چرا و چگونه هیروشیما با بمب اتمی نابود شد؟

0

در دوم ماه اوت 1945 توگو 3 وزیر امور خارجهٔ ژاپن یک تـلگرام فوری به ساتو 4 سفیر ژاپن در مسکو به این شرح مخابره کرد: «وضع نظامی بـه وخامت رو گذاشته است. بـاید هـرچه زودتر ترتیبی بدهید که اتحاد جماهیر شوروی فرستاده مخصوص ژاپن را بپذیرد. از شما تقاضا می‌شود بدون تأخیر در این مورد با مولوتف مذاکره کنید.» ولی اتفاقاً، در این موقع مولوتف به اتفاق استالین به برلن شـرقی مسافرت کرده بود و تا 5 اوت به مسکو باز نمی‌گشت و نمی‌توانست قبل از 8 اوت ساتر را بپذیرد. توگو خیلی دیر به فکر توسل جستن به اتحاد جماهیر شوروی افتاده بود زیرا در همان موقعی که وی این تـلگرام را می‌فرستاد، دستورالعمل شماره 13 به ستاد فرماندهی بیستمین واحد نیروی هوائی آمریکا در گوام 5 به این شرح ابلاغ شده بود: «بیستمین واحد نیروی هوائی باید روز ششم اوت هدف‌هائی را در ژاپن مورد حمله قرار دهد.

اولین هـدف شـهر صنعتی هیروشیما خواهد بود» در این دستورالعمل هدف دوم کوکورا 6 و هدف سوم ناگازاکی 7 تعیین شده بود هدفها باید از ارتفاع 1950 متری بمباران شود. هفت هواپیمای ب-29 برای انجام این مأموریت در نظر گرفته شـده بـود مرکب از 3 هواپیمای مخصوص بررسیهای هواشناسی یک هواپیمای کمکی، دو هواپیمای ویژهٔ حمل ادوات علمی و کارشناسان ناظر بر عملیات و بالاخره یک هواپیمای اصلی مأمور افکندن بمب که به اسم مادر خلبان آن انـولاگی نـامیده می‌شد. روز 4 اوت کارکنان این هواپیماها از مأموریت خـود اطـلاع یـافتند. برای بسیاری از آنان بکار بردن بمب اتمی تازگی داشت. برای آشنا ساختن آنها به مأموریتشان فیلم‌هائی را که از تمرین‌های آزمایشی طرز بـکار بـردن بـمب اتمی قبلاً گرفته شده بود به آنان نـشان دادنـد. ویلیام پاسونز 8 که مأمور کار گذاشتن بمب بود به آنان گفت«هیچکس نمی‌تواند پیش‌بینی کند پس از افکندن بمب بر روی یـکی از شـهرهای ژاپن چه اتفاقی خواهد افـتاد.»

روز 5 اوت بررسیهای هواشناسی نشان داد برای انجام عملیات مورد نظر شرایط جوی مساعد است بمب را از آشیانه مخصوص آن بیرون آوردند و در حـفره زیـر هـواپیما قرار دادند و آن را از آنجا بدرون هواپیما کشیدند و در جایگاه مخصوص بمب کار گـذاشتند و هـواپیما را تحت مراقبت دقیق قرار دادند.

پرواز دشوار

برای آشنا ساختن کارکنان هواپیما به وظائفشان جلسه دیگری تـشکیل گـردید وان کـیرک 9 یکی از خلبانان درباره این جلسه چنین می‌گوید: «در پایان جلسه بما گفتند بـرویم بـخوابیم و بـه استراحت بپردازیم. ولی پس از آنکه بما گفته بودند که مأموریتمان افکندن بمب اتمی است، چگونه از مـا انـتظار داشـتند که بتوانیم براحتی بخوابیم. این امر غیرقابل تصور بود. بسیاری از ما قرص خواب‌آور خـوردیم بـا آنکه می‌دانستیم تأثیری نخواهد داشت. تا نصف شب خود را به بازی پوکر سـرگرم کـردیم.» در نـیمه‌شب کارکنان هواپیما باری دیگر برای سبک اطلاع در شرایط جوی و انجام مراسم مذهبی گرد هـم جـمع شدند. روبرت لویس 10 یکی از کمک خلبانان در این مورد چنین می- گوید: «انجام مـراسم مـذهبی امـری طبیعی بود ما در مقابل مأموریتی خطیر استثنائی قرار گرفته بودیم و ویلیام دونی 11 کشیش نظامی دعـائی کـوتاه به این شرح خواند: «خداوندا کسانی را که امشب پرواز می‌کنند در کنف حمایت خـود حـفظ کـن و آنان را صحیح و سالم باز گردان.» سپس کارکنان هواپیماها غذائی مختصر مرکب از تخم‌مرغ، کالباس، نان بـرشته و قـهوه صـرف کردند. در ساعت یک و نیم بعد از نصف شب، هواپیماهای مأمور بررسی‌های هواشناسی از زمـین بـلند شد. یکی از آنها موسوم به استریت فلش 12 به خلبانی کلود ایترلی 13 رهسپار هیروشیما گردید. در ساعت 2 صـبح هـواپیمای اینولاگی و هواپیماهای تجسسی‌ایکه باید آنرا همراهی کنند، در خط پرواز قرار گرفت. وان کـیرک ایـن صحنه را چنین توصیف کرده است: «نورافکن‌ها و دوربـین‌های عـکاسی مـا را محاصره کرده بود و متصدیان ادارهٔ روابط عـمومی بـه گرفتن فیلم و عکس پرداختند. این صحنه فیلم‌برداری تلویزیونی در هالیوود را بخاطر می‌آورد.»

آسمان صـاف هـیروشیما سرنوشت شوم آن شهر را تـعیین می‌کند در ساعت 2 و 45 دقـیقه صـبح، هـواپیمای «انولاگی» که در دو طرف آن هواپیماهای تجسسی قـرار گـرفته بود بسوی جزیره تینیان 14 به پرواز درآمد. وزن بمب اتمی و 000‌ ر 29 لیتر سوختی کـه ایـن هواپیما حمل می‌کرد آنرا سنگین کـرده و بلند شدنش را از زمین دشـوار سـاخته بود. فقط در آخرین لحظات افـرادیکه نـاظر این پرواز بودند اطمینان حاصل کردند که هواپیمای مذکور می‌تواند از زمین بلند شود. یـکی از ایـن ناظران ژنرال فارل 15 بود کـه شـب گـذشته به اتفاق پارسـونز بـر انجام یک مأموریت نـظامی هـوائی نظارت و مشاهده کرده بود در آن موقع تعدادی از هواپیماهای ب-29 به پرواز قادر نگردیده و آتش گرفته اسـت. پارسـونز با خود می‌اندیشید که اگر ایـن اتـفاق برای هـواپیمای حـامل بـمب اتمی رخ دهد، نـه‌تنها بمب و خود هواپیما و کارکنان آن از بین خواهند رفت بلکه محتملا جزیره تینیان نیز منهدم خواهد گـردید. بـهرحال انولاگی پس از طی مسافتی اوج گرفت تا بـرای افـکندن بـمب بـارتفاع لازم بـرسد. لوئیس کمک خـلبان بـعدها گفت که در آن زمان برای رسیدن به ارتفاع 9000 متری یکساعت وقت لازم بود. باری انولاگی بدون بروز حـادثه‌ای بـه پرواز خـود ادامه داد و به ارتفاع موردنظر رسید. در ساعت هـفت و نـیم صـبح پارسـونز اطـلاع داد کـه بمب برای افکندن آماده است. ضمناً طبق گزارشی که از ایترلی در باره شرائط جوی رسیده بود میزان حرارت در پائین و بالای ارتفاع 500 ر 4 متری 1 ر 2 درجه بود. آسمان هیروشمیا شهری کـه باید نخستین هدف بمب اتمی قرار گیرد، صاف بود.

کراون 16 و کیت 17 در کتابی تحت عنوان «تاریخ نیروهای هوائی» نوشته‌اند همین آسمان صاف سرنوشت هیروشیما را تعیین کرد. وان کیرک به نوبه خـود چـنین می‌گوید: «ما می‌توانستیم تا چندین مایل مسافت را تشخیص دهیم. شهر هیروشیما از 80 کیلومتری دیده می‌شد.» بنا به اظهارات لوئیس عبور از فراز هیروشیما بدون حادثه و طبق نقشهٔ پیش‌بینی شده انجام گـرفت.

بـمب افکنده می‌شود و هواپیما به بالا پرتاب می‌گردد. در ساعت 8 و 15 دقیقه، بوقت محلی بمب اتمی از ارتفاع 630 ر 9 متری انداخته شد و 43 ثانیه بعد در ارتفاع 550‌ متری هیروشیما مـنفجر گـردید. کیرک این صحنه را چنین تـوصیف می‌کند «جرقه‌ای درخشان شبیه نوری که از چراغهای عکس‌برداری ساطع می‌شود بچشم خورد و هواپیما بطرف بالا پرتاب گردید و صدائی شبیه ارتعاش یک قطعه فلز نازک بـگوش رسـید. آن عده از ما که قبلاً بـر فراز اروپا پرواز کرده بودیم، تصور نمودیم که یک گلوله توپ ضدهوائی در نزدیکی هواپیما منفجر شده است.» پس از آنکه بمب انداخته شد، سرهنگ پول تی بتزس 18 خلبان هواپیما، با یک گردش 150‌ درجه‌ای، از هدف دور گـردید. و هـواپیما را در موضعی قرار داد که سرنشینان آن بتوانند شهر بمباران شده را بار دیگر نگاه کنند، لوئیس بعدها صحنه‌ای را که مشاهده کرده بود، به این شرح بیان نمود «من گمان نمی‌کنم هیچکس انتظار دیـدن چـنین منظره‌ای را داشـت. در همان محلی که ما دو دقیقه پیش در روشنائی کامل شهری را تشخیص داده بودیم، اکنون جز دود و شعله‌های آتش که بـطرف کوه پیش می‌رفت چیزی دیگر مشاهده نمی‌شد. در ظرف 3 دقیقه ابرهای اتـمی بـه ارتـفاع 9750 متری رسید که هواپیمای ما در آنجا قرار داشت و از ما فراتر شد. هنگامیکه 705 کیلومتر از محل سقوط بمب دور شـده ‌ و بـر فراز دریا حرکت می‌کردیم، هنوز این ابر اتمی را می‌دیدیم.» وان کیرک به نوبه خـود احـساسات خـویش را چنین بیان می‌کند: «من با خود می‌گفتم، خدا را شکر که جنگ بپایان رسیده و من دیـگر مجبور نخواهم بود در چنین مأموریتی شرکت کنم و اکنون می‌توانم به موطن خود بـازگردم.»

در هما موقعیکه هواپیمای انـولاگی بـه جزیره تینیان باز می‌گشت، سرهنگ تی بتز خلبان آن تلگرامی به فارل به این مضمون مخابره کرد: «هدف تشخیص داده شد و و با موفقیت بمباران گردید.» بارسونز به نوبه خود تلگراف رمزی در بارهٔ ایـن بمباران موفقیت‌آمیز به فارل فرستاد. واشنگتن از نتیجهٔ موفقیت‌آمیز بمباران اطلاع پیدا می‌کند فارل که در جزیره تینیان در انتظا ربسر می‌برد تلگرام رمز را دریافت داشت و آنرا کشف کرد و سپس به نوبهٔ خود تـلگرامی بـه گروز 19 به این شرح مخابره کرد: «نتایج از تمام جهات موفقیت‌آمیز بوده است. توصیه می‌کنم اعلامیه‌ای در این مورد در اختیار مطبوعات بگذارید پارونز بعداً مراتب را شخصاً تأیید خواهد کرد. ما به هـمه ایـن موفقیت را تبریک میگوئیم.» ولی روزیکه این تلگرام به واشنگتن مخابره گردید یکشنبه روز تعطیل عمومی بود. معذلک گروز صبح زود در دفتر کار خود حاضر شد و به انجام امور جاری پرداخت ولی نمی‌توانست فـکر خود را متمرکز سازد زیرا از نتیجهٔ مأموریت بمباران هیروشیما نگران بود. ساعت 5 بعد ازظهر، ژنرال مارشال 20 که او نیز خبری دربارهٔ این بمباران دریافت نداشته بود به گروز تلفن کرد و از او پرسـید کـه آیـا خبر تازه‌ای دارد؟ و جواب منفی شـنید. گـروز بـه اتفاق جورج هاریسون 21 برای صرف شام به باشگاه نیروی دریائی رفت. در ساعت 6 و 45 دقیقه او را پشت تلفن خواستند و از دفترش به او اطلاع دادند کـه تـلگرامی از جـزیرهٔ تینیان حاکی از پرواز هواپیمای بمب افکن رسیده است. بـدین تـرتیب وی هنوز از خبر افکندن بمب بی‌اطلاع بود. ساعت 11 و 15 دقیقهٔ یکشنبه شب، آجودان ژنرال مارشال به گروز تلفن کرد و گفت کـه ژنـرال دسـتور داده است که اگر کروز خبری تازه دریافت داشته است آنـرا فردا صبح به اطلاع مارشال برساند. ولی اتفاقاً 15‌ دقیقه بعد خبر بمباران موفقیت‌آمیز هیروشیما به گروز رسید و او بـلافاصله ژنـرال مـارشال را از این خبر آگاه ساخت و ژنرال از او تشکر کرد. ساعت چهار و نیم صـبح دوشـنبه گزارش فارل حاوی جزئیات حملهٔ اتمی به هیروشیما رسید. گروز بلافاصله با هاریسون تماس گرفت و در سـاعت 6 و 15 دقـیقه بـه اتفاق او نزد ژنرال مارشال رفت. آرنولد 22 نیز به ملاقات ژنرال شتافته بـود. وی و گـروز از مـوفقیتی که بدست آمده بود خوشحال بودند ولی ژنرال مارشال بآنان گفت که نباید در ابراز مـسرت مـبالغه نـمایند زیرا قطعاً در این حملهٔ اتمی تعداد زیادی از ژاپنی‌ها بهلاکت رسیده‌اند. در این موقع مارشال بـا اسـتیمسون 23 که در لانگ ایسلاند 24 بود با تلفن تماس گرفت و از هاریسون خواست که گزارش فـارل دربـارهٔ بـمباران هیروشیما را برای او قرائت کند. متن گزارش مذکور که برای اطلاع استیمسون خوانده شد بـه ایـ شرح بود:

«قشری از غبار خاسکتری رنگ که به ستون ابر اتمی می‌پیوست تـمام شـهر هـیروشیما را به استثنای حومه‌های دوردست آن پوشانیده بود. در میان این غبار جرقه‌ها و شعله‌های آتش بچشم می‌خورد. قـطر ایـن قشر غبار به حدود 5 کیلومتر می‌رسید.» ضمناً هاریسون به استیمسون گفت کـه بـعلت وجـود این قشر غبار هنوز نمی‌توان میزان خسارات و تلفات را برآورد کرد ولی این خسارات قطعاً معتنابه اسـت. اسـتیمسون از هـاریسون تقاضا کرد جریان را به اطلاع رئیس جمهور آمریکا برساند و اعلامیه از طرف رئیـس جـمهور در این زمینه منتشر سازد.

حملات علیه ژاپن ادامه می‌یابد: در این موقع ترومن، رئیس جمهوری آمریکا، در کشتی اوکـوستا 25 کـه در حوالی بندر نیوپورت نیوز 26 طی طریق می‌کرد بسر می‌برد. موقعی که وی مـشغول صـرف ناهار با تعدادی از کارکنان کشتی بود، فـرانک گـراهام 27 نـاخدای کشتی تلگرامی را که رسیده بود به ویـ تـسلیم کرد. مضمون تلگرام چنین بود: «روز پنجم اوت در ساعت 17 و 15 دقیقه بوقت واشنگتن بمب بزرگی بـه هـیروشیما افکنده شد. طبق گزارشهای آیـنده نـتیجهٔ این بـمباران کاملاً مـوفقیت‌آمیز بوده است.» ترومن دربارهٔ جریان آنـ روز در خـاطرات خود چنین می‌نویسد: من که دستخوش هیجان شدیدی شده بودم، به بـایرنز 28 کـه در کشتی بود تلفن کردم و این خـبر را به او دادم و به گروه مـلوانانیکه نـزد من بودند گفتم آنچه اتـفاق افـتاده یکی از بزرگترین وقایع تارخی است. اکنون ما می‌توانیم به وطن برگردیم.»

چند دقـیقه بـعد ترومن تلگرام دیگری به ایـن شـرح دریـافت داشت: «هیروشیما در حـالیکه بـخوبی دیده می‌شد مورد اصـابت بـمب قرار گرفت. این بمباران با هیچگونه مقاومت هواپیماهای شکاری دشمن مواجه نگردید.» ترومن ایـن تـلگرام را برای ملوانان خواند و آنها از شنیدن آن غـرق شـادی گشتند. بـایرنز کـه در ایـن جلسه حضور داشت بـعدها گفت: «ملوانان نه بسبب تلفاتیکه به ژاپنی‌ها وارد آمده بود، بلکه بعلت اینکه تصور می‌کردند جـنگ بـزودی پایان خواهد یافت خوشحال می‌شدند. آنـگاه تـرومن بـه جـایگاه افـسران کشتی رفته وجـریان را بـه اطلاع آنان رسانید و گفت که حال دیگر اطمینان دارد جنگ اقیانوس آرام بزودی خاتمه خواهد یافت.» انـدکی بـعد از رادیـوی کشتی اوکوستا اعلامیه‌ایکه بوسیلهٔ دولت آمریکا روی مـوج کـوتاه بـرای اطـلاع جـهانیان پخـش گردیده بود، شنیده شد. این پیام که متن آن قبلاً مورد تصویب ترومن قرار نگرفته بود، به این شرح بود:

«شانزده ساعت پیش، یک هواپیمای آمریکائی بمبی را روی هـیروشیما که یکی از پایگاههای مهم ارتش ژاپن است، انداخت، قدرت این بمب 2000‌ برابر نیرومندترین بمبی بود که تاکنون در تاریخ جنگ بکار برده شده است. اعلامیه‌ایکه در 16 ژویه در پوتسدام صادر شده، بمنزلهٔ اخطاری بـه ژاپنـ بمنظور جلوگیری از نابودی کامل آن کشور بوده است ولی رهبران ژاپن این اتمام حجت را رد کردند. اگر آنان این دفعه هم شرائط ما را نپذیرند باید منتظر بمبارانهائی باشند که خرابیهای ناشی از آن تـاکنون در جـهان نظیری نداشته است.»

(1) giovannitti

(2) ereed

(3) togo

(4) sato

(5) guam

(6) kokura

(7) nagasaki

(8) william parsons

(9) van kirk

(10) robert lewis

(11) william downey

(12) straight flush

(13) claude eatherly‌

(14‌) tinian

(15) farrell

(16) craven

(17) cate

(18) paul tibbets

(19) groves

(20) marshall

(21) george harrison

(22) arnold

(23) stimson

(24) long island

(25) augsta

(26) vewport news‌

(27‌) frank‌ graham

(28) byrnes


در ساعت 5 بعد ازظهر روز 7 اوت کشتی اوکوستا ببندر نـیوپورت نیو وارد گردید. هنوز هیچ خبری از ژاپن دربارهٔ عکس‌العمل آن کشور نسبت به بمباران هیروشیما نـرسیده بود. ترومن در خاطرات خـود چـنین می‌نویسد: «در این موقع دستوری به ژنرال اسپاتز 1 ارسال گردید و از او خواسته شد که عملیات را طبق برنامهٔ تعیین شده قبلی ادامه دهد، مگر دستوری خلاف آن صادر شود.»

چیزی جز یک درخت سـوخته باقی نمانده است. بالاخره روز هفتم اوت رادیو تکیو خبر حمله به هیروشیما را از دیدگاه ژاپن به این شرح پخش کرد: «دیروز صبح، اندکی پس از ساعت 8 گروه کوچکی از هواپیماهای ب-29 برفراز هیروشیما پرواز کردند و تعداد اندکی بـمب فـروریختند. در نتیجهٔ این حمله تعداد قابل توجهی از خانه‌های مرکز شهر ویران شد و حریق‌هائی در نقاط مختلف شهر بروز کرد. بمبهائی که در این حمله بکار برده شده است از یک نوع مخصوصی است کـه ظاهراً بوسیله چتر سقوط انداخته می‌شود و در هوا منفجر می‌گردد. هم‌اکنون تحقیقاتی دربارهٔ این نوع بمب که ظاهراً دارای قدرت قابل توجهی است جریان دارد.» این خبر رادیوئی بوسیلهٔ یکی از ایستگاههای آمریکائی مـستقر در اقـیانوس آرام ضبط گردید و به واشنگتن مخابره شد و بدین ترتیب دولت آمریکا، پس از یک انتظار 24 ساعته، بالاخره از نخستین واکنش رسمی ژاپن نسبت به بمباران هیروشیما اطلاع پیدا کرد. ژاپن برای نشان دادن این عکس‌العمل یک روز تـمام بـه تـفکر پرداخته بود. ولی در روز 6 اوت هنوز بعضی از رهـبران ژاپن مـاهیت واقـعی این حمله را نمی‌دانستند بعضی از آنان آرامش خاطر خود راحفظ کرده و برخی دیگر دربارهٔ اهمیت این حمله دچار تردید شده بودند. ایـب 2 وزیـر داخـلهٔ ژاپن نظر عمومی دولت و خطمشی را که می‌بایستی اتخاذ شود، چـنین خـلاصه کرده است: «در مورد ماهیت حمله به هیروشیما اختلاف‌نظر وجود داشت بعضی‌ها عقیده داشتند بمبی که افکنده شده بود، یـک بـمب اتـمی بوده است. عدهٔ دیگری این موضوع را باور نمی‌کردند. من شخصاً دچار تردید شده بودم-نظامیان اگر هم معتقد بودند که بمب اتمی بکار برده شده بوده است،

(1)- Spaatz‌

)(2)- AbE


حاضر نبودند این مطلب را فاش سازند زیـرا از تـأثیر سوئی که افشای آن موضوع در روحیهٔ ارتش خواهد گذاشت، بیمناک بودند.» مطبوعات نیز روش احتیاط آمیزی اتـخاذ کـرده بـودند. توشی کازو کار 3 در کتابیکه تحت عنوان «مسافرت به میسوری» تألیف کرده در ایـن مـورد چـنین می‌نویسد: «جراید فقط می‌نوشتند بمبی که بکار برده شده بود یک نوع بمب جـدیدی اسـت. ولیـ مردم از این سلاح جدید دچار وحشت شده بودندو ممکن نبود که بتوان آنان را بـیش از ایـن در بی‌اطلاعی نگاهداشت بخصوص که رادیوهای دشمن تصریح می‌کردند در بمباران هیروشیما بمب اتمی بـکار بـرده شـده بوده است. مقامات ژاپنی بیهوده می‌کوشیدند که در پخش گفتارهای رادیوئی خارجی اخلال ایجاد کـنند. ولی گـفتارهای این رادیوها که با فرستنده‌های قوی و به زبان فصیح ژاپنی پخش می‌گردید در روحـیهٔ مـردم ژاپن اثـری عمیق می‌گذاشت بالاخره موقعیکه معلوم گردید دیگر نمی‌توان حقیقت را مخفی نگاهداشت، آرتش ژاپن کوشید که نـیروی تـخریبی بمب اتمی را حتی‌المقدور کمتر از قدرت واقعی آن قلمداد کند. معذالک با آنـکه دولت ژاپنـ مـایل نبود مردم از ماهیت حقیقی بمباران هیروشیما اطلاع پیدا کنند، رهبران آن کشور اشتیاق داشتند به حـقیقت امـر و نـتایج این حمله پی ببرند. ولی آنان می‌بایستی هنوز مدتی صبر کنند. نـخستین خـبرهای رسمی از حوالی هیروشیما رسیده بود، فقط حکایت از این می‌کرد حمله بوسیله تعدادی از هواپیماهائی انجام گرفته اسـت کـه یک نوع بمب جدید بکار برده بودند. کسب اطلاعاتی دقیق‌تر دشوار بـود زیـرا تمام خطوط ارتباطی بین هیروشیما و توکیو قـطع شـده بـود. بالاخره روز 8 اوت دولت ژاپن خبر کوتاه ولی دقیق‌تری به ایـن مـضمون دریافت داشت: «تمام شهر هیروشیما دقیقاً و بوسیلهٔ یک بمب ویران گردیده است» در خـلال ایـن احوال فرماندهی عالی نظامی ژاپنـ هـیئتی را به ریـاست ژنـرال سـیز واریسو 4 برای انجام تحقیقات محلی بـه شـهر آسیب دیدهٔ هیروشیما اعزام داشت. گزارش اریسکو دربارهٔ وضع شهر بمباران شـدهٔ هـیروشیما در عین حال ساده و تکان‌دهنده بود. وی گـزارش خود چنین نوشته بـود: «مـن در حدود ساعت پنج و نیم بـعد ازظـهر به هیروشیما وارد شدم، هنگامیکه هواپیمای ما بر فراز این شهر پرواز می‌کرد، فقط یـک درخـت سوخته بچشم می‌خورد. موقعیکه در فـرودگاه پیـاده شـدم دیدم تمام گـیاهها و سـبزه‌ها رد اثر سوختگی زرد شده اسـت. حـریق‌ها خاموش شده ولی همه‌چیز را سوزانده بود فقط چند مدرسه با سقفهای فروریخته و پنجره‌های شکسته در مـرکز شـهر جلب توجه می‌کرد ولی خود شـهر کاملاً ویران شـده بـود.»

اریـسکو همان شب از شهر خـارج شد تا با تکیو تماس بگیرد و دربارهٔ مشاهدات خود گفتگو کند. وی بعدها دربارهٔ مکالمهٔ خـود بـا تکیو چنین گفت: «من به اطـلاع رسـانیدم کـه بـمبی کـه بکار برده شـده بـوده است، یک نوع بمب جدیدی بوده است که ما تا آن وقت نظیرش را ندیده بودیم من یـکی از آسـیب‌دیدگان را دیـده بودم که بمب یکطرف بدنش را سوزانده بـود ولی طـرف دیـگر بـدنش کـه در سـایه قرار داشت، از آسیب مصون مانده بود. لذا موقعیکه با تکیو تماس گرفتم بمقامات دولت ژاپن پیشنهاد کردم که بمردم توصیه کند که در صورت وقوع حمله‌ای مجدد، برای حفاظت خود بـه سایه پناه ببرند.» این بود شمه‌ای از مشاهدات شخصی که مأمور انجام تحقیقات محلی گردیده بود.

(3)- Toshi Kazu Kase

(4)- Siezo Arisue


آمارهای رسمی ژاپن دربارهٔ میزان خسارت و تعداد تلفات ناشی از بمباران هیروشیما، ششماه پس از پایان جنگ منتشر گـردید. طـبق این آمارها قسمتی از هیروشیما بمساحت.17/12 کیلومتر مربع منهدم و 653/40 خانه (81 درصد مجموع خانه‌های آن شهر) ویران و 396/8 خانه دوچار صدمات کلی و 111/1 خانه لطمه‌های جزئی دیده بود. هیچ ساختمانی از آسیب مصون نماند. بـعلاوه بـموجب همین آمارها 379/71 نفر کشته و یا مفقود و 023/68 نفر مجروح گردیده بودند که جراحات 691/19 نفر آنها خطر داشت. مقامات نیروی هوائی آمریکا بنوبهءخود دربارهٔ تـلفات نـاشی از بمباران هیروشیما تحقیقاتی بعمل آورنـد و تـعداد کشته شدگان را بین 70000 تا 80000 نفر و تعداد مجروحان را در حدود همین رقم برآورد کردند.

امپراطور ژاپن خواهان پایان دادن به جنگ است

صبح روز 8 اوت دکتر یوشیو نیشینا فیزیک دان اتـمی بـرجستهٔ ژاپن به هیروشیما وارد گردید تـا در تـحقیقات محلی به ژنرال اریسکو کمک کند. موقعیکه ژنرال اریسکو به اتفاق دکتر نیشینا و دوتن کارشناس دیگر برای برآورد خسارات، بیک پناهگاه ضد حملات هوائی وارد گردیدند یک قطعه چوب مربع شـکل را کـه روی زمین افتاده بود و یک طرف آن سوخته و طرف دیگر آن سالم مانده بود، یافتند. اریسکو علت این پدیده را از دکتر نیشینا پرسید و وی گفت این امر نشان می‌دهد بمبی که بر هیروشیما انـداخته شـده یک بـمب اتمی بوده است.

در حالیکه دولت ژاپن منتظر دریافت گزارش رسمی کمیسیون تحقیق بود، نظامیان توصیه می‌کردند که در اعلامیه‌هائیکه دربـارهٔ بمباران هیروشیما برای اطلاع عمومی صادر می‌شود، اثرات مخرب این بـمباران حـتی‌المقدور کـم‌اهمیت قلمداد شود.

در خلال این احوال امریکا با شدت هرچه بیشتر بمبارزه تبلیغاتی خود ادامه می‌داد و بژاپن اخـطار ‌ می‌کرد که اگر فوری تسلیم نگردد، آمریکا ناچار خواهد شد برای خاتمه یافتن سـریع و قـطعی جـنگ، از بمب اتمی و دیگر سلاحهای مخربی که در اختیار دارد استفاده کند. صبح روز 8 اوت توگو 6 وزیر امور خارجهٔ ژاپن در پنـاهگاه زیرزمینی کاخ امپراطوری بحضور امپراطور ژاپن بار یافت و آخرین اطلاعاتیرا که دربارهٔ بـمباران هیروشیما از رادیوهای آمریکا کـسب کـرده بود، باستحضار وی رسانید و گفت باید هرچه زودتر بمخاصمات خاتمه داده شود توگو بعدها دربارهٔ انی ملاقات چنین گفت: «امپراطور نظر مرا تأیید کرد و گفت پس از چنین سلاح مهلکی که علیه ما بـکار برده شده است، دیگر نمی‌توانیم بمبارزهٔ خود ادامه دهیم بنابراین باید به جنگ خاتمه داد، بدون آنکه برای کسب شرائط مساعدتری کوششهای طولانی بعمل آوریم زیرادر شرایط فعلی این‌گونه کوششها به نـتیجه نـخواهد رسید. لذا باید برای خاتمه دادن سریع به مخاصمات اقدامات لازم بعمل آید. آنگاه از من خواست که نظرات او را به اطلاع نخست وزیر برسانیم.» توگو بلافاصله با سوزوکی 7 نخست وزیر ژاپن ملاقات کـرد و تـمایل امپراطور را به خاتمه دادن سریع جنگ براساس اعلامیه پوتسدام 8 باطلاع او رسانید و از او تقاضا کرد که شورای عالی جنگ را برای اتخاذ تصمیم راجع به این موضوع بیدرنگ تشکیل دهد. سوزوکی این تـقاضا را پذیـرفت ولی چون بعضی از اعضای شورای عالی جنگ غایب بودند. تشکیل جلسهٔ شورای مذکور به روز 9 اوت موکول گردید. در خلال این احوال دو

(5)- Yoshio Nishma

(6)- Togo

(7)- Suzuki

(8)- Potsdam


دولت شوروی و آمریکا به یک سلسله فعالیت‌های شدید نظامی و سیاسی دست زده بـودند. اسـتالین می‌کوشید از امتیازاتیکه در کنفرانس یالتا 9 بدست آوردهـ بـود بـهره‌برداری و قبل از آنکه ژاپن تسلیم گردد، ارتش سرخ را بمنچوری وارد کند. بایرنز و ترومن به نوبه خود قصد داشتند قبل از آنکه شوروی بتواند بر مـنچوری تـسلط یـابد، ژاپن را به تسلیم وادار کنند. بایرنز در وزارت امور خارجه آمـریکا در انـتظار دریافت اطلاعاتی دربارهٔ عکس‌العمل ژاپن در مقابل بمباران هیروشیما بود. وی در خاطرات خود چنین می‌نویسد «ما انتظار داشتیم پس از نخستین بمبی که بـه هـیروشیما افـکنده شده بود، جنگ‌طلبان ژاپن که قدرت را در آن کشور در دست داشتند بر سـر عقل بیایند و قبل از آنکه ناچار شویم دومین بمب اتمی را بکار بریم به تسلیم حاضر گردند. ولی هیچگونه خبری بـما نـرسید کـه حاکی از آمادگی آنها به تسلیم باشد.» در همین هنگام در جزیره تیتیان مـقدمات حـملات اتمی دیگری بر دیگر شهرهای ژاپن فراهم می‌گردید که از پیش انتخاب شده بود بعدها از ژنرال فـارل پرسـیدند آیـا برای افکندن دومین بمب اتمی دستوری فوری از واشنگتن دریافت داشته است یـا نـه وی پاسـخ داد «من نمی‌توانم حکمی را که بمن ابلاغ شده است، یک دستور فوری بخوانم. آنچه از مـن خـواسته شـد این بود که دربارهٔ پیشرفت مقدمات کار گزارشی بدهم و موقعیکه کاملاً آمادهٔ عمل گـردیدیم مـراتب را به اطلاع ژنرال «گروز» برسانم.» طبق برنامه‌ایکه تهیه شده بود، قرار بود کـه دومـین بـمب اتمی در روز 11‌ اوت انداخته شود. ولی بررسیهای هواشناسی نشان می‌داد که هوای ژاپن از 10 اوت بمدت 5 روز طوفانی و بـرای افـکندن بمب نامساعد است. بنابراین تصمیم گرفته شد بمب را از موعد مقرر زودتر بکار بـبرند. بـدین تـرتیب روز 9 اوت بجای 11‌ اوت برای افکندن دومین بمب اتمی انتخاب گردید.

روس‌ها سهم خود را مطالبه می‌کنند

حـکم محرمانه و رسمی دومین حمله اتمی روز 8 اوت صادر گردید. در این دستور شهر کـوکورا بـعنوان هـدف اصلی و ناگازآکی بعنوان هدف علی البدل تعیین شده بود. بعدها از ژنرال فارل سئوال شد چـرا تـاریخ دومـین حملهٔ اتمی را بجای اینکه بتأخیر بیاندازند، جلوتر انداخته است گفت: «ما می‌خواستیم قـبل از آنکه هوا نامساعد شود دومین بمب اتمی را بیفکنیم. نیز معتقد بودیم این بمب هر قدر زودتـر بـکار برده شود، احتمال پایان یافتن جنگ بیشتر خواهد گردید. بدین ترتیب تـاریخ بـکار بردن دومین بمب اتمی بوسیلهٔ نظامیان بـی‌آنکه ضـرورتی بـه تأکید واشنگتن احساس شود، تعیین گردید. هـمان‌روز مـولوتف وزیر امور خارجه شوروی «ساتو 10» سفیر ژاپن در مسکو را به کرملین خواند. سه روز قبل از آن یـعنی در 5 اوت سـاتو تقاضا کرده بود برای ابـلاغ پیـام امپراطور ژاپن بـحضور مـولوتف بـرسد. ولی اکنون مولوتف او را به کرملین خـواسته بـود. ظاهراً این ملاقات حائز اهمیتی خاص بود. زیرا تاریخ آن‌که قبلاً بـرای سـاعت 8 بعد ازظهر تعیین گردیده بود بعداً جلوتر انداخته شد و بـساعت 6 بـعد ازظهر تبدیل گردید.

ساتو جـریان ایـن ملاقات را چنین بیان کرده است: «من درست ساعت 6 بکرملین رفتم، مرا مانند مـعمول بـدفتر کار مولوتف هدایت کردند. هـمینکه بـاطاق او وارد شـدم بزبان

(9)- Yalta

(10)- SatO‌


روسی بـر او سـلام کردم زیرا مولوتف بـغیر از زبـان مادری‌اش زبانی دیگر نمی‌دانست. چون من اندکی روسی می‌دانستم، در ملاقاتهای خود با مولوتف کـلمه‌ای چـند بروسی بعنوان سلام و احوالپرسی ادا می‌کردم. ولی ایـن‌بار مـولوتف با حـرکت دسـت بـمن اشاره کرد تا بـه تعارفات معمولی خود خاتمه دهم و سپس مرا به نشستن دعوت کرد و گفت می‌خواهد مطلبی مـهم را بـاطلاع من برساند. آنگاه بیانیه‌ای را که قبلاً تـهیه و در آن اعـلام شـده بـود که اتحاد جـماهیر شـوروی در نیمه‌شب 8 اوت علیه ژاپن وارد جنگ می‌گردد، قرائت کرد.» ساتو بیدرنگ بوسیله تلگرام مراتب را به تکیو مخابره کـرد ولی ایـن تـلگرام هرگز بمقصد نرسید. یکساعت پس از نیمه‌شب 9 اوت ارتش سـرخ از مـرز مـنچوری گـذشت و حـمله‌ای دامـنه‌دار علیه نیروهای ژاپنی مستقر در کوانگ. تونگ 11 آغاز کرد و بدین ترتیب شوروی را در ردیف طرفهای ذینفع اعلامیهٔ پوتسدام قرار داد که بموجب آن ژاپن بایستی بدون قید و شرط تسلیم گردد. ده ساعت پس از تـجاوز شوروی به منچوری شورایعالی جنگ ژاپن در تکیو جلسه‌ای تشکیل داد. آنوقت ساعت یازده صبح بود. حملهٔ شوروی بمنچوری بمنزلهٔ ضربه‌ای دیگر بود که به دولت ژاپن وارد می‌آمد. ژاپنی که از بمباران هیروشیما مبهوت بود. تـوگو وزیـر امور خارجه ژاپن که از خونسردی اعضای هئیت دولت در این لحظات حساس بستوه آمده بود، در جلسه شورایعالی جنگ رشته سخن را بدست گرفت و گفت باتوجه به اینکه وضع جنگ روزبروز به وخامتی بـیشتر می‌گراید، باید بدون تأخیر در صدد برقراری صلح برآمد و تسلیم مفاد اعلامیه پوتسدام گردید.

ماتسو موتو 12 معاون وزارت امور خارجهٔ ژاپن بعدها دربارهٔ این جلسه چنین گـفت:

«مـا از تعداد بمب‌های اتمی آمریکا اطـلاعی نـداشتیم و نمی‌دانستیم که دومین بمب اتمی علیه ژاپن چه وقت بکار برده خواهد شد.

وزارت امور خارجهٔ ژاپن باتوجه به این وضع تأکید کرد که باید بدون تـأخیر و قـبل از آنکه دومین بمب اتـمی بـر ژاپن افکنده شود، شرائط اعلامیهٔ پوتسدام را بپذیریم ولی در این مورد آرزوی ما تحقق نیافت» در ساعت 10‌ و 58 دقیقه صبح یعنی درست قبل از آنکه شورایعالی جنگ در تکیو تشکیل شود، یک هواپیمای ب-29 موسوم به بوکس کـار 13 بـخلبانی سرگرد چارلز سوینی 14 پرواز خود را برفراز هدف علی البدلی که برای افکندن دومین بمب اتمی تعیین گردیده و اکنون از انبوه ابر پوشیده شده بود، بپایان رسانید. هواپیمای مذکور قبلاً سه بار بـرفراز کـوکورا هدف اصـلی پرواز کرد ولی بعلت نامساعد بودن هوا نتوانسته بود این هدف را بخوبی تشخیص دهد. بنابراین سرگرد سوینی که سـوخت هواپیمایش در شرف تمام شدن بود، مسیر خود را عوض کرد و بسوی هـدف دوم یـعنی نـاگازاکی حرکت کرد. موقعیکه هواپیما برفراز این شهر پرواز می‌کرد، سرگرد کرمیت بیهان 15، مأمور افکندن بمب بقشر ابری کـه ‌ شـهر را پوشانیده بود می‌نگریست و در میان آن روزنه‌ای یافت و بیدرنگ بمب را از همانجا فرو افکند. بدین تـرتیب در سـاعت 11 صـبح 9 اوت ناگازاکی بوسیلهٔ دومین بمب اتمی آمریکا ویران گردید.

(11‌)- Kouang‌-Tong‌

(12)- Matsumoto

(13)- Boek,s Car

(14)- Charles Swee Ney

(15)- Kermit Beahan


ترجمه دکتر هادی خراسانی از مجله هیستوریا چاپ پاریس‌

منبع: مجله گوهر , اردیبهشت 1355


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

جالب و گاهی خنده‌دار: آدم‌هایی که خیلی شبیه تابلو یک آگهی کنارشان هستند!

گاهی شباهت آدم‌ها به هم عجیب به نظر می‌رسند. حالا در نظر بگیرید که کاملا تصادفی اشخاصی در کنار تابلویی یا آگهی دیواری ایستاده باشند و چهره آنها به یکی از شخصیت‌های تابلو یا آگهی شباعت زیادی داشته باشد یا اصلا فرد افزونه‌ای برای مفهوم تبلیغ…

نقاشی‌هایی که به بالاترین رقم‌ها قیمت‌گذاری و فروخته شده‌اند

در اینجا می خواهیم لیستی از گران‌ترین نقاشی هایی که در بازار حراجی‌ها به فروش رسیده اند را با هم مرور کنیم. البته هر لحظه امکان تغییر این لیست و جایگزینی نقاشی های دیگری وجود دارد ولی در آن صورت هم می توان نقاشی های زیر را جزء گرانترین های…

نوستالژی: سیر در لوازم التحریر قدیمی

لوازم التحریر زمان کودکی ما نه کیفیت لازم را داشتند (به جز استثنائاتی) و نه تنوع کافی را. خوبی‌اش این بود که ما اصلا نمی‌دانستیم که لوازم التحریر با کیفیت عالی‌تری هم وجود دارد و فاصله فقیر و غنی در مدارس آنقدرها هم زیاد نبود. یعنی تقریبا…

چند بار می توانید یک تکه کاغذ را از وسط تا کنید؟

به راحتی می‌توان یک تکه کاغذ را یک، دو بار یا حتی سه یا چهار بار از وسط تا کرد. اما بیشترین تعداد دفعاتی که یک تکه کاغذ را می‌توان از وسط تا کرد چقدر است؟بر اساس یک ادعای رایج، یک ورق کاغذ را نمی‌توان بیش از هفت بار از وسط تا کرد. اما…

آیا می‌توانید در این عکس شیر کوهی را در حال تعقیب الک (گوزن شمالی) ببینید؟

یک دوربین خودکار راه‌اندازی شده توسط سرویس حیات وحش ایالات متحده، عکس‌هایی از یک شیر کوهی را در حال تعقیب یک گوزن شمالی ثبت کرد. از این عکس‌ها مشخص است که این شکارچی بسیار دشوار است.پس اگر گوزن بزرگ شکار شده باشد و متوجه خطر نشده باشد،…

داستان قهرمانانه خواهران میرابال، فعالان دومینیکنی که به سرنگونی یک دیکتاتور کمک کردند

خواهران میرابال: پاتریا، مینروا و ماریا ترزا که در خانواده‌ای کشاورز از طبقه متوسط به دنیا آمدند، در جمهوری دومینیکن زندگی نسبتاً راحتی داشتند.اما با به قدرت رسیدن رافائل تروخیو، دیکتاتور خشن، در سال ۱۹۳۰، زنجیره‌ای از حوادث به راه…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / قیمت وازلین ساج / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / نهال بادام / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو / مجتمع فنی تهران /قیمت روکش دندان /Hannover messe 2024 /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / لیست قیمت تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ / سریال ایرانی کول دانلود / دانلود فیلم دوبله فارسی /داروخانه اینترنتی آرتان /جارو استخری /میکروبلیدینگ / اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5