غم انگیزترین پایان فیلم ها در طول تاریخ

«مرثیهای برای یک رویا» (۲۰۰۰) فیلمی است که به خاطر پایان ویرانگرش شناخته میشود. این فیلم به بررسی زندگی چهار نفر میپردازد که با اعتیاد مبارزه میکنند و با از دست دادن کنترل زندگیشان، سرنوشتی تاریک و دلخراش پیدا میکنند. رویاهایشان در هم شکسته و زندگیشان ویران شده است. تیرگی و ناامیدی به تصویر کشیده شده در صحنههای پایانی تأثیری ماندگار بر مخاطب میگذارد.
“مه” (۲۰۰۷): این فیلم که بر اساس رمانی از استیون کینگ ساخته شده است، داستان گروهی از مردم را دنبال میکند که در یک سوپرمارکت به دام افتادهاند در حالی که یک مه مرموز شهر آنها را فرا میگیرد و موجودات مرگباری را با خود میآورد. پایان یک چرخش تاریک و غیرمنتظره پیدا میکند و بینندگان را با یک حس عمیق ناامیدی مواجه میکند.
«مارلی و من» (۲۰۰۸): این کمدی-درام با بازی جنیفر آنیستون و اوون ویلسون، داستان یک زوج و سگ شیطان و در عین حال دوست داشتنی آنها، مارلی را روایت میکند. با پیشرفت فیلم، مارلی بزرگتر میشود و از مشکلات سلامتی رنج میبرد، که منجر به پایانی دلخراش میشود که مضامین از دست دادن و پیوندهای پایداری که ما با حیوانات خانگی خود ایجاد میکنیم را بررسی میکند.
“رومئو + ژولیت” (۱۹۹۶): اقتباس مدرن باز لورمن کارگردان از تراژدی شکسپیر، بازگویی بصری خیرهکننده و بار عاطفی از داستان کلاسیک عاشقان ستاره دار را ارائه میدهد. فیلم به داستان اصلی وفادار میماند و در پایان غمانگیزی به پایان میرسد که تماشاگران را ویران میکند.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
«تاوان» (۲۰۰۷): داستان این درام رمانتیک بریتانیایی در طول جنگ جهانی دوم، زندگی دو عاشق به نامهای سیسیلیا و رابی را دنبال میکند که با یکاتهام نادرست و شرایط جنگ از هم جدا میشوند. پایان عواقب ویرانگر سوء تفاهمها و فرصتهای از دست رفته را نشان میدهد و حس عمیقی از اندوه را به جا میگذارد.
“ترک لاس وگاس” (۱۹۹۵): نیکلاس کیج در این درام در مورد مردی که تصمیم میگیرد خود را تا سر حد مرگ در لاس وگاس بنوشد، اجرای قدرتمندی ارائه میدهد. این فیلم به بررسی مضامین اعتیاد و خود تخریبی میپردازد و به پایانی غمانگیز ختم میشود که بینندگان را با وزن عاطفی سنگینی مواجه میکند.
“مرد فیلی” (۱۹۸۰): این درام زندگینامهای به کارگردانی دیوید لینچ، داستان جوزف مریک، مردی بشدت از ریخت افتاده در لندن قرن ۱۹ را روایت میکند. این فیلم زندگی غمانگیز مریک و بدرفتاری جامعه با او را بررسی میکند. پایان تلخ و تلخ است و بینندگان را با حس عمیق ترحم و اندوه مواجه میکند.
\”Grave of the Fireflies\” (۱۹۸۸): این انیمیشن از استودیو جیبلی داستان دو خواهر و برادر به نامهای سیتا و ستسوکو را در طول جنگ جهانی دوم در ژاپن دنبال میکند. این فیلم تأثیر مخرب جنگ بر زندگی غیرنظامیان، به ویژه بر کودکان را به تصویر میکشد. پایان دلخراش است و واقعیتهای خشن و عواطف درگیری را به نمایش میگذارد.
«تعقیب خوشبختی» (۲۰۰۶): این فیلم بر اساس داستانی واقعی، ویل اسمیت را در نقش کریس گاردنر، فروشندهای درگیر بازی میکند که در حالی که تلاش میکند برای پسر خردسالش تأمین کند، بیخانمان میشود. این فیلم سفر چالش برانگیز و پشتکار آنها را به تصویر میکشد. در حالی که فیلم به طور کلی پیامی نشاطآور دارد، پایان آن از نظر احساسی اثرگذار است.
“بچه میلیون دلاری” (۲۰۰۴): این درام ورزشی به کارگردانی کلینتایستوود، داستان یک بوکسور زن مصمم با بازی هیلاری سوانک و رابطه او با مربی خود با بازیایستوود را دنبال میکند. این فیلم در مرحله پایانی خود چرخشی غمانگیز میگیرد و مضامین فداکاری، پشیمانی و واقعیتهای سخت زندگی را بررسی میکند.
“انتخاب سوفی” (۱۹۸۲): این درام با بازی مریل استریپ بر اساس رمانی از ویلئام استایرون ساخته شده است. این فیلم داستان سوفی، یک مهاجر لهستانی را دنبال میکند که توسط گذشتهاش تسخیر شده است. پایان دلخراش انتخاب مخربی که او در طول هولوکاست مجبور به انجام آن شد و تأثیر عمیقی که بر زندگی او داشت را نشان میدهد.
“تقصیر در ستارههای ما” (۲۰۱۴): این درام عاشقانه بر اساس رمان پرفروش جان گرین، داستان دو نوجوان به نامهای هیزل و گاس را روایت میکند که در حین مبارزه با سرطان با هم آشنا شده و عاشق هم میشوند. این فیلم مضامین عشق، مرگ و میر و پیچیدگیهای زندگی با یک بیماری لاعلاج را بررسی میکند که منجر به پایانی دلخراش میشود.
“منچستر کنار دریا” (۲۰۱۶): این درام به کارگردانی کنت لونرگان، لی چندلر با بازی کیسی افلک را دنبال میکند که پس از یک تراژدی خانوادگی با غم و اندوه و گناه دست و پنجه نرم میکند. فیلم به درون مایههای از دست دادن، رستگاری و سنگینی اشتباهات گذشته میپردازد و به پایانی عمیقاً احساسی و مالیخولیایی ختم میشود.
«دفترچه یادداشت» (۲۰۰۴): این درام عاشقانه بر اساس رمان نیکلاس اسپارکس، داستان عشق نوح و آلی با بازی رایان گاسلینگ و ریچل مک آدامز را به تصویر میکشد. این فیلم به صورت متناوب بین عاشقانه تابستان قدیکی پرشور آنها و سالهای آخر زندگی آنها، که در آن آلی بیماری آلزایمر گرفته، متعیر است. پایان عواقب دلخراش آلزایمر و قدرت پایدار عشق را آشکار میکند.
«زندگی زیباست» (۱۹۹۷): این فیلم ایتالیایی به کارگردانی و بازی روبرتو بنینی در طول جنگ جهانی دوم روایت میشود و داستان پدرییهودی را روایت میکند که از تخیل خود برای محافظت از پسر خردسالش در برابر وحشت اردوگاه کار اجباری استفاده میکند. در حالی که فیلم حاوی لحظاتامید و طنز است، پایان آن عمیقاً غمانگیز و از نظر احساسی ویرانگر است.
«فهرست شیندلر» (۱۹۹۳): این درام تاریخی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، داستان واقعی اسکار شیندلر، تاجر آلمانی را روایت میکند که جان بیش از هزار پناهندهیهودی را در جریان هولوکاست نجات داد. پایان فیلم آمیزهای از شادی و غم است زیرا شیندلر از زندگیهایی که نتوانست نجات دهد ابراز تأسف میکند و تأثیری ماندگار بر تماشاگر میگذارد.
“جاده” (۲۰۰۹): این فیلم پساآخرالزمانی بر اساس رمانی از کورمک مک کارتی، پدر و پسر خردسالش را در حالی که در دنیای متروک و خطرناکی حرکت میکنند، دنبال میکند. پایان تلخ و دلخراش است و منعکسکننده واقعیتهای خشن بقا و فداکاریهایی است که برای محافظت از عزیزان انجام شده است.
«پسر با پیژامه راه راه» (۲۰۰۸): داستان این فیلم در جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد و داستان دوستی غیرمحتمل بین برونو، پسر یک افسر نازی، و سموئل، پسر جوانیهودی زندانی در اردوگاه کار اجباری را روایت میکند. پایان بسیار غمانگیز است و تفسیری واضح درباره وحشت هولوکاست ارائه میدهد.
“پلهای مدیسون کانتی” (۱۹۹۵): این درام عاشقانه با بازی کلینتایستوود و مریل استریپ، رابطه عاشقانه کوتاه و در عین حال احساسات قوی بین یک زن متاهل و یک عکاس دوره گرد را دنبال میکند. پایان فیلم از نظر احساسی عمیق است و مملو از حسرت و فرصتهای از دست رفته است و بینندگان را با حس مالیخولیایی مواجه میکند.
“دزد کتاب” (۲۰۱۳): این درام از جنگ جهانی دوم بر اساس رمانی از مارکوس زوساک، حول محور دختر جوانی به نام لیزل و تجربیات او در آلمان نازی است. پایانی تلخ و غمانگیز دارد که قدرت ادبیات و استحکام روح انسان را در برابر تراژدی برجسته میکند.
“شیر” (۲۰۱۶): این درام زندگینامهای داستان واقعی سارو بریرلی، پسر جوان هندی را روایت میکند که از خانوادهاش جدا میشود و توسط یک زوج استرالیایی به فرزندی قبول میشود. این فیلم به بررسی مضامین هویت، از دست دادن و جستجوی خانه میپردازد. وقتی سارو دوباره به مادری که او را زاده روبرو یمشود، پایان شادی و دلشکستگی را در کنار هم قرار میدهد.
\”Hachi: A Dog\’s Tale\” (۲۰۰۹): این فیلم دلانگیز و دلخراش بر اساس داستانی واقعی، پیوند بین یک پروفسور (ریچارد گیر) و سگ وفادارش آکیتا به نام هاچیکو را دنبال میکند. پایان به خصوص تحسین برانگیز است زیرا وفاداری تزلزل ناپذیر هاچیکو را حتی پس از مرگ صاحبش به تصویر میکشد و واکنش عاطفی عمیقی را برمی انگیزد.
مسیر سبز (۱۹۹۹): این درام بر اساس رمان استیون کینگ، داستان یک افسر مجازات اعدام با بازی تام هنکس و تعامل او با یک زندانی ملایم با تواناییهای ماوراء طبیعی را دنبال میکند. این فیلم مضامین بیعدالتی، رستگاری و قدرت شفقت را بررسی میکند. پایان از نظر احساسی تأثیرگذار و قابل تامل است.
“رقصنده در تاریکی” (۲۰۰۰): این درام موزیکال به کارگردانی لارس فون تریر با بازی بیورک در نقش یک مهاجر چک در ایالات متحده که با مجموعهای از حوادث غمانگیز روبرو میشود. فیلم به موضوعات فقر، فداکاری و پیامدهای بیعدالتی میپردازد. پایان ویرانگر است و اعماق رنج بشر را بررسی میکند.
“لا لا لند” (۲۰۱۶): این موزیکال رمانتیک داستان عشق بین یک بازیگر زن مشتاق با بازی اما استون و یک موسیقیدان جاز با بازی رایان گاسلینگ را دنبال میکند. این فیلم ماهیت تلخ و شیرین رویاها و فداکاریها را به تصویر میکشد و پایان آن چرخشی تلخ دارد و بینندگان را با حس اشتیاق و پیچیدگیهای دنبال کردن جاه طلبیهای شخصی مواجه میکند.
«روباه و سگ شکاری» (۱۹۸۱): این انیمیشن انیمیشن دیزنی داستان دوستی روباهی به نام تاد و سگ شکاری به نام مس را روایت میکند. وقتی شخصیتها بزرگ میشوند، مجبور میشوند با انتظارات اجتماعی که آنها را از هم جدا میکند، روبرو شوند. پایان دلخراش است زیرا دوستان متوجه تغییرات در روابط خود و محدودیتهای تحمیل شده توسط نقشهای مربوطه میشوند.
“بازمانده روز” (۱۹۹۳): این درام با بازی آنتونی هاپکینز و اما تامپسون زندگی یک پیشخدمت فداکار در انگلستان پس از جنگ را بررسی میکند که انتخابها و فرصتهای از دست رفته خود را مورد ارزیابی مجدد قرار میدهد. این فیلم به موضوعاتی از وظیفه، پشیمانی و عشق نافرجام میپردازد. پایان تلخ است و حسی طولانی ازخود به جا میگذارد.
دیوانه از قفس گریخت یاپرواز برفراز آشیانهٔ فاخته (۱۹۷۵): این درام بر اساس رمان کن کیسی، داستان مردی آزاده با بازی جک نیکلسون را روایت میکند که در یک بیمارستان روانی بستری میشود. این فیلم مضامین شورش، انطباق، و اثرات غیرانسانی نهادینهسازی را بررسی میکند. پایان هم غمانگیز است و هم تامل برانگیز.
«آفتاب ابدی ذهن بیخال» (۲۰۰۴): این رمان علمی تخیلی زوجی با بازی جیم کری و کیت وینسلت را دنبال میکند که پس از جدایی دردناک، خاطرات خود را از یکدیگر پاک میکنند. این فیلم مضامین عشق، حافظه و پیچیدگیهای روابط را بررسی میکند. پایان تلخ است، و اینایده را برجسته میکند که برخی از خاطرات و ارتباطات ارزش حفظ کردن دارند، حتی در مواجهه با دل شکستگی.
«بروکلین» (۲۰۱۵): این درام عاشقانه در دهه ۱۹۵۰ اتفاق میافتد، یک مهاجر جوان ایرلندی با بازی Saoirse Ronan را دنبال میکند که عشق و زندگی جدیدی را در بروکلین دنبال میکند. این فیلم به بررسی مضامین دلتنگی، هویت و انتخابهایی میپردازد که ما میکنیم. پایان غمانگیز است زیرا قهرمان داستان با یک تصمیم دشوار روبرو میشود که اشتیاق او را برای آنچه میتوانست باشد ترک میکند.
“هوش مصنوعی (۲۰۰۱): این درام علمی تخیلی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ در آیندهای روایت میشود که روباتهای پیشرفته قادر به درک احساسات انسانی هستند. این فیلم درباره پسری روباتیک با بازی هیلی جوئل اوسمنت است که آرزو دارد به یک پسر واقعی تبدیل شود و جایگاه خود را در جهان پیدا کند. پایان از لحاظ عاطفی باردار است و سؤالاتی در مورد عشق، فناپذیری و ماهیت انسانیت ایجاد میکند.
“بابل” (۲۰۰۶): این درام به هم پیوسته چندین داستان را در کشورهای مختلف به هم میپیوندد و موضوعات ارتباطی، تفاوتهای فرهنگی و اثرات موجدار کنشها را بررسی میکند. پایان فیلم تلخ است و قدرت ارتباط انسانی و عواقب سوء تفاهمها را به نمایش میگذارد.
“The Departed” (۲۰۰۶): این فیلم جنایی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی، داستان دو مرد با بازی لئوناردو دی کاپریو و مت دیمون را دنبال میکند که در عملیات مخفی در باند اوباش ایرلندی شرکت میکنند. پایان فیلم شدید و غمانگیز است و بینندگان را با احساس فقدان و واقعیتهای خشن دنیای جنایت روبرو میکند.
«هتل رواندا» (۲۰۰۴): این درام تاریخی بر اساس رویدادهای واقعی، داستان پل رؤساباگینا، مدیر هتلی را روایت میکند که در جریان نسل کشی رواندا به صدها پناهنده توتسی پناه داده و نجات داده است. این فیلم وحشیگری و ویرانگری درگیری را به تصویر میکشد و پایان آن هم دلخراش است و هم گواهی بر مقاومت انسان.
«رودخانه میستیک» (۲۰۰۳): این درام جنایی به کارگردانی کلینتایستوود، سه دوست دوران کودکی با بازیشان پن، تیم رابینز و کوین بیکن را دنبال میکند که زندگی آنها پس از یک حادثه غمانگیز به هم میپیوندد. این فیلم مضامین ازفقدان، احساس گناه و پیامدهای اعمال گذشته را بررسی میکند. پایان عمیقاً غمانگیز است و تأثیر طولانی مدت تروما را برجسته میکند.
“کشتی گیر” (۲۰۰۸): در این فیلم درام میکی رورک را در نقش یک کشتی گیر حرفهای سالخورده بازی میکند که با حرفه در حال محو شدن و شیاطین شخصی خود دست و پنجه نرم میکند. این فیلم به بررسی مضامین هویت، پشیمانی و تعقیب اشتیاق میپردازد. پایان تکان دهنده است و فداکاریهایی را که برای دستیابی به رویاهای فرد انجام میشود بررسی میکند.
“لئون: حرفه ای” (۱۹۹۴): این اکشن مهیج به کارگردانی لوک بسون رابطه بین یک قاتل با بازی ژان رنو و یک دختر جوان با بازی ناتالی پورتمن را دنبال میکند که پس از کشته شدن خانوادهاش از او کمک میخواهد. پایان فیلم تراژیک و دارای بار احساسی است و پیامدهای یک دنیای خشن را برجسته میکند.
The Perks of Being a Wallflower (۲۰۱۲): این درام بر اساس رمانی از استفان چبوسکی، مبارزات یک نوجوان بیدست و پاd اجتماعی با بازی لوگان لرمن را در حین رفتن به دبیرستان و ایجاد روابط دوستانه بررسی میکند. پایان، تروماهای گذشته و تلفات عاطفی آنها را آشکار میکند و بینندگان را با حس همدلی و غم و اندوه میبرد.
«ولنتاین آبی» (۲۰۱۰): این درام عاشقانه رابطه رو به وخامت بین یک زوج با بازی رایان گاسلینگ و میشل ویلیامز را دنبال میکند که در پیچیدگیهای عشق، ازدواج و پدر و مادر شدن پیش میروند. فیلم به تناوب بین مراحل اولیه رابطه آنها و از هم پاشیدگی آن، به پایانی دلخراش ختم میشود که واقعیتهای خشن عشق از دست رفته را منعکس میکند.
«مورد عجیب بنجامین باتن» (۲۰۰۸): این درام فانتزی به کارگردانی دیوید فینچر، زندگی مردی با بازی برد پیت را دنبال میکند که برعکس پیر میشود. این فیلم مضامین زمان، فناپذیری و ماهیت زودگذر وجود انسان را بررسی میکند. پایان تلخ است و نشان دهنده اجتناب ناپذیر بودن از دست دادن و گذشت زمان است.
«دریای درون» (۲۰۰۴): این درام اسپانیایی بر اساس داستان واقعی رامون سامپدرو، مردی فلج از دو دست و دو پا را دنبال میکند که برای حق پایان دادن به زندگی خود مبارزه میکند. این فیلم به بررسی مضامین کرامت، آزادی و پیچیدگیهایاتانازی میپردازد. پایان عمیقاً تکان دهنده است و بینندگان را به فکر معنای زندگی و استقلال شخصی وا میدارد.
“Grave of the Fireflies” (۱۹۸۸): این انیمیشن ساخته استودیو حیبلی داستان دلخراش دو خواهر و برادر را روایت میکند که در طول جنگ جهانی دوم در ژاپن تلاش میکنند زنده بمانند. این فیلم تأثیر مخرب جنگ بر غیرنظامیان به ویژه کودکان را به تصویر میکشد. پایان تراژیک و دارای بار احساسی است که واقعیتهای خشن و آسیبهای درگیری را برجسته میکند.
“درخت زندگی” (۲۰۱۱): این درام تجربی به کارگردانی ترنس مالیک، موضوعات زندگی، از دست دادن و جستجوی معنا را بررسی میکند. این فیلم خانوادهای در تگزاس را دنبال میکند و چرخههای هستی و به هم پیوستگی همه چیز را بازتاب میدهد. پایان تعمقآمیز است و حس هیبت و مالیخولیا را برمی انگیزد.
“بادی که جو را میلرزاند” (۲۰۰۶): این درام تاریخی که در طول جنگ استقلال ایرلند و جنگ داخلی ایرلند میگذرد، مبارزات و فداکاریهای دو برادر درگیر در مبارزه برای استقلال را به تصویر میکشد. این فیلم به موضوعات میهن پرستی، خیانت و هزینههای جنگ میپردازد. پایان غمانگیز است و تأثیر عمیق آشفتگی سیاسی بر زندگی شخصی را نشان میدهد.
“منچستر کنار دریا” (۲۰۱۶): این درام به کارگردانی کنت لونرگان، مردی با بازی کیسی افلک را دنبال میکند که پس از مرگ برادرش به زادگاهش بازمی گردد و نگهبان برادرزاده نوجوانش میشود. این فیلم موضوعات غم و اندوه، خانواده و سنگینی اشتباهات گذشته را بررسی میکند. پایان از نظر احساسی شارژ میشود و تصویری تند و تلخ از پیچیدگیهای درمان ارائه میدهد.