هیپرناترمی یا افزایش سدیم خون: تشخیص و درمان
عوامل پاتوفیزیولوژیک
در بیشتر موارد، هیپرناترمی بر اثر بیش از حد آب ایجاد میشود، تا دریافت بیش از حد سدیم. هیپرتونیسیته پلاسما محرک قدرتمندی برای تشنگی است. بیمارانی که به دلیل بیماریهای مغزی قادر به درک تشنگینیستند یا کسانی که از لحاظ جسمی قادر نیستند به آب دست یابند ممکن است دچار هیپرناترمی شوند. بااین حال اکثر بیماران مبتلا به هیپرناترمی کسانی هستند که علاوه بر دریافت ناکافی آب، دچار نقص اولیهای در تغلیظ ادرار هستند.
در حالاتی که مقادیر زیادی مواد فعالِ اسموتیک در مایع پالایش شده وجود داشته باشد، آب به نسبت بیش از الکترولیتها دفع میشود. این نوع دیورز اسموتیک ممکن است در بیماران دچار هیپرگلیسمی، به دنبال تزریق وریدی مانیتول یا در بیمارانی که مقادیر زیادی اسیدآمینه یا اوره دفع میکنند که از راه تغذیه کامل وریدی یا لولهٔ معده، مقادیر بالای پروتئین دریافت کنند.
دیابت بیمزه (diabetes insipidus) اختلالی است که در آن لوله جمعکننده نسبت به آب نفوذپذیر نیست. در این بیماران ممکن است ADH از مغز ترشح نشود (دیابت بیمزهٔ مرکزی) یا پاسخ کلیه به ADH مختل باشد (دیابت بیمزهٔ کلیوی).
در هیپرناترمی ناشی از دیورزاسموتیک، اسمولالیتهٔ ادرار ممکن است بالاتر از اسمولالیتهٔ سرم باشد که علت آن وجود مواد محلول نظیر گلوکز، مانیتول یا اوره در ادرار است.
درمان
هیپرناترمی همراه با کاهش حجم، نشانهٔ کمبود سدیم و کمبود آب است و نیاز به تزریق وریدی سالین ایزوتونیک دارد. در سایر بیماران، برای اصلاح هیپرناترمی باید محلولهای داخل وریدی هیپوتونیک (D5W، سالین نیم نرمال، سالین 4/1 نرمال) تجویز شود. مقدار آب این مایعات برحسب غلظت الکترولیت متفاوت است. برای مثال یک لیتر D5W عملاً معادل یک لیتر آب آزاد است، زیرا تمامی گلوکز موجود در این محلول سرانجام متابولیزه میشود. اما یک لیتر سالین نیم نرمال یا 4/1 نرمال به ترتیب حاوی 500 میلیلیتر یا 750 میلیلیتر آب آزاد است. به علاوه، در صورتی که سایر مواد محلول نظیر پتاسیم یا منیزیم به مایعات که سایر مواد محلول نظیر پتاسیم یا منیزیم به مایعات داخل وریدی اضافه شود، باید سهم آنها را در تعیین میزان تونیسیته مایع تجویز شده در نظر گرفت.
تجویز محلولهایی که نسبت به ادرار هیپوتون هستند، هیپرناترمی را اصلاح خواهد کرد.
از غلظت سدیم سرم میتوان به عنوان راهنمایی برای جایگزینی آب آزاد مطابق فرمول زیر استفاده کرد:
[(Na+ / 140) – 1] × وزن بدن (kg) × 6/0 = کمبود آب
که در این فرمول Na+ معادل سدیم پلاسما است و وزن بدن برحسب کیلوگرم و در حالت هیدراته محاسبه میشود.
همانند بیماران هیپرناترمیک، ر اینجا نیز سرعت اصلاح هیپرناترمی مهم است. در هیپرناترمی مزمن (بیش از 36 تا 48 ساعت)، مغز ترکیباتی تولید میکند که اسمولالیته داخل سلولی را بالا میبرند و چروکیده شدن سلولها را به حداقل میرسانند. این یک فرایند متابولیک است و برگشت آن به خالت طبیعی، نیازمند زمان است. بنابراین، اصلاح سریع اسمولالیته پلاسما ممکن است موجب انتقال آب به محیط نسبتاً هیپرتونیک داخل سلولی و درنتیجه ادم مغزی شود. به عنوان یک قانون کلی، هیپرناترمی باید ظرف 48 ساعت با سرعتی معادل L/mEq5/0 در ساعت یا L/mEq12 در روز اصلاح شود.