فناوری، نقاشی مخفی ونگوک را آشکار کرد

سلام دوست گرامی، چند وقتی بود نوشته هایت را برخلاف گذشته با فید دنبال میکردیم از عوض کردن قالب وبلاگتان غافل شدیم. بماند
سخن شما درباره ونگوک و نقاشی معروفش درست ولی اینجا یک چیز مجهول و آماتوری است. به نظر شما وقتی یک برتره کشیده میشود آنرا در وسط میکسند و اطراف آنرا سفید میگذارند؟ یا آنرا در تمام صفحه میکشند تا از تمام بوم استفاده کنند؟ واضح است که آنرا تمام صفحه میکشند. و چه جالب که این پرتره در چهارچوبی تمیز و کوچکتر از بوم خود نقاشی شده. روحش شاد ولی این نقاشی کمی مشکوک است.

عکس ها نمایش داده نمی شوند !

سلام , بسیار عالی بود

دوستان سایت دکتر هنوز با اینترنت اکسپلولر سازگار نیست بهتر از فایرفاکس استفاده کنید تا تمام امکانات این سایت زیبا را ببینید

ما هم نتونستیم ببینیم

خیلی خوب بود . عکس ها هم دیده میشد.

jaleb bo vali nemidonam cheghad sehat dare

ما هم نتوانستیم عکس ها راببینیم
دکتر جان

دکتر عزیز، توجه کن به دوستان. من هم عکس رو نمی تونم ببینم. لطفاً جای دیگه آپلود کن. ما مشتاق دیدارش هستیم ! :دی ضمن اینکه اصل پست به عکسشه دیگه.

جناب دکتر نمی شه عکسها را دید.ممنون.

خواستیم ببینیم ، نشد.با فایرفاکس نیز.
دستور فرمائید تعمیرات نمایند آن ها را تا ببیند جنت مکان . را .
طبیب ، مطالب خوب است ، ادامه دهید . پادشاه خوشنود است.
هر چه سریعتر منتظریم ، پرتره ها را .
کاتب دربار. 🙂

تبریک میگم. قالب جدید وبلاگتون خیلی قشنگ و دلچسب شده. یه چند سالی بود انتظارش رو میکشیدم.

“برگزاری چند نمایشگاه مهم نقاشی در این سال، ونگوک را با سبک نقاشی امپرسیونیسم (دریافتگری)
و پست امپرسیونیسم آشنا کرد!”
اینو مطمئنید؟

سلام
کتاب شورزندگی وچند کتاب دیگه مثل ماه و شش پشیز را بخوانید
تا بدانید این ادم چقدر با بقیه بنی بشر تفاوت دارد .

خیلی جالب بود ممنون.

ولیمن شنیده بودم ونگوک چون از نظر مالی در مضیقه(مزیغه!؟…؟) بوده گاهی مجبور می شده روی نقاشسی های قبلی اش نقاشی های دیگه بکشه و…

به کار کردن رویه یه کار قبلی اصطلاحا palimp میگن

درود بر شما.این جریان نقاشی کشیدن روی نقاشی قبلی برایم جالب بود.تا به حال چنین چیزی را در مورد ونگوگ نشنیده بودم.بنده خدا در زندگیش خیلی سختی کشید.از نظر عاطفی که شانس نیاورد.اول راه افتاد دنبال اوستورلا که معلوم شد نامزد داره.بعد هم رفت سروقت دختر عموش که تازه بیوه شده بود.اینجا هم روی خوش ندید.در ادامه 1 زن خیابانی باردار را پیدا کرد و برد پیش خودش.که آن هم پس از وضع حمل دوباره معلوم نیست از کجا حامله شد.آخر سر هم 1 خانم ایتالیایی کافه دار به نام آگوستینا را بعنوان مدل نقاشی نشاند جلویش که 1 بیماری ویروسی ازش گرفت.خدا بیامرزادش.