یک اتهام غیرمنتظره: رسانههای تبلیغاتی هدایت شده توسط روسها با پخش کردن اخبار کاذب طی انتخابات آمریکا، باعث پیروزی ترامپ شدهاند!
هیچ پدیده مهم سیاسی، اجتماعی و تاریخی را نباید تکبعدی بررسی کرد. پیروزی ترامپ بر هیلاری کلینتون هم علل بسیار متنوعی دارد، مانند:
- خشم طبقه فرودست و احساس اینکه به آنها بیاعتنایی شده و جذاب بودن شعارهای تبلیغاتی ترامپ برای آنها
- قانعکننده نبودن و قابل اعتماد نبودن چهره هیلاری کلینتون، طوری که حمایت همهجانبه اقشارگوناگون را در پی داشته باشد
- خطاهای تکنیکی ستاد انتخاباتی کلینتون
- و چیزهای دیگری که چون هدف این مقاله نیست، وارد آنها نمیشویم.
اما یکی از مواردی که در روزهای بعد از پیروزی ترامپ، تصور میشود، جزو علل کم شدن آرای کلینتون و پیروزی میلیمتری ترامپ در چند ایالت حساس از نظر آرای الکتورال باشد، اخبار کاذبی است که در شبکههای اجتماعی و در صدر آنها فیسبوک علیه کلینتون پخش شده بود.
یک تکنیک بسیار شناختهشده و قدیمی در هنگام رقابتهای سیاسی این است که حتی اگر شواهد آشکاری از تخلف رقیبت نداشته باشی، سعی کنی اخباری منفی علیه او پخش کنی که دستکم در حد یک اتهام، او را به چالش بکشد. حتی اگر در آینده او تبرئه شود، هاله منفی و ردی از ناپاکی از او در اذهان عموم مردم برجا میگذاری که باعث میشود در رقابتهای نزدیک، اندکی جلو بیفتی.
این روزها و هفتهها، مقامات فیسبوک و رئیس این شرکت -زاکربرگ- بسیار تحت فشار است تا در مورد انتشار اخبار منفی ضد کلینتون، توضیح بدهد و بگوید که چرا تا حالا تمهیدات کافی برای بلوک کردن اخبار کاذب، در فیسبوک پیشبینی نشده بود.
زاکربرگ در مقام پاسخ گفته است که جلوگیری از انتشار اخبار کاذب بسیار دشوار است، چرا که هیچ شیوه مکانیزهای مطمئنی برای جدا کردن آنها وجود ندارد. از سویی صدها رسانه کوچک، اصولا سعی میکنند با تولید اخبار کاذب جذب کننده کاربران، ترافیک خود را هر طور که میتوانند، بالا ببرند و بعد با جذب آگهیهای گوگلی و فیسبوکی، به سود مالی برسند. با این همه زاکربرگ قول داده است که کارهایی در این مورد بکند.
همه این انتقادها در شرایطی وارد میشود که رسانهها از تمرکز روی یک مسئله غافل شدهاند:
چرا مردم از اخبار و مطالب کوتاه رسانههای غیرمعتبر خوششان میآید؟ چرا مقالههای بلند تحلیلی بهترین ژورنالیستهای آمریکایی برایشان مهم نیست، اما عکسهای گیف، شوخیهای سطح پایین و اخبار کاذب، مشتری زیادی دارند؟
اصولا در سیستم نمایش خبر یا به عبارت دیگر الگوریتم نمایش نیوز فید فیسبوک، یکی از فاکتورهای اصلی انتخاب اخبار، علاقهمندیهای خود کاربر است، یعنی اگر شما قبلا اخبار و مطالبی در مورد خودرو در فیسبوک خوانده باشید، در نوبتهای بعدی، به تدریج اخبار بیشتری در این زمینه در معرض دید شما گذاشته میشود و به صورت مشابه اگر مطالب سطح پایین از رسانههای زرد بیشتر چشمتان را گرفته باشد، فیسبوک در دفعات بعدی این دست نوشتهها بیشتر در اختیارتان قرار خواهد گرفت.
[mks_separator style=”solid” height=”2″]
اما مطابق اخبار و مقالههای تازهای که از دیروز در رسانههای آمریکایی از جمله واشنگتن پست، منتشر شده است، دستکم بخشی از علت اشاعه اخبار کاذب به یک کارزار تبلیغاتی روسی نسبت داده شده است. این کارزار سعی میکرده که اخباری با تیترهای تضعیف کننده نامزد دموکراتها، منتشر کند.
پژوهشگرانی که در این زمینه کار کردهاند میگویند، این کارزار با استفاده از هزاران بات اینترنتی و ارتشی از ترولها و شبکهای از وبسایت و اکانتهای شبکههای اجتماعی، ترامپ را تقویت میکرده و کلینتون را به عنوان آدم جنایتکاری که وضعیت سلامتی خوبی ندارد و سعی دارد پس از پیروزی سود مالی به پشتیبانهای خود برساند، معرفی میکرده است.
این کارزار روسی، همچنین عامدا تنشها بینالمللی را برجستهتر نشان میداده و خطرهای سلاحهای هستهای روسیه را به رخ میکشیده است. که اینها هم بالقوه تقویتکننده ترامپ بودهاند.
به نوشته رسانههای آمریکایی، دو تیم از پژوهشگران مستقل آمریکایی به این نتیجه رسیدهاند. آنها گفتهاند این کارزارهای روسی سعی میکنند اعتماد شهروندان آمریکایی به دموکراسی آمریکایی را تضعیف کنند. نفوذ به کامپیوترهای مقامات و آدمهای سیاسی آمریکایی و انتشار ایمیلهای آنها در چند ماه آخر منتهی به انتخابات، از تاکتیکهای دیگر کارزار روسها بوده است.
پژوهشگران در طی این بررسی با استفاده از ابزارهای تحلیلی اینترنتی، رد توییتها را گرفتند و متوجه شدند که منشأ آنها به برخی از اکانتهای شبکههای اجتماعی میرسد که به صورت پیوسته و همزمان اخبار مورد نظر را تولید میکردند. بررسی کدهای موجود در سایتهای خبرپراکن هم نشان میداد که مالکان آنها در خیلی از موارد، مشترک هستند. بررسیهای دیگر هم نشان میداد که با نرخ بسیار سریعی، برخی از عبارات و جملات به صورت یکسان و شبکهمانند، توسط برخی از سایتها و اکانتهای شبکههای اجتماعی منتشر میشد.
بررسیها نشان دادهاند که 200 وبسایت منتسب به روسها در زمان انتخابات با این هدف فعال بودهاند که مجموع آنها چیزی حدود 15 میلیون شهروند آمریکایی را تحت تأثیر قرار میدادند. در فیسبوک 213 میلیون آمریکایی، صرفنظر از میزان تأثیر اخبار و مطالب این شبکه روسی را در زمان انتخابات دیده بودند.
پژوهشگران میگویند که در این میان برخیها هم نادانسته در جهت پخش اخبار کاذب مورد نظر روسها، حرکت میکردهاند. از آنها به عنوان احمقهای بهدردبخور یاد میکنند، اصطلاحی که در زمان جنگ سرد، ایجاد شد.
تحقیقات نشان دادهاند که اخبار تولیدی پروپاگاندای روسی، عنوان و محتوایی داشتند که با شگفتزده کردن کاربران یا تحتتأثیر قرار دادن عاطقی آنها، جلب نظر میکردند و به همین دلیل بیش از اخبار محتاطانه رسانههای معتبر و سنتی آمریکایی، به چشم میآمدند. بعضی از این اخبار توسط دو رسانه مشهور روسیه یعنی راشا تودی و اسپوتنیک تولید میشدند. این اخبار با دقت از سبک خبری رسانههای مستقل آمریکایی تقلید میکردند.
همچنین راشا تودی، اسپوتنیک و شبکههای اجتماعی تحت اختیار آنها، در مواردی اخبار مورد نظر مناسبی که توسط رسانههای دیگر تولید شده را بودند، اصطلاحا «ترند» میکردند، یعنی آنها را جزو اخبار داغ شبکههای اجتماعی میکردند.
یک مثال:
هیلاری کلینتون در جریان مراسم یادبود قربانیان حادثه 11 سپتامبر، بدحال شد و به علت ابتلا به عفونت ریه، مدتی تحت درمان قرار گرفت. متعاقب این امر، سایت The Daily Beast مقالهای نوشت که در آن در مورد وضعیت سلامتی هیلاری کلینتون، ابراز نگرانی شده بود. اما این مقاله فقط به رؤیت 1700 نفر در فیسبوک رسید و چندان مورد توجه قرار نگرفت. اما وقتی پروپاگاندای روسی این مقاله را بازتاب و باشنر کرد، این نوشته به رؤیت 90 هزار اکانت فیسبوک رسید و حدود 8 میلیون بار خوانده شد.
از اخبار بیاساس دیگر تقویتشده توسط روسها میتوان به خبری اشاره کرده که در آن تظاهراتکنندگان ضد ترامپ، متهم به دریافت پول شده بودند. به صورت همزمان همین شبکه متهم است اخبار دیگری مانند خبر کودتای مجدد در پادگان نظامی اینجرلیک یا کودتای ترتیبشده آمریکاییها در ترکیه برای نسبت دادن آن به روسیه، اشاره کرد.
پژوهشگران اظهار کردهاند که برای مقابله با این پروپاگاندا و تشخیص آنها در حال حاضر، ابزارهای کافی وجود ندارد.
در آن سو کرملین هرگونه دخالت در انتخابات آمریکا را رد کرده است و راشا تودی هم در ایمیلی که روز جمعه منتشر کرد، هرگونه نقشاش در تولید یا تقویت اخبار کاذب مربوط به انتخابات را تکذیب کرده است.
در سال 2013، پوتین در جریان بازدید از خبرگزاری RT گفته بود که آرزویش این است که مونوپلی آنگلوساکسونها در خبرسازی جهانی، شکسته شود. RT در این زمینه موفق عمل کرده است و مثلا کانال یوتیوب این خبرگزای با 1.85 میلیون عضو از کانال یوتیوب CNN پیشی گرفته است.
[mks_separator style=”solid” height=”2″]
گوگل و بیشتر از آن فیسبوک تحت فشار هستند که از انتشار مطالب و اخبار هدایتشده کاذب، تا حد امکان جلوگیری کنند. اما به باور من، همان طور که پیشتر هم اشاره کردم، سؤال و انتقاد اساسی نباید این باشد که چرا حریف سیاسی ما میکوشد با استفاده از ابزارهای اینترنتی در جهت منافع و خواستههای خود، حرکت کند. سؤال و نگرانی اصلی که مسئولان و کسانی که سکان رسانههای رسمی هر کشوری را در اختیار دارند باید این باشد که:
- چه میشود که اعتماد مردم از رسانههای خودی به سمت اخبار رسانههای کشورهای حریف، کشیده میشود؟
- علت تنزل فاحش سواد رسانهای و توانایی تحلیل اخبار از سوی مردم چیست؟
- چطور میشود به مردم کمک کرد که خبر درست را از اخبار کاذب تشخیص بدهند؟
- چطور میشود به ژورنالیستها کمک کرد که مقالههای تحلیلیشان بیشتر خوانده شود؟
- چطور میشود به صاحبان شبکههای اجتماعی فشار وارد آورد که بر حاکمیت الگوریتمها بر خرد، پایان بدهند و به جای نمایش دوباره اخبار زرد به مردمی که خبرهای سطح پایین عادت کردهاند، به آنها خبرها و مقالههای خوب هم نشان داد؟
- چطور میشود به جای احمق کردن مردم و یک دموکراسی «رمهای»، یک دموکراسی واقعی داشت که با چند حمله ترولها و باتنتها، سرنوشت یک مملکت تحت تأثیر قرار نگیرد؟
اشتباه نکنید! اگر نگاهی به مقالات پژوهشی و محققانه و طولانی نامزدهای جایزه روزنامهنگاری پولیتزر بیندازید، میبینید که دهها و صدها روزنامهنگار در آمریکا در عالیترین سطح ممکنه کار میکنند. اما مشکل اینجاست که نوشتههای خوب آنها در روزمرگی مردم، هجوم شبکههای اجتماعی با نازلترین خبرهای سرگرمکننده گم میشود.
به گمانم آمریکاییها به جای اینکه به دنبال پیدا کردن علت موفقیت شبکه پروپاگاندای روسی باشند، بهتر است نگاهی به درون بیندازند و پاسخ این سؤالها را پیدا کنند. سؤالهایی که ناگفته پیداست، مختص آمریکاییها نیست و در هر کشور دیگری هم باید به دنبال پاسخ آن بود.
اما در این میان خود ما کاربران ساده اینترنت، باید چه کنیم؟ طبق معمول من میتوانم یک فهرست از اقدامات ساده ردیف کنم که با مداومت در آنها شاید بشود به نحوی ورق را برگرداند، منتها مشکل این است که این نسخه کمتر خریداری دارد. چیزهایی مثل:
- به جای حضور مداوم در تلگرام و دیگر شبکههای اجتماعی، سعی کنید که رسانههای معتبر را شناسایی کنید و فید آنها را با فیدخوان بخوانید، این طوری مغزتان نظم بهتری پیدا میکند و به جای اینکه کانالهای تلگرامی با سلیقه نامناسب مدیران سودجوی آنها حاکم شما باشند، خودتان انتخاب میکنید که چه بخوانید.
- هر روز دست کم یک پادکست خوب گوش کنید.
- هر روز دست کم یک مقاله تحلیلی طولانی بخوانید و در شبکههای اجتماعی لینک بدهید.
- به جای بازنشر گیفها و لطیفههای سطح پایین در شبکههای اجتماعی، اکانتهای و کانالهای متفاوت شبکه اجتماعی را تقویت کنید.
- اخیار مشکوک را بازنشر نکنید و با جستجوی سادهای نادرستی آنها را شناسایی کنید و گاهی اخبار نادرست را گزارش بدهید.
- ای بوک و کتاب کاغذی بخوانید و گاهی در موردشان توییت کنید.
- از لایک و فوروارد کردن به صورت هوشمندانه استفاده کنید تا سایت و اکانتهای خوب را تقویت کنید.
- از کانالهای تلگرامی وقتگیری که آخر شبها حس میکنید چیزی بر دانش و آگاهی شما نمیافزایند، اصطلاحا لفت بدهید و خیالتان را راحت کنید!
اینها چیزهایی هستند که حتما خودتان هم به فکرشان افتادهاید، امیدواریم که در دنیای آیندهمان، به جای حکومت الگوریتمها، باتنتها و شبکههای بزرگ خبرپراکنی کاذب و رسانههای سرگرمیساز نامتعهد، خرد و دانش مجالی برای خودنمایی داشته باشد.
این نوشتهها را هم بخوانید
از جمله مطالب بسیار بسیار مفید یک پزشک بود .
سپاس و پاینده باشید دکتر .
بسیار عالی بود دکتر.
تلنگر خوبی بود، ممنون از شما
عالی بود دکتر
کاش مردم یاد بگیرند که در کنار این همه وقت برای شبکه های اجتماعی، همواره یک کتاب در حال مطالعه داشته باشند و روزانه حتی برای چند دقیقه مطالعه کنند.
وقتی راجع به یک موضوع کتابی تقریبا 500 صفحه ای میخوانی و تا حدودی متوجه موضوع میشوی حیرت میکنی که با یک پست توی تلگرام چطور همه مطالب راجع به یک موضوع به خواننده خورانده میشود و اون رو به این باور میرساند که واقعیت موضوع را بی کم و کاست فهمیده.