حسگرهای برادران «مخبری» روی مریخنورد «کنجکاوی»، آشنایی با شرکت FUTEK
بعد از بازتاب اخبار مربوط به فرود موفقیتآمیز مریخنورد کنجکاوی، ایمیلی از «احسان مخبری» دریافت کردم که حاوی خبر جالبی بود: دو حسگر مهم در فعالیتهای این مریخنورد توسط شرکتی تولید شده که توسط دو برادر ایرانی در کالیفرنیای جنوبی تأسیس شده است، این شرکت FUTEK نام دارد.
در برنامه مریخنورد کنجکاوی، پیش از این از مشارکت ایرانیهایی مانند دکتر فیروز نادری، دارا صباحی و بابک فردوسی آشنا شده بودیم و حالا خوشحال هستم که از مشارکت شرکت فوتک، در ساخت مریخنورد هم خبر بدهم.
در پروژههای بزرگ علمی و پژوهشی، در خارج کشور، بدون توجه به نام و خاستگاه افراد به شایستگی آنها توجه میشود، اما باید در همین ابتدای پست ذکر کنم که این خوشحالی من جنس غرور کاذب و افتخار نژادی را که گاه بین ما رایج میشود، ندارد.
افتخارات و مدارج علمی که ایرانیها و ایرانیتبارهای مقیم خارج کشور به دست میآورند، را نباید تنها به DNA آنها نسبت داد، اما به نظرم برای همه ما این مطلب جالب و تشویقآمیز باشد که بدانیم در شرایط و محیط مناسب، میتوانیم با سعی و تلاش به رؤیاهای خود برسیم.
جواد مخبری، یک از این رؤپردازها بود، او سالها پیش، در دوره جوانی در تهران بود، او همانند پدر و مادرهای ما، مأموریت آپولو و نخستین فرود انسان را بر روی ماه دید و از این زمان بود که عشق و علاقه او به فضا، شعلهور شد.
مطابق اطلاعاتی که «احسان» برایم ارسال کرده است، جواد مخبری، از سال 1978 تا 1985 در شرکت GSE کار میکرد، از این هنگام، او وارد برنامه ساخت حسگر برای صنابع خودروسازی و صنایع هوانوردی شد. بعد از GSE ، مخبری وارد شرکت دیگری شد که او را مستقیما در برنامه ساخت شاتل فضایی دیسکاوری، درگیر کرد. این بار کار او و همکارانش ساخت حسگرهای حساسی بود که در مخزن خارجی شاتل قرار میگرفتند و اهمیتی حیاتی داشتند. هرگونه نقص در این حسگر باعث عدم موفقیت در پرتاب شاتل یا حتی انفجار آن میشد. بعد از موفقیت در این پروژه، مخبری، در مرکز پژوهشی «لنگلی» استخدام شد تا یک حسگر برودتی شناور در هلیوم مایع را بسازد.
این تجارب آنقدر به مخبری مهارت داد که تصمیم گرفت که شرکت خودش را برای طراحی و ساخت حسگرها تأسیس کند. در سال 1988، او و برادرش -محمد- شرکت فوتک را تأسیس کردند، شرکتی که در ساخت حسگرهای متنوع، تخصص دارد. این حسگرها در صنایع هوایی، خودروسازی، خودکارسازی، روباتیک و پزشکی، داروسازی، هستهای و … کاربرد دارند.
محمد (راست) و جواد (چپ) مخبری
اعتباری که فوتک به دست آورد، آنچنان بوده است که این شرکت همکار ناسا، Raytheon، MIT، JPL و لاکهید مارتین در بسیاری از پروژهها شده است.
همان طور که در ابتدای این پُست گفتم، شرکت فوتک، دو حسگر برای مریخنورد کنجکاوی ساخته است، یکی از این حسگرها، چرخش و حرکت بازوی مجهز به مته مریخنورد را کنترل میکند. مریخنورد با این مته، نمونهبرداری میکند و آنها را تجزیه و تحلیل میکند.
پیداست که هدف دانشمندان از اعزام مریخنورد در این سفر پرماجرا و حساس، در نهایت، رسیدن به اطلاعات دقیقی از سطح مریخ است و نفسِ خود اعزام و نشاندن مریخنورد اهمیت نداشت، پس اگر هر یک از آزمایشگاههای سیار روی مریخنورد خوب عمل نکنند، کل پروژه شکست خواهد خورد. پس میبینید که درستی کارکرد بازوهای مریخنورد چه میزان اهمیت دارد.
این را هم در نظر داشته باشید که حسگرها باید در دمای بسیار سرد سطح مریخ بین منفی پنج تا نزدیک به منفی 90 درجه سانتیگراد به خوبی عمل کنند، حسگری که فوتک ساخته است، این توانایی و استفامت را دارد.
اما حسگر دوم فوتک، حسگری است که دقت و نیروی مته را کنترل میکند.
مشارکت فوتک و ناسا، فقط منحصر به مأموریت کنجکاوی نبوده است، فوتک در برنامه Orion که از سال 2020 جایگزین برنامه متوقفشده شاتلهای ناسا خواهد شد، هم مشارکت دارد و حسگرهای مربوط به سیستم چتر را برای ناسا خواهد ساخت.
از دیگر همکاریهای فوتک و ناسا، میتوانیم به ساخت حسگرهایی برای ایستگاه فضایی بینالمللی که کارشان تشخیص، جهتدهی و اتصال شاتلها و محمولهها به ایستگاه است، اشاره کنم.
در ماهواره قطبگرد هواشناسی NPOESS هم یک حسگر حساس برای کنترل صحت دوربین فروسرخ، ساخت شرکت فوتک است.
ساخت حسگری برای آزمایش تنش و کشش پلیمرهای مایع در جاذبههای کم، یکی دیگر از پروژههای مشترک دیگر فوتک و ناسا است.
اگر به سایت شرکت فوتک بروید، میتوانید با محصولات متنوع این شرکت آشنا شوید.
در عین حال توصیه میکنم حتما نگاهی به لیست کارکنان شرکت فوتک بیندازید، میبینید که علاوه بر برادران مخبری و دیگر اعضای این خانواده، انبوهی از ایرانیها در قسمتهای مختلف این شرکت مثلا در واحدهای بازاریابی، مهندسی مکانیک، مهندسی الکترونیک، آیتی، حسابداری و تولید محصول کار میکنند.
اما حالا که صحبت از مریخنورد کنجکاوی به میان آمد، بد نیست در انتهای پست، دو عکس جالب ببینیم:
– این عکسی است که مدارگرد مریخ از جریان فرود مریخنورد «کنجکاوی» گرفته است، در این عکس جالب کنجکاوی و چترش مشخص شده است.
اما در اینجا اولین عکس پانورامای با وضوح بالا را که توسط کنجکاوی ارسال شده است، میبینید. در این عکس، گودال فرود مریخنورد دیده میشود.
بخوانید: پرونده جامع مریخنورد کنجکاوی در «یک پزشک»
این نوشتهها را هم بخوانید
دکتر جان کاشکی یه پست هم در این مورد بزنی که آیا هوش با نژاد ارتباط داره یا خیر؟!
به نظر من که ارتباط داره چون پدر و مادری که باهوش هستند بچشون شانس بیشتری داره که باهوش بشه!
البته نمی خوام نژاد پرستانه حرف بزنم ولی همین اعراب 250 میلیون نفر هستند و ایرانی ها 80 میلیون اونوقت ما 100 برابر اونها از لحاظ دانش و دانشمند جلو تریم!
حتی با یه سرچ تویه ویکی پدیا : http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86_%D9%85%D9%82%DB%8C%D9%85_%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7
هم می شه نتایج خوبی به دست اورد!
ویکیپدیا : ” ایرانیان مقیم آمریکا، تحصیلکردهترین گروه نژادی در کشور آمریکا محسوب میشوند. ”
خیلی دوست دارم کسی مثل شما که دارای تحصیلات بالا و شعور و فهم بسیار خوبی هستید در این مورد اظهار نظر کنید!
این عقیده و باور دو مشکل عمده دارد: 1-مستقیم یا غیرمستقیم توهم برتری نژادی را تبلیغ میکنه. 2-علمی نیست و آزمایشش به این آسانیها نیست.
نخستین گام برای آزمایشش انتخاب دو نمونه کاملا متناسب جمعیتی در ایران و کشورهای دیگر است، بعد باید در نظر داشته باشید که هوش را به درستی تعریف کنید و مخدوش کنندهها را حدف کنید.
مثلا در همین لینکی که دادید شما اصلا در نظر نگرفتید که شرایط باعث مهاجرت برترینهای ایران به خارج شد و در مرحله بعد هم شرایط محیط جدید طوری حکم میکرد که آنها وادار بشن از بیشتر استعداد درونیشون برای اثبات خودشون و اصلا برای بقا استفاده کنن. در صورتی که در مورد مهاجران مناطق دیگر این انتخاب اولیه اصلا وجود نداشت و شاید به صورت متوازن از جمعیت اونها، مهاجر به کشورهای دیگر میرود.
سؤال اینجاست که شک و تردید کاملا قوی وجود دارد مبنی بر اینکه ما انچنان که فکر میکنیم باهوش نیستیم،کسانی که کارشان با توده مردم است، به خوبی با این واقعیت آشنا هستند.
سؤال دوم این است که چگونه باید نقش عوامل محیطی را حذف کرد و به عنوان سؤال دیگر: اگر مردمی با dnaهای مختلف در مناطق جغرافیایی هم زندگی میکردند، آیا از نظر هوش یا موفقیتهای علمی کاملا تجربه هم را تکرار نمیکردند؟
سؤال سوم هم اینه که فرضا اگر پیدا کنیم که مردم منطقه جغرافیایی ایران مثلا از مردم فلان قبلیه آمریکایی باهوشتر هستند یا در دستاوردهای علمی بهتر هستند، آیا جایی برای افتخار وجود دارد و یا اصلا ما به عنوان انسانهای خردمند، میتونیم بر جانداران دیگر حس برتری و مالکیت رو داشته باشیم؟
به عنوان جمله نهایی تصور میکنم در دنیای امروز که همه پیشرفتها مدیون همکاری علمی، مشارکت، همکاری و کار تیمی است، اصلا کسی درنگی روی این سؤال هم نمیکنه. مهم این هست که یک آدم در صورت تلاش و پی بردن به گوهر درونی خودش در ظرف و مکان مناسب، میتونه به همه چی برسه.
ممنون از مطلب خوبتون ولی فکر کنم نام شرکت “فیوتک” باشه نه “فوتک”
نمیدانم منظور شما از برترین کسانی که به کشورهای خارجی مهاجرت نموده اند چه است؛ شاید هم به نظر شما کسانی که در سایر کشورها زندگی میکنند برترها باشد اما نمیدانید که این ماییم که خود را میسازیم نه کشور و متن شما هم به گونهیی هست که خود نوعی تبلیغ آمریکاگرایی است و بس…
سلام دکتر جان، گفتید که «مهم این هست که یک آدم در صورت تلاش و پی بردن به گوهر درونی خودش در ظرف و مکان مناسب، میتونه به همه چی برسه.»
اما تشخیص ظرف و زمان و مکان مناسب، دشواره… :(
این جمله خیلی قشنگ بود دکتر جان:
“اما باید در همین ابتدای پست ذکر کنم که این خوشحالی من جنس غرور کاذب و افتخار نژادی را که گاه بین ما رایج میشود، ندارد.”
آفرین، کلی کیف کردم. تلاش، همیشه نتیجه میدهد. قطعاً.
درود بر شما دکتر
باز هم یک پست جالب و خواندی
با تشکر از شما
این دو برادر همه فامیل خودشونو آوردن تو شرکت. پارتی بازی کردن.
سلام دکترجان ببخشید من با نظر شما موافق نیستم اگر ایرانی های مقیم امریکا برای بقا و یا نشان دادن خود پیشرفت کرده اند پس نظر شما راجع به این جوانان ورزشکار ما چیست که با کمترین امکانات نسبت به کشورهای دیگر در میادین جهانی می درخشند این استعداد ذاتی ایرانیان نیست پس نشانه چیست. متشکرم
این هم پیج شرکتشون تو فیس بوک هست! http://www.facebook.com/pages/FUTEK-Advanced-Sensor-Technology-Inc/251542213629
دکتر جان، با اینکه همون ابتدا ذکر کردید که این نوشته غرور نژادی نداره، اما وقتی نوشته رو میخونم حس دیگهای دارم. متن خوب و انگیزه آفرینی هست با اطلاعات مفیدی، ولی به نظر من (شاید بیش از حد از این غرور نژادی خستهام) کمی رنگ و بوی افتخار نژادی داره و همین ارزش کار رو پایین آورده. روی صحبتم نه با شما، بلکه با همه افرادی هست که دست گذاشتهاند روی آقای بابک فردوسی (و بعد از این هم احتمالاً فوتک). این نهایت کوته بینی هست که در چنین دستاورد شگرفی فقط علاقه مند به زادگاه افراد باشیم. این یک کار تیمی بزرگ و دستاورد قرنها دانش بشریست. تعداد زیادی مهندس و تکنیسن و دانشمند از خیلی از کشورهای دنیا به همراه دو و نیم میلیارد دلار بودجه دست به دست هم دادهاند و در یک کار گروهی فوقالعاده به این موفقیت دست پیدا کردهاند. حالا اگه قرار بود خود ناسا و دولت و ملت امریکا به اندازه ایرانیهای عزیز دچار غرور کاذب بشند که تا به حال ترکیده بودند!
در یک مصاحبه با آقای بابک فردوسی (بعد از اینکه تبدیل شده بود به یک میم اینترنتی) ایشون گفتند که این موفقیت حال ۵۰۰۰ سال نفر کار هست. یعنی اگه آقای بابک فردوسی در اینکار تنها بودند، آماده سازی این پروژه ۵۰۰۰ سال طول میکشید. پس لطفاً بس کنید این بازی مسخره غرور کاذب ملی رو.
پوزش میخوام اگر کمی تند نوشتم اما انتظار دیدن چنین مطلبی رو -علی رغم اینکه گفتید بار ملی نداره- در ایجا نداشتم.
—
پ.ن: دو روز پیش مطلبی میخوندم راجع به عکسی که مدارگرد از مریخ نورد در حالی که کماکان به چتر متصل هست گرفته (تصویر ما قبل آخر). نوشته شده بود که این عکس از فاصله ۳۴۰ کیلومتری گرفته شده و اگر یک ثانیه زودتر یا دیرتر گرفته میشد، سوژه از دست میرفت. اگر باز هم تحت تاثیر قرار نگرفتهاید، محاسبات مربوط به لحظه گرفتن عکس از ماه مارس (اسفند) آغاز شده و فرمانهای مربوطه سه روز پیش از آغاز عملیات فرود، برای مدارگرد ارسال شده. این دستاوردیست که بشریت باید بهش افتخار کنه اما ما با کوتهبینی چسبیدیم به اسپرم آریایی تعدادی از افراد درگیر در این پروژه…
“اکثر ایرانیا فکر می کنند که مثل اکثر ایرانیا نیستند”
کشورهای دیگر از نظر تعداد، خیلی بیشتر از ایران دانشمند دارند. ولی چون کشور ما از نظر سطح سواد پایین محسوب میشه، یک نفر که تحصیل کرده باشه و یک سفر خارج رفته باشه، آدم خیلی مهمی به حسابش میارند و به اصطلاح “تو چشم میاد”. اون وقت همه ایرانیا تحسینش می کنند. درست مثل قضیه المپیک که با دیدن یک مدال طلا، فکر می کنیم کل دنیا رو گرفته ایم، در صورتیکه این مدال ها برای کشورهایی مثل کره، چین و آمریکا خیلی عادی محسوب میشه.
دانشمندانی در طول تاریخ بوده اند که یهودی و یا همجنسسگرا بوده اند، اما این دلیل نمی شود که بگوییم اکثرشان چنین بوده اند، بلکه اینها چون تعدادشان کم بوده و کارشان هم نامتعارف بوده، برجسته می شده اند.
یه نکته هم که یادم نره اینه که دقیقاً منظور از “ایرانیا” یعنی کیا؟ چون دیگه ایران، یکدست آریایی نیست و مخلوطی از اقوام مختلف عرب،ترک،مغول،و… شده. پس این حرفها از بیخ و بن دست نیست.
بیایید دست از این بحث های نژادپرستانه برداریم.
دکتر، مواظب دزدها باش:
http://www.tabnak.ir/fa/news/264548/%D9%86%D9%82%D8%B4-2-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%87-%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7
استفاده از این مطلب شما بدون ذکر منبع
http://www.tabnak.ir/fa/news/264548/نقش-2-برادر-ایرانی-در-بزرگترین-پروژه-ناسا
پیشنهاد میکنم از کدهای جاوا برای غیرفعال کردن راست کلیک و Ctrl+A و Ctrl+C در صفحات سایتتان استفاده کنید تا جلوی این بی فرهنگی ها گرفته شود
مطلب جالب خوبی بود.
ممنون
313 لطفا از خواب بیدار شو
خوبه اونجا هم پارتی بازی ایرانی ها نمود عینی داره!
تمام خاندان مخبری یه سمتی تو این شرکت دارن!
سلام قبل از اینکه وارد این سایت بشم داشتم فیلمیرو میدیدم که به شدت متاثرم کرد این فیلم فیلمى بود که دو شب پیش از مجلس یادبود محمد مخبرى عزیز که رفتنش را باور نداریم گرفته شده بود نمیدونم بعد از رفتنش کى میخواد ومیتونه جاى اونو. ومسىوولیت. سنگین اونو قبول کنه امیدوارم خدا به همسر وفرزندانش وبرادرش وبه ما صبرى دهد تا این مصیبت را تحمل کنیممحمد مخبرىتمام زندگیش درس والگو براى همه بود .هر چند که باور رفتنش سخت است اما خدایش رحمت کند
درود بر شما دکتر عزیز
باز هم یک پست جالب و خواندنی عالی بود ممنون
با ارزوی موفقیت برای این دکتر عزیز
با تشکر از مطالب وب سایت تون خیلی بهره مند شدیم
با ارزوی موفقیت برای آقای دکتر مخبری
اقا تشکر واقعا مطالبتون خیلی مفید و ارزنده بود.عالی
آررزوی موفقیت روز افزون برای آقای دکتر مخبری