دکتر فیروز نادری: ترجیح میدهم به جای 55 هزار دنبالکننده، تنها 200 دنبالکننده مشتاق داشته باشم
صبح اول وقت، هنگام چک کردن اینستاگرام چشمم به عکس/نوشته تازه دکتر فیروز نادری خورد. چون معمولا ایشان به انگلیسی توضیحات را مینویسند و این بار توضیحات فارسی بود، بیشتر کنجکاو شدم نوشته ایشان را بخوانم.
این نوشته را نخست با هم مرور میکنیم:
من متنی را که به انگلیسی نوشته بودم از یکی از دوستانم درخواست کردم که آن را – فقط برای همین یک بار – برای من ترجمه کند.
این تنها اکانت مجاز من در اینستگرام است- اکانتی که با تیک آبی مشخص شده است. پستهای این اکانت در ارتباط با علم، اکتشافات فضایی، سیاست، هنر، مردم و تمام چیزهایی است که جالب به نظر می رسد. از آنجایی که این صفحه ادمینی ندارد، من به نظرات و سؤال های خیلی محدودی می توانم پاسخ می دهم. در ضمن با اینکه قدردان تمام افرادی هستم که در زیر پست ها لطف خود رو با جملاتی نظیر ” ما به تو افتخار می کنیم ” نشان می دهند اما با توجه به اینکه این مورد بیش از پنجاه در صد از نظرات را در بر می گیرد بطور حتم برای مخاطبینی که این صفحه را دنبال می کنند تکراری و خسته کننده خواهد بود. در حالی که از توجه و لطف شما صمیمانه تشکر می کنم، محترمانه تقاضا دارم که از این پس این جمله و عبارت های شبیه به آن را در بخش “comment” تکرار نکنید. اینگونه صفحه برای همه جذاب تر خواهد بود.من پنجاه سال از پنجاه و سه سال گذشته را در امریکا زندگی کرده ام و در نتیجه انگلیسی الان زبان اول من است. فارسی را خیلی خوب صحبت میکنم ولی نوشتن به فارسی برای من دشوار است. بنابراین تمام پستها در این صفحه همیشه انگلیسی خواهد بود. برای اینکه به آن تسلط بیشتری دارم و بهتر می توانم با دیگران ارتباط برقرار کنم. علاوه بر این قصد دارم جوانان را به یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم ، ترغیب کنم. امروزه برای مخاطبین من که اکثریت جوان هستند خیلی مهم است که انگلیسی را به عنوان زبان دوم خود به خوبی فراگیرند. برای پست هایی که دارای مطالب و واژه های پیچیده تری هستند می توانید ازمترجم گوگل استفاده کنید. کسانی که علاقه ای به مطرح شدن مباحث این اکانت به انگلیسی ندارند، خوشحال می شوم که اینجا را ترک کنند. بجای داشتن ۵۵۰۰۰ فالوور در صفحه خود، ترجیح می دهم فقط ۲۰۰ نفر که از خواندن پستها لذت می برند حضور داشته باشند.
تشکر و سپاس که از صفحه من دیدن می کنید.فیروز نادری
در واقع در این کامنت سه نکته بود که کمابیش گریبان سایر تولیدکنندگان محتوا را هم میگیرد و بسیار اوقات آنها را بیانگیزه و دلسرد میکند:
1- نخست اینکه کاربران ایرانی این روزها بسیار دنبال مطالب سرگرمکننده و آسانخوان هستند. آنها تمایلی ندارند که مطالب طولانی بخوانند. شانس خوانده شدن مطالب انگلیسی که بسیار پایینتر است. متأسفانه سطح عمومی آموزش زبان انگلیسی در مدارس ما مطلوب نیست و مردم را برای درک مطالب، آماده نمیکند.
2-ما عادت نداریم که کامنتها درخور، مربوط و با ارزش افزوده درج کنیم. خیال میکنید که یک تولیدکننده محتوا از اینکه مدام زیر مطالبش کامنتهای نامربوط ببیند، حتی اگر این کامنتهای در ستایش او باشد، خوشحال میشود؟ فکر میکنید دوست دارد که بحثهای حاوی الفاظ زشت را بین دنبالکنندههای خود دنبال کند؟
متأسفانه ما عادت نکردهایم که کامنت با ارزش افزوده بگذاریم. مثلا با این فرمت: مطلب شما را با دقت خواندم. فکر میکنم اگر به جنبه فلان هم میپرداختید، بسیار با ارزش بود. یا اینکه فکر میکنم در توضیح فلان قسمت متن شما مشکلاتی داشت، من جستجو کردم و فکر میکنم اگر به این صفحه نگاه کنید و مطلب را تکمیل کنید، بسیار خوب خواهد شد.
3-از قدیم گفتهاند که مستمع، صاحب سخن را بر سر ذوق میآورد.
هیچ تا حالا فکر کردهاید که به خاطر کملطفی ما به آنهایی که در این 10 – 15 ساله در وب فارسی صاحب قلمی بودند و آرا و نظرات متفاوت داشتند، تا حالا چند نفر با آزردگی عرصه تولید محتوا و نویسندگی را ترک کردهاند؟
4-داشتن حلقه مخاطبان خاص مهمتر از داشتن پیچ چند صد کایی است.
در مرحله حرف ممکن است بسیاری با این عقیده تولیدکنندگان محتوا موافق باشند. اما در مقام عمل معیار موفقیت، در بین عموم، داشتن لایک و دنبالکننده بیشتر تلقی میشود.
به همین خاطر خیلیها به جای تولید محتوای خوب، سمت تولید محتواهای «زرد» میروند و این روزها هم همان طور که میدانید دنبالکننده فیک و خرید لایک و بازدید در شبکههای اجتماعی غوغا میکند.
از این لحاظ وضعیت جامعه آنلاین ما به وضعیت جامعه واقعی ما، شبیه است. در جامعه هم خیلی وقتها، در مقام حرف فضیلت و دانش و اخلاق، معیارهای برتری افراد قلمداد میشوند، در صورتی که در مقام عمل در جامعه مادیگرای دچار تنزل اخلاق، تنها ظواهر و داشتن سرمایه است که افراد را از هم متمایز میکند.
در این دو ماه اخیر احساس میکنم یک پزشک داره دوباره خوب میشه.
یک زمانی یک سایت برنامه نویسی درست کردم و الگوریتم های مختلف و جذاب را که بیشتر حالت آموزشی برای علاقمندان تازه کار را داشت راه انداختم. تصورم این بود که خوانندگان یک چیزی یاد می گیرند و هم من بر اثر سوال ها و نظرات خوبشان چیزهای جدیدی یادمی گیرم.
ولی بعد از یک مدتی که بازدیدکننده های بسیار زیاد شد دیدم دانشجوهای ترم های اول رشته ی مهندسی کامپیوتر فقط میان کدها را برای تمرین های درسیشون کپی می کنند!
بیشتر نظرها هم به این شکل بود:
دست شما درد نکنه.
عالی بود!
داداش کارت بیسته!
فلان تغییر رو می خوام به کد بدی چقدر می شه هزینش ؟ برای پروژه فلان درسمه. فقط زود جواب بدید مهلتش کم است!
بلاگ خیلی خوبی بود و پتانسیل کلی کار های آموزشی به افراد علاقمند رو داشت. ولی آدم دل سرد می شه وقتی می بینه این وضعیت رو.