کتاب لیلیت: حوای نخستین – نوشته زیگموند هورویتس
کتاب لیلیت: حوای نخستین اثر زیگموند هورویتس، اثری پژوهشی و عمیق است که به بررسی ابعاد تاریخی و روانشناختی شخصیت اسطورهای لیلیت میپردازد. لیلیت که در ادبیات اسطورهای بینالنهرین و بعدها در متون یهودی به عنوان اولین همسر آدم معرفی میشود، نمادی از نیروی تاریک و سرکش زنانه است. هورویتس با بررسی دقیق منابع تاریخی و متون کهن، تلاش میکند نقش این زن اسطورهای را به عنوان چهرهای که بر خلاف سنتهای آن دوره، به استقلال و مخالفت با قواعد مردسالارانه تمایل داشت، روشن سازد. این کتاب به ویژه در ادبیات روانشناسی و فلسفه مورد توجه قرار گرفته است، چرا که لیلیت به شکلی نمادین نشانگر جنبههایی از روان زنان و مردان است که اغلب سرکوب شده و نادیده گرفته میشود.
زیگموند هورویتس، نویسنده و پژوهشگری برجسته در حوزه روانشناسی تحلیلی و اسطورهشناسی است. آثار او بر تحلیل عمیق نمادها، اساطیر و کهنالگوهای فرهنگی تمرکز دارد و هورویتس از این طریق به درک بهتر ناخودآگاه جمعی و تأثیرات آن بر روان انسانها میپردازد. او در دیگر آثار خود نیز به تحلیل شخصیتهای نمادین و بررسی تأثیر این کهنالگوها در روان انسان پرداخته است. هورویتس معتقد است که اسطورهها و نمادها همچون نقشههایی برای فهم ناخودآگاه جمعی عمل میکنند و بررسی آنها به فهم پیچیدگیهای روانشناختی و فرهنگی کمک شایانی میکند. لیلیت: حوای نخستین نیز از این رویکرد بهره برده و با بررسی شخصیت لیلیت به تحلیل عمیقتری از ناخودآگاه جمعی میپردازد.
کتاب لیلیت: حوای نخستین شامل بخشهایی است که به بررسی نقش لیلیت به عنوان نمادی از استقلال و مقاومت زنانه در برابر سلطه مردانه میپردازد. هورویتس در بخشهای ابتدایی کتاب، لیلیت را به عنوان اولین همسر آدم معرفی میکند؛ زنی که برخلاف حوا به جای فرمانبرداری، تصمیم به ترک آدم گرفت و به دنبال آزادی خود رفت. این موضوع باعث شد که در فرهنگهای مختلف، لیلیت به عنوان نماد نافرمانی و استقلال شناخته شود. نویسنده از طریق بررسی این موضوع به تأثیرات فرهنگی و روانشناختی شخصیت لیلیت بر زنانگی پرداخته و آن را به عنوان نماد قدرت و استقلال زنانه معرفی میکند که برخلاف جریان مسلط مردسالار، خودمختاری و هویت مستقل خود را حفظ کرده است.
هورویتس همچنین از دیدگاه روانشناختی به بررسی مفهوم لیلیت میپردازد و او را نمادی از جنبههای تاریک و سرکوب شدهی روان انسان میداند. به باور هورویتس، لیلیت در واقع نمایانگر بخشی از ناخودآگاه است که در طول تاریخ سرکوب شده و در سایه مانده است. این جنبههای سرکوب شده به صورت نیرویی درونی، در روان زنان و حتی مردان حضور دارند و نادیده گرفتن یا سرکوب آنها میتواند باعث ایجاد تعارضات درونی، اضطرابها و حتی مشکلات اجتماعی شود. این موضوع نشان میدهد که شخصیت لیلیت نمادی از نیاز انسانها به شناخت و پذیرش این جنبههای درونی و تاریک است که به تعادل روانی و تکامل فردی کمک میکند.
در پایان باید گفت که کتاب لیلیت: حوای نخستین به بررسی این نکته میپردازد که پذیرش و ادغام جنبههای تاریک در روان انسان، میتواند به خودآگاهی و رشد روانی منجر شود. هورویتس معتقد است که درک و شناخت این جنبههای تاریک از طریق اسطورههایی چون لیلیت، به افراد کمک میکند تا به تعادل روانی بیشتری دست پیدا کنند. او در این کتاب از رویکرد روانشناسی تحلیلی بهره میبرد تا به خواننده نشان دهد که چگونه شناخت جنبههای ناخودآگاه میتواند به فردیت و رشد شخصی کمک کند. این اثر به عنوان راهنمایی برای درک عمق روان زنانه و همچنین چگونگی تعامل انسان با وجوه تاریک وجود خود محسوب میشود و به خواننده دیدی نو از تأثیر این اسطورهها بر روان انسان ارائه میدهد.
کتاب لیلیت: حوای نخستین
Lilith. Die erste Eva
وجوه تاریخی و روان شناختی سویه ی تاریک زنانه
نویسنده: زیگموند هورویتس
افزودن به سبد خرید
مترجم : سامان دماوندی نیا
تعداد صفحه : 273