونی آنها نیز به این بیماری مبتلا هستند، شایعتر است. محققان در تلاش برای یافتن ژنهایی هستند که ممکن است در ایجاد افسردگی نقش داشته باشد.
- وقایع زندگی. مانند افسردگی شدید، رویدادهای آسیبزا مانند از دست دادن یکی از عزیزان، مشکلات مالی یا سطح بالای استرس میتواند باعث اختلال افسردگی مداوم در برخی افراد شود.
عوامل خطر
اختلال افسردگی مداوم اغلب در اوایل دوران کودکی، نوجوانی یا جوانی شروع میشود و مزمن است. به نظر میرسد برخی عوامل خطر ابتلا به اختلال افسردگی مداوم را افزایش دهند، از جمله:
- ابتلای یکی از بستگان درجه یک مبتلا به اختلال افسردگی اساسی یا سایر اختلالات افسردگی
- رویدادهای آسیبزا یا استرسزا در زندگی، مانند از دست دادن یکی از عزیزان یا مشکلات مالی
- ویژگیهای شخصیتی که شامل منفی گرایی میشود، مانند عزت نفس پایین و بیش از حد وابسته بودن، انتقاد از خود یا بدبین بودن
- سابقه سایر اختلالات سلامت روان، مانند اختلال شخصیت
عوارض
شرایطی که ممکن است با اختلال افسردگی مداوم مرتبط باشد عبارتند از:
- کاهش کیفیت زندگی
- افسردگی شدید، اختلالات اضطرابی و سایر اختلالات خلقی
- سوء مصرف مواد
- مشکلات روابط و درگیریهای خانوادگی
- مشکلات مدرسه و کار و کاهش بهره وری
- درد مزمن و بیماریهای پزشکی عمومی
- افکار یا رفتار خودکشی
- اختلالات شخصیت یا سایر اختلالات سلامت روان
پیشگیری
هیچ راه مطمئنی برای جلوگیری از اختلال افسردگی مداوم وجود ندارد. از آنجایی که اغلب در دوران کودکی یا در سالهای نوجوانی شروع میشود، شناسایی کودکان در معرض خطر ممکن است به درمان زودهنگام آنها کمک کند.
راهبردهایی که ممکن است به دفع علائم کمک کنند عبارتند از:
- برای کنترل استرس، افزایش انعطافپذیری و افزایش عزت نفس گام بردارید.
- با خانواده و دوستان خود تماس بگیرید، به خصوص در مواقع بحرانی، تا به شما کمک کنند طلسمهای سخت را پشت سر بگذارید.
- برای کمک به جلوگیری از بدتر شدن علائم، در اولین نشانه مشکل، درمان را دریافت کنید.
- برای کمک به جلوگیری از عود علائم، درمان طولانی مدت نگهدارنده را در نظر بگیرید.
تشخیص
اگر پزشک شما مشکوک به اختلال افسردگی مداوم باشد، معاینات و آزمایشات ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- معاینه بدنی. پزشک ممکن است یک معاینه فیزیکی انجام دهد و سؤالات عمیقی در مورد سلامتی شما بپرسد تا مشخص کند چه چیزی ممکن است باعث افسردگی شما شود. در برخی موارد، ممکن است با یک مشکل سلامت جسمی زمینهای مرتبط باشد.
- تستهای آزمایشگاهی پزشک ممکن است آزمایشهای آزمایشگاهی را برای رد سایر شرایط پزشکی که ممکن است باعث علائم افسردگی شوند، تجویز کند. برای مثال، پزشک ممکن است آزمایش خون را برای تشخیص کم کاری تیروئید (کم کاری تیروئید) تجویز کند.
- ارزیابی روانشناختی. این شامل بحث در مورد افکار، احساسات و رفتار شما میشود و ممکن است شامل یک پرسشنامه برای کمک به تشخیص دقیق باشد. این ارزیابی میتواند به تعیین اینکه آیا شما دارای اختلال افسردگی مداوم یا وضعیت دیگری است که میتواند بر خلق و خوی شما تأثیر بگذارد، مانند افسردگی اساسی، اختلال دوقطبی یا اختلال عاطفی فصلی، کمک کند.
برای تشخیص اختلال افسردگی مداوم، نشانه اصلی برای یک بزرگسال تا حدودی با یک کودک متفاوت است:
- برای یک بزرگسال، خلق افسرده در اکثر اوقات روز به مدت دو سال یا بیشتر رخ میدهد
- برای یک کودک، خلق افسرده یا تحریکپذیری در اکثر اوقات روز برای حداقل یک سال رخ میدهد
علائم ناشی از اختلال افسردگی مداوم میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. هنگامی که اختلال افسردگی مداوم قبل از 21 سالگی شروع میشود، به آن شروع زودرس میگویند. اگر از 21 سالگی یا بیشتر شروع شود، دیر شروع نامیده میشود.
درمان
دو درمان اصلی برای اختلال افسردگی مداوم، داروها و گفتار درمانی (روان درمانی) هستند. رویکرد درمانی توصیه شده توسط پزشک به عواملی مانند موارد زیر بستگی دارد:
- شدت علائم شما
- تمایل شما برای رسیدگی به مسائل عاطفی یا موقعیتی که بر زندگی شما تأثیر میگذارد
- ترجیحات شخصی شما
- روشهای درمانی قبلی
- توانایی شما برای تحمل داروها
- مشکلات عاطفی دیگری که ممکن است داشته باشید
روان درمانی ممکن است اولین توصیه برای کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال افسردگی مداوم باشد، اما این به خود فرد بستگی دارد. گاهی اوقات به داروهای ضد افسردگی نیز نیاز است.
داروها
انواع داروهای ضد افسردگی که بیشتر برای درمان اختلال افسردگی مداوم استفاده میشوند عبارتند از:
- مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)
- داروهای ضد افسردگی سه حلقهای (TCAs)
- مهارکنندههای بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین (SNRIs)
در مورد عوارض جانبی احتمالی با پزشک یا داروساز خود صحبت کنید.
پیدا کردن داروی مناسب
ممکن است لازم باشد چندین دارو یا ترکیبی از آنها را امتحان کنید قبل از اینکه داروی مؤثری را پیدا کنید. این نیاز به صبر دارد، زیرا برخی از داروها چندین هفته یا بیشتر طول میکشد تا اثر کامل داشته باشند و با تنظیم بدن شما عوارض جانبی کاهش یابد.
بدون مشورت با پزشک خود مصرف یک داروی ضد افسردگی را قطع نکنید – پزشک میتواند به شما کمک کند تا به تدریج و ایمن دوز خود را کاهش دهید. قطع ناگهانی درمان یا از دست دادن چندین دوز ممکن است علائمی شبیه ترک ایجاد کند و ترک ناگهانی ممکن است باعث بدتر شدن ناگهانی افسردگی شود.
هنگامی که اختلال افسردگی مداوم دارید، ممکن است نیاز به مصرف طولانی مدت داروهای ضد افسردگی برای کنترل علائم داشته باشید.
داروهای ضد افسردگی و بارداری
اگر باردار هستید یا در دوران شیردهی هستید، برخی از داروهای ضد افسردگی ممکن است برای نوزاد متولد نشده یا کودک شیرده شما خطرات بیشتری را برای سلامتی ایجاد کنند. اگر باردار شدید یا قصد بارداری دارید با پزشک خود صحبت کنید.
هشدار FDA در مورد داروهای ضد افسردگی
اگرچه داروهای ضدافسردگی معمولاً در صورت مصرف بیخطر هستند، اما FDA میخواهد که داروهای ضدافسردگی، هشدار جعبه سیاه را داشته باشند، که سختترین هشدار برای نسخههاست. در برخی موارد، کودکان، نوجوانان و جوانان زیر 25 سال ممکن است در هنگام مصرف داروهای ضد افسردگی، به ویژه در چند هفته اول پس از شروع یا تغییر دوز، افکار یا رفتار خودکشی افزایش یابد.
هرکسی که یک داروی ضد افسردگی مصرف میکند باید از نظر بدتر شدن افسردگی یا رفتار غیرعادی، به ویژه هنگامی که برای اولین بار داروی جدید را شروع میکند یا با تغییر دوز، به دقت تحت نظر باشد. اگر نوجوان شما در حین مصرف یک داروی ضد افسردگی افکار خودکشی داشت، فوراً با پزشک خود تماس بگیرید یا کمک اضطراری دریافت کنید.
به خاطر داشته باشید که داروهای ضد افسردگی با بهبود خلق و خوی احتمال بیشتری دارد که خطر خودکشی را در درازمدت کاهش دهند.
روان درمانی
روان درمانی یک اصطلاح کلی برای درمان افسردگی از طریق صحبت در مورد وضعیت خود و مسائل مربوط به آن با یک متخصص سلامت روان است. روان درمانی به عنوان گفتگو درمانی یا مشاوره روانشناختی نیز شناخته میشود.
انواع مختلف روان درمانی مانند درمان شناختی رفتاری میتواند برای اختلال افسردگی مداوم موثر باشد. شما و درمانگرتان میتوانید در مورد اینکه کدام نوع درمان برای شما مناسب است، اهدافتان برای درمان و سایر مسائل مانند طول درمان صحبت کنید.
روان درمانی میتواند به شما کمک کند:
- خود را با یک بحران یا سایر مشکلات فعلی تنظیم کنید
- مسائلی را که به افسردگی شما کمک میکند شناسایی کنید و رفتارهایی را که آن را بدتر میکند تغییر دهید
- باورها و رفتارهای منفی را شناسایی کنید و آنها را با باورهای سالم و مثبت جایگزین کنید
- راههای بهتری برای مقابله و حل مشکلات پیدا کنید
- روابط و تجربیات را کاوش کنید و با دیگران تعاملات مثبت ایجاد کنید
- احساس رضایت و کنترل را در زندگی خود به دستآورید و به کاهش علائم افسردگی مانند ناامیدی و عصبانیت کمک کنید.
- یاد بگیرید که برای زندگی خود اهداف واقع بینانه تعیین کنید
شیوه زندگی و درمانهای خانگی
اختلال افسردگی مداوم معمولاً شرایطی نیست که بتوانید به تنهایی آن را درمان کنید. اما، علاوه بر درمان حرفهای، این مراحل خودمراقبتی میتواند کمک کند:
- به برنامه درمانی خود پایبند باشید. جلسات یا قرار ملاقاتهای روان درمانی را نادیده نگیرید و حتی اگر احساس خوبی دارید، داروهای خود را نادیده نگیرید. به خودتان زمان بدهید تا به تدریج پیشرفت کنید.
- با اختلال افسردگی مداوم آشنا شوید. آموزش در مورد وضعیت شما میتواند به شما قدرت دهد و به شما انگیزه دهد تا به برنامه درمانی خود پایبند باشید. خانواده خود را تشویق کنید تا در مورد این اختلال بیاموزند تا به آنها در درک و حمایت از شما کمک کنید.
- به علائم هشدار دهنده توجه کنید. با پزشک یا درمانگر خود کار کنید تا بدانید چه چیزی ممکن است علائم شما را تحریک کند. برنامهریزی کنید تا بدانید در صورت بدتر شدن یا بازگشت علائم چه باید بکنید. در صورت مشاهده هرگونه تغییر در علائم یا احساس خود با پزشک یا درمانگر خود تماس بگیرید. اعضای خانواده یا دوستان را برای مشاهده علائم هشدار مشارکت دهید.
- مراقب خودتان باشید. سالم غذا بخورید، فعالیت بدنی داشته باشید و خواب کافی داشته باشید. پیاده روی، آهسته دویدن، شنا کردن، باغبانی یا فعالیت دیگری که از آن لذت میبرید را در نظر بگیرید. خوب خوابیدن هم برای سلامت جسمی و هم برای سلامت روانی شما مهم است. اگر مشکل خواب دارید، با پزشک خود در مورد کارهایی که میتوانید انجام دهید صحبت کنید.
- از مصرف الکل و داروهای تفریحی پرهیز کنید. ممکن است به نظر برسد که الکل یا مواد مخدر علائم مرتبط با افسردگی را کاهش میدهند، اما در دراز مدت به طور کلی افسردگی را بدتر میکنند و درمان آن را سختتر میکنند. اگر برای مقابله با مصرف الکل یا مواد مخدر به کمک نیاز دارید، با پزشک یا درمانگر خود صحبت کنید.
مقابله و حمایت
اختلال افسردگی مداوم، شرکت در رفتار و فعالیتهایی را که میتواند به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشد، دشوار میکند. علاوه بر درمانهای توصیه شده توسط پزشک یا درمانگر، این نکات را در نظر بگیرید:
- روی اهداف خود تمرکز کنید. مقابله با اختلال افسردگی مداوم یک فرآیند مداوم است. اهداف معقولی برای خود تعیین کنید. با در نظر گرفتن اهداف خود انگیزه خود را حفظ کنید. اما به خودتان اجازه دهید زمانی که احساس ناراحتی میکنید کمتر کار کنید.
- زندگی خود را ساده کنید. در صورت امکان تعهدات را کاهش دهید. زمان خود را با برنامهریزی روز خود ساختار دهید. ممکن است دریابید که تهیه فهرستی از کارهای روزانه، استفاده از یادداشتهای چسبنده به عنوان یادآوری یا استفاده از برنامه ریز برای سازماندهی ماندن به شما کمک میکند.
- در یک مجله بنویسید. روزنامهنگاری به عنوان بخشی از درمان شما ممکن است با اجازه دادن به شما برای ابراز درد، خشم، ترس یا سایر احساسات، خلق و خو را بهبود بخشد.
- کتابها و وب سایتهای معتبر خودیاری را بخوانید. از پزشک یا درمانگر خود بخواهید کتاب یا وب سایتی را برای خواندن توصیه کند.
- متصل بمانید. منزوی نشوید سعی کنید در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنید و به طور منظم با خانواده یا دوستان دور هم جمع شوید. گروههای حمایتی برای افراد مبتلا به افسردگی میتوانند به شما کمک کنند با دیگرانی که با چالشهای مشابه روبرو هستند ارتباط برقرار کرده و تجربیات خود را به اشتراک بگذارید.
- راههای آرامش و مدیریت استرس خود را بیاموزید. به عنوان مثال میتوان به مدیتیشن، آرامسازی پیشرونده عضلات، یوگا و تای چی اشاره کرد.
- زمانی که سرحال هستید تصمیمات مهم نگیرید. زمانی که احساس افسردگی میکنید از تصمیمگیری خودداری کنید، زیرا ممکن است به وضوح فکر نکنید.