برندهای مختلف چگونه فناوری تشخیص چهره را برای نوع متفاوتی از بازاریابی به کار میبرند
همان طور که از عنوان مطلب برمیآید در این مقاله از فناوری تشخیص چهره و کاربرد آن در بازاریابی محصولات مختلف صحبت خواهد شد. اما یکی از نکات جالب دیگر درباره این مقاله، نویسنده آن یعنی پرهام اعرابی، کارآفرینی ایرانیالاصل و مقیم تورنتو است.
او که متولد 1355 است دکترای خود را در رشته مهندسی برق از دانشگاه استنفورد گرفته است و اکنون مدیرعامل دو شرکت ModiFace و ViewGenie است. او چندین اختراع را به نام خود ثبت کرده و بیش از 80 مقاله و کتاب به رشته تحریر درآورده است. ModiFace در زمینه تولید اپهای زیبایی و مد فعالیت میکند و اپهایش تا کنون حدود 18 میلیون بار دانلود شدهاند. شرکت ViewGenie بیشتر بر روی محصولات مرتبط با پردازش پیشرفته تصویر و داده تمرکز دارد.
فناوری به شدت بر چیزی که ما به عنوان بازاریابی میشناختیم تاثیر گذاشته است. فناوریهای موبایل، شبکههای اجتماعی و پردازشهای بیدرنگ جای بیشتر و بیشتری را در ذهن مدیران بازاریابی به خود اختصاص میدهند، اما هنوز میزان سود بازگشتی در اثر اینگونه سرمایهگذاریها و بهترین شیوههای عملی برای پیادهسازی آنها مشخص نشده است.
در این شرایط بازاریابان به آزمودن شیوههای جدید روی آوردهاند که نتایج و درسهای جالب توجهی را به همراه داشته است. گرچه این آزمایشهای نوآورانه در طیف وسیعی از صنایع مورد استفاده قرار گرفتهاند و به صورت معمول عناصری از فناوریهای موبایل، شبکههای محلی و اجتماعی را ترکیب میکنند، اما در یک چیز مشترک هستند و آن «شخصی شدن» فرآیند است. پیامهای بازاریابی به [جای محصول] بیشتر به خود شخص، دوستانش، عکسها و موقعیت مکانیشان مربوط خواهد شد. یکی از راههای رسیدن به چنین پیام شخصی، استفاده از فناوریهای تشخیص چهره است.
ما کاربرد فناوری تشخیص چهره را بیشتر محدود به زمینههای دفاعی و امنیتی میدانیم، اما بخشهای مختلف این فناوری (از یافتن چهره در تصاویر تا مدلسازی سهبعدی آن) به صورت گسترده در اموری مانند صنایع دارویی، آرایشی و زیبایی و حتی امور مالی مورد استفاده قرار میگیرد. در ادامه برخی از این کاربردها را بررسی خواهیم کرد.
صنایع محصولات آرایشی و زیبایی
تشخیص چهره و شبیهسازی آن در صنایع آرایشی برای میکآپهای مجازی و آزمایش مجازی محصولات به شدت مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از نمونههای چنین کاربردی برنامه شبیهساز میکآپ VOGUE است که به تازگی در ژاپن معرفی و عرضه شده است.
این اپ به کاربران اجازه میدهد که محصولات [مجازی] برندهایی نظیر Clinique را روی گوشی خود دانلود کرده و آنها روی تصاویر خودشان امتحان کنند. در این اپ از فناوری تشخیص چهره و مدلسازی استفاده میشود تا رندر میکآپ روی تصویر کاربر کاملا واقعی به نظر برسد. نمونه دیگر سری محصولات بهداشت پوست ROC Skincare محصول Johnson & Johnson است که اخیرا ابزاری به نام Skin Correxion را عرضه کرده است که با کمک آن میتوان تاثیر این محصولات ضد پیری پوست را روی چهره کاربر شبیهسازی کرد.
در صنایع آرایشی و بهداشتی، استفاده از فناوری تشخیص چهره این امکان را برای مشتریان فراهم میکند که در سطحی شخصی با برندها و محصولات تعامل داشته باشند. در چند سال آینده دیدن تبلیغات تعاملی که برای نشان دادن تاثیر محصولات از تصاویر آنلاین استفاده میکنند، چندان هم عجیب نخواهد بود. این تبلیغات احتمالا از تصویر خود کاربر [مثلا در فیسبوک] استفاده کرده و محصولاتی را براساس پروفایل کاربر به او معرفی خواهند کرد.
صنایع دارویی
تشخیص چهره، به شیوهای مشابه تاثیر خود را بر بازاریابی کلینیکهای پزشکی و دندانپزشکی نیز بر جای گذاشته است. مدلسازی چهره برای شبیهسازی درمانهای دندانپزشکی و زیبایی روز به روز معمولتر میشود. این شیوه به پزشکان اجازه میدهد که به شیوهای تعاملیتر درباره درمانها و اقدامات ممکن و احتمالی با بیماران صحبت کنند.
یکی از نمونههای این کاربرد را میتوان در اپ آیپد Restylane Imagine که در کانادا عرضه شده، مشاهده کرد. به کمک این اپ بیماران میتوانند تاثیر Restylane را بر روی تصویر خودشان مشاهده کنند یا در یک سناریوی محتملتر، پزشکان میتوانند در کلینیک با شیوهای تعاملی و روی آیپد در مورد درمانهای ضد پیری با یکدیگر و با بیمار صحبت کنند. کلینیکها و درمانهای مختلف، تازه در حال تطبیق دادن خود با این روند دیجیتالی شدن هستند و احتمالا این روند در آینده با سرعتی بسیار بیشتر ادامه خواهد داشت.
امور مالی
تاثیر فناوری تشخیص و مدلسازی چهره بر روی امور مالی شاید چندان آشکار نباشد، و به همین علت نمونههای اندکی را نیز میتوان برای آن یافت. یکی از نمونههای اخیر برنامه Merrill Edge face Retirement است که هدف از ایجاد آن دعوت مشتریان به پسانداز کردن است.
این اپ برپایه تحقیقی که توسط دانشگاه استنفورد انجام شده، توسعه داده شده است. این تحقیق نشان داده است که زمانی که به افراد تصاویر چهرهشان در پیری نشان داده شود، بیشتر در مورد بازنشستگی فکر خواهند کرد. همانطور که در تصویر بالا هم مشخص است، Merrill Edge از تشخیص و مدلسازی چهره استفاده میکند تا تصویری از کاربر در سنین 50، 60، 70 و حتی 100 سالگی ایجاد کند.
هرچند این یک زمینه بازاریابی نوین است، نشانههای اولیه حاکی از این است که این اپ در سیدن به هدفش (یعنی تشویق به پسانداز برای زمان بازنشستگی) بسیار موفق خواهد بود.
تجهیزات موبایل
سامسونگ به تازگی مجموعه گوشیهای La Fleur (مجموعهای از گوشیهای موبایل که اختصاصا برای خانمها طراحی شده است) را معرفی کرده است. این تلفنها علاوه بر بهبود در زمینه طراحی، به مجموعهای از اپهای اختصاصی مجهز شدهاند که زنان را هدف گرفتهاند.
این مجموعه اپ شامل راهنماهای تناسب و زیبایی و همینطور اپی است که با استفاده از فناوریهای تشخیص و مدلسازی چهره، قیافه آرایش شده کاربر را شبیهسازی میکنند. از این اپ در تبلیغ سری La Fleur استفاده زیادی شده است.
تشخیص چهره (از دوربینهای هوشمند گرفته تا درک اشارات چهره Face Gesture) بهیقین در دستگاههای موبایل بیشتر و بیشتر مورد استفاده قرار خواهند گرفت که همه اینها به سازندههای دستگاهها کمک میکند که سهم بیشتری از بازار را در اختیار بگیرند. اما برای دیدن میزان پذیرش این فناوریها از سوی کاربران باید هنوز منتظر ماند.
ورزش
درست همانطور که سامسونگ از یک برنامه شبیهسازی آرایش برای جذب بیشتر مشتریان زن کمک گرفته است، ورایزون هم اخیرا از فناوری شبیهسازی چهره برای برقراری ارتباط بهتر با هواداران NFL در فیسبوک استفاده کرده است.
با ایجاد نرمافزار GamePaint کاربران میتوانند به صورت مجازی صورتهایشان را با رنگ تیم مورد علاقهشان رنگآمیزی کرده و برای جوسازی و رقابت با دوستانشان نتیجه را در فیسبوک به اشتراک بگذارند. با تشویق کاربران به شروع بحث وگفتوگوهای گسترده و اجتماعی درباره تیمهای مورد علاقهشان آن هم در شبکههایی مانند فیسبوک، ورایزون میتواند از انرژی و علاقه هواداران تیمها سود ببرد [و آنها را به مصرف بیشتر پهنای باند ترغیب کند].
نکته کلیدی در تمام مثالهای گفته شده، شخصیسازی است. با شروع بحث و تعاملی درباره تصویر خود کاربر (و نه یک مدل عمومی) جلب کردن توجه افراد بسیار سادهتر بوده و علاوه بر این منجر به فعالیتهای بیشتر اجتماعی خواهد شد.
منبع (+)
این نوشتهها را هم بخوانید
نتیجه گیری انتهای متن، خواننده رو به تفکر و تلاش برای خلاقیت وادار میکنه. رویکرد خوبیه
ممنون از مطلب جالبتون آقای شریف پور و دکتر عزیز
شاید بد نباشه حالا که صحبت از شخصی سازی و توجه به مخاطب پیش اومد، نقدی رو که مدتهاست تو ذهنم مونده در مورد “یک پزشک” عنوان کنم.
دکتر عزیز، شما بارها مستقیم و غیر مستقیم از میزان پایین تعامل مخاطبان یک پزشک گله کردید. شما بهتر میدونید که در میان انبوه این مخاطبین، قشر روشن فکر و تحصیل کرده جایگاه خاصی دارن. لحن پاسخ دهی به کامنت ها ( که قطعا ناشی از مشغله زیاد شما و نه بی توجهی است) باعث میشه که ترجیح بدهند ساکت بمونن تا اینکه نظرشون بی پاسخ بمونه یا بی اهمیت فرض بشه.وبلاگ شما خاص هست و مخاطبین خاص و احتمالا حساسی رو هم جذب کرده. پس شاید در قسمت کامنت ها نیاز به نیروی جدید جهت شخصی سازی کاربران داشته باشه. هرچند میدونم حل این مساله پیچیده تر از این حرفاست. :)
خیلی جالب بود مرسی
باز هم یه مطلب خوب دیگه از جناب دکتر
مثل همیشه عالی دکتر جان
سلام
ممنون مقاله جالب و بدور از خستگی بود