10 الگوریتم مهم که بر دنیای ما حکومت میکنند
در یکی از پستهای «یک پزشک»، در اسفند سال 91 برایتان در مورد اهمیت الگوریتمها نوشتم و اینکه عملا در بسیاری از موارد این الگوریتمها هستند که برای ما تصمیم میگیرند و هنر و سرگرمی میآفرینند.
تعریف مختصر و مفید الگوریتم این است: سلسله قوانینی که توالی انجام یکی سری عملیات را مشخص میکنند. این دستورالعملها به کامپیوتر میگویند که چگونه یک مشکل را حل کند یا به هدف خاصی برسد.
در این پست در پی آن هستم که 10 الگوریتم مهم را که قدرتی غیرقابل تصور در دنیای ما پیدا کردهاند، به شما معرفی کنم. بعضی از این الگوریتمها پیش چشم ما هستند، اما از فرط استفاده و وابستگی به آنها، گاهی فراموشمان میشود آنها چگونه دنیای ما را کنترل میکنند.
1- موتور جستجوی گوگل
آه! زمانی را به خاطر میآورم که موتور جستجوی گوگل حاکم مطلق نبود و ما به تناوب از موتورهای جستجوی دیگر هم استفاده میکردیم. یادش به خیر یک زمان خودم شخصا عاشق موتور جستجو آلتاویستا بودم. یادتان میآید؟
اما بعدش گوگل آمد و دقت و امکانات این موتور جستجو که بسیار بهتر از موتورهای جستجوی دیگر بود، باعث شد همه رقبایش سرکوب شوند.
حالا دیگر جستجوی اینترنتی مترادف شده است با گوگل کردن و همه میخواهند سردبیاورند که برای یک سئوی خوب و کسب پیج رنک بهتر باید چه بکنند.
در حال حاضر در آمریکا گوگل 66.7 درصد بازار جستجوهای اینترنتی را دارا است و به دنبال آن مایکروسافت، یاهو، Ask و AOL قرار دارند. (به ترتیب با 18.1 درصد، 11.2 درصد، 2.6 درصد و 1.4 درصد)
شما ممکن است تصور کنید که موتور جستجوی گوگل همیشه منصفانه در پی آن است که محتواهای خوب و منطبق با جستجوهای ما را به رؤیت ما برساند، اما آنچه اخیرا بر سر سایت معتبر متافیلتر آمده است، خلاف این را ثابت میکند.
متافیلتر یک وبلاگ گروهی است که که لینک صفحات اینترنت را در مورد موضوعات جذاب برای کاربران جمعآوری میکند. یک زمانی، بسیاری از علاقهمندان فیلم، این سایت خوب را میشناختند، این سایت چکیده نقدهای منتقدان و سایتهای مشهور را گردآوری میکرد، به این ترتیب ما خیلی سریع میتوانستیم متوجه شویم که دهها منتقد در مورد یک فیلم چه نظری داشتند.
اما متعاقب تغییراتی در الگوریتم گوگل، رنک این سایت افت کرد، در نتیجه ترافیک سایت کاهش زیادی پیدا کرد و همین امر منجر به کاهش آگهیهای سایت، بحران مالی و دست آخر، اخراج نیمی از کارکنان شد.
به نظر میرسد که به حکم عقل، یک موتور جستجو نباید آنقدر حاکم بازار باشد که تغییر الگوریتمهایش، باعث تعطیل شدن یا به خطر افتادن یک کسب و کار خوب شود.
2- نیوزفید فیسبوک
خواه فیسبوک را دوست داشته باشیم و خواه نه، باید اعتراف کنیم که درصد قابل ملاحظهای از زمان کاربران اینترنتی در همین نیوز فید فیسبوک میگذرد.
بعضیها دوست دارند که در اینجا به ترتیب زمانی همه فعالیتها و بهروزرسانیها دوستان خود را ببینند، اما نیوز فید به همین سادگیها نیست و برای خود الگوریتمی برای نمایش فیدها مهم دارد.
این الگوریتم با در نظر گرفتن شاخصهایی مشخص میکند که کدام مطلب لایق حضور در نیوز فید است و کدام مطلب، نه.
نیوز فید فیسبوک از یک سو، باعث صرفهجویی در وقت کاربران و پرهیز از نمایش مطالب کماهمیتتر، اسپم یا دارای محتوای تبلیغی میشود و از سویی ممکن است کنترل کاربران برای دیدن فیدهای خاص را کاهش دهد یا کار و کاسبیهایی را که با زحمت فراوان هزاران لایک به چنگ آوردهاند با خطر مواجه کند.
اما از سوی دیگر فیسبوک متهم است که با دخالت تصمیمگیرهای «انسانی» بر الگوریتم نیوزفید تأثیر میگذارد و بعضی از محتواها را عامدانه از نیوزفید بیرون میکشد. روزنامهنگارانی هستند که اعتقاد دارند، فیسبوک به دلایلی خبرهای مربوط به درگیریهای سوریه را از نیوزفید بیرون کشیده است.
چه تضیمنی است که در موارد دیگر، مثلا در جنگها آفریقا یا بحرانهای انسانی دیگر این کار تکرار نشود. آخر برای فیسبوک که این چیزها مهم نیستند، چیزی که مهم است، میزان درآمد حاصله است!
3- الگوریتم دوستیاب OKCupid
جالب است بدانید که دوستیابیهای آنلاین این روزها برای خودش تبدیل به صنعتی دو میلیارد دلاری شده است! از سال 2008 به لطف رشد سایتهایی مثل Match.com، eHarmony و OKCupid این صنعت رشد سالانه 3.5 درصدی داشته است.
کارشناسان پیشبینی میکنند که در 5 سال پیش رو هم دوستیابیهای آنلاین رشدی فزاینده داشته باشند. علت این امر هم این است این الگوریتمهای دوستیاب در مقام عمل در خیلی موارد منجر به ازدواجهای موفقی میشوند و با در نظر گرفتن علایق و تمایلات زوجها، به لطف الگوریتمهای خود، کار دشوار انتخاب همسر را انجام میدهند!
جالب است بدانید که بر اساس یک پژوهش تازه مشخص شده است که در غرب یک سوم ازدواجها، از یک آشنایی آنلاین آغاز میشوند!
حالا روی یکی از این سایتها یعنی OKCupid متمرکز میشویم، این سایت را یک ریاضیدان دانشگاه هاروارد به نام «کریستین رادر» تأسیس کرد. این سایت با یک راهبرد تحلیلی با گرفتن اطلاعاتی از کاربران، دست به انتخاب میزند.
یکی از تفاوتهای الگوریتم زوجیاب OKCupid این است که این الگوریتم نخست مشخص میکند که هر شاخص، چقدر برای یک فرد اهمیت دارد و بعد کار تطابق علایق کاربران را با هم انجام میدهد.
دنیای جالبی شده است. گاهی آدم با خودش فکر میکند که اگر استفاده از OKCupid در دنیا معمول بود، اصولا خیلی از ازدواجهای موفق و ناموفق کنونی صورت نمیگرفت. در عین حال چنان که افتد و دانی، عشق آنچنان تناسبی با یک فرایند الگوریتمی ندارد، همزیستیهای مسالمتآمیز چرا!
اینجاست که OKCupid هم میتواند خوب باشد و هم بد!
4- الگوریتم گردآوری، پردازش و رمزنگاری سازمان ملی امنیت آمریکا
یک زمانی برادرهای بزرگ ما را میپاییدند، اما حالا برادرهای بزرگ جای خود را به «الگوریتمهای» بزرگ دادهاند. به لطف افشاگریهای ادوارد اسنودن ما آگاه شدهایم که سازمان ملی امنیت آمریکا NSA و همکاران و نمونههای مشابهش در سراسر دنیا، در زندگی میلیونها آدم عادی و غیرمظنون در دنیا سرک میکشند. اسناد درز پیدا کرده نشان میدهند که چندین برنامه کامپیوتری نظارتی به دولتها آمریکا، استرالیا، کانادا، نیوزیلند و انگلیس، در این راه کمک میکنند.
این برنامهها تماسهای تلفنی، ایمیلها، تصاویر وبکمها و نیز تصاویر ماهوارهای را همواره بررسی میکنند.
NSA برای آرام کردن افکار عمومی و نیز تظاهر به رعایت قوانین، ادعا میکند که از نظر تکنیکی هیچ اطلاعاتی را «جمعآوری» نمیکند. آخر از نظر حقوقی «جمعآوری»، تعریف خاص خودش را دارد و به این معنی است که یک مأمور امنیتی دسترسی به اطلاعات خاصی در حین انجام وظیفه خود داشته باشد.
مثال سادهای بزنم: اگر شما صدها جلد کتاب داشته باشید و از بین آنها فقط بیست – سی تایشان را خوانده باشید از دید NSA شما صدها جلد کتاب را جمعآوری نکردهاید، بلکه فقط همان بیست- سی تا را جمعآوری کردهاید!
از این دید اگر الگوریتمها بیایند و به صورت ماشینی بدون دقیق شدن در تکتک تماسها یا ایمیلها با جستجو همواره به دنبال پیدا کردن چیزهای خاصی باشند، کار آنها جاسوسی نیست.
البته در این میان ما باید هم از الگوریتم رمزنگاری Suite B سازمان ملی امنیت آمریکا هم بکنیم، الگوریتم رمزنگاریای که برای کار تبادل و ایجاد امضاهای دیجیتالی را در مورد اسناد طبقهبندی شده و غیرطبقهبندی شده انجام میدهد.
5- الگوریتمهای پیشنهاددهنده: ممکن است از این … هم خوشتان بیاید!
حتما در فروشگاههای آنلاین ایرانی هم دیدهاید که بعد از خرید یک سری کالاها، به شما کالاهای مشابه برای خرید پیشنهاد میشوند، این فروشگاههای از الگوریتمهای خیلی سادهای برای این کار استفاده میکنند.
اما موضوع وقتی مهم میشود که به همین فرایند پیشنهاد در فروشگاههای بزرگ آمازون یا Netflix نظر بیفکنیم. ما از طرفی از این پیشنهادها خوشمان میآید، چون ما را کالاها و کتابهایی آشنا میکنند که به خودی خودی، آنها را نمیشناختیم. اما زا سوی دیگر این الگوریتمها میتوانند منجر به محوبیت مصنوعی یک سری کالاها شوند و یا برای تودهها مردم، تعیین تکلیف کنند.
الگوریتم پیجرنک گوگل، نیوز فید فیسبوک یا الگوریتمهای پیشنهاد آمازون میتوانند منجر به پدیدهای به نام «حباب فیلتر» شوند، یعنی به دلخواه خودشان ما را چیزهایی که به نظر آنها مطلبوب نیست، جدا کنند. به جز «جبر» اطلاعاتی چه صفت دیگری میتوان به این اطلاعات داد.
با این الگوریتمها سوابق خرید یا وبگردی قبلی ما و الگوریتمها برای ما تصمیم میگیرند.
شخصا زمان زیادی است که بیش از 90 درصد کتابهایم را آنلاین میخرم و در همین زمان اندک متوجه شدهام که با این خریدهای آنلاین، دیگر مثل سابق که شخصا به کتابفروشیها میرفتم، کتابهای خوب را تصادفی پیدا نمیکنم.
من با این خریدهای آنلاین، البته تعداد زیادی کتاب خوب را با سهولت زیاد خریدهام، اما در مقابل از کتابهایی هم محروم شدهام و ممکن است تا آخر عمر متوجه آن کتابها نشوم!
جالب است بدانید که به تازگی متعاقب اختلافی که آمازون با یکی از تأمینکنندههای کتاب به نام Hachette در اقدامی تعجببرانگیز کاری کرد که کتابهای این شرکت در قسمت پیشنهاد، درج نشوند و نیز شیوه طبقهبندی کتابهای آن را در آمازون مختل کرد!
6- الگوریتم AdWords گوگل
AdWords منبع اصلی درآمد گوگل است و بر اساس رفتار، سوابق جستجو و میزان حضور کلمات کلیدی خاص، آگهی به کاربران نمایش میدهد.
7- الگوریتمهای خرید و فروش سهام
بارها از تلویزیون تصویر بازارهای سهام معتبر دنیای را دیدهایم و با دیدن آن همه هیاهو، گاهی تصور میکنیم که همه خریدها و تصمیمها ماهیتی انسانی دارند.
چنین نیست! سرعت عمل در این بازارها بسیار مهم است و اگر لحظهای دیر بجنبید، سهام باارزشی را از دست میدهید، به همین خاطر خیلی وقتها این انسانها نیستند که تصمیم میگیرند و همه چیز به الگوریتمهای تصمیمگیر یا botها محول شده است تا در چند هزارم ثانیه همه چیز را ارزیابی کنند و تصمیم بگیرند و مبادرت به خرید کنند. بدیهی است که استفاده از این الگوریتمها هم خالی از اشکال نیست.
8- الگوریتمهای فشردهساز
اگر در سال 1987، محققان آلمانی الگوریتم فشردهساز MP3 را توسعه نمیدادند، در سالهای بعد و با رواج اینترنت، ما چگونه موسیقی جابجا میکردیم. بعضیها هنوز که هنوز است ترجیح میدهند موسیقی را به صورت غیرفشرده گوش کنند، اما بسیاری از ماها از این الگوریتمها راضی هستیم.
9- الگوریتم CRUSH شرکت IBM
فیلم گزارش اقلیت یا Minority Report را به یاد میآورید، در آن فیلم برنامههای کامپیوتری قبل از وقوع جرایم، آنها را پیشبینی میکردند و با اعزام مأمورهایی از انجام جرایم پیشگیری میشد.
شرکت IBM از سال 2010 روی یک نرمافزار تحلیلی به نام CRUSH کار میکند که هدف از آن کاهس جرایم با بهرهگیری از تحلیل اطلاعات است.
پلیس ممفیس با استفاده از همین نرمافزار از سال 2006 به موفقیت قابل توجهی رسیده است و آمار جرایم در این ناحیه در کل 30 درصد کاهش داشته است و میزان جریام خشونتآمیز هم 15 درصد کاهش داشتهاند. شهرهای دیگری مثل لس آنجلس، سانتا کروز و چارلستون هم در مراحل ابتدایی استفاده از این نرمافزار هستند.
به نظر بسیار خوب به نظر میرسد که با توجه به دادههای آماری، میزان جرمخیز بودن یک ناحیه مشخص شود یا مشخص شود که در صورت بروز چه عواملی مثلا تورم، شرایط آب و هوایی یا بحرانهای اجتماعی و سیاسی، احتمال خشونت بالا میرود و بعد به تناسب آن نیرو به ناحیه اعزام کرد یا تدابیر دیگری اندیشید.
در آینده احتمال دارد که مجرمین و افراد مشکلزار با فناوریهایی مثل GPS و حسگرهای زیستی همواره تحت نظر گرفته شوند و حتی از هواپیماهای بیسرنشین برای مداخله سریع استفاده شود.
اما مثل همه فناوریهای دیگر، این فناوری هم بالقوه امکان سوء استفاده مثلا برای سرکوب مردم بیگناه را در بر دارد.
10- الگوریتمهای خودکار تنظیم موسیقی
الگوریتمهای بعضی از سایتها با تعیین شاخصهایی به شنوندگان خود موسیقیهایی برای شنیدن پیشنهاد میکنند. اما در مقابل الگوریتمهایی هم هستند که مطابق تمایل شنوندگان یا یک سری فاکتورهای دیگر، موسیقی را تنظیم میکنند.
از زمانی که ترانه Believe «شِر» -خواننده کهنهکار آمریکایی- محبوب شد و هفتههای در صدر جدول موسیقی پاپ آمریکا قرار گرفت، سالهای زیادی گذشته است، اما آیا هیچ میدانستید این ترانه نخستین موسیقیای بود که به صورت خودکار تنظیم شده بود؟!
الگوریتمها از یک سو چیزهای خوبی هستند که باعث صرفهجویی در وقت ما یا دستیابی ما به محتواهای با کیفیت خوب میشوند، اما اگر انحصار یا مونوپلی در کار آنها حکمفرما باشد یا اینکه رؤسایی با اهداف صرفا مادی یا سیاسی در پشت پرده، روی کار این الگوریتمها تأثیر بگذارند، میتوانند منجر به خلق یک دنیای بیرحم، تاریک و خالی از عاطفه و تخیل انسانی شوند.
این نوشتهها را هم بخوانید
در مورد گوگل کاملاً موافقم.
مرسی
بابایا!
دوستان، میشه سایت هایی مشابه و هم-کارکرد با Metafilter رو معرفی کنید. ممنون
در مورد شماره 10 ،ترجمه به نظر من درست نیست تنظیم کردن در موسیقی یه چیزه و اتو تیون یه چیز دیگه که به نظر من ربط زیادی به مورد های دیگه نداشت. در کل اگه از یه کسی که کار موسیقی میکنه بپرسید بهتون میگه این مورد کلا اشتباه ترجمه شده
مطلب خیلی جالبی بود. ممنون.
اگه تونستین راجع به نرم افزار CRUSH دقیق تر بنویسین.
الگوریتم های امنیتی رو چرا یادتون رفته؟
کل امنیت اینترنت و پایه ی الگوریتم شبکه بیت کوین روی الگوریتم RSA پیاده شده که به نظر من شاهکار الگوریتماست.
ببخشید ولی موافق نیستم. اینها الگوریتمهای مهم واقعی دنیای ما نیستند. بلکه الگوریتمهایی مثل
sorting
fast fourier transform
RSA
Dijkstra
random number generator
hash
و … هستند که الگوریتمهای واقعی حاکم بر دنیای ما میباشند. درست همانطور که در این پست به زیبایی بیان شده:
https://medium.com/tech-talk/the-real-10-algorithms-that-dominate-our-world-e95fa9f16c04
پست خوبی بود ممنون
ولی در فیلم گزارش اقلیت جرم و جنایت توسط برنامه های کامپیوتری پیش بینی نمی شه بلکه سه انسان غیر عادی که قدرت های ماوراءطبیعی دارند این کار رو می کنند. (به قول پوریا ناظمی به وسیله علوم شناختی)
توصیه میکنم سریال “person of interest” رو ببینید ،در این سریال هم یک الگوریتم وقوع جرایم رو پیش بینی میکنه ،در این سریال به خوبی نشون میده اگر یک الگوریتم اشتباه عمل کنه خروجیه بدی خواهد داد ،از طرفی امکان فریب دادن الگوریتم هم وجود داره