دموکریتوس که بود؟ زندگینامه دموکریتوس
دموکریتوس
460 – 370 قبل از میلاد
یادداشتی بر تاریخ
دموکریتوس همانند بسیاری از دانشمندان عصر خود آثار مکتوبی از کارهایش بر جای نگذاشته و جزئیات فعالیتهای وی تنها از طریق نوشتههای محققان یونانی پس از وی به دست ما رسیده است که معروفترین آنها ارسطو بوده که با کارهای او مخالف بوده و اپیکروس که او را تأیید کرده است. تنها تاریخ کم و بیش قابل اطمینان زمان تولد وی در حدود 460 قبل از میلاد مسیح میباشد. اگرچه برخی از صاحبنظران آن را ۴۹۰ قبل از میلاد مسیح میدانند.
امروزه از جان دالتون به عنوان کاشف نظریهٔ اتمی و برای کارهایش در قرن نوزدهم یاد میشود. او پیشنهاد کرد که عناصر از ذرات ریز و جدانشدنی تشکیل شدهاند، اگرچه مفهوم (اتم) و مباحث نظاممند پیرامون این که چگونه جهان مادی را تشکیل میدهد بیش از ۲۰۰۰ سال قبل از وی وجود داشته از سوی دموکریتوس اهل آبدرا واقع در تراس شرح داده شده است.
نظریه اتمی
واژه «اتم» از واژه یونانی «Atomon» به معنی جدانشدنی گرفته شده است. دالتون ۲۰۰۰ سال بعد این موضوع را با استفاده از واژه مشابه در رسالهاش تأیید کرد. اما، حتی دموکریتوس هم نخستین کسی نبود که به این موضوع رسید. معلم وی لئوکیپوس و نیز آناکساگوراس به مفهوم وجود ذرات جدانشدنی توجه کرده بودند.
اگرچه دموکریتوس نخستین فرد بود که پیشنهاد مباحث همه جانبه در مورد اولویت اتم در تشکیل جهان هستی را ارائه کرد. هرچند بسیاری از جنبههای نظریهٔ دموکریتوس بر پایه شواهد علمی استوار نبوده و همانند فرضیههای دالتون از آرای ساده تشکیل شده، باز همچنان مستدلاند.
وجود اتمها و خلاء
از نظر دموکریتوس فقط دو چیز وجود داشت: فضا و اتمها. فضا را «خلاء» یا یک تهی بینهایت بزرگی تلقی میکردند و تعدادی نامتناهی از اتمهای هستی یا جهان مادی را به زعم آنها میساختند. اتمها و فضا هر دو همیشه وجود میداشتند و همیشه وجود خواهند داشت زیرا هیچچیز نمیتواند از هیچ به وجود آید. اتمها که اجزای تشکیلدهندهٔ هر چیز بر روی زمین همینطور در دیگر سیارات و ستارهها بودند همیشه به شکل جامد، غیرقابل نفوذ و قطعه نامرئی تغییر نیافته بوده و خواهند بود. آنها صرفاً با سایر اتمها در فضا مرتبطاند تا سایر اجسام همچون سنگها، گیاهان و جانوران را پدید آورند. هنگامی که این موجودات میمیرند یا متلاشی میشوند، ساختارشان تجزیه و اتمهایشان آزاد میشود تا با ترکیب مجدد در یک شکل متفاوت با سایر اتمها موجوداتی جدید را به وجود آورند.
دموکریتوس استدلال میکرد روشی که از آن طریق اتمها میتوانند به یکدیگر متصل شوند از طریق شکلهای متفاوت آن اتمها بوده است. از آنجا که تمامی اتمها در یک ماده یکساناند، تصور میشد که اتمها در مایعات دارای لبههای گرد و صافیاند و به این علت میتوانند روی یکدیگر بلغزند. در حالی که اتمهای سازندهٔ مواد جامد دارای لبههای دندانهدار و سختاند که باعث قلاب شدن آنها به یکدیگر میشود. دموکریتوس استدلال کرد همانطور که در مورد شکل فیزیکی وجود دارد، دیگر تفاوتهای مشاهده شده در اجسام نظیر طعم آنها از طریق لبههای اتمها قابل توضیح بوده است. طعم شیرین توسط اتمهای گرد و بزرگ به وجود میآیند درحالی که طعمهای تند را اتمهای دندانهدار و سنگین ایجاد میکنند. به همین ترتیب رنگ اجسام را موضع اتمها درون یک ترکیب که منجر به سایههایی تیرهتر یا روشنتر میشود توجیه میکند.
نظر دموکریتوس بسیار قابل ملاحظه است زیرا تصورات معنوی و مذهب را به طور کامل نفی میکند. مثلاً، روح از طریق گروهی از اتمها که با حرکت سریع در قالب یک جسم گرد هم آمدهاند قابل توضیح است. این اتمها به آشفتگی دیگر اتمها درون و بیرون آن جسم واکنش نشان میدهند. این واکنش حالت احساساتی را به وجود میآورد که برای ایجاد افکار، عواطف و سایر موارد با ذهن (که خودش مجموعهای از اتمهاست) در ارتباط متقابل قرار میگیرد. دموکریتوس اذعان داشت هنگامی که شخصی میمیرد، روح آزاد میشود و وجود خواهد داشت زیرا آنچه اتمهای متحرک را در کنار یکدیگر نگه داشته، تجزیه شده است. از آنجا که این اتمها آزاد شدهاند میتوانند جدا شوند و با سایر اتمها برای تشکیل موجودات جدید برهم کنش برقرار کنند. این موضوع جایی برای عقاید انتزاعی ماورای طبیعت یا زندگی پس از مرگ باقی نمیگذارد.
جبر باوری
نظریه آزادی انتخاب نمیتوانست در مدل دموکریتوس جایی داشته باشد. تمام رفتارهای بشری را اتمهایی موجود در بدن آدمی متأثر میکنند. آنچه انسانها انجام دادهاند یا خواهند داد جزئی از یک طرح بزرگ نیست بلکه حرکت و برخورد با دیگر اتمها درون یک فضای خالی است و بنابراین هیچ جایی برای ارادهٔ آزاد انسان باقی نمیماند.
میرات ریاضیاتی
اگرچه بسیاری از بخشهای آرای دموکریتوس مورد بررسی دقیق قرار گرفته و اغب آنها را علم نوین از اعتبار ساقط کرده است، وی یکی از نخستین افرادی است که تلاش کرده جهان هستی را با تعدادی از قوانین فیریکی و ریاضیاتی ساده توصیف کند. این امر بیانگر یک تغییر مهم در تفکر بشری به سمت این معنی بوده و باوری است که دانشمندان را از آن زمان تا کنون به خود مشغول کرده است. دموکریتوس افتخار کشف این قانون ریاضیاتی را دارد که حجم یک مخروط یک سوم حجم استوانهای است که قاعده و ارتفاع آنها با هم برابرند و همچنین وجود یک رابطه مشابه بین هرم و منشور را اثبات کرده است.
دموکریتوس مباحثهای نظاممند در مبحث اولویت اتم راه انداخته است.