نردبانی برای ماهیها

معمولا وقتی جاده یا سدی ساخته میشود، چیزی که در درجه آخر آهمیت قرار میگیرد، سرنوشت جاندارانی است که دیگر نمیتوانند به سهولت از عرض جاده عبور کنند یا ماهیهایی که دیگر نمیتوانند به بالادست رود بروند و تخمگذاری کنند.
اما جالب است بدانید که همیشه این طور نیست و در بعضی از مناطق دنیا برای حفظ محیط زیست و بقای جانداران کارهایی انجام میشود.
برای مثال پلهایی برای عبور جانواران روی جادهها ساخته میشود:
اما در مورد ماهیها چه میشود کرد، چگونه میتوان آنها را از روی سدهای بلند عبور داد، تا بتوانند به سهولت تخمگذاری کنند؟
اصولا یک سد، سه خطر عمده برای ماهیهای ایجاد میکند:
1- کشته شدن ماهیها به خاطر عبور از توربینها
2- مانع فیزیکی برای گذر ماهیهای مهاجر
3- آب جمع شده در پشت سدها، بستر قلوهسنگی مناسب برای تخمریزی را نابود میکند.
نخستین بار یک کانادایی به نام ریچارد مکفارلن در قرن هفدهم به این فکر افتاد که مجرایی با شیب کم برای عبور ماهیها از سد ایجاد کند. در قرن نوزدهم هم در آمریکا و ایرلند اقدامات مشابهی انجام شد.
از شیوههای مختلفی برای عبور دادن ماهیها استفاده میشود، در سدهای کوچک میشود از یک مجرای چوبی استفاده کرد، اما در سدهای بزرگ از پلههایی استفاده میشود: هر پله با پله بالاتر خود، کمی فاصله دارد و ماهیها میتوانند به راحتی از یک پله به پله بعدی بپرند و در حوضچه روی هر پله، استراحت کنند.
بعضی از سدها موقتی در فصول تخمریزی ساخته میشوند:
اما در سدهایی که ارتفاع زیادی دارند، از نوعی سیستم بالابر برای رساندن ماهیها به پشت سد ایجاد میشود، مثلا روی رود کانکتیکات، سد Holyoke بنا شده است، از سال 1955 بالابر مخصوصی برای ماهیها روی این سد فعال است که تخمین زده میشود سالانه نیم میلیون ماهی را به پشت سد میرساند.
این نوشتهها را هم بخوانید
متاسفانه تو ایران اصلا به این مسائل اهمیت داده نمیشه. من هر روز مسیرم از بزرگراه آزادگان میگذره، و هر روز صبح تعداد زیادی جنازه سگ هایی که بر اثر تصادف با ماشین ها تو مسیر افتادن رو می بینم. متاسفانه حتی بعد از کشته شدن این حیوانات کسی این جنازه ها رو از مسیر خارج هم نمی کنه و بعد از ظهر که بر می گردم اینها به طرز وجیعی به خاطر عبور ماشین ها از روشون له شدن.
دیدن یک همچین مواردی (شاید حتی از نظر بعضی ها مسئله کوچکی باشه) از همون اول صبح حال آدم رو بد می کنه، بعد همه میگن که چرا مردم انقدر تو جامعه عصبی و ناراحت هستند.
پلی که در تصویر اول دیده میشه هم راهکار پر بازدهی نبوده. در ایران متأسفانه در برخی مناطق به جای همین پلها از زیرگذر برای حیوانات استفاده کردند. اما بعد از اینکه مطالعهی علمی روی این زیرگذرها انجام شد متوجّه شدند تقریباً هیچ حیوانی از آن عبور نکرده چون بسیاری از حیوانات، خصوصاً گربهسانان (که هدف از احداث زیرگذر حفظ آنها بود) از راهروهای تنگ و تاریک میترسند و از آن بدتر از مسیرهای زیر زمینی ترس دارند. اما نکتهی جالبی در مورد برخی رودخانهها وجود دارد! برخی از انواع ماهیها که برای تخمریزی مناطق بالادست رودخانه را انتخاب میکنند، حتی پس از احداث سدهای گوناگون در مسیر رودخانه باز هم در بالای رودخانه دیده شدهاند. حدس زدهمیشود که این قبیل رودخانه راههای زیر زمینی هم دارند که گویا این ماهیها از طریق آن به مناطق بالای رودخانه دارند. کانالهایی مخفی از دید ما! من نمونهای عجیب از این مورد را خودم دیدم که دبی آب رودخانهای در جایی به شدّت افت میکرد و در چند صد متر پایینتر دوباره رودخانه بسیار پر آب میگشت.
دلم برای تالاب انزلی سوخت ):
نردبان ماهی ها در شهر سیاتل در ایالت واشنگتن در سال ۱۹۰۶ میلادی به بهره برداری رسید. زمان ساخت این سیستم و سیستم اتصال دریاچه با ارتفاع آب بالاتر به اقیانوس با ارتفاع پایین تر در سال های ۱۲۸۰ الی ۱۲۸۵ شمسی ساخته شدند. در آن زمان مظفرالدین شاه آخرین سال های سلطنتش را می گذراند.
http://www.nws.usace.army.mil/Missions/CivilWorks/LocksandDams/ChittendenLocks/FishLadder.aspx
متاسفانه همین وضعیت در مناطق شمال کشور جریان داره.همه ساله در فصل کشت شاهد له شدن هزاران لاکپشتی هستیم که قصد عبور از مناطق جلگه ایی را دارن.و سگ و گربه و در برخی موارد اسب و شغال و روباه و …. . وقتی در جامعه ایی هستیم که جان انسان اهمیتی نداره.چه انتظاری هست که به جان سایر موجودات اهمیت داده بشه.ده ها رودخانه که از فاضلاب پر شده و از بس رسوبات ته نشین شده اون به طور طبیعی زه کشی ننشده تبدیل شده به زمین فوتبال و پارک و معدن شن و ماسه و سنگ.سد هایی که فقط ساخته شده برای چی احتمالا سازنده هم نمیدونه.هیچ چشم اندازی برای محیط زیست این مملکت نمیشه تصور کرد.ما گاهی به خودمانم رحم نمیکنیم.
اصلا در مورد بزرگراههای شمال ایران حرفی برای گفتن نذاشتن … جاده ای که از وسط جنگل سراوان توی رشت رد شده تمام آزادراههایی که به عنوان کمربندی از وسط مراتع و مزارع و جنگلها گذروندن و هر روز شاهد کشتو کشتار انواع جانوران هستیم ….
دل اونجایی می سوزه که حتی استاندارد راهسازی هم تو این بزرگراهها رعایت نشده و چقدر تصادف اتفاق می افته و مرگ انسانها هم آمار قبلی رو اضافه می کنه ….
دیگه آبزیان بمانند که اگه همه قربانیان به همین سدها محدود می شد باز جای شکر داشت اونجایی که تمام فاضلابهای صنعتی و غیر صنعتی به دریا می ریزه و زباله هایی که در کنار منابع طبیعی انبار می شه و …. فکر کنم تا چندسال آینده بیشتر جانداران و حیوانات به صورت تصویری و تجسمی برای نسلهای بعدی شناخته بشن ….
من چند سال پیش تو پروژه یک بند بتنی کوچک کار میکردم که سازه «ماهیرو» داشت. بتنریزی و آرماتوربندی نسبتا پیچیدهای داشت ولی در نهایت به خوبی اجرا شد و کارایی خودش رو هم نشون داد. تو ایران هم چنین چیزهایی هست.
البته این نکته هم هست که تخم ریزی نکردن این ماهی ها باعث مشکلات اقتصادی برای ساکنین اطراف سد میشه و شروع این پروژه ها بیشتر بخاطر همین مورد بوده تا مثلا کمک به ماهی ها