اندازه واقعی کشورها | چطور نقشه مرکاتور سال‌ها ما را به اشتباه انداخته بود!

تا به حال فکر کرده‌اید که چرا گرینلند روی نقشه تقریباً هم‌اندازه آفریقا به‌نظر می‌رسد؟ یا شاید سال‌ها تصور می‌کردید که روسیه تقریباً نیمی از جهان را پوشش می‌دهد؟ واقعیت این است که آن‌چه ما از «نقشه واقعی جهان» در ذهن داریم، در بسیاری موارد درست نیست. این تصور نادرست، نتیجه مستقیم استفاده از نقشه‌ای‌ست به نام «نقشه مرکاتور» (Mercator Projection) که قرن‌ها در مدارس، اطلس‌ها و حتی گوگل مپ استفاده شده است. در جایی خوانده‌ام که خلبان‌ها هنوز هم برای مسیرهای خاص از همین نقشه مرکاتور بهره می‌گیرند، چون مسیریابی با آن ساده‌تر است. اما این سادگی، بهایی سنگین دارد: تحریف در اندازه و مقیاس کشورها و قاره‌ها. نقشه مرکاتور ما را سال‌ها با دیدگاهی نادرست از بزرگی یا کوچکی کشورها آشنا کرده، بی‌آن‌که متوجه شویم همه‌چیز دقیق نیست.

نقشه مرکاتور نخستین‌بار در سال ۱۵۶۹ میلادی توسط نقشه‌نگار آلمانی «گراردوس مرکاتور» (Gerardus Mercator) طراحی شد. هدف اصلی او، آسان‌سازی جهت‌یابی برای دریانوردان بود؛ به‌گونه‌ای که خطوط مستقیم روی نقشه، نشان‌دهنده مسیرهای دریایی مستقیم (loxodrome) باشند. این ویژگی برای ناوبری بسیار مفید بود اما به‌شدت ابعاد واقعی مناطق را تحریف می‌کرد. مثلاً در این نقشه، گرینلند تقریباً هم‌اندازه آفریقا به‌نظر می‌رسد، در حالی‌که قاره آفریقا بیش از ۱۴ برابر بزرگ‌تر است. با این‌که هدف مرکاتور هرگز تحریف آگاهانه نبوده، اما بعدها، استفاده گسترده از نقشه او باعث شکل‌گیری نگاه نادرست به جغرافیا شد. نقشه مرکاتور به‌سرعت جای خود را در جهان غرب باز کرد، به‌ویژه در دوران استعمار که کشورهایی مانند بریتانیا و هلند بر تجارت دریایی سلطه داشتند. این نقشه، با وجود ضعف‌هایی که دارد، هنوز هم در بسیاری از زمینه‌ها استفاده می‌شود.

دوستی نقل می‌کرد که وقتی اولین‌بار نقشه واقعی با مقیاس درست را دید، حس کرد دنیا کاملاً تغییر کرده است. او باور نمی‌کرد که آمریکای جنوبی تا این حد بزرگ‌تر از اروپا باشد یا اینکه آفریقا با آن عظمت، این‌گونه کوچک جلوه داده شده بود. همین‌جا بود که متوجه شد تصاویری که در ذهنش نقش بسته بودند، نه بر پایه واقعیت، بلکه براساس یک دیدگاه خاص و ناقص شکل گرفته‌اند. سال‌ها استفاده از نقشه مرکاتور در مدارس، رسانه‌ها و منابع رسمی، تصویری نادرست از جغرافیای واقعی جهان به ما داده است. بسیاری از کشورهایی که به‌طور تاریخی قدرت‌های استعماری بوده‌اند، در این نقشه بزرگ‌تر از واقعیت نمایش داده شده‌اند. به‌همین دلیل، در دهه‌های اخیر تلاش‌های فراوانی برای معرفی نقشه‌های جایگزین با مقیاس دقیق‌تر انجام شده است. در ادامه، با ۵ واقعیت جالب درباره نقشه مرکاتور و نقشه واقعی جهان آشنا می‌شویم که نگاه شما را به جغرافیا دگرگون خواهد کرد.

۱- پیشینه نقشه مرکاتور و هدف اولیه آن

«نقشه مرکاتور» (Mercator Map) در سال ۱۵۶۹ میلادی توسط نقشه‌نگار فلاندری، گراردوس مرکاتور طراحی شد. او این نقشه را نه برای نمایش دقیق اندازه کشورها، بلکه برای آسان‌تر کردن جهت‌یابی دریایی کشید. طراحی این نقشه مبتنی بر تصویرسازی کره زمین به‌شکل یک استوانه است، که آن را نوعی «نگاشت استوانه‌ای» (Cylindrical Projection) می‌نامند. در این نگاشت، خطوط طول و عرض جغرافیایی به‌صورت عمود و موازی رسم می‌شوند تا دریانورد بتواند با خطوط مستقیم حرکت کند. اما چون کره زمین در نواحی قطبی جمع‌تر می‌شود، این روش باعث کشیدگی شدید این مناطق در نقشه می‌گردد. به‌همین دلیل، هرچه از خط استوا دورتر می‌شویم، ابعاد کشورها بیش از اندازه واقعی نمایش داده می‌شود. در زمان مرکاتور، دقت اندازه‌گیری جغرافیایی به‌اندازه امروز نبود و همین، باعث شد کسی به این تحریف‌ها توجهی نکند. از سوی دیگر، چون این نقشه بسیار کارآمد بود، به‌سرعت محبوب شد و تا قرن‌ها پایه آموزش و تجارت دریایی باقی ماند. هدف اولیه نقشه مرکاتور خدمت به ناوبری بود، نه بازنمایی دقیق جهان.

۲- چرا نقشه مرکاتور همچنان ماندگار شد؟

نقشه مرکاتور با وجود تمام تحریف‌هایش، در قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی، محبوب‌ترین ابزار نقشه‌کشی در اروپا بود. دلیل اصلی این محبوبیت، تطابق کامل این نقشه با نیازهای استعمارگران و دریانوردان آن زمان بود. از آن‌جا که خطوط راست روی نقشه مرکاتور نمایانگر مسیرهای مستقیم ناوبری‌اند، این ویژگی به‌ویژه برای کشورهایی چون بریتانیا، اسپانیا و هلند کاربرد فراوان داشت. به مرور زمان، همین نقشه وارد کتاب‌های درسی، اطلس‌ها و آموزش رسمی شد. در جایی خواندم که حتی نخستین نقشه‌هایی که ناسا در اوایل قرن بیستم برای چاپ جهانی استفاده کرد، برپایه نگاشت مرکاتور بودند. نکته دیگر آن‌که چاپ‌پذیری آسان و طراحی مستطیلی این نقشه، آن را برای انتشار در قالب دیوارکوب‌ها و کتاب‌ها بسیار مناسب می‌کرد. از سوی دیگر، ذهن انسان نیز به نظم خطوط راست و زاویه‌های عمود عادت دارد و نقشه مرکاتور همین ویژگی را دارد. نتیجه آن شد که این نقشه به‌جای یک ابزار فنی، به ابزاری فرهنگی و ذهنی تبدیل شد. حتی امروز، گوگل‌مپ در نسخه وب خود همچنان از مدل مرکاتور استفاده می‌کند.

۳- گرینلند، روسیه و اروپا؛ قربانیان و برندگان بزرگ‌نمایی در نقشه مرکاتور

یکی از بزرگ‌ترین تحریف‌ها در نقشه مرکاتور مربوط به کشورهای واقع در نواحی قطبی و شمالی است. برای مثال، گرینلند (Greenland) در این نقشه تقریباً هم‌اندازه آفریقا دیده می‌شود، در حالی‌که آفریقا ۱۴ برابر بزرگ‌تر است. روسیه نیز بسیار بزرگ‌تر از اندازه واقعی‌اش نمایش داده می‌شود و به‌نوعی به‌صورت نمادین، قدرت جغرافیایی تلقی می‌گردد. کشورهای اروپایی نیز به نسبت اندازه‌شان در مقیاس واقعی، بزرگ‌تر نشان داده شده‌اند، در حالی‌که مناطق استوایی و نیمکره جنوبی اغلب کوچک‌تر از واقعیت دیده می‌شوند. برای نمونه، برزیل، کنگو، اندونزی و استرالیا همه در نقشه مرکاتور به‌شدت فشرده و کوچک شده‌اند. این بزرگ‌نمایی، حتی در ناخودآگاه مردم جهان تأثیر گذاشته و باعث درک نادرستی از قدرت و وسعت کشورها شده است. جالب این‌که، آمریکا نیز در نقشه مرکاتور به‌گونه‌ای نمایش داده می‌شود که هم عرض و هم طول آن بیشتر از واقعیت است. این مسئله بارها مورد نقد جغرافی‌دان‌ها و استادان علوم اجتماعی قرار گرفته است. نقشه مرکاتور نه‌تنها ابزار ناوبری، بلکه گاهی ابزار نمادین قدرت بوده است.

۴- تلاش‌ها برای معرفی نقشه‌های دقیق‌تر

با گسترش علم جغرافیا و آگاهی از نادرستی‌های نقشه مرکاتور، تلاش‌های زیادی برای ساخت نقشه‌هایی با مقیاس واقعی‌تر انجام شد. یکی از معروف‌ترین آن‌ها، نقشه «گال-پیترز» (Gall-Peters Projection) است که نخستین‌بار در قرن نوزدهم معرفی شد اما تا دهه ۱۹۷۰ چندان مورد توجه قرار نگرفت. این نقشه، برخلاف مرکاتور، مساحت واقعی کشورها و قاره‌ها را حفظ می‌کند، هرچند در شکل و تناسبات آن‌ها تغییر ایجاد می‌شود. برخی کشورها، از جمله آلمان، سوئد و بریتانیا، امروزه در آموزش مدارس از نگاشت‌های جایگزین مانند گال-پیترز استفاده می‌کنند. حتی سازمان ملل متحد نیز از نقشه‌ای متفاوت استفاده می‌کند که نسبت به مرکاتور متعادل‌تر است. در آمریکا، برخی ایالت‌ها کمپین‌هایی برای جایگزینی این نقشه در برنامه‌های درسی به راه انداخته‌اند. با این حال، مقاومت فرهنگی در برابر نقشه جدید هنوز وجود دارد. چرا که ذهن بسیاری از افراد به تصویر کلاسیک نقشه جهان خو گرفته است. تلاش‌ها ادامه دارد، اما نقشه مرکاتور هنوز جایگاه خود را حفظ کرده است.

۵- نقشه مرکاتور؛ سو تفاهمی فرهنگی و جغرافیایی

بیش از چهار قرن استفاده از نقشه مرکاتور، تأثیر عمیقی بر درک فرهنگی و سیاسی ما از جهان گذاشته است. این نقشه باعث شده کشورهایی که در شمال قرار دارند، از نظر بصری بزرگ‌تر، مهم‌تر و قدرتمندتر به‌نظر برسند. برخی از پژوهشگران، این پدیده را نوعی «استعمار بصری» (Visual Imperialism) می‌نامند. این اصطلاح به معنای آن است که برتری جغرافیایی در ذهن مخاطب القا می‌شود، بی‌آن‌که پشتوانه واقعی داشته باشد. همین باعث شده که کشورهای آفریقایی، آمریکای لاتین و جنوب شرق آسیا کمتر به‌عنوان بازیگران بزرگ جهانی دیده شوند. درحالی‌که در مقیاس واقعی، بسیاری از این کشورها از اروپا و بخش‌هایی از آسیا بسیار بزرگ‌ترند. تصحیح این دیدگاه نیازمند تغییر نقشه و بازنگری در ذهنیت آموزشی ماست. بسیاری از استادان جغرافیا معتقدند که آموزش نقشه دقیق‌تر می‌تواند نگاه جهان‌شمول‌تری در نسل جدید ایجاد کند. نقشه مرکاتور، بیش از آن‌که یک ابزار علمی باشد، گاه تبدیل به منشأ یک سوءتفاهم تاریخی شده است.

۶- نقشه گال-پیترز؛ بازتعریفی از عدالت جغرافیایی

نقشه «گال-پیترز» (Gall-Peters Projection) در قرن نوزدهم توسط جیمز گال (James Gall) طراحی شد و بعدها در دهه ۱۹۷۰ توسط آرنو پیترز (Arno Peters) بازمعرفی گردید. این نقشه تلاش کرد تا عدالت فضایی را با نمایش دقیق مساحت کشورها برقرار کند. برخلاف نقشه مرکاتور، در گال-پیترز اندازه کشورها به نسبت واقعی حفظ می‌شود اما شکل آن‌ها کشیده و فشرده به نظر می‌رسد. این ویژگی باعث شد که در ابتدا با واکنش‌های منفی روبه‌رو شود، چراکه بیننده به شکل‌های سنتی کشورها خو گرفته بود. با این حال، سازمان ملل متحد و برخی نظام‌های آموزشی آن را پذیرفتند. از نظر فعالان اجتماعی، این نقشه بازنمایی منصفانه‌تری از جهان ارائه می‌دهد. برای مثال، آفریقا در این نگاشت همان‌قدر عظیم دیده می‌شود که در واقعیت است. استفاده از این نقشه، بیشتر از آن‌که صرفاً اصلاح علمی باشد، نوعی بیانیه سیاسی در برابر نقشه‌های استعمارمحور است. گال-پیترز راهی برای تصحیح نگاه ما به نقشه واقعی جهان بود، حتی اگر از نظر بصری به زیبایی مرکاتور نباشد.

۷- چرا ذهن ما به نقشه مرکاتور عادت کرده است؟

یکی از دلایل مقاومت در برابر نقشه‌های جدید، خو گرفتن ذهن انسان به ساختار ساده و منظم نقشه مرکاتور است. این نقشه خطوط طول و عرض را به‌صورت کاملاً عمود و موازی نمایش می‌دهد که برای حافظه دیداری بسیار مطلوب است. در مدارس، اغلب اولین نقشه‌ای که به کودکان نشان داده می‌شود، نسخه‌ای از نگاشت مرکاتور است. همین مسئله باعث می‌شود شکل کشورها و قاره‌ها به‌صورت یک تصویر ذهنی پایدار در ذهن بماند. وقتی با نقشه‌هایی مانند گال-پیترز مواجه می‌شویم، این ذهنیت به چالش کشیده می‌شود و حتی ممکن است احساس سردرگمی یا نپذیرفتن ایجاد کند. حتی بازی‌های ویدیویی، نقشه‌های جهان‌نما و بسیاری از پوسترهای دیواری نیز از نگاشت مرکاتور استفاده می‌کنند. علاوه بر این، طراحی گرافیکی مرکاتور به‌گونه‌ای است که کشورها با خطوط راست نمایش داده می‌شوند و این امر برای طراحی دیجیتال نیز آسان‌تر است. نتیجه آن‌که، ذهن ما به‌مرور زمان با تصویری نادرست اما منظم و قابل پیش‌بینی خو گرفته است. این عادت ذهنی، مانعی جدی در مسیر پذیرش نقشه واقعی جهان به‌شمار می‌آید.

۸- نقشه واقعی در برابر نقشه استعمارمحور

بسیاری از تحلیل‌گران اجتماعی معتقدند که نقشه مرکاتور به‌طور ناخودآگاه دیدگاه استعمارمحور (Colonial Perspective) را تقویت کرده است. این نقشه کشورهایی مانند بریتانیا، فرانسه و روسیه را به‌گونه‌ای نمایش می‌دهد که بزرگ‌تر و پررنگ‌تر از کشورهای جهان سوم هستند. در حالی‌که کشورهایی چون کنگو، برزیل و اندونزی، با وجود وسعت بالا، در نقشه مرکاتور کوچک جلوه می‌کنند. چنین نمایش تصویری می‌تواند نوعی برتری ضمنی را القا کند، حتی بدون اینکه مخاطب آگاه باشد. در قرن نوزدهم و بیستم، این نقشه در کلاس‌های جغرافیا در مستعمرات بریتانیا و دیگر امپراتوری‌ها نیز آموزش داده می‌شد. این آموزش نادرست، تصویری نابرابر از جهان در ذهن کودکان آن کشورها ایجاد می‌کرد. بنابراین، نقد نقشه مرکاتور فقط علمی نیست، بلکه ریشه در عدالت اجتماعی دارد. استفاده از نقشه‌های دقیق‌تر می‌تواند به بازسازی نگاه متوازن‌تری از جهان منجر شود. نقشه واقعی، ابزاری برای اصلاح تصورات ذهنی تثبیت‌شده درباره قدرت و اهمیت کشورهاست.

۹- چرا در نقشه مرکاتور قاره آفریقا مظلوم واقع شده؟

قاره آفریقا یکی از بزرگ‌ترین قربانیان تحریف در نقشه مرکاتور است. این قاره با مساحتی حدود ۳۰ میلیون کیلومتر مربع، در مقایسه با اروپا، تقریباً سه برابر بزرگ‌تر است. اما در نقشه مرکاتور، اغلب هم‌اندازه یا حتی کوچک‌تر از اروپا نمایش داده می‌شود. این تحریف باعث شده در تصور بسیاری، آفریقا قاره‌ای کوچک، حاشیه‌ای و کم‌اهمیت جلوه کند. این در حالی‌ست که قاره آفریقا دارای ۵۴ کشور مستقل، منابع طبیعی عظیم و تنوع زیستی کم‌نظیری است. تفاوت ابعاد واقعی و تصویری در این نقشه، بر درک مردم از اهمیت استراتژیک و فرهنگی آفریقا هم تأثیر گذاشته است. در سال‌های اخیر، فعالان حوزه آموزش خواستار اصلاح این تصور اشتباه در محتوای درسی شده‌اند. تغییر نقشه‌های آموزشی، یکی از ابزارهای بازگرداندن احترام و جایگاه واقعی به این قاره محسوب می‌شود. نقشه مرکاتور، اگرچه ابزار ناوبری بود، اما در حق آفریقا بی‌عدالتی تصویری کرده است.

۱۰- گوگل مپ و تداوم استفاده از نقشه مرکاتور

در کمال تعجب، حتی در عصر تکنولوژی، «گوگل مپ» (Google Maps) همچنان از نگاشت مرکاتور برای نمایش نقشه جهان استفاده می‌کند. دلیل اصلی آن سادگی در طراحی و نمایش داده‌ها روی سطوح صاف و دیجیتال است. در نقشه‌های آنلاین، نیاز به نمایش سریع، قابل اسکرول و دقیق از نظر نسبی، باعث شده مرکاتور همچنان ابزار پیش‌فرض باشد. گوگل اعلام کرده که برای کاربردهایی مانند مسیر‌یابی محلی و ناوبری شهری، تحریف مساحت چندان اهمیت ندارد. اما همین کاربرد گسترده باعث می‌شود تصویر ذهنی کاربران از اندازه واقعی کشورها باز هم دچار تحریف شود. البته در سال‌های اخیر، گوگل ارث (Google Earth) که مدل کره‌ای و سه‌بعدی دارد، سعی کرده تصویر دقیق‌تری ارائه دهد. با این حال، برای اغلب کاربران، همان نمای دوبعدی کلاسیک اولین و غالب‌ترین تجربه است. این پدیده نشان می‌دهد که حتی شرکت‌های پیشرفته فناوری نیز برای سهولت کاربری، به نقشه‌ای وفادار مانده‌اند که بیش از ۴۰۰ سال قدمت دارد. تداوم استفاده از نقشه مرکاتور در ابزارهای دیجیتال، مانع مهمی برای تثبیت نقشه واقعی جهان در ذهن عموم است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]