«آرشیو اینترنت»، حافظ میراث دیجیتال ما – آشنایی با مؤسس این سرویس و فعالیتهایش

«بریوستر کیل» فوری به ما گفت که داخل پرستشگاه یک فرقه مذهبی عجیب نیستیم، گرچه ما در عمارت «لومینگ وایت» در سانفرانسیسکو بودیم که پیش از این محل جلسات دانشمندان مسیحی بود، اما حالا از این محل به عنوان کلیسا یا معبد استفاده نمیشود، این محل در عوض مکانی شده است برای گردانندگان سایت بایگانی اینترنت یا Internet Archive.
نمیدانم با این سایت خوب آشنا هستید یا نه. عمده کار این سایت فراهم آوردن امکان دسترسی رایگان به دانش بشری و حفظ میراث دیجیتال ماست.
عمر متوسط یک صفحه وب حدود 100 روز است، معمولا پس از این مدت یک صفحه اینترنتی یا ویرایش میشود و یا کلا حذف میشود.
فقط شما بنشینید و با خودتان فکر کنید در طی این یک دهه، چقدر سایتها و وبلاگهای فعال کلا نیست شدند و دیگر نشانی از آنها در هیچ جا نیست. ما تنها صفحات معدودی از آنها را در هاردهای قدیمی خود داریم. در مورد خودم باید بگویم که تعدادی از پستهای وبلاگهای محبوب چند سال پیش را همین چند وقت پیش روی چند دیکست قدیمی پیدا کردم.
اگر از زاویه دید وسیعتری به قضیه نگاه کنیم میبینیم که از بین رفتن دانش و خاطرات دیجیتال، چیزی نیست که محدود به وبلاگها و سایتهای کوچک باشد، حتی بزرگترین شرکتهای فناوری دنیا هم گاهی حجم زیادی از اطلاعات را پاک میکنند. مثلا کلیه ویدئوهای «گوگل ویدئو» یا «یاهو ویدئو» پاک شدهاند و اپل هم همه صفحات Mobile Me را پاک کرده است.
چه باید کرد؟
ما اگر آدم خیلی منظمی باشیم، میتوانیم صفحات محدودی از سایتهای مورد علاقه خود را ذخیره کنیم. مسلما این کار، چاره اصلی نیست.
از آنجا که فرنگیها عموما در حفظ میراث تاریخی و فرهنگی خیلی کوشاتر از ما هستند، وارد حوزه میراث دیجیتال هم شدهاند. در سال 1996، سایت Internet Archive تأسیس شد که کارش ذخیره صفحات اینترنت و حفظ آنهاست و حالا در شرایطی که سایت وارد دهه دوم فعالیت خود هم نشده است، گردانندگان آن میتوانند به جرأت ادعا کنند که نسخه دوم «کتابخانه اسکندریه» را در دنیای مدرن ساختهاند.
در حال حاضر 400 میلیارد صفحه وب در Internet Archive ذخیره شدهاند و برای همگان قابل دسترس هستند، اما فراتر از این، میزان انبوهی از کتابهای دیجیتالیشده، شوهای تلویزیونی، فیلم، موسیقی، سند و نرمافزار هم در Internet Archive ذخیره شدهاند.
آیا دنبال ترانه کمیابی میگردید، شاید بتوانید در اینجا ردش را بگیرید. در زمانی که به خاطر اختلاف بین کنگره و دولت آمریکا، فعالیتهای دولت فدرال متوقف شده بود و وبسایتهای دولتی هم از دسترس خارج شده بودند، میشد به اطلاعات آنها از طریق Internet Archive دست پیدا کرد.
اما دیدار از محل فیزیکی سرویس Internet Archive هم برای خودش جذابیتهایی دارد. محل فعلی از سال 2009، تهیه شده است و یک منظره سوررئال را تداعی میکند.
این ساختمان در سال 1923 ساخته شده است، هنوز هم سالن اصلی کلیسا در طبقه دوم دستنخورده باقی مانده و نیمکتهای چوبی و سکوی آن به همان سبک، حفظ شدهاند. اما سرورهایی با نورهای چشمکزن حالا به دیوارهای آن تکیه زدهاند.
جالب است که روی نیمکتها پیکرههایی با ابعاد نصف یک انسان، قرار داده شدهاند، این پیکرهها از روی کارکنان ساعی و داوطلبینی که برای Internet Archive کار میکنند، ساخته شدهاند.
پیکره خود «کیل» در ردیف جلو قرار داده شده:
در کنار مجسمه کیل، مجسمه آرون شوارتز قرار دارد، او در سال 2013 پس از اینکه کیفرخواست فدرالی علیه او تنظیم شد که او را متهم به دانلود غیرقانونی کتابخانه دیجیتال JSTOR دانشگاه MIT میکرد، خودکشی کرد. کیل از برخورد دولت و MIT با همکارش ناخشنود است و کار آنها را اقدامی متحجرانه و محدودکننده میداند. این را هم اضافه کنم آرون شوارتز در پیدایش سیستم فید یک پیشگام بود.
کیل در عین حال از حریم خصوصی کاربرانش دفاع میکند، در سال 2007، سازمان FBI نامه محرمانهای به او نوشت تا اطلاعاتی در مورد کاربرانش بگیرد، اما کیل با این درخواست از طریق قانونی مبارزه کرد و برنده شد.
البته رابطه Internet Archive با دولت چندان هم بد نیست، مثلا این سایت امکانات جستجوی وب و سرویس اسکن کتاب برای کتابخانه کنگره فراهم میکند. (دستگاه اسکن کتاب اینترنت آرشیو را در عکس زیر میبینید.)
حجم کل اطلاعات ذخیره شده در Internet Archive حدود 15 پتابایت است. (هر پتابایت یک میلیون گیگابایت است، به عبارت دیگر حجم اطلاعات ذخیره شده معادل 15 هزار هارد یک ترابایتی است!)
البته در مقایسه با فیسبوک که 300 پتابایت اطلاعات دارد، این اندازه ناچیز است، اما باید توجه داشت که Internet Archive غیرانتفاعی است و کسی محصولش را نمیخرد.
البته کیل شخصا قبلا محصولاتی داشته است که آنها را فروخته است، هزینه برپایی Internet Archive را هم او از محل فروش موتور جستجوی WAIS با مبلغ 15 میلیون دلار به دست آورد. جالب است بدانید که همین آقای کیل صاحب سرویش مشهور الکسا هم بود، که در سال 1999 با مبلغ 250 میلیون دلار به آمازون فروخته شده است. در حال حاضر بودجه سالانه سایت Internet Archive حدود 12 میلیون دلار است.
اما یکی از بایگانیهای Internet Archive که به صورت رزوافزونی توسعه پیدا میکند، بایگانی برنامههای تلویزیونی است: 24 ساعت روز و 7 روز هفته، برنامههای 65 کانال تلویزونی به صورت HD ضبط و ذخیره میشوند و در این سایت نگهداری میشوند!
برنامههای شبکههای داخلی آمریکا، روز بعد قابل جستجو هستند. اینکه شما بتوانید برنامههای ویدئوی را با جستجو کلمات کلیدی جستجو کنید، بسیار باارزش است. محققان میتوانند با استفاده از آن، در مورد بازتاب رسانهای رویدادهای مهم تحقیقات جامعی بکنند.
جالب است که گاهی افرادی هم پیدا میشوند که با کمکهای خود به حجم عظیم اطلاعات Internet Archive میافزایند. یک مورد مهم، در سال 2013 رخ داد، در این زمان ایمیلی از مایکل متلیتس به دست مسئولان Internet Archive رسید. در این ایمیل نوشته شده بود که مادر مایکل یعنی ماریون استاکس به مدت 35 سال تمان کلیه برنامههای خبری فیلدلفیا و بوستون را با استفاده دستگاه VHS و بتامکس خود ضبط کرده است! حجم نوارهای ضبط شده آنقدر بود که مایکل جایی برای نگهداری آنها نداشت! به همین خاطر از Internet Archive کمک گرفت!
اصولا طبق تجربه شخصی من، آرشیوها با گذشت زمان مثل یک معدن طلا میشوند، فقط باید قدرشان را دانست. تصور کنید که ما شخصا آرشیوی از برنامههای تلویزیونی چند دهه اخیر داشتیم و می توانستیم به گذشته برگردیم و مثلا برنامههای خبری و مناظرههای اول انقلاب، گزارشهای جنگ ایران و عراق، جُنگهای تلویزیونی دهه شصت و مجریان آن دوره را بار دیگر مرور کنیم!
به مقاله اصلی برمیگردیم:
Internet Archive که تنها از سال 2000 اقدام به ضبط برنامههای تلویزیونی کرده بود، از این فرصت کمال استفاده را کرد و 20 سال به غنای بایگانی تلویزیونی خود افزود! خوشبختانه همه نوارها با دقت حفظ شده بودند و روی آنها زمان ضبط و اطلاعات برنامهها هم نوشته شده بود.
در اینجا عظمت بایگانی شخصی خانم استاکس را میبینید!
جنبه دیگر کار Internet Archive فراهم آوردن یک شبکه رایگان وای فای برای اهالی محلی است.
Internet Archive به رفاه کارکنان خود اهمیت زیادی میدهد و در شرایط بحران اقتصادی آپارتمانهایی با قیمت ارزان برای کارکنان خود تهیه کرده است.
کیل نگران پایان یافتن بیطرفی شبکهای یا net neutrality است. او نگران انحصار به وجود آمده از این طریق است و از این بیم دارد که که همه آنچه جادوی اینترنت در دو سه دهه اخیر برایمان به ارمغان آورده است، از این طریق از بین برود.
از جهات مختلف شخصیت و اقدامات آقای کیل قابل ستایش است.
– همان طور که در پست خواندید، ایشان با وجود اینکه به سرمایهای چند صد میلیون دلاری داشت، به بیهودگی یا حرص برای افزودن بر سرمایه خود فکر نکرد. بلکه به دنبال راهی برای حفظ میراث دیجیتال انسانها افتاد و در این راه کوشش کرد و مبارزه کرد.
– مسئله حفظ خاطرات دیجیتال را باید جدی بگیریم. شخصا من علاقه زیادی به ذخیره شخصی برنامهها و صفحات باارزش وب برای خودم دارم. اما مشکل اینجاست که باید برنامهای فراگیر برای این کار وجود داشته باشد.
یک پزشک در سال 2005 (با استفاده از سایت وب آرشیو):
– مشکل بعدی این است که اصولا حجم بسیار ناچیزی از فرهنگ و میرات ملی دیجیتال میشود و فراتر از آن حجم زیادی از فرهنگ دیجیتالنشده ما در پستوها و انبارها خاک میخورند. بگذریم از اینکه اصولا امکان نقب زدن به گذشته، از دید بعضیها چیز مقبولی نیست!
این نوشتهها را هم بخوانید
پست خیلی جالبیبود
من در کشوری زندگی میکنم که برای حفظ بعضی چیزها بیست سال تاریخ را از کتاب های درسی حذف کردند.
برای خودم عجیب بود که هیچ چیزی در موردش نشنیده بودم. بسیار متن جالبی بود.
سایت فوقالعادهایِ به خصوص برای افرادی هم سن و سال من که خیلی از چیزهای جالبی که کشف میکنند مدتهاست وجود خارجی ندارند… بارها از این سرویس استفاده کردم (گرچه گهگاهی فایدهای نداشته اما خیلی از اوقات بهتر از خوب بوده) و الان تازه فهمیدم در پسِ نمایش چه خبره! مقالهی خواندنی و بسیار جالبی بود. تشکر (به خصوص برای یادی که از آرون سوارتز کردید)
بابا اینا روانی اند، این همه اطلاعات. حتما بک آب هم میگیرند که اگر سرور اصلی از بین رفت یه نسخه باشه. در کل برنامه تلوزیونی دیگه ارزش نداره.
با سپاس از علیرضا مجیدی، اصطلاح نسخه دوم «کتابخانه اسکندریه» واقعاً با مسمّاست. نکته تراژیک داستان این است که تلاش افرادی مانند «بریوستر کیل» در سایه سرعت پیشرفت فناوری و حجم عظیم داده ها، اغلب ناشناخته می ماند.
مطلب خیلی جالبی بود.
بهتر بود به جای واژهی «آرشیو» از معادل فارسی آن «بایگانی» استفاده میکردید.
جالب بود ،من نمیدونستم یه همچین مرکزی وجود خارجی داره اما همیشه فکر میکردم باید اطلاعات رو یه جا بایگانی کنن ، آخه از امریکا بعیده این کارو انجام نده ، که این پست روشنم کرد که بله یه جا بایگانی میشه :D
اما جالب خودکشی همکار کیل بود ، واقعا تحمل این تهمت انقد براش سخت بود که زد خودشو نابود کرد !
جمله آخری هم که روی عکسش نوشته شده واقعا درسته و انکار ناپذیر …
ممنون دکتر
تا حالا بارها سر و کارم به این سایت افتاده و کلی ازش استفاده کردم
این پست خیلی جالب بود.
اصلا به «داستانِ سایت» فکر نمی کردم!
امروز باز رفتم به سال های گذشته سایت یک پزشک…………. منو برد به روزهایی که تازه با مودم های دایل آپ به اینترنت وصل می شدیم ….