فیلم دشمن پشت دروازهها Enemy at the Gates (2001) – داستان – بررسی و تحلیل
کارگردان: آنو Jean-Jacques Annaud
بازیگران: جود لو، اد هریس، ریچل وایس، جوزف فاینز، باب هاسکینز و ران پرلمن
حکایتی در دل یکی از مهم ترین نبردهای جنگ جهانی دوم، نبرد استالینگراد در سال های ۱۹۴۲-۱۹۴۳، که طی آن آلمانها سرانجام از روسها شکست خوردند: واسیلی» (لو) تک تیراندازی اهل اورال است که در سال ۱۹۴۲ به استالینگراد منتقل شده؛ و «سرگرد کونینگ» (هریس) آلمانی استاد تک تیراندازی است که به هر وسیله ای شده تصمیم گرفته دشمن قدرش را از میان بردارد.
در این میان، «واسیلی» به «دانیلوف» (فاینز)، رقیبش در واحدهای سیاسی ارتش شوروی می پیوندد که تحت تأثیر مهارت و قابلیتهای «واسیلی» قرار گرفته و می خواهد «واسیلی» را به چهره معروفی در اتحاد شوروی تبدیل کند. «واسیلی» و «دانیلوف» پیوندی عاطفی با «تانیا» (وایس) برقرار میکنند به دختری که والدین یهودی اش را آلمانها دستگیر کرده اند.
کونیگ» و «واسیلی» برای یکدیگر تله می گذارند، تا اینکه دست تقدیر، ناگزیر، این دو تک تیرانداز ماهر را در رویارویی نهایی، مقابل یکدیگر قرار میدهد. و در تب ساخت فیلم های جنگی پس از نمایش نجات سرباز رایان (استیون اسپیلبرگ، ۱۹۹۸) این یکی از بهترین ها و در عین حال مهجورترین هاست.
فیلم آنو می توانست یک هفت سال در تبت (ساخته خود آنو، ۱۹۹۷) دیگر باشد اما این جا داستانی که به شدت پرکشش است، در کنار اجرای درست و گروه بازیگر فوق العاده، از دشمن پشت دروازه ها درامی تأثیرگذار ساخته است.
مهم ترین مشخصه فیلم آنو تک صحنه های ماندگار آن است؛ به طور خاص نگاه کنید به فصل زیر آتش گرفتن سربازان روس روی دریا توسط تیربار هواپیماهای نظامی، فصل زندگی چند روزه میان اجساد باقی مانده از جنگ و در نهایت فصل نفس گیر دوئل دو تک تیرانداز که با بازی های فوق العاده لو و هریس همراه است. هریس اصلا برگ برنده فیلم هم هست، یکی از نمونه ای ترین شخصیت های سینمایی او در این سالها که خونسردی بی نظیر درونی اش را در چهره نمایش می دهد. هریس این جا به نقش تک تیرانداز آلمانی چنان نفرتی در تماشاگرش بر می انگیزد که به سهولت می توان شخصیتش را در زمره بهترین خبیث های دهه اول هزاره تازه قرار داد. وایس در نقش دختری روس حضور قابل قبولی دارد