کیومرث پور احمد : چگونه «قصه‌های مجید» را از داستان مرادی کرمانی اقتباس کردم؟

1

وقتی داستان یا رمان می‌خوانم در پس ذهنم این هست که ببینم این برای فیلم مناسب هست یا نه و این به خاطر حرفه‌ام همیشه هست. یعنی پس ذهنم خود به خود هست، چون بالاخره فیلمساز به دنبال قصه می‌گردد. در مورد مرادی کرمانی این مورد بیشتر است، چون قصه‌هایش ظرفیت سینمایی خوبی دارند. مثلا وقتی «مهمان مامان» را خواندم به نظرم نیامد که قصه‌ای است که بشود فیلم خیلی شاخصی از آن ساخت و از کنارش رد شدم، برایم قصه‌ای بود مثل خیلی قصه‌های دیگر، ولی فیلم مهرجویی را که دیدم متوجه شدم از این قصه هم می‌شود فیلم درست و حسابی ساخت. خب این تفاوت دیدگاه‌هاست. مهرجویی وقتی این را می‌خواند دیدگاهی دارد که باعث می‌شود آن قصه تبدیل شود به فیلمی مثل مهمان مامان که به نظرم یکی از بهترین فیلم‌های مهرجویی است. ولی خب من این دریافت را نداشتم. شاید هم به جای دیدگاه بشود گفت یک «آن»، یک ظرافت، یک لحظه. شاید در ابتدا مهرجویی فقط همان سفره پایان را دید، شاید…یا مثلا «ماه شب چهارده» را وقتی به توصیه علیرضا خمسه خواندم، خب خیلی قصه جذابی است، ولی اصلا به نظرم نرسید که می‌شود ازش یک سریال ساخت یا حتی یک فیلم داستانی که قصه منسجم و محکمی داشته باشد که بتواند مخاطب را جذب کند و در سالن بنشاند، ولی شنیدم که آقای طالبی دارد می‌سازد و حتما هم کار خوبی می‌شود. این تفاوت‌ها هست که برمی‌گردد به دیدگاه، سلیقه وحال و هوای آدم‌ها در هر مقطع. ممکن است شما در یک حال و هوایی در یک روزگاری قصه‌ای را بخوانید و خیلی خوشتان بیاید و بگویید عجب قصه خوبی برای فیلم، ولی در دوره دیگری، در مقطع دیگری و در حال و هوای دیگری بخوانید و بگویید نه همچنین مالی هم نیست.

به‌هرحال «قصه‌های مجید» مرادی کرمانی که نقطه عطفی در کارهای او و در زندگی هنری‌اش است، به نقطه عطف در کارهای من هم تبدیل شد. به همین دلیل حس خیلی خوبی دارم نسبت بهش، یک جور احساس نزدیکی می‌کنم، یک جوری به قول خودش ما دوقلوی همدیگر هستیم، خیلی جاها به من می‌گویند آقای کرمانی و خیلی جاها به کرمانی می‌گویند آقای پور احمد و ما را باهم اشتباه می‌گیرند و یک جوری توأم شدیم در «قصه‌های مجید». البته با دوستان نویسنده دیگری هم کار کرده‌ام و قصه‌هایشان را فیلم کرده‌ام، ولی مرادی کرمانی خیلی در این زمینه سعه صدر دارد، خیلی واقع‌بین است و این به دلیل شناختش از سینماست. می‌داند که سینما یک مدیوم دیگر است، یک زبان دیگر است، یک مقوله دیگر است و ادبیات یک مقوله دیگر و خوشبختانه چون موفقیت‌های زیادی پیدا کرده و اعتماد به نفس دارد نگران نیست. اگر یک قصه‌اش هم تبدیل بشود به یک فیلم بد، ضربه‌ای به او وارد نمی‌شود، چون او جایش محفوظ است پشت ویترین کتاب‌فروشی‌ها و در دل افراد کتاب‌خوان. آن فیلم‌هایی هم که ساخته می‌شود، اگر خوب باشند جای خودشان را دارند. من هیچ وقت ندیده‌ام و نشنیده‌ام که گلایه کند، نشنیده‌ام یا نخوانده‌ام که نق بزند و بگوید فلانی قصه‌ام را خراب کرد. چون مقوله قصه و فیلم به شهرت یک کتاب کمک کند، یا برعکس، ولی جای یکدیگر را نمی‌گیرند، جای یکدیگر راتنگ نمی‌کنند. حتی راجع به فیلمی که خیلی بد بود و من باهاش صحبت کردم، مرادی کرمانی، هرگز نکته منفی‌ای نگفت. فقط راجع به شرایط ساخته شدن فیلم یک مقدار توضیح داد. به‌هرحال من باهاش راحت بودم.

آن دوره‌ای که فیلمنامه‌های قصه‌های مجید را می‌نوشتم گاهی می‌شد شب، نصفه شب ذوق‌زده می‌شدم از چیزی که در قصه‌ای بود و زنگ می‌زدم بهش و می‌گفتم این جوری کنیم، این تغییر را بدهیم، این کار را بکنیم و…و او همیشه با روی باز استقبال می‌کرد. هیچ وقت احساس نکردم که از تغییراتی که مثلا در مورد شرم انجام دادیم، ناراحت بشود(در شرم تغییراتی خیلی زیاد است، یعنی قصه «طلبکار» هسته فیلم شرم شده و پوسته جدیدی به فیلم اضافه شده که قضیه فیلمسازی مجید است در سینمای جوان و کمبود نگاتیو که به خاطر نگاتیو عمله‌گی می‌کند و چه و چه. این آخری‌ها در مصاحبه‌ای خواندم که اشاره کوچولویی به این قضیه کرده و آن قدر با احترام واحتیاط و محترمانه گفته که اصلا فکر نمی‌کنی خوشش نیامده، فقط من کمی احساس کردم با این تغییرات زیاد موافق نبوده، ولی هرگز به من نگفت. یا راجع به نان و شعر که من پنج تا قصه‌اش را تو دل هم کردم و تبدیل کردم به یک فیلم. باز در آن مصاحبه دیدم که چندان راضی نبوده، ولی هرگز به من نگفت و همیشه این سعه صدر را داشت که بگذارد من کار خودم را بکنم. به‌هرحال هوشنگ مرادی کرمانی دائم می‌نویسد. خودش را هم تکرار نمی‌کند. هر قصه و مقاله و حتی مصاحبه‌اش شیرین و جذاب وخواندنی است. در نشریه «هفت»، مطلب خیلی کوتاهی درباره «شازده کوچولو» نوشته بود. از این کوتاه‌تر، زیباتر و شاعرانه‌تر نمی‌شد.

شانس بزرگی که ما فیلمسازها آورده‌ایم این است که مرادی کرمانی نویسنده‌ای حرفه‌ای و واقعی است، جزو کسانی نیست که یک کتاب چاپ می‌کنند و تا آخر عمر می‌زنند زیر بغل‌شان. بعد از خواندن «قصه‌های مجید» اولین نکته‌ای که به مرادی کرمانی گفتم این بود که «قصه‌های مجید» قصه‌های همه ماست. اساسا رمز موفقیت و ماندگاری قصه‌های مرادی کرمانی در همین است. خطوط اصلی هر قصه به عنوان متنی برای خواندن این ویژگی شاخص را دارد که خواننده آن را قصه خود بداند. اما وقتی بخواهی داستان را از قالب نوشتار به قالبی دیگر بریزی، خواه ناخواه تغییراتی می‌طلبد. البته همه تفاوت‌های قصه‌های مرادی کرمانی و فیلم‌های مجید در فاصله قصه‌ای ادبی تا متنی برای فیلم خلاصه نمی‌شود. همان قدر که من و هوشنگ مرادی کرمانی باهم فرق داریم، کارهای ما متفاوت است. همان قدر که سیرچ کرمان از نجف‌آباد اصفهان دور است، قصه‌ها و فیلم‌های مجید از هم دور هستند و همان قدر که یک ناکجاآبادی می‌تواند با یک ناکجاآبادی دیگر همدلی داشته باشد-که بسیار می‌توانند -و همان قدر که می‌توانند به تفاهم برسند-که بسیار می‌توانند-فیلم‌ها و قصه‌های مجید نزدیک‌اند. برای من بخشی مهمی از جذابیت ساختن فیلم براساس «قصه‌های مجید» این بود که محملی می‌یافتم تا قصه‌ها و خاطرات کودکی خود را هم بازسازی کنم و ناگفته‌های فصل حساس نوجوانی‌ام را بگویم و خلاص بشوم از بغض گره خورده سالیان در گلو. از این بابت مدیون هوشنگ مرادی کرمانی و قصه‌های او هستم و نیز از این بابت که جذابیت قصه‌های او و جان کندن من در تصویر آن‌ها دست به دست هم داد و فیلم‌های مجید نقطه عطفی شد در کارنامه حرفه‌ای من.

مرادی کرمانی می‌گفت: «مجید از من که خالقش بودم جلو زد.» همین اتفاق در مورد فیلم‌های مجید افتاد. بعد از قصه‌های مجید، مجموعه سرنخ وچند فیلم سینمایی ساخته‌ام، اما توده مردم هنوز مرا با قصه‌های مجید می‌شناسند. حرف آخر اینکه هوشنگ مرادی کرمانی بارها گفته است: «من سیب داده‌ام، پور احمد کمپوت سیب.» از این نکته ظریف می‌توان برداشت‌های مختلفی کرد. یکی از برداشت‌ها این ‌ است که سیب و کمپوت سیب هر دو سیب هستند، اما روش تهیه و مورد مصرفشان به کلی متفاوت است و مقایسه‌شان بی‌مورد. قصه‌های مرادی کرمانی سال‌ها قبل از ساخته شدن فیلم‌ها وجود (به تصویر صفحه مراجعه شود) داشته است و تا سال‌ها بعد هم وجود خواهد داشت؛ با همه ارزش‌ها و کاستی‌های احتمالی‌اش. فیلم‌های مجید هم به اندازه ارزش‌هایش ماندگار خواهد بود.


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

نحوه تماشای فیلم ها و سریال های تلویزیونی مارول به ترتیب درست – یک فهرست جالب

خب، اول اصلا باید پاسخ بدهیم که چرا ممکن است کسی از فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی مارول لذت ببرد و عاشق‌شان باشد.من خودم اصلا دوست‌دار این فیلم‌ها نیستم. ولی خب مگر من عاشق ژانرهایی از سای فای نیستم و از اینکه بقیه این دنیاها را درک…

اگر در این لحظات تاریخی حساس، شخصیت‌های مهم عکس سلفی می‌گرفتند

عکس سلفی به مفهوم کنونی آن مدت یک دهه است که مرسوم شده و به مفهوم گرفتن عکس آینه‌ای یا تکنیک‌های گرفتن عکس با شاتر زمان‌دار قدمت آن به زمان عکاسی برمی‌گردد.اما تصور کنید که در این لحظات مهم تاریخی، شخصیت‌ها دست به دوربین می‌شدند و به…

دو اینفلوئنسر سفر در واقع با یک تلویزیون ساده، سفر جعل می‌کردند و هیچ خبری از عکس واقعی در محیط…

دو عکاس به نام مانوئل بختر و و مانوئل رومز رام تصاویر خیره کننده‌ای خلق کردند که آنها را در حال پیاده‌روی در برف، کمپینگ در کوه‌ها و پرواز با هواپیما به سوی مقصدی دور نشان می‌دهد. اما در واقع آنها از در هنگام ثبت همه این عکس‌ها از اتاق…

این معماری‌های بسیار عجیب و در مواردی هراس‌انگیز دوران سوسیالیسم در روسیه و کشورهای اقماری آن

شوروی و سوسیالیست‌ها هم برای خود سبک معماری خاصی داشتند. در مواردی باشکوه، در مواردی خشن و در معدودی موارد مفهومی و زیبا.چیز جالب در آنها هدف ساخت آنها بود: بزرگداشت مبارزات میهنی و پیشرفت‌هایی که در سایه دولت‌های چپ به دست آمده بودند.…

عکس‌های پراکنده جالب که دقایقی شما را سرگرم خواهند کرد

این ساعت آفتابی زمان را به صورت دیجیتالی نشان می‌دهدکریم عبدالجبار و مربی جان وودن : هرگز فراموش نکنید که چه کسی به شما کمک کرده و باعث پیشرفت شما شده.فقط به دقت نگاه کنیدآتش نشانان آمریکایی در حال خاموش کردن آتش در…

بهترین سایت‌ها برای پیدا کردن کتاب‌هایی که با سلیقه شما جور هستند

آیا می‌خواهید از مطالعه کتاب لذت ببرید؟ در اینجا سایت‌هایی را به شما معرفی می‌کنیم که کتاب‌هایی خوبی بر مبنای مطالعات لذت‌بخش قبلی به شما توصیه می‌کنند.هیچ چیز دلهره آورتر از رفتن به یک کتابفروشی بدون فهرست خرید نیست. شما کلی وقت…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / کلینیک زیبایی دکتر محمد خادمی /جراح تیروئید / پزشکا /تعمیر فن کویل / سریال ایرانی کول دانلود / مجتمع فنی تهران / دانلود فیلم دوبله فارسی /خرید دوچرخه برقی /خرید دستگاه تصفیه آب /موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /دانلود نرم افزار /
1 نظر
  1. شهریار کاظمی می گوید

    خیلی عالی و خوب آفرین
    بر هوشنگ مرادی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.