پیشنهاد تماشای فیلم زندگی یا Living – بازسازی مدرن فیلم مشهور کوروساوا

فیلم زندگی یا Living یک فیلم درام بریتانیایی محصول 2022 به کارگردانی الیور هرمانوس است که بر اساس فیلمنامه کازوئو ایشی گورو ساخته شده است. این فیلم بازسازی فیلم ژاپنی ایکیرو محصول 1952 به کارگردانی آکیرا کوروساوا است که خود این فیلم مشهور به نوبه خود از رمان روسی مرگ ایوان ایلیچ اثر لئو تولستوی در سال 1886 الهام گرفته شده است.
داستان این فیلم در سال 1953 لندن میگذرد و نقش اصلی آن یک کارمند در بخش فواید عمومی شهرستان (با بازی بیل نای) را در حال مواجهه با یک بیماری کشنده به تصویر کشیده میشود.
اولین نمایش جهانی Living در جشنواره فیلم ساندنس 2022 در 21 ژانویه 2022 بود. این فیلم نقدهای مثبتی دریافت کرد و بازی نیگی مورد تحسین خاصی قرار گرفت و در نود و پنجمین دوره جوایز اسکار نامزد بهترین بازیگر مرد (نای) و بهترین فیلمنامه اقتباسی شد.
تشخیص داده میشود که رادنی ویلیامز، یک کارمند ارشد شورای شهرستان لندن در سال 1953 لندن، بیماری سرطان علاجناپذیر دارد. او از گفتن این موضوع به پسرش مایکل و عروسش، فیونا، خودداری میکند، در عوض تصمیم می گیرد نیمی از پس انداز زندگی خود را برداشت کند، مقدار مرگبار داروی خواب بخرد و در یک شهر تفریحی ساحلی دست به خودکشی بزند …
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
علیرغم این واقعیت که فیلم زندگی پیرامون محور مرگ میچرخد، آرامشی در «زندگی» در آن مشاهده میشود. این یک فیلم مناسب برای دیدن در تعطیلات نیست،ما مانند «سرود کریسمس» و دیگر داستانهای نظیر آن، فیلمی است که به عقب برمیگردد تا آیینها و روالهایی همه زندگی خود را وقف آن میکنیم، مرود نقد قرار بدهد.
در فیلم کلاسیک ژاپنی 1952، تاکاشی شیمورا بزرگ در نقش یک کارمند بیتفاوت اهل توکیو بازی میکند که متوجه میشود بیمار لاعلاج دارد و شروع به زیر سوال بردن زندگی خود میکند.
ایشی گورو «ایکیرو» را اثری سازنده برای خود میداند. کتابهای او (شامل «هرگز رهایم نکن» و «بازمانده روز») بحران رویارویی با زندگی خود را با وضوح تازهای، مینمایاند و راههایی مملو از شوق زندگی را فراروی ما مینهد. با «زندگی»، ایشی گورو – نویسنده ای بریتانیایی که پدر و مادرش در پنج سالگی را از ناکازاکی به ساری نقل مکان کردند – تمثیل محبوب خود را با نوستالژی نزدیکی به خانه القا می کند.
«زندگی» «ایکیرو» را به لندنی غمانگیز پس از جنگ تبدیل میکند که مملو از مردانی با قار است. زنبورهای کارگری که کلاه به سر میکنند، تلاش میکنند با رفتار موقر مذهبی همخوانی داشته باشد و در داخل و خارج شهر رفت و آمد میکنند. یکی از آنها ویلیامز (بیل نای) است، یک کارمند بیروح و رئیس به طرز وحشتناک سختگیر بخش فواید عمومی او.
وقتی دکتر ویلیامز به او میگوید که فقط چند ماه دیگر زنده است، پاسخ آرام او هم ویرانکننده و هم پوچ است:.
ویلیامز مانند شخصیت اصلی «ایکیرو» با این خبر متحول میشود. او ابتدا به یک بوهمی محلی به نام ساترلند (تام برک) مراجعه می کند تا یک گشت و گذار در زندگی شبانه شهر داشته باشد. سپس او وقت خود را با مارگارت میگذراند، یک همراه سرزنده که او را با پسر و عروسش که متقاعد شدهاند پیرمرد در حال رابطه نامشروع است، درگیر میکند. در نهایت، او چیزی را پیدا میکند که به آن باور داشته باشد.
فیلم «Living» از این سو به آن سو میشود و از موسیقی پیانویی در سراسر آن استفاده شده.ا
مانند فیلمهای دیوید لین، اشتیاق او به طرز ظریفی با سرکوب در هم میآمیزد و ویلیامز به نوعی شخصیت رمانتیک بدل میشود، مردی که از هیجان یافتن خود شوکه شده و سپس به شادی میرسد.