معرفی کتاب « گالیله؛ زندگی و اندیشه‌های او »، نوشته ریچارد پنچیک

پیشگفتار

از باز آلدرین

هنگامی که گالیله، اولین بار تلسکوپی را که تازه اختراع کرده بود به سوی آسمان ها گرداند، گستردگی جهان را مشاهده کرد. او ستاره هایی در دوردست، کوه هایی روی ماه و لکه هایی روی خورشید کشف کرد. تحقیقات و یافته هایش علم ستاره شناسی را خیلی سریع پیش بُرد و گسترد ه تر کرد. این باور گالیله که زمین به دور خورشید می گردد در آن زمان بحث برانگیز و قبول نشدنی بود، اما سرسختانه بر این واقعیت پافشاری کرد و پایه علم معاصر ستاره شناسی را بنا نهاد.

وقتی که من و نیل آرمسترانگ، در سال ۱۹۶۹ قدم بر روی کرهٔ ماه گذاشتیم، به راستی زمان پیروزی دانش بود. انقلابی که گالیله شروع کرد وارد مرحله ای شگفت انگیز و جدید شده بود. به جای این که فقط به فضا و ستارگان آن خیره شویم، در آن سفر می کردیم. به جای نگاه کردن به سنگ های کرهٔ ماه آن ها را لمس می کردیم. من همیشه معتقدم که اکتشافات فضایی توانایی های بالقوه زیادی در بر دارد. اکتشافات فضایی نه  تنها به درک نحوهٔ عملکرد کائنات کمک می کند بلکه موجب شناخت بهتر سیارهٔ زمین نیز می شود.

گالیله نابغه ای بود که کنجکاوی اش چراغ راهش شد. ما همگی باید از عطش سیری ناپذیر او برای دانش و آموختن الهام بگیریم. اگر سعی در رفع این عطش کنیم، بی شک فضانوردانی به کرهٔ مریخ و فراتر نیز خواهیم فرستاد.

روایت زندگی گالیله درسی آموزنده و پُربار از ایستادگی و نبوغ است. گرچه اتفاقات این کتاب چهارصد سال پیش رخ داده است، هنوز هم بسیار واقعی و ملموس به نظر می رسد.

با هر گام کوچک که در فضا بر می داریم، باید به خاطر بسپاریم که در زمان گالیله، صِرفِ نگاه کردن به آسمان ها با تلسکوپ نیز عملی شجاعانه محسوب می شد.

اگر جرئت بکنیم که به رویاهایمان جامهٔ واقعیت بپوشانیم و اراده بکنیم تا کنجکاوی بی پایانمان را در بارهٔ کهکشان ها ارضاء کنیم، هیچ  چیز غیرممکن نخواهد بود.

دکتر باز آلدرین

سرهنگ بازنشستهٔ نیروی هوایی آمریکا

فضانورد جمینی ۱۲، سال ۱۹۶۶

فضانورد آپولو ۱۱، سال ۱۹۶۹

***

باز آلدرین در سال ۱۹۳۰ به دنیا آمد و در آکادمی نظامی وست پوینت آمریکا تحصیل کرد. او کار خود را در نیروی هوایی شروع کرد و با هواپیمای جنگندهٔ خود ۶۲ مأموریت در جنگ کُره انجام داد. در سال ۱۹۶۳ ادارهٔ فضا و هوانوردی ملی آمریکا (ناسا) او را برای فضانوردی انتخاب کرد. در سال ۱۹۶۶، در مأموریت سفینهٔ فضایی «جمینی ۱۲» شرکت کرد که طی آن چهار روز در مدار زمین قرار گرفت. در سال ۱۹۶۹، در مأموریت سفینهٔ فضایی «آپولو ۱۱» به ماه، به نیل آرمسترانگ و مایکل کالینز ملحق شد. در روز بیست ژوئیه ۱۹۶۹ دومین مردی بود که تا آن زمان روی کره ماه راه رفته بود. آلدرین دکترای خود را از انستیتوی تکنولوژی ماساچوست اخذ کرد و به ناسا کمک کرد تا روش هایش را برای دیدار سفینه های فضایی در فضا، سوختگیری و تخلیه بهبود بخشد. او کتاب های متعددی نوشته است از قبیل: بازگشت به زمین (در بارهٔ مأموریت آپولو ۱۱) و چند داستان علمی تخیلی.

باز آلدرین روی کره ماه، ۱۹۶۹.


یادداشت نویسنده

در این کتاب کوشیده ام تصویری کلی از زندگی گالیله به خوانندگان نشان دهم، و به مهم ترین کشفیات علمی او و چالش هایی بپردازم که در زندگی خصوصی و عمومی اش داشته است. هدفم آشنایی خوانندگان با زندگی این فرد و دنیایی است که در آن می زیست.

در سراسر کتاب از متون نامه هایی استفاده کرده ام که گالیله نوشته و فرستاده، یا گرفته است. خوشبختانه اکثر مکاتبات گالیله تا به امروز سالم باقی مانده اند. برخی این متون را از کتاب هایی که از اواسط تا اواخر قرن نوزدهم در بارهٔ گالیله نوشته شده اند به دست آورده ام نظیر داستان گالیله، گالیلئو گالیله و دادگاه سنای رُم نوشتهٔ کارل فون گِبلر، گالیلئو گالیله، زندگی، اختراعات و معاصرانش نوشتهٔ فیلارِت شال، و زندگی خصوصی گالیله نوشتهٔ مری آلن اولنی. برای برخی قطعات برگزیده، مستقیم از متن ایتالیایی استفاده کرده ام نظیر آثار و کارهای گالیلئو گالیله یا شرح تاریخی زندگی جناب آقای گالیلئو گالیله نجیب زادهٔ فلورانسی نوشتهٔ وینچنتسو ویویانی، و آن ها را ترجمه کرده ام. در تمام موارد، هدفم این بوده است که خوانندگان به بهترین درک از زندگی و دوران گالیله دست یابند. اغلب دشوار است که معنای پُربار و قوی و در عین حال آهنگین زبان ایتالیایی اصیل گالیله را به زبانی دیگر بیان کرد. هر متن که داخل قلاب [] آورده شده توضیحی است که برای اطلاعات موجود در نقل قول ها ذکر کرده ام.

اصطلاحات تاریخی و علمی و اسامی اشخاصی بسیار در این کتاب ذکر شده است. برای این که دچار سردرگمی نشوید، واژه نامه های اصطلاحات و افراد مهم در روایت گالیله در انتهای کتاب جداگانه آمده است. همچنین فهرستی از محل های اصلی، نوشته های مهم گالیله، پاپ ها و دوک های اعظم توسکانی در زمان زندگی گالیله وجود دارد. به خاطر بسپارید که یسوعیان، (۱) طرفداران فرقه کرملی، (۲) سنت بندیکت، (۳) دومینیکن (۴) و سنت فرانسیس (۵) که در سراسر کتاب از آن ها نام برده شده است همگی از فرقه های مسیحیت و زیر نظر کلیسای کاتولیک هستند.


پیشگفتار

گالیله نابغه ای واقعی و به تمام معنا بود. گرچه او را اساساً ستاره شناس و منجم می شناسیم، علائق دیگری نیز داشت. او به علوم، ریاضیات، موسیقی و هنر علاقه داشت و کشفیات و اختراعات بسیارش انقلابی در جهان به وجود آورد. گالیله که صرفاً فیلسوفی علمی نبود، عقایدش را به شکل اختراعات جامهٔ عمل پوشاند. این کتاب روایت متفکری است که به مراتب فراتر از زمان خود بود.

گالیله همواره در جستجوی حقیقت بود و بر این باور بود که هیچ چیز جانشین مشاهده و آزمایش نمی شود. او معتقد بود طبیعت و ماهیت هر آنچه هست، و هر آنچه مشاهده می کنیم، پروردگار چنین خلق کرده است. این که آیا متخصصان الهیات که کتاب مقدس را مطالعه و تفسیر می کنند نیز چنین اعتقادی دارند اصل نیست، مهم این است که حقیقت در اطرافمان وجود دارد و کافی است تا کسی آن را کشف کند. گرچه نظریه هایش مغایر با آموزه های کلیسا بود، گالیله عمیقاً مردی مذهبی بود. او از مخاطرات نگارش این اصل که «زمین به دور خورشید می گردد» آگاه بود، اما اجازه نداد تهدید به مجازات ها مانع از آزمایش ها و مشاهداتش شوند. او احساس نمی کرد مشاهداتش تهدیدی برای کلیسا باشد و نمی فهمید چرا مذهب باید مانع از فعالیت و پیشروی علم شود.

روایت زندگی گالیله با جهان امروز نیز مرتبط است. تقابل بین علم و مذهب بارها و بارها پس از زمان گالیله نیز دیده شده است: هم در نظریهٔ تکامل چارلز داروین، در اواسط قرن نوزدهم، و هم در بحران های مذهبی و اخلاقی امروزی: آیا باید اتم را بشکافیم؟ ژن ها را تغییر دهیم؟ جانوران را شبیه سازی کنیم؟ آیا به نام علم همین طور پیش رویم، یا حدی دارد و باید در نقطه ای متوقف شویم؟ در همان حین که او در حال خلق و تبلیغ در بارهٔ اختراعات و اکتشافات جدیدش بود که جهان را عوض می کرد، این پرسش های کلیدی قرن بیست و یکم ذهن گالیله را نیز به خود مشغول کرده بود: آیا دانش به خودی خود هدف است؟ آیا دانش خطرناک است؟ همان گونه که گالیله به بدترین شیوه دریافت، علم ممکن است بسیار سیاسی باشد زیرا دانش مساوی است با قدرت.

ادامهٔ اکتشافات و بررسی های فضا که گالیله الهام بخش آن برای دیگران بود نوید آشکار شدن اطلاعات بیش تری در بارهٔ اصل و ریشه بشر می داد. با کشف و بررسی بیش تر، به یقین به مواردی از علم برمی خوریم که مغایر با مذهب است. شاید طرز فکر گالیله در بارهٔ هدف صحیح باشد: شاید علم و مذهب مادامی که هر یک احترام دیگری را حفظ کند می توانند جدا از هم باقی بمانند. همان گونه که گالیله معتقد بود علم و مذهب هر دو با هم در شناخت خودمان به ما کمک می کنند، نیازی نیست یکی را برای حفظ دیگری حذف کنیم.


کتاب گالیله زندگی و اندیشه‌های او نوشته ریچارد پنچیک

کتاب گالیله
زندگی و اندیشه‌های او
نویسنده : ریچارد پنچیک
مترجم : مینا علاء
ناشر: گروه انتشاراتی ققنوس
تعداد صفحات: ۱۷۹ صفحه


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]