ده عکس تاریخی که اشک به چشمهای آدم میآورند
یک عکس به اندازه هزار کلمه، در خود معنی و مفهوم پنهان میکند، در این میان بعضی از عکسها، بار عاطفی بیشتری دارند.
در این پست با هم ده عکس مشهور را مرور میکنیم که که احساسات آدمی را تحریک میکنند.
1- بهیادآوری:
کهنهسرباز روسی، در کنار تانکی که در آن ایام جنگ جهانی دوم را سپری کرده بوده، زانو زده است. این تانک به عنوان یادبود جنگ نگهداری میشود.
2- صلح و دوستی:
یک راهب ناشناس برای پیرمردی که در نیمکت انتظار یک استگاه قطار در Shanxi Taiyuan چین به صورت ناگهانی فوت شده، دعا میخواند.
3- سوگ:
سگی به نام «لئو»، بعد از فوت صاحبش در ژانویه سال 2011 در اثر حادثه رانش زمین در برزیل، دو روز تمام در کنار قبر او به سر برده است.
4- فقدان:
در پشت زمینه عکس، در داخل اتوبوس، یک پیرمرد اهل کره شمالی را میبینیم که برای خویشاوندش که اهل کره جنوبی است، دست تکان میدهد و از او خداحافظی میکند. تنها 436 شهروند اهل کره جنوبی اجازه یافتند که 3 روز را در کره شمالی به سر ببرند و با 97 عضو خانواده او ملاقات کنند. از زمان جنگ کره بین سالهای 1950 تا 1953، کره دو پاره شد.
5- مرگ:
سربازی زخمی، به زانو در آمده است، گلوله یک تکتیرانداز در ونزوئلا به او برخورد کرده است. یک کشیش که برای ارتش کار میکند، در آخرین لحظات با او است.
6- ترس و ناامیدی:
یک شهروند فرانسوی، بعد از اشغال پاریس در جنگ جهانی دون، توسط نازیها، از شدت ترس و ناامیدی میگرید:
7- بیرحمی:
فرمانده نظامی نازیها -هاینریش هیملر- از اردوگاه اسرای حنگ بازدید میکند. در این میان تنها یک سرباز اسیر، در مقابل او، پشت سیر خاردار، به طرز معناداری ایستاده است.
8- مهربانی:
یک آتشنشان خسته، در استرالیا، بطری آبش را برداشته و به یک کوالای تشنه، آب میدهد.
9- تسکین:
در جریان نهمین سالگرد واقعه یازده سپتامبر، رابرت پرازا، روبروی بنای یادبود قربانیان، زانو زده و دستش را روی نام پسرش که روی بنا حک شده، گذاشته است.
10- عشق:
بعد از سالهای زیاد، یک سرباز آلمانی اسیر شده توسط شوروی، آزاد شده است و با دخترش ملاقات میکند. وی از زمانی که دخترش یک ساله بود، او را ندیده بود.
این نوشتهها را هم بخوانید
این پستای عکستون واقعا زیباست… هرچند جای مقالات شاهکارتون همچنان خالیست همونایی که از خوندنشون به وجد میومدیم…
واقعا زیبا بود. این احساس به آدم دست میده که انسانها از هز رنگ و نژادی چقدر شبیه هم هستند و میتوانند چقدر به هم نزدیک باشند ولی گاهی سیاست اونها رو وادار به مخوفترین جنایات در قبال هم نوع خود میکنه.
ممنون
فوق العاده بود
from wikipedia:
The shirtless man in the photograph is not Horace Greasley but
an unnamed Soviet POW [9] wearing a standard-issue Red Army “pilotka” sidecap.[10] When interviewed by the Leicester Mercury, the historian Guy Walters said that he “had no doubt whatsoever” that the man in the photograph was not Greasley.
نه تنها اشک جاری نشد حتی کوچکترین تاثیری نداشت
شما ناراحت شدید با دیدن عکسا واقعا؟؟!
تو عکس 6 فقط همین مرده قیافش یه جوریه زن کناریش داره دست میزنه!!
کف زدن فقط واسه شادی نیست
یکمی به چهره ها دقت کن بعد کامنت بذار
حقیقتا هیچکدوم از عکسها من رو به گریه ننداخت بجز اون کوالا. ببینید چطور این انسان مهربان دستش رو گرفته…
بیشترشون از جنگ افروزی گریه و غم به چشم داشتن
سلام
وقتی به آدرس ویکیپدیای عکس ۷ رفتم، متوجه شدم که شخص در عکس هوراک گریسلی نیست.
قبلاً چندتایی از این عکس ها رو در همین وبلاگ دیده بودم. فوقالعاده تاثیر گذار….
6 از همه خاص تر بود. تصور کنید آدمی که صبح اون روز با هزار امید و آرزو از خواب پاشده لباس هاش رو مرتب پوشیده و رفته سر کار، اما چند ساعت بعد، آینده خودش رو در چند سال زندگی در جنگ و فقر و یا حتی اسارت دیده…
سلام
شماره 5 در حقیقت عکس نیست! بلکه قسمتی از یک فیلم چند دقیقه ای از پاریس اشغال شده توسط نازی هاست که زمان دیدار هیتلر از پاریس فیلم برداری شده است
منظورم عکس شماره 6 است
بله! شاید برایتان عجیب باشد، بعد از نوشتن پست، در فولدری در کامپیوترم که سریالها تلویزیونی را ذخیره میکنم، بی هدف میگشتم که از روی تصادف روی یکی ای اپیزودهای سریالSeventeen Moments of Spring یا لحظات هفدهگانه بهاری کلیک کردم، و از قضا همین تکه فیلم را دیدم، البته به صورت ویرایششده در متن یک ویدئوی دیگر.
وای چقد عجییییببببببببببببببببب!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
شماره 3 و 8 رابطه زیبای انسان و حیوانات رو نشون میده!
توی عکس 5 هم یک نکته که همه جا ذکر میکنن اینه که عکاس این عکس هم برای اینکه تو تیررس تک تیراندازها نباشه درازکش کنار یک سکو این عکس رو گرفته
تاثر برانگیز ولی عالی بود. ممنون.
در توضیحات مربوط به عکس بازدید از کره شمالی، نام دو تا کره رو جا به جا نوشتید.
جالب بود دکتر
ممنون
اوه دکتر عجب سریالی بود این Seventeen Moments of Spring که به عنوان جنگ سرد فکر کنم از شبکه دو بود که پخش شد. به همراه ارتش سری ، لبه تاریکی و شرلوک هولمز برایم از محبوب ترین سریالهاست که از تلویزیون پخش شده.
به جز عکس 8،
همگی عادی بودن تا عالی و تاثیربرانگیز.
البته بعضیاشونم مسخره بودن و موجب خنده مارو فراهم نمووودند!(بله می دونم “بنی آدم …”)
از نظرت راضیم!
شاید 3 و 5 تاثیرگذار باشن و بقیه هیچ احساسی توی آدم برنمیانگییییزن
البته همه عکسا تکراری بودن و خیلی وقت پیش ها دیدمشون
سلام
خسته نباشید از همتون ممنون، مطالب بسیار عالی بود
ممنون از پست خوبتون . معروفیت عکس شماره ۷ بیشتر به خاطر اون زندانی است که اسمش هوریس گریصلی است و به خاطر یک رابطه عشقی ۲۰۰ بار از این زندان فرار کرد و دوباره بر میگشت : http://en.wikipedia.org/wiki/Horace_Greasley
من نظر قبل خودم رو بایست تصحیح کنم . در سال دو هزار Telegraph obituary عکس فوق رو با عنوان : Greasley confronting Heinrich Himmler (wearing the spectacles) in the PoW camp چاپ کرد ، و عکس ناگهان خیلی معروف شد . ولی در اینکه واقعا این گریصلی باشه تردید هست .
عکسهاتون واقعا”زیبا بود ممنونم
اینا همش دروغه
Alii budan vaghan adam bayad az bazi chia dars begire !
همه ی عکس ها محشر بودن ولی بیشتر وفاداری اون سگه و به زانو در اومدن اون پیر مرد برای تانکش واسم جالب بود
خیلی کنجکاو شدم بدونم که وقتی اون سرباز زخمی شد و اون مرد کشیش واسه کمک داشت اینور رو نگاه میکرد ،، دقیقا عکاس اونجا تو اون موقعیت چطوری به فکر عکس گرفتن افتاد ؟؟