نقد و بررسی فیلم یک داستان برانسکی: تضاد دو دنیای جنایت و شرافت – A Bronx Tale 1993

کارگردان و سابقه او

فیلم یک داستان برانسکی به کارگردانی رابرت دنیرو (Robert De Niro) ساخته شده است. دنیرو یکی از بزرگ‌ترین بازیگران تاریخ سینماست که برای ایفای نقش در فیلم‌های ماندگاری چون پدرخوانده ۲ (The Godfather Part II) و گاو خشمگین (Raging Bull) شهرت دارد. یک داستان برانسکی نخستین تجربه دنیرو در مقام کارگردان بود. او با این فیلم نشان داد که نه تنها در عرصه بازیگری بلکه در کارگردانی نیز مهارت دارد. دنیرو با الهام از زندگی شخصی چاز پالمینتری (Chazz Palminteri)، نویسنده فیلمنامه، این فیلم را به اثری تاثیرگذار تبدیل کرد.

هنرپیشه‌های اصلی و نقش‌های آن‌ها

  • رابرت دنیرو (Robert De Niro) در نقش لورنزو (Lorenzo): لورنزو، پدر قهرمان اصلی داستان، راننده اتوبوس است که تلاش می‌کند پسرش را از جهان خلافکاران دور نگه دارد. او نماینده مردی شرافتمند و اصول‌گراست که تلاش دارد با سخت‌کوشی خانواده‌اش را از خطرات زندگی در محله‌های جرم‌خیز نیویورک نجات دهد.
  • چاز پالمینتری (Chazz Palminteri) در نقش سونی (Sonny): سونی، رئیس محله‌ای خلافکار، یکی از قدرتمندترین شخصیت‌ها در برانکس است. او پس از آشنایی با کالوجرو، قهرمان نوجوان فیلم، رابطه‌ای پدرانه و راهنماگونه با او برقرار می‌کند. شخصیت سونی به گونه‌ای طراحی شده که مخاطب در عین حال که از او می‌ترسد، به او احترام می‌گذارد.
  • لالو برانکاتو (Lillo Brancato) در نقش کالوجرو (Calogero): کالوجرو، قهرمان اصلی فیلم، پسری جوان است که بین دو دنیای متضاد یعنی دنیای جنایتکارانه سونی و دنیای سخت‌کوش و اخلاق‌مدار پدرش لورنزو گیر افتاده است. این شخصیت در واقع بر اساس زندگی نویسنده فیلمنامه، چاز پالمینتری، ساخته شده است.

شرایط ساخت فیلم و ایده اصلی

یک داستان برانسکی بر اساس نمایشنامه‌ای به همین نام از چاز پالمینتری ساخته شده است. این فیلم به نوعی داستان زندگی واقعی پالمینتری را روایت می‌کند. او دوران کودکی خود را در محله برانکس نیویورک سپری کرده بود و از تجربیات شخصی‌اش در این فیلم بهره برد. دنیرو پس از دیدن نمایشنامه، به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و تصمیم گرفت که اولین تجربه کارگردانی خود را با ساخت این فیلم آغاز کند.

این فیلم اقتباسی مستقیم از این نمایشنامه است و بخش‌های مهمی از زندگی کودکی و نوجوانی پالمینتری را بازگو می‌کند. ایده اصلی فیلم درباره انتخاب‌های اخلاقی و تضادهای دو دنیای متضاد در زندگی یک پسر نوجوان است.

داستان فیلم

یک داستان برانسکی داستان زندگی پسری جوان به نام کالوجرو است که در محله‌ای جرم‌خیز در برانکس، نیویورک بزرگ می‌شود. داستان در دهه ۱۹۶۰ آغاز می‌شود، زمانی که کالوجرو کودکی ۹ ساله است. او با پدر سخت‌کوش و اخلاق‌مدارش، لورنزو، زندگی می‌کند. لورنزو به عنوان یک راننده اتوبوس تلاش می‌کند که خانواده‌اش را از جهان جنایتکاران دور نگه دارد.

با این حال، زندگی کالوجرو پس از دیدن یک قتل در خیابان توسط سونی، رئیس جنایتکار محله، دچار تغییر می‌شود. سونی به دلیل شهرت و قدرتش در محله، مورد احترام و ترس مردم است. کالوجرو با اینکه شاهد این قتل بوده است، در دادگاه شهادت نمی‌دهد و این کارش باعث می‌شود سونی او را زیر نظر بگیرد و به تدریج او را به دنیای خود جذب کند.

در ادامه، رابطه‌ای عجیب و پیچیده بین سونی و کالوجرو شکل می‌گیرد. سونی به نوعی نقش مربی و راهنمای زندگی کالوجرو را به عهده می‌گیرد و او را به دنیای جنایتکاران وارد می‌کند. در مقابل، لورنزو تلاش می‌کند که پسرش را از این مسیر دور نگه دارد و ارزش‌های اخلاقی خود را به او منتقل کند. این تضاد دو دنیای متفاوت، محوری‌ترین عنصر داستان است.

با بزرگ شدن کالوجرو، او با مسائل بیشتری روبرو می‌شود؛ از جمله روابط نژادی و عشق به دختری آفریقایی-آمریکایی که با تبعیض نژادی محله‌اش روبروست. کالوجرو باید بین دنیای پر از خشونت و قدرت سونی و دنیای سخت‌کوش و اخلاق‌مدار پدرش، یکی را انتخاب کند.

در نهایت، فیلم به اوج می‌رسد وقتی که سونی در یک سوءقصد کشته می‌شود و کالوجرو باید تصمیم بگیرد که کدام مسیر زندگی را انتخاب کند: راه سونی یا راه پدرش.

نقد فیلم و مفهوم آن

یک داستان برانسکی یکی از فیلم‌هایی است که با روایتی ساده و در عین حال عمیق، به بررسی مفاهیمی چون خانواده، هویت، عشق، قدرت و انتخاب‌های اخلاقی می‌پردازد. این فیلم توانسته است به شکلی واقع‌گرایانه، تضادهای دو دنیای مختلف را به تصویر بکشد؛ دنیای جنایت و قدرت در مقابل دنیای کار و شرافت.

یکی از جنبه‌های برجسته فیلم، بازی‌های عالی بازیگران است. رابرت دنیرو در نقش پدر کالوجرو، توانسته است شخصیتی قدرتمند و سرشار از اصول اخلاقی را خلق کند که همواره تلاش می‌کند پسرش را از اشتباهات دور نگه دارد. در مقابل، چاز پالمینتری در نقش سونی، با مهارت خاصی شخصیت یک جنایتکار کاریزماتیک را به نمایش می‌گذارد. سونی به شکلی شخصیت‌پردازی شده است که در عین حالی که یک جنایتکار خطرناک است، اما مخاطب نمی‌تواند به سادگی او را قضاوت کند. او در واقع به نوعی پدر معنوی کالوجرو می‌شود و برخی اصول زندگی را به او می‌آموزد.

فیلم به طور کلی به بررسی موضوعات متعددی مانند وفاداری، شرافت، تبعیض نژادی و اهمیت خانواده می‌پردازد. انتخاب‌های اخلاقی کالوجرو در طول فیلم نشان‌دهنده این است که هر فرد در زندگی با گزینه‌های متفاوتی روبروست و باید به نوعی بین اصول و شرایط محیطی خود یکی را انتخاب کند. این فیلم همچنین به مخاطب نشان می‌دهد که هرچند قدرت و شهرت ممکن است در نگاه اول جذاب به نظر برسد، اما در نهایت این اصول اخلاقی و وفاداری به خانواده است که ارزشمندتر است.

از نظر بصری، فیلم به خوبی توانسته است فضای برانکس دهه ۱۹۶۰ را به تصویر بکشد. موسیقی متن فیلم نیز با ترکیب قطعاتی از موسیقی جاز و راک اند رول، به خوبی با فضای فیلم هماهنگ است و به انتقال حس و حال زمانه کمک می‌کند.

چرا باید این فیلم را دید؟

یک داستان برانسکی یکی از فیلم‌های برجسته‌ای است که هم برای علاقه‌مندان به فیلم‌های جنایی و هم برای علاقه‌مندان به درام‌های خانوادگی و اجتماعی جذاب خواهد بود. این فیلم به شکلی واقع‌گرایانه، زندگی در محله‌های جرم‌خیز نیویورک را به تصویر می‌کشد و در عین حال پیام‌های عمیقی درباره خانواده، انتخاب‌های اخلاقی و اهمیت روابط انسانی ارائه می‌دهد.

تماشای این فیلم می‌تواند تجربه‌ای متفاوت و آموزنده باشد. رابطه بین کالوجرو و دو شخصیت اصلی، یعنی سونی و لورنزو، به نوعی بازتابی از تضادهای درونی هر فرد در مواجهه با انتخاب‌های اخلاقی و اجتماعی است. همچنین، فیلم با بازی‌های درخشان دنیرو و پالمینتری، به یک اثر ماندگار تبدیل شده است.


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]