سریال جدید «قبل» یا Before، تلاش ناموفق Apple TV+ در تلفیق وحشت روانشناسانه با درام انسانی

«قبل» (Before)، سریال جدید Apple TV+ به کارگردانی سارا ثورپ (Sarah Thorp)، در قالب یک درام روانشناسانه و ترسناک داستان زندگی الی (با بازی بیلی کریستال Billy Crystal)، روانشناس کودکی که با مرگ همسرش دچار بحرانهای عمیق روانی شده است، روایت میکند. این سریال که با موضوعاتی نظیر اندوه، روابط خانوادگی و مرگ دستوپنجه نرم میکند، تلاش دارد تا دنیای ماوراءالطبیعه را با درگیریهای درونی شخصیتهایش ترکیب کند. «قبل» در ساخت فضایی تاریک و تعلیقآمیز موفق بوده، اما در توسعه شخصیتها و پیشبرد داستان دچار کمبودهایی جدی است که نتوانسته پاسخگوی انتظارات مخاطبان باشد.
داستان تکراری و فضای غمانگیز؛ کمیابیهای روایت در «قبل»
«قبل» از همان ابتدا با فضاسازی تاریک و غمآلود خود، سعی در ایجاد فضایی سنگین دارد؛ فضایی که با صحنههای مملو از نور کم، رنگهای کدر، موسیقی مرموز و کابوسهای پیدرپی الی همراه است. کریستال در نقش الی، روانشناسی را به تصویر میکشد که به شدت درگیر اندوه و حسرت است و خاطرات همسرش لین (با بازی جودیت لایت Judith Light) هنوز او را رها نکردهاند. به ویژه، مرگ تراژیک لین و پیامدهای آن به عنوان محوریترین عامل روانی شخصیت الی در این داستان عمل میکند. با این حال، پس از چند قسمت، این فضا به تکرار و یکنواختی دچار میشود و عملاً هر صحنه و هر قسمت جدید، تنها بازتکراری از کابوسها و وضعیت روانی الی است، بدون این که پیشرفتی محسوس در داستان به چشم آید.
سریال به جای تمرکز بر روی توسعه واقعی شخصیتها و داستان، بیش از حد به فضای سنگین و مکرر خود متکی است. الی تقریباً در هر قسمت با صحنههایی مشابه از کابوسها و توهمات ترسناک روبرو میشود و این تکرار در طول سریال، بهجای تقویت تعلیق، تأثیر اولیه را از دست داده و خستگی مخاطب را به همراه میآورد.
نوح؛ کودکی مرموز و گرفتار در دنیای وهم
شخصیت نوح (با بازی جکوبی جوپ Jacobi Jupe)، کودک ساکت و رازآلودی که به شکلی عجیب و غیرمنتظره وارد زندگی الی میشود، یکی از محورهای اصلی داستان است. نوح، که به واسطه رفتارهای عجیب و هولناکش از جمله دیدن توهمات و صحبت به زبانهای کهن مانند هلندی قرن هفدهم، به شدت دچار بحرانهای روانی است، به تدریج به عنوان شخصیتی پیچیده و دارای ارتباطات غیرمعمول با گذشتهی الی معرفی میشود. او در طول سریال، با نقاشیهایی وحشتناک و دقیق، حالتی شبیه به دیدن گذشته یا آینده را به مخاطب القا میکند و بهنوعی با خاطرات تلخ و کشنده الی پیوند میخورد.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
با این حال، توسعه این شخصیت نیز در طول سریال دچار تکرار میشود و تقریباً تمامی حرکات و واکنشهای نوح، از ترس و وحشت تا توهمات، به شکلی یکنواخت و بدون تغییر باقی میماند. این کمبود عمق در توسعه شخصیت نوح باعث میشود که تأثیر اولیه آن از دست برود و داستان با پیشرفت هر چه بیشتر خود، همچنان در نقطهای ثابت باقی بماند.
بازی کریستال و تلاش برای ترکیب ژانر کمدی با نقشهای جدی
بازی بیلی کریستال، که بیشتر با نقشهای کمدی شناخته میشود، در این سریال یکی از نکات مثبتی است که با تلاش او برای تلفیق احساسات غمگین و تیره با لحظاتی طنزآمیز به تصویر کشیده میشود. کریستال به خوبی نقش یک مرد شکسته و پر از عواطف پیچیده را ایفا میکند؛ مردی که با تضادها و درگیریهای درونی فراوانی دستوپنجه نرم میکند و سعی دارد با گذشتهای که او را رها نمیکند کنار بیاید. او با ظرافت خاصی نقش فردی را بازی میکند که در میان سیل عظیمی از خاطرات دردناک و پشیمانیها غرق شده و حضور گاه و بیگاه همسرش در رؤیاها و توهمات او را به یاد خاطرات تلخی که در زندگی مشترکشان داشتهاند، میاندازد.
کریستال، هرچند با نقشهای جدی پیشین خود متفاوت است، اما به خوبی از عهده این نقش برمیآید. او تلاش دارد تا با استفاده از لحظات اندکی از طنز، کمی به مخاطب فرصت استراحت دهد و سریال را از وضعیت کامل جدیت بیرون بیاورد. با این وجود، این لحظات طنزآمیز نیز در نهایت کمکی به توسعه داستان نمیکنند و بیشتر در سطح باقی میمانند.
استفاده نامناسب از عناصر ماوراءالطبیعی و کلیشههای ترسناک
سریال «قبل» سعی میکند تا با استفاده از المانهای ترسناک و ماوراءالطبیعی، از جمله تصاویر تاریک، صدای آب چکهکننده و توهمات بصری، حالتی تعلیقآمیز ایجاد کند. نوح به کرات در وضعیتهایی غریب و هولناک قرار میگیرد؛ از حرف زدن به زبانهای ناشناخته تا دیدن تصاویری از موجودات وحشتناک. با این حال، این عناصر به دلیل تکرار مداوم و عدم پیوند قوی با سایر بخشهای داستان، تأثیر واقعی و پایداری بر مخاطب نمیگذارند. به جای تعلیق، حس تکرار و حتی خستگی به مخاطب القا میشود و تأثیر بصری سریال به مرور کمرنگ میشود.
این سریال سعی دارد از نشانههای سنتی ژانر وحشت استفاده کند؛ از پرندههایی که به پنجرهها میخورند تا موسیقیهای بدون منبع مشخص. با این حال، استفاده از این نشانهها به جای افزودن عمق به داستان، بیشتر به کلیشهسازی تبدیل شده و به جای ایجاد تعلیق واقعی، تنها تکرار خستهکنندهای از ژانر وحشت را به تصویر میکشد.
سریالی که پتانسیل داشت اما در ارائهی داستانی جذاب شکست خورد
در نهایت، سریال «قبل» با اینکه تلاشی شجاعانه در ترکیب ژانرهای روانشناسی و وحشت است، اما به دلیل تکرار صحنهها، ساختار نامناسب و توسعه ناکافی شخصیتها نتوانسته به اندازهای که انتظار میرفت موفق عمل کند. داستانی که میتوانست به سادگی در قالب یک فیلم سینمایی مطرح شود، به شکل یک سریال ۱۰ قسمتی کشیده شده و هر قسمت بیشتر از گذشته در یکنواختی و تکرار فرو میرود. «قبل» با وجود فضاسازی مناسب و حضور بازیگرانی مطرح چون بیلی کریستال و رزی پرز، نتوانسته به جایگاهی درخور در میان آثار موفق ژانر وحشت دست یابد و به نظر میرسد در میان سریالهای فراوان این ژانر به زودی از یادها فراموش شود.