پیشنهاد فیلم به مناسبت درگذشت جیک لاموتا: گاو خشمگین
شاید این خبر را خوانده باشید که جیک لاموتا، شب گذشته در ۹۵ سالگی درگذشت.
جیاکوب لاموتا معروف به جیک لاموتا، متولد ۱۰ ژوئیه ۱۹۲۲، بوکسور سابق ایتالیاییتبار آمریکایی بود که قهرمان دسته میانوزن (۷۲٬۶۴ کیلو) بوکس حرفهای از ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۱ بود.
وی در سال ۱۹۲۲ در خانوادهای ایتالیایی-آمریکایی در محله فقیرنشین برانکس در نیویورک متولد شد و از کودکی پدرش او را مجبور به جنگ با کودکان دیگران برای سرگرم شدن اهالی محله و دریافت پول برای پرداخت اجاره منزل خود میکرد.
رابرت دنیرو در فیلم گاو خشمگین اثر مارتین اسکورسیزی زندگی او را به تصویر کشیده است.
استقامت و خشونت او در رینگ لقب گاو برانکس یا گاو خشمگین را برایش به ارمغان آورده بود. کمکدقتی او باعث میشد تا معمولا در ابتدای مسابقه چندین ضربه سنگین را از حریف دریافت کند و سپس خشم خود را متوجه حریف میکرد. رقبای لاموتا در ۱۰۶ مبارزه حرفهای او هیچگاه نتوانستند او را ناک اوت کنند.
او از سال ۱۹۴۱ وارد دنیای بوکس حرفهای شد. در سال ۱۹۴۳ اولین شکست رای رابینسون را رقم زد که تا آن زمان رکورد ۴۰ برد و بدون باخت داشت. البته آنها ۶ مسابقه با هم دادند که پنج مسابقه دیگر را رابینسون برنده شد. در ۱۹۴۹ با شکست مارسل سردان قهرمان دسته میانوزن شد و دو بار از عنوان خود دفاع کرد تا اینکه در ۱۹۵۱ مغلوب رای رابینسون شد. او در ۱۹۵۴ با ۸۹ پیروزی (۳۰ ناک اوت)، ۱۹ باخت و ۴ تساوی از ورزش حرفهای خداحافظی کرد.
توانایی مثالزدنی در تحمل ضربات سنگین حریفان، بیرحمی و خشونت در هنگام مسابقه، مبارزه از فاصله نزدیک و فیزیک بدنی لاغر اما عضلانی از ویژگیهای این بوکسور ۱۷۳ سانتیمتری بود. جیک لاموتا پس از خروج از بوکس حرفهای در تعدادی فیلم سینمایی هم بازی کرد و در تولید فیلم گاو خشمگین در مورد زندگی خود هم به عنوان مشاور مشارکت داشت.
فیلم گاو خشمگین، حکایت صعود و سقوط خود خواسته جیک لاموتا است که طبیعت خشناش او را در دام خود گرفتار کرده بود. جیک به کمک برادرش -جویی- این فرصت را مییابد که قهرمان بوکس میان وزن جهان شود ولی مجبور میشود که به خاطر تبانیهای پشت پرده بیازد. همین زندگی او را بر باد میدهد. به علاوه به خاطر حسادت نامعقولاش نسبت به ریکی -همسر موبور اهل برانکساش- بیشتر لطمه میخورد.
دیوهای درون لاموتا و ناتوانیاش در معقولانه فکر یا قضاوت کردن او را به حاشیه میراند و غرایز خشماش را چنان به رخ میکشد که در نهایت همینها به قیمت از دست دادن همسر، عنوان قهرمانی، برادر و آزادیاش تمام میشود.
فیلم ۱۹۸۰ مارتین اسکورسیزی در سه نظرسنجی به عنوان بهترین فیلم دهه رای آورد، ولی اسکورسیزی هنگامی که در حال ساخت آن بود به طور جدی به این فکر میکرد که ایا این فیلم اکران خواهد شد یا خیر.
اسکورسیزی و رابرت دنیرو خودشان زندگینامه جیک لاموتا را خواندند. آنها از پل شرایدر که راننده تاکسی (۱۹۷۶) را نوشت خواستند تا فیلم نامه را بنویسد. پروژه هم زمان که اسکورسیزی و رابرت دنیرو فیلم موزیکال جاهطلبانه و در عین حال آشفته نیویورک (۱۹۷۷) را میساختند به تعویق افتاد و سپس که مصرف مواد اسکورسیزی تبدیل به بحران شد بیشتر به تعویق افتاد. دنیرو و دوستش را در بیمارستان ملاقات کرد. کتاب را روی تختش انداخت و گفت: فکر میکنم باید این را بسازیم. و ساختن گاو خشمگین با فیلمنامه ای که بیشتر ماردیک مارتین به آن شکل داد تبدیل به درمان و تولد دوباره اسکورسیزی فیلمساز شد.
فیلم برای دنیرو و تلما اسکونمیکر تدوینگر اسکار را به همراه داشت و کاندید بهترین فیلم – کارگردان – فیلمبرداری – صدا و هنرپیشه مرد و هنرپیشه زن شد.
برای اسکورسیزی زندگی لاموتا تصویری از یک مضمون مشابه است که همیشه در کارهای او ظاهر میشده ناتوانی شخصیتهای او در اعتماد و ارتباط با زنها. موتوری که شخصیت لاموتا را در فیلم به حرکت در می آورد مشت زنی نیست بلکه یک حسادت دائم و یک ترس دائمی به همسرش ویکی است.
جالب است بدانید که:
- برای به رخ کشیدن استیصال و آب رفتن جایگاه حرفهای و اجتماعی لاموتا اسکورسیزی صحنههای آخرین مسابقه بوکساش را در یک رینگ بزرگتر فیلمبرداری کرد.
- از شکلات به عنوان خون استفاده شد: در فیلم سیاه و سفید بهتر خودش را نشان می دهد.
- تهیه کننده به اسکورسیزی و دونیرو گفت که لاموتا یک سوسک بیشتر نیست و فیلمنامه را رد کرد. دونیرو و اسکورسیزی خودشان در فیلمنامه اصلاحاتی به وجود آوردند که انسانیتر جلوه کند.
- اسکورسیزی در این فیلم از اسفنجهای پنهان در دستکشها و لوله های نازک در موی مشت زن برای جاری شدن و پاشیدن عرق و خون استفاده کرد. یک دلیل فیلم برداری سیاه و سفید، عدم تمایل اسکورسیزی در نشان دادن آن همه خون در فیلم رنگی بود.
این نوشتهها را هم بخوانید