آلن رنه – زندگینامه و فعالیتهای هنری و سینمایی و فهرست آثار – Alain Resnais

تاریخ تولد: 3 ژوئن 1922 در ون، فرانسه
فیلمهای مهم:
شب و مه (1955)، هیروشیما عشق من (1959)، سال گذشته در مارین باد (1961)، علف وحشی (2009)
ژانر معمول فیلمهایش
درام روانشناسانه.
لقب پیشنهادی
راوی فاصلهها
چند نکته از زندگیاش
- در 14 سالگی فیلم 8 میلیمتری میساخت.
- در سینمای فرانسه کسی که میخواهد فیلم بلند بسازد، حتماً باید سابقه دستیاری در پنج فیلم سینمایی از کارگردانهای حرفهای یا ساخت سه فیلم کوتاه شاخص و جایزه برده را در کارنامه خود داشته باشد وگرنه مجوز فعالیت نخواهد داشت. در تمام تاریخ سینمای فرانسه تنها سه نفر این قانون را شکستهاند: «برتران تاورنیه» و «کلود للوش» فیلمسازان افسانهای دهه 70 و 80 و آلن رنه!
- روشنفکری آوانگارد و تحت تأثیر فلسفه هانری برگسون است.
- به درامهای انگلیسی علاقهمند بود.
دلایل شهرت
- بر خلاف موج نوییها حاضر به صرف نظر کردن از زیبایی شناسی تدوین میزان سن را اصل قرار میداد و از زبانی کاملاً سینمایی بهره میگرفت.
- جنبههای فرمالیستی و مدرنیسم مخصوص او و استفاده از مضامین اجتماعی و سیاسی کمتر در کارهای گدار، ریوت و تروفو دیده میشود.
- با به کارگیری ساختاری رازآلود و شدیداً سینمایی و تدوین فوق العاده آثار منسجمی ساخت که برخی از آنها بحث بر انگیزترین آثار سینما هستند.
- تولید فیلم را کاری اشتراکی میدانست و همکاری کارگردان با یک نویسنده را در نوشتن فیلم ضروری میدید.
- بعد از نمایش هیروشیما عشق من به همراه تروفو به عنوان پیشگامان موج نو معرفی شدند.
- در 1980 عموی آمریکایی من را بر اساس نظریات زیست شناس معروف هانری لابوری ساخت که جایزه ویژه داوران کن را برایش به ارمغان آورد.
چند کلمه که دنیای فیلمساز را میسازند
تقدیر، زمان، حافظه، جریان سیال ذهن، تلفات جنگ، عشق.
همکاران مورد علاقه
مارگریت دوراس و آلن رُب گریه.
جوایز مهم
برنده جایزه ویژه نویسندگان و منتقدان در جشنواره کن برای فیلم هیروشیما عشق من (1959)، برنده جایزه بهترین فیلم از جشنواره سزار فرانسه برای فیلم مشیت الهی (1977)، برنده جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی از جشنواره سزار فرانسه برای فیلم سیگار کشیدن/ سیگار نکشیدن (1993).
چند جمله از دیگران درباره او
- اریک رومر: «رنه یک کوبیست است. منظورم این است که او اولین فیلمساز مدرن فیلمهای ناطق است.»
- گرگور ژوزف: «رنه نسخه مستعمل و دست چندم کن لوچ است.»
- آنتوئن سیمونه: «رنه خون تازهای ست در رگ سینما.»
- آلمودوار رنه را دلقک سیرک خوانده است!!
چند جمله مهم از او
- وقتی وارد ساختمان یک اپرا یا تماشاخانه شده و بنشینید در صحنه مقابلتان بازیگران زن و مرد را خواهید دید. در مورد سینما هم فکر مشابهی دارم؛ وقتی وارد سالن سینمایی میشویم دوست دارم قراردادهای سینمایی را ببینم، قراردادهای سینما به عنوان یک هنر گرافیکی – دوست دارم این احساس را به من القاء کنند چیزی را که سعی دارند به من بباوراند واقعی نیست.
- در کتابخانه ملی پاریس گویی واژهها زندانیاند.
- (در پاسخ به خبرنگاری که از او پرسیده بود آیا سینما مرده است؟): جاری است مثل رودخانه.
- تنها تماشای مکرر فیلمهای وودی آلن بوده که مرا از یک دوره افسردگی حاد نجات داده و برای همین تا آخر عمر خود را مدیون او خواهم دانست.
- هرگز میل و اشتیاقی برای فیلم ساختن نداشتهام اما شما مجبورید زندگی را بسازید و این معجزه آساست!
مؤلفههای سبکی و مضمونی تکرار شونده
- بر خلاف موجنوییها ترجیح میداد با فیلمنامه اصیل کار کند.
- فیلمهایش پیچیدگیهای خاصی دارند و اغلب از شیوه سنتی روایت در آنها استفاده نمیکند.
- در آثارش تلاش اصلی برای انعکاس و بازتاباندن مسیر تفکر انسانی ست و به همین دلیل حافظه و زمان عناصر فیلمهای او را تشکیل میدهند.
- به راحتی میتوان گفت آن چه مارسل پروست با رمان کرد، رنه به شکل دیگری با سینما انجام میدهد.
- به گفته خودش بیشترین تأثیر را از گریفیث و پودفکین و آیزنشتاین گرفته است.
- فضای آثارش تحت تأثیر نویسندگانی چون امبرتو اکو و ریموند کارور است.
منابع الهامش
ادبیات فرانسه و کشورهای اروپایی
یک سکانس مهم از فیلمهایش
درسکانس ابتدایی فیلم هیروشیما عشق من شاهکار آلن رنه در خلال صحبتهای مرد ژاپنی و زن فرانسوی، مکانهای مختلفی از هیروشیما به نمایش در میآید. زن اصرار دارد که بگوید هیروشیما را میشناسد و مرد با تکرار جمله نه تو هیروشیما را نمیشناسی ادعای او را رد میکند. از همان ابتدا اهمیت مکان در فیلم آشکار و دارای بعدی متافیزیکی میگردد. در واقع به واسطه پیوند بین این زوج مکان به عنصری سیاسی – فرهنگی تبدیل میشود. فاصلههای جغرافیایی و غرابت بین مکانها نشانه غرابت و دوری زیستی این زن و مرد است و در نهایت به یک فاصله پر نشدنی در بین نوع انسان میرسد. رنه با نشان دادن این سکانس طولانی مانیفست هنری خود را در باب تجربه زیستی و اقلیمی و جفرافیایی بین انسانها و فاصله و عدم ارتباط بین آنها ارائه میدهد.