نوشته ماریو بارگاس یوسا دربارهٔ رمان «گرگ بیابان» هرمان هسه

«گرگ بیابان» رمانی نوشته هرمان هسه نویسنده آلمانی-سوئیسی است. اولین بار در سال 1927 منتشر شد و یکی از مشهورترین و تأثیرگذارترین آثار هسه به شمار میرود. این رمان به بررسی مضامین هویت، بیگانگی و جستجوی معنا در یک جامعه مدرن و صنعتی میپردازد.
قهرمان داستان «گرگ بیابان» هری هالر، مردی میانسال است که احساس میکند از جامعه جدا شده و با درگیریهای درونی خود دست و پنجه نرم میکند. او خود را “گرگ بیابان” میبیند، موجودی تنها و رام نشده، جدا از کنوانسیونهای بورژوایی زمان خود. هالر با طبیعت دوگانهاش مبارزه میکند، که بین میل او به یک زندگی وحشی و غریزی و نیازش به نظم و دلیل سرگردان است.
داستان از طریق نوشتههای شخصی هالر میگذرد که در آن او تجربیات خود و برخورد با شخصیتهای مختلف را بازتاب میدهد. یکی از شخصیتهای کلیدی این رمان، هرمین است، زن جوانی که هالر را با شیوهای از زندگی احساسیتر و خودانگیختهتر آشنا میکند. هالر از طریق رابطه آنها شروع به مقابله با شیاطین درونی خود میکند و درک عمیقتری از خود به دست میآورد.
این رمانبه دلیل ماهیت فلسفی و درون نگر خود شناخته شده است. هسه به بررسی مضامین اگزیستانسیالیستی میپردازد و در پیچیدگیهای وجود انسان و جستجوی اصالت و کشف خود میکاود. این رمان همچنین به مضامین تنهایی، افسردگی و نقش هنر به عنوان وسیلهای برای تعالی میپردازد.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
هرمان هسه، نویسنده «گرگ بیابان» نویسنده آلمانی-سوئیسی برنده جایزه نوبل بود. او به دلیل کاوش بینش آمیزش در روان انسان و بررسی مضامین معنوی و فلسفی مورد تحسین قرار گرفته است. از دیگر آثار برجسته هسه میتوان به «سیذارتا» و «نرسیس و گلدموند» اشاره کرد. نوشتههای او تأثیر قابلتوجهی بر نسلهای خوانندگان داشته است و امروزه به طور گسترده خوانده و مطالعه میشود.
تأثیرات: هرمان هسه از منابع مختلف برای «گرگ بیابان» الهام گرفت. مفهوم گرگ بیابان، یا بیگانه تنها و منزوی، تحت تأثیر ایدههای فردریش نیچه در مورد «اوبرمنش» و فلسفه فردیت آرتور شوپنهاور بود. علاقه هسه به فلسفه شرق، به ویژه آیین بودا، در کاوش رمان در مورد تحقق خود و جستجوی روشنگری نیز مشهود است.
سبک و مضامین: شیوه نگارش هسه در فیلم «گرگ بیابان» درونگرا و فلسفی است. این رمان به موضوعاتی چون تضاد فرد و جامعه، ماهیت هویت، دوگانگی معنوی و مادی و قدرت دگرگونکننده هنر و ادبیات میپردازد. همچنین مبارزه برای یافتن معنا و هدف را در جهانی که اغلب احساس بیگانگی و آشفتگی میکند، بررسی میکند.
استقبال و تاثیر: “گرگ بیابان” در ابتدا پس از انتشار با نقدهای متفاوتی روبرو شد اما با گذشت زمان محبوبیت پیدا کرد. این با خوانندگانی که با احساس بیگانگی هالر و جستجوی او برای خودآگاهی همذات پنداری کردند، طنین انداز شد. مضامین رمان و کاوش هسه در روان انسان، آن را به یک عنصر اصلی در ادبیات اگزیستانسیالیستی تبدیل کرده است. این کتاب به عنوان یک اثر مهم ادبیات قرن بیستم همچنان به طور گسترده خوانده میشود و مورد مطالعه قرار میگیرد.
سایر آثار هرمان هسه: علاوه بر “گرگ بیابان”، هرمان هسه چندین رمان و مقاله برجسته دیگر نوشت. برخی از آثار شناخته شده او عبارتند از: «سیذارتا»، رمانی فلسفی که سفر به روشنگری معنوی را بررسی میکند، و «نرسیسوس و گلدموند»، داستانی از دو شخصیت متضاد و جستجوی معنی آنها. نوشتههای هسه اغلب به موضوعات مشابهی از خودشناسی، فردگرایی و جستجوی هماهنگی درونی میپردازد.
مجموعه آثار هرمان هسه، از جمله “گرگ بیابان”، همچنان خوانندگان را در سراسر جهان با بینش عمیق خود در مورد شرایط انسانی و کاوش آن در مضامین وجودی و معنوی مجذوب خود میکند.
نوشته ماریو بارگاس یوسا
ترجمهٔ رامین مولایی
«گرگ بیابان» را برای اولین بار زمانی که تقریبا بچه بودم، خواندم چون دوستیبزرگتر از خودم که آثار هسه را میبلعید آن را در دستم گذاشتم و سفارش اکید کرد که هرچه زودتر بخوانماش. این کار نیروی فراوانی از من گرفت و مطمئن هستم که قابلیت ورود به لایههای پیچیده درونی کتاب را نداشتم. در تمام سالهای تحصیلات دانشگاهیام هم، نه این و نه دیگر رمانهای هرمان هسه درمیان کتابهای بالا سر تختم جایی نداشتند، علاقه من بیشتر به سمت داستانهایی متمایل بود که کمتر مایه تفکر و بیشتر عمل بودند، به سوی رمانهایی که در آنها باورها پس زمینه بودند و نه جانشین عمل.
از اواسط دههٔ شصت میلادی رویکرد و باز کشف هرمان هسه در سراسرجهان غرب آغاز شد. سالهایی که دوره انقلاب مواد روانگردان و فرآوردههای آن، جامعه آزادمنش و امحاء تابوهای جنسی، نیز عصر درونگرایی و معنویتی لجام گسیخته و مذهب صلح و آشتی بود. در همین دوره از مؤلف «گرگ بیابان» کهبه تازگی در سوئیس درگذشته بود-9 اوت 1962-برترین قدردانی قابل تصور ازیک نویسنده صورت پذیرفت: اوم رشد و هدایتگر جوانانی شد که در نیمی از دنیابه وضع موجود معترض بودند. من تمام اینها را در لندن زندگی میکردم و در Court Earl’s قلب این جریان-و کاملا سرگرم و دلمشغول این نمایش بودم، هرچندسوء ظنی جدی نسبت به اهداف و نتایج خیزشی داشتم که در میان انبوه درد ماری جوآنا، اوهام برآمده از مصرف لیسرژیک اسید، و سرخوش از موسیقی بیتلز خود را موظف و مصمم به بهبود اوضاع دنیا میدید. ولی گرایش جوانان نوگرا به این نویسندهٔ آلمانی-سوئیسی مرا به دوباره خوانی این اثر وسوسه کرد.
درست بود، همه آنها حق داشتند تا هسه را در مقام پیر و مرشد خودبرگزینند. این مرتاض مونتاگنولا-بر در اقامتگاهش فتوایی از حکیم چینی Meng Hsich نقش بسته بود که راه را بر ملاقات کنندگانش سد میکرد؛ انسان محق است با مرگ تنها باشد بیآنکه دیگران بیازارندش!-در رهایی از بند ماتریالیسم و زندگی مدرن و طرد جامعه صنعتی، در شیفتگیاش نسبت به شرق و مذاهب درونگرای رازآلودش، در عشقاش به طبیعت، در غم دور افتادن اززندگی روحانی، در شوق و ذوقاش به موسیقی و ایمانی که در آن مواد مخدرگیاهی میتوانستند شناخت و معرفت از جهان و روح جمعی مردم را غنی سازند و…از ایشان بسیار پیش افتاده بود. […]
«گرگ بیابان» در سال 1927 منتشر شد، و این تاریخ بسیار مهمی است؛ چراکه تیرگی درخشان صفحات آن به خوبی مبین فضای حاکم بر کشورهای اروپایی بود که به تازگی از مکاشفات جنگ اول جهانی خارج میشدند و به سربازگیری برای تکرار فاجعه مشغول بودند. موضوع بر سر کتابی اکسپرسیونیستی است که پردهدریهای ضد اخلاقی و تندروی کاریکاتورهای وحشیانه علیه بورژوازی را که «گروس» در برلین آن سالها میکشید و نیز کابوس و هذیانهایی-پیروزی آراء غیر منطقی-را یادآوری میکرد که از آن دهه به بعد، تکثر روزآمد «ایسم» ها ادبیات را در سیلاب خود غرق میکردند.
اما در عین حال «گرگ بیابان» کتابی رئالیستی نیست، بلکه داستانی است که جهانی سمبولیک را تشریح میکند. داستانی که در آن توصیفات، دیدگاهها ونشانهها مهماند و وقایع ساده، ظاهری و یا نمادین هستند و خلاصهسازی یاهرگونه کوتاه کردن متن بدون از میان بردن عنصری اصلی و بنیادین در داستانم شکل است. ساختار این رمان بسیار ساده است؛ دو جعبهٔ چینی. یک راوی ناشناس پیشگفتاری در معرفی گرگ بیابان مینویسد، هری هلر، مردی پنجاه ساله با سری تراشیده برای چند ماه در منزل عمویش به تفکر پرداخته و متنی را که تنه اصلی رمانش است در همان منزل جا میگذارد. از دل دست نوشتههای هری هالر متن دیگری بروز میکند، نوعی شاخه و چون رونوشتی از آن؛ در واقع بدلی از گرگ بیابان که فردی ناشناس به طرز اسرارآمیزی به دستش میآورد.
سراسر رمان در یک سطح از واقعیت جریان نمییابد بلکه از سطح واقعیتعینی «رئالیستی» آغاز و در سطح واقعیت خیالی «فانتزی» خاتمه مییابد، که طیآ ن هری هالر در موقعیتی استثنایی به گفتوگو با یکی از ارواح ماندگار میپردازد: موتسارت (پیش از آن با گوته هم گفت وگو کرده بود). ازاینرو در طول داستان چرخشهای کیفی متعددی وجود دارند که به واسطهٔ آنها روایت ازعینی به ذهنی و از نظر سبک ادبی از رئالیسم به فانتزی جهش میکند.
اما از سویی دیگر عقلانیت داستان در تمامی این چرخشها دچار خدشه وتغییر نمیشود. در مقابل سه راوی رمان-آنکه کتاب را معرفی میکند و از متن آگاه است، هری هالر و نویسنده تراکتات-به نوبه خود عقلایی در گذشته ناظرانی تندخو و خود کاوندهاند. این قابلیت و برتری یا به نوعی بدکامی-ناتوانی از متوقف ساختن عمل فکر و نیز رهایییابی از این درون کاوی مداوم-آن چیزی است که هری هالر را به گرگ بیابان تبدیل کرده است. به این ترتیب و با این فرمول درواقع هسه یک پروتوتیپ را که به بیشمار افراد زمان ما منقسم میشود، خلقم یکند؛ گوشهنشینان و تارک دنیاها، زندانیانی که به سبک خود امکان برقراریارتباط خویش با دیگران را دشوار میسازند و یا از میان میبرند و زندگی آنهانوعی جلای وطن و تبعید است که در طی آن اندوه، تلخی و عصیان خود را دربرابر دنیایی که مقبولشان نیست و در آن خود را چون وصلهیی ناجور میبینند، نشخوار میکنند…به عنوان یک نمونه از پارادوکسهایی که در تاریخ ادبیات فراوان هستند. این رمان که با اشتیاق و عزم به ترقی دادن زندگی و حیات انسانی و نیز به نمایش درآوردن نابینایی افرادی چون هری هالر، زندانیان اندیشه وجهالت که تفکر زندگی روزمره و نیز توانایی و لیاقت برقرارسازی ارتباط و برخورداری از روح اجتماعی و لذت برآمده از احساسات را به فراموشی میسپارند، نوشته شد، به مرجع و متن مذهبی هدایتکنندهٔ موثقی برایگوشهگیران و خلوت نشینان و نیز معترضان اجتماعی که خود را بیش از هرکس دیگری محاط بر واقعیت میدانند، بدل میشود. این تیپ از انسان، که هسه بااستادی تام به کالبدشناسی و نوراندازی به درون او پرداخت، محصول زمانه و فرهنگ ماست. پیش از این هرگز جامعه بشری چنین حاصلی را بار نیاورده بود و امیدواریم در آینده نیز به بار نیاورد.